پدر وى آیتالله سیدمرتضى خسروشاهى، از علما و فقهاى بزرگ و صاحب رساله آذربایجان و تحصیلکرده نجف بود. از او علاوه بر رساله عملیه، کتاب «نثارات الکواکب على خیارات المکاسب» و کتاب «حدیث الغدیر» که در نجف، تبریز و قم چاپ شده، تألیفات فراوان دیگرى به یادگار مانده است.
سیری در آثار زندهیاد حجتالاسلام والمسلمین سیدهادی خسروشاهی
آشنایی من با زندهیاد حجتالاسلام سیدهادی خسروشاهی از اواخر سالهای ۱۳۴۷آغاز و تا سال درگذشت ایشان، یعنی ۱۳۹۸ ادامه داشت که این ارتباط بهطور مشخص شامل سه دوره بود. سالهای ۱۳۴۶ تا ۱۳۵۰ که به قم مشرف میشدم، دیدن علما بهویژه استاد خسروشاهی و مطالعه کتابهای ایشان با نثر ساده و محتوای سیاسی اسلامی، برایم بسیار ارزشمند بود. در نگارش کتاب از رواننویسی و دوری از کلمات ثقیل و به اصطلاح ادبیات گذشته و دیدارهای ایشان مطالب جدیدی از جهان اسلام، کتاب، نشر و... میشنیدیم. دوره دوم سالهای ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۵ در مؤسسه بعثت را دربرمیگیرد که ایشان از بنیانگذاران و تقویتکننده مؤسسه و از دوستان استاد فخرالدین حجازی بودند و آثار علمای قم را برای چاپ به مؤسسه بعثت میدادند و هرازگاهی که به تهران میآمدند سری هم به این مؤسسه میزدند. مرحله سوم بعد از پیروزی انقلاب اسلامی را شامل میشود، خصوصا از زمانی که ایشان در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بودند و بعدها وقتی عازم واتیکان یا مصر شدند. پس از بازگشت نیز در دیدارها شنیدن و سخنها و خاطرات از آن دیار برایمان آموزنده و شیرین بود، حرف و سخنهایی پیرامون واتیکان و اینکه چقدر نسبت به مسائل سیاسی ــ اجتماعی فراری هستند. خاطرم است که ایشان میگفتند خاطرات واتیکان و مصر را نوشتهام اما چون مربوط به دوران خدمت در وزارت خارجه است، تا زمان بازنشستگی قصد انتشار آن را ندارم. در جایی دیگر از سفری که به عراق رفته بود، میگفت و تاکید میکرد میدان حرکت فرهنگی ما نجف و عتبات عالیات است و اینکه باید امکانات چاپ و نشر را در آن سرزمین اهلبیت(ع) گستردهتر کنیم.
این سه موضوع از دغدغههای ایشان و نگرانیهایشان بود که به آن اشاره میکنم.
۱ــ عدم توجه به جهان اسلام در ارتباط فرهنگی .
۲ــ اختلاف بین جریانهای اسلامی که جز تفرقه چیزی ندارد.
۳ــ زمینههای کار فرهنگی با توجه به تبلیغات ضداسلامی در اروپا بسیار آماده است.
اگرچه آن چهره ارزشمند در تمامی عمر در مسیر فرهنگ اسلامی حرکت کردند، ولی یکی از موفقترین اهالی علم و اهل قلم بودند که انشاءالله خدایشان رحمت کند.
ن و القلم
یکی از چهرههای برجسته فرهنگ معاصر ما حجتالاسلام سیدهادی خسروشاهی (۱۳۹۸-۱۳۱۷) از نویسندگان، محققان، مترجمان و فرهنگسازان بودند. ایشان فعالیت راازسالهای۱۳۳۳ شروع کردندکه تا پایان عمر ادامه داشت.خاندانش از روحانیان فعال سیاسی، معنوی ــ اسلامی آذربایجان بودند. جدش آیتالله سیداحمد خسروشاهی درعصر مشروطیت،پدرش آیتالله سیدمرتضی خسروشاهی از علمای مبارز ضد رضاخان و ضد محمدرضا پهلوی، برادرش آیتالله سیداحمد خسروشاهی در نهضت امام خمینی از فعالان بودند.
ایشان مقدمات دروس اسلامی را در زادگاه به پایان رساند، پس از رحلت پدر به قم مهاجرت و محضر اساتید حوزه همچون حضرت امام(ره)، آیتالله اراکی و... را درک و برای تلمذ در دروس فلسفه و تفسیر علامه سیدمحمدحسین طباطبایی حاضر شدند. فعالیت سیاسی و فرهنگی خود را پس از کودتای آمریکایی ــ انگلیسی۱۳۳۲ شروع و با ترجمه و انتشار جزوات کم حجم پیرامون استعمار به قلم علامه شیخ محمدحسین کاشف الغطا تداوم بخشیدند. ازسوی دیگر در دهههای ۱۳۳۰ تا ۱۳۴۰ در نشریات اسلامی به نوشتن پرداخت. او در روزنامههای ندای حق، مجله آستان قدس رضوی، نور دانش، مکتب تشیع، حکمت، مسلمین...قلم زدند. ایشان در دهه ۱۳۴۰ نشریه مخفی «بعثت» را با همکاری حججالاسلام علی حجتیکرمانی، اکبرهاشمی رفسنجانی و... علیه رژیم پهلوی منتشر میکرد. همچنین در مجله درسهایی از مکتب اسلام، در سالهای ۱۳۳۶تا ۱۳۵۷از نویسندگان دایم آن نشریه بود.
علاوه بر آن خود نیز دارای ابتکار و برنامهریزی بود؛ به گونهای که در سال ۱۳۵۱ «مرکز بررسیهای اسلامی قم» را تاسیس و آثار علامه سیدمحمدحسین طباطبایی و... و همچنین آثار خودش را منتشر میکرد. اگر چه از قبل در تاسیس مؤسسه انتشارات بعثت با شرکت سهامی انتشار همکاری داشت.
در دارالتبلیغ اسلامی قم نیز آثارش بهعنوان همکار، نویسنده و مترجم نشر مییافت. ویژگی استاد سیدهادی خسروشاهی بعد فرهنگی وجودی او بود و «اهداف فرهنگی»، «حرکت فرهنگی» و «تحول فرهنگی» جزو وجودش شده بود. او در نبود فضای مناسب و کافی فرهنگی، سیاسی و دینی احساس مسئولیت میکرد و تکلیف خود را در تبلیغ و نشر معارف میدانست.
در عرصه سیاسی سیدجمالالدین اسدآبادی را بهعنوان «سلسله جنبان نهضتها اسلامی» میدانست و از سالهای ۱۳۳۶ تا دهه ۱۳۹۰ پیرامون سید مینوشت و بیشترین منابع درباره سیدجمالالدین اسدآبادی به قلم او، یا توسط ایشان نشر میشد. متن کامل «عروهالوثقی» سید را در سال ۱۳۴۸ توسط مؤسسه بعثت منتشر کرد و سالهایی که درمصر بود۱۱عنوان کتاب اسنادی، مقالات و... درباره سید انتشار داد. در نشریه موفقیت هم سالهای ۱۳۵۸ تا ۱۳۹۰ سلسله مقالاتی داشت، فصلنامه فرهنگ و تاریخ معاصر نیز این چنین عمل میکرد.
از دیگر دغدغههای استاد انتشار آثار اخوانالمسلمین بود. از دهه ۱۳۴۰ شروع تا پایان عمر به دنبال ترجمه آثار اندیشمندان اخوانی بود. در دورانی که مسئول سفارت ایران در قاهره بود، با اخوانیها، خاصه عمر التسمانی، مرشد و رهبر اخوان مرتبط بود. او از اخوان موضوعاتی مانند فرهنگ، اندیشه سیاسی و به نوعی فرهنگی را موردتوجه قرار میداد، گرچه با اندیشمندان مصری قبل و بعد از انقلاب در ارتباط بود.
موضوع دیگر از کلیت فعالیتهای استاد، احیای آثار بزرگان و اندیشمندان اسلامی، ازعصر مشروطه خاصه دهههای ۱۳۲۰ تا ۱۳۶۰ و از جمله آثار استاد سیدغلامرضا سعیدی وسراج انصاری بود. در دهه ۱۳۷۰ احساس میکرد آثار علامه سیدمحمدحسین طباطبایی به نوعی مورد غفلت قرار گرفته، بنابراین به احیای رسایل و آثارش پرداخت.
شاید کمتر محقق، مترجم، نویسنده در دهههای ۱۳۳۰ تا ۱۳۹۰ همچون استاد خسرو شاهی داشته باشیم که حجم آثارش چه به لحاظ کیفیت یا کمیت به اندازه ایشان باشد، از«اصول رئالیسم»علامه طباطبایی تا اثرتحقیقی تحلیلی استاد سیدمحمد محیططباطبایی درباره سیدجمالالدین اسدآبادی. ضمنا بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، فعالیت و کوشش ایشان ابعاد وسیعتری گرفت.
با تاسیس حزب خلق مسلمان ۱۰عضو موسس آن میپنداشتند میتوانند خدمت کنند اما وقتی حزب با نفوذ و حرکت سیدحسن شریعتمداری و علیزاده در مسیر ضد انقلاب و سپس آمریکا قرار گرفت، ۹ نفر از موسسان استعفا دادند، امر حزب با برنامه و ارتباطاتی که حسن شریعتمداری داشت [طبق اسناد ساواک] روند رویارویی با انقلاب اسلامی، نظام را تا طرح کودتا پیش برد... و شد آن چیزی که نباید میشد.
در آن سالها حجتالاسلام خسروشاهی به دستور حضرت امام در وزارت ارشاد مشغول به کار شد وبرترجمهها و نوشتههای خود افزود. سپس سفیر ایران درواتیکان شدند که علاوه برمسئولیت سیاسی به ترجمه قرآن کریم،نهجالبلاغه به زبان ایتالیایی، انتشار جزوات و کتب پیرامون انقلاب اسلامی پرداخت. ازدیگر مأموریتهای ایشان حضور درقاهره بود که مختصری به آن اشاره شد.
اما آنچه در عرصه سیاسی ــ فرهنگی در دهههای ۱۳۳۰ تا ۱۳۹۰ در مورد ایشان میتوان گفت، فعالیتهای اسلامی و ارتباط گسترده با علما و اندیشمندان اسلامی بود که منتخبی از آنها در خاطراتشان آمده و منتشر شده است. ولی ناگفتهها، نانوشتههای بسیاری داشتند که فرصت تدوین و انتشار نیافتند.
از جمله دیگر فعالیتهای ایشان اسناد و گزارشهای ساواک طی سالهای ۱۳۴۱ تا ۱۳۵۷ بوده که امید است آن مجموعه انتشار یابد. تا آنجا که مطلع هستم، این اسناد توسط مرکز بررسی اسناد تاریخی به ایشان تحویل و توسط یکی از محققان و سندشناسان تدوین اولیه آن صورت گرفته است.
از خدمات دیگر استاد خسروشاهی تاسیس کتابخانه مرکز بررسیهای اسلامی در قم بود که در زمان حیاتشان تاسیس شد، ضمن اینکه تمامی کتابهای شخصی خود را وقف «کتابخانه» و در اصل وقف حوزه علمیه قم کردند که امروز در دسترس طلاب و پژوهشگران قرار میگیرد.
سیری در آثار منتشرشده استاد خسروشاهی
آثار انتشار یافته ایشان افزون بر ۲۰۰ عنوان است که فقط به چند اثر تاریخی اشاره میشود:
اسرائیل عامل امپریالیسم / جلال آلاحمد/ به کوشش و مقدمه سیدهادی خسروشاهی/ ۱۳۴۲
مسلمانان هند و کشمیر/ ۱۳۴۴
خاطرات صبحی از بهاییت/ به کوشش و مقدمه سیدهادی خسروشاهی/ ۱۳۵۲
اسناد بهاییگری همراه با خاطرات صبحی/ ۱۳۵۴
مساله فلسطین و ماهیت طرح صهیونیسم/ راشد الغنوشی/ ۱۳۷۰
مفخر شرق سیدجمالالدین اسدآبادی و اقبال لاهوری/ سیدغلامرضا سعیدی/ ۱۳۸۰
زندگی و مبارزات شیخمحمدخیابانی
زندگی و مبارزات ثقهالاسلام تبریزی شهید نامدار عاشورا
یادواره امام موسی صدر
فداییان اسلام/ ۱۳۷۵
اخوانالمسلمین/ ۱۳۷۷
حرکت اسلامی فلسطین/ ۱۳۷۵
امام خمینی تنها گزینه سنی و شیعه، مساله فلسطین/ دکتر فتحی شقاقی/ ۱۳۷۵
اهلبیت فی مصر/ عربی/ ۱۳۸۵
بررسیهای اسلامی/ علامه سیدمحمدحسین طباطبایی، با مقدمه / ۲ جلدی
پیرامون شخصیت سیدجمالالدین اسدآبادی/ ۱۰جلد
شرح زندگی آیتالله سیدمرتضی خسروشاهی/ ۱۳۳۲
اسلام و صلح جهانی سید قطب/ ترجمه/ ۱۳۶۸
ما چه میگوییم سید قطب/ ترجمه
مصلح جهانی/ مهدی موعود از دیدگاه شیعه و اهل سنت/ ۱۳۷۲
امام علی(ع) صدای عدالت انسانیت/ ۶ جلد/ جورج جرداق/ ترجمه/ ۱۳۷۹
فداییان اسلام، تاریخ و اندیشه سیدیحیی نواب صفوی/ ۱۳۷۵
یادواره شهید نواب صفوی/ ۱۳۸۴
نهضتهای اسلامی و انقلاب اسلامی ایران/ ۱۳۷۵
نهضتهای اسلامی افغانستان/ ۱۳۷۰
وفات
حجتالاسلام سیدهادی خسروشاهی بیش از ۶۰سال از عمر پر برکت خود را در راستای وحدت جهان اسلام با نوشتن مقاله، کتاب و صدها سخنرانی صرف کرد. این اندیشمند بزرگ سرانجام در صبح روز پنجشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۸ برابر با ۳ رجب ۱۴۴۱ به علت بیماری در بیمارستان مسیح دانشوری تهران درگذشت.
سیری در آثار زندهیاد حجتالاسلام والمسلمین سیدهادی خسروشاهی
آشنایی من با زندهیاد حجتالاسلام سیدهادی خسروشاهی از اواخر سالهای ۱۳۴۷آغاز و تا سال درگذشت ایشان، یعنی ۱۳۹۸ ادامه داشت که این ارتباط بهطور مشخص شامل سه دوره بود. سالهای ۱۳۴۶ تا ۱۳۵۰ که به قم مشرف میشدم، دیدن علما بهویژه استاد خسروشاهی و مطالعه کتابهای ایشان با نثر ساده و محتوای سیاسی اسلامی، برایم بسیار ارزشمند بود. در نگارش کتاب از رواننویسی و دوری از کلمات ثقیل و به اصطلاح ادبیات گذشته و دیدارهای ایشان مطالب جدیدی از جهان اسلام، کتاب، نشر و... میشنیدیم. دوره دوم سالهای ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۵ در مؤسسه بعثت را دربرمیگیرد که ایشان از بنیانگذاران و تقویتکننده مؤسسه و از دوستان استاد فخرالدین حجازی بودند و آثار علمای قم را برای چاپ به مؤسسه بعثت میدادند و هرازگاهی که به تهران میآمدند سری هم به این مؤسسه میزدند. مرحله سوم بعد از پیروزی انقلاب اسلامی را شامل میشود، خصوصا از زمانی که ایشان در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بودند و بعدها وقتی عازم واتیکان یا مصر شدند. پس از بازگشت نیز در دیدارها شنیدن و سخنها و خاطرات از آن دیار برایمان آموزنده و شیرین بود، حرف و سخنهایی پیرامون واتیکان و اینکه چقدر نسبت به مسائل سیاسی ــ اجتماعی فراری هستند. خاطرم است که ایشان میگفتند خاطرات واتیکان و مصر را نوشتهام اما چون مربوط به دوران خدمت در وزارت خارجه است، تا زمان بازنشستگی قصد انتشار آن را ندارم. در جایی دیگر از سفری که به عراق رفته بود، میگفت و تاکید میکرد میدان حرکت فرهنگی ما نجف و عتبات عالیات است و اینکه باید امکانات چاپ و نشر را در آن سرزمین اهلبیت(ع) گستردهتر کنیم.
این سه موضوع از دغدغههای ایشان و نگرانیهایشان بود که به آن اشاره میکنم.
۱ــ عدم توجه به جهان اسلام در ارتباط فرهنگی .
۲ــ اختلاف بین جریانهای اسلامی که جز تفرقه چیزی ندارد.
۳ــ زمینههای کار فرهنگی با توجه به تبلیغات ضداسلامی در اروپا بسیار آماده است.
اگرچه آن چهره ارزشمند در تمامی عمر در مسیر فرهنگ اسلامی حرکت کردند، ولی یکی از موفقترین اهالی علم و اهل قلم بودند که انشاءالله خدایشان رحمت کند.
ن و القلم
یکی از چهرههای برجسته فرهنگ معاصر ما حجتالاسلام سیدهادی خسروشاهی (۱۳۹۸-۱۳۱۷) از نویسندگان، محققان، مترجمان و فرهنگسازان بودند. ایشان فعالیت راازسالهای۱۳۳۳ شروع کردندکه تا پایان عمر ادامه داشت.خاندانش از روحانیان فعال سیاسی، معنوی ــ اسلامی آذربایجان بودند. جدش آیتالله سیداحمد خسروشاهی درعصر مشروطیت،پدرش آیتالله سیدمرتضی خسروشاهی از علمای مبارز ضد رضاخان و ضد محمدرضا پهلوی، برادرش آیتالله سیداحمد خسروشاهی در نهضت امام خمینی از فعالان بودند.
ایشان مقدمات دروس اسلامی را در زادگاه به پایان رساند، پس از رحلت پدر به قم مهاجرت و محضر اساتید حوزه همچون حضرت امام(ره)، آیتالله اراکی و... را درک و برای تلمذ در دروس فلسفه و تفسیر علامه سیدمحمدحسین طباطبایی حاضر شدند. فعالیت سیاسی و فرهنگی خود را پس از کودتای آمریکایی ــ انگلیسی۱۳۳۲ شروع و با ترجمه و انتشار جزوات کم حجم پیرامون استعمار به قلم علامه شیخ محمدحسین کاشف الغطا تداوم بخشیدند. ازسوی دیگر در دهههای ۱۳۳۰ تا ۱۳۴۰ در نشریات اسلامی به نوشتن پرداخت. او در روزنامههای ندای حق، مجله آستان قدس رضوی، نور دانش، مکتب تشیع، حکمت، مسلمین...قلم زدند. ایشان در دهه ۱۳۴۰ نشریه مخفی «بعثت» را با همکاری حججالاسلام علی حجتیکرمانی، اکبرهاشمی رفسنجانی و... علیه رژیم پهلوی منتشر میکرد. همچنین در مجله درسهایی از مکتب اسلام، در سالهای ۱۳۳۶تا ۱۳۵۷از نویسندگان دایم آن نشریه بود.
علاوه بر آن خود نیز دارای ابتکار و برنامهریزی بود؛ به گونهای که در سال ۱۳۵۱ «مرکز بررسیهای اسلامی قم» را تاسیس و آثار علامه سیدمحمدحسین طباطبایی و... و همچنین آثار خودش را منتشر میکرد. اگر چه از قبل در تاسیس مؤسسه انتشارات بعثت با شرکت سهامی انتشار همکاری داشت.
در دارالتبلیغ اسلامی قم نیز آثارش بهعنوان همکار، نویسنده و مترجم نشر مییافت. ویژگی استاد سیدهادی خسروشاهی بعد فرهنگی وجودی او بود و «اهداف فرهنگی»، «حرکت فرهنگی» و «تحول فرهنگی» جزو وجودش شده بود. او در نبود فضای مناسب و کافی فرهنگی، سیاسی و دینی احساس مسئولیت میکرد و تکلیف خود را در تبلیغ و نشر معارف میدانست.
در عرصه سیاسی سیدجمالالدین اسدآبادی را بهعنوان «سلسله جنبان نهضتها اسلامی» میدانست و از سالهای ۱۳۳۶ تا دهه ۱۳۹۰ پیرامون سید مینوشت و بیشترین منابع درباره سیدجمالالدین اسدآبادی به قلم او، یا توسط ایشان نشر میشد. متن کامل «عروهالوثقی» سید را در سال ۱۳۴۸ توسط مؤسسه بعثت منتشر کرد و سالهایی که درمصر بود۱۱عنوان کتاب اسنادی، مقالات و... درباره سید انتشار داد. در نشریه موفقیت هم سالهای ۱۳۵۸ تا ۱۳۹۰ سلسله مقالاتی داشت، فصلنامه فرهنگ و تاریخ معاصر نیز این چنین عمل میکرد.
از دیگر دغدغههای استاد انتشار آثار اخوانالمسلمین بود. از دهه ۱۳۴۰ شروع تا پایان عمر به دنبال ترجمه آثار اندیشمندان اخوانی بود. در دورانی که مسئول سفارت ایران در قاهره بود، با اخوانیها، خاصه عمر التسمانی، مرشد و رهبر اخوان مرتبط بود. او از اخوان موضوعاتی مانند فرهنگ، اندیشه سیاسی و به نوعی فرهنگی را موردتوجه قرار میداد، گرچه با اندیشمندان مصری قبل و بعد از انقلاب در ارتباط بود.
موضوع دیگر از کلیت فعالیتهای استاد، احیای آثار بزرگان و اندیشمندان اسلامی، ازعصر مشروطه خاصه دهههای ۱۳۲۰ تا ۱۳۶۰ و از جمله آثار استاد سیدغلامرضا سعیدی وسراج انصاری بود. در دهه ۱۳۷۰ احساس میکرد آثار علامه سیدمحمدحسین طباطبایی به نوعی مورد غفلت قرار گرفته، بنابراین به احیای رسایل و آثارش پرداخت.
شاید کمتر محقق، مترجم، نویسنده در دهههای ۱۳۳۰ تا ۱۳۹۰ همچون استاد خسرو شاهی داشته باشیم که حجم آثارش چه به لحاظ کیفیت یا کمیت به اندازه ایشان باشد، از«اصول رئالیسم»علامه طباطبایی تا اثرتحقیقی تحلیلی استاد سیدمحمد محیططباطبایی درباره سیدجمالالدین اسدآبادی. ضمنا بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، فعالیت و کوشش ایشان ابعاد وسیعتری گرفت.
با تاسیس حزب خلق مسلمان ۱۰عضو موسس آن میپنداشتند میتوانند خدمت کنند اما وقتی حزب با نفوذ و حرکت سیدحسن شریعتمداری و علیزاده در مسیر ضد انقلاب و سپس آمریکا قرار گرفت، ۹ نفر از موسسان استعفا دادند، امر حزب با برنامه و ارتباطاتی که حسن شریعتمداری داشت [طبق اسناد ساواک] روند رویارویی با انقلاب اسلامی، نظام را تا طرح کودتا پیش برد... و شد آن چیزی که نباید میشد.
در آن سالها حجتالاسلام خسروشاهی به دستور حضرت امام در وزارت ارشاد مشغول به کار شد وبرترجمهها و نوشتههای خود افزود. سپس سفیر ایران درواتیکان شدند که علاوه برمسئولیت سیاسی به ترجمه قرآن کریم،نهجالبلاغه به زبان ایتالیایی، انتشار جزوات و کتب پیرامون انقلاب اسلامی پرداخت. ازدیگر مأموریتهای ایشان حضور درقاهره بود که مختصری به آن اشاره شد.
اما آنچه در عرصه سیاسی ــ فرهنگی در دهههای ۱۳۳۰ تا ۱۳۹۰ در مورد ایشان میتوان گفت، فعالیتهای اسلامی و ارتباط گسترده با علما و اندیشمندان اسلامی بود که منتخبی از آنها در خاطراتشان آمده و منتشر شده است. ولی ناگفتهها، نانوشتههای بسیاری داشتند که فرصت تدوین و انتشار نیافتند.
از جمله دیگر فعالیتهای ایشان اسناد و گزارشهای ساواک طی سالهای ۱۳۴۱ تا ۱۳۵۷ بوده که امید است آن مجموعه انتشار یابد. تا آنجا که مطلع هستم، این اسناد توسط مرکز بررسی اسناد تاریخی به ایشان تحویل و توسط یکی از محققان و سندشناسان تدوین اولیه آن صورت گرفته است.
از خدمات دیگر استاد خسروشاهی تاسیس کتابخانه مرکز بررسیهای اسلامی در قم بود که در زمان حیاتشان تاسیس شد، ضمن اینکه تمامی کتابهای شخصی خود را وقف «کتابخانه» و در اصل وقف حوزه علمیه قم کردند که امروز در دسترس طلاب و پژوهشگران قرار میگیرد.
سیری در آثار منتشرشده استاد خسروشاهی
آثار انتشار یافته ایشان افزون بر ۲۰۰ عنوان است که فقط به چند اثر تاریخی اشاره میشود:
اسرائیل عامل امپریالیسم / جلال آلاحمد/ به کوشش و مقدمه سیدهادی خسروشاهی/ ۱۳۴۲
مسلمانان هند و کشمیر/ ۱۳۴۴
خاطرات صبحی از بهاییت/ به کوشش و مقدمه سیدهادی خسروشاهی/ ۱۳۵۲
اسناد بهاییگری همراه با خاطرات صبحی/ ۱۳۵۴
مساله فلسطین و ماهیت طرح صهیونیسم/ راشد الغنوشی/ ۱۳۷۰
مفخر شرق سیدجمالالدین اسدآبادی و اقبال لاهوری/ سیدغلامرضا سعیدی/ ۱۳۸۰
زندگی و مبارزات شیخمحمدخیابانی
زندگی و مبارزات ثقهالاسلام تبریزی شهید نامدار عاشورا
یادواره امام موسی صدر
فداییان اسلام/ ۱۳۷۵
اخوانالمسلمین/ ۱۳۷۷
حرکت اسلامی فلسطین/ ۱۳۷۵
امام خمینی تنها گزینه سنی و شیعه، مساله فلسطین/ دکتر فتحی شقاقی/ ۱۳۷۵
اهلبیت فی مصر/ عربی/ ۱۳۸۵
بررسیهای اسلامی/ علامه سیدمحمدحسین طباطبایی، با مقدمه / ۲ جلدی
پیرامون شخصیت سیدجمالالدین اسدآبادی/ ۱۰جلد
شرح زندگی آیتالله سیدمرتضی خسروشاهی/ ۱۳۳۲
اسلام و صلح جهانی سید قطب/ ترجمه/ ۱۳۶۸
ما چه میگوییم سید قطب/ ترجمه
مصلح جهانی/ مهدی موعود از دیدگاه شیعه و اهل سنت/ ۱۳۷۲
امام علی(ع) صدای عدالت انسانیت/ ۶ جلد/ جورج جرداق/ ترجمه/ ۱۳۷۹
فداییان اسلام، تاریخ و اندیشه سیدیحیی نواب صفوی/ ۱۳۷۵
یادواره شهید نواب صفوی/ ۱۳۸۴
نهضتهای اسلامی و انقلاب اسلامی ایران/ ۱۳۷۵
نهضتهای اسلامی افغانستان/ ۱۳۷۰
وفات
حجتالاسلام سیدهادی خسروشاهی بیش از ۶۰سال از عمر پر برکت خود را در راستای وحدت جهان اسلام با نوشتن مقاله، کتاب و صدها سخنرانی صرف کرد. این اندیشمند بزرگ سرانجام در صبح روز پنجشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۸ برابر با ۳ رجب ۱۴۴۱ به علت بیماری در بیمارستان مسیح دانشوری تهران درگذشت.