به گزارش قدس آنلاین، البته خانم سخنگو دو بار سخنانش را بهنوعی تصحیح کرد و گفت منظورش «آموزش به زبانهای محلی» نبوده بلکه «آموزش زبانهای محلی» بوده است. برخی رسانهها نیز واکنشهایی را با تأکید بر اصل پانزدهم قانون اساسی (بایستگی زبان و خط فارسی) منتشر کردند.
نکته درخور توجه اینجاست که این سخنان خانم فاطمه مهاجرانی در مقام سخنگوی دولت نهفقط بار نخست بلکه در بار دوم که تصحیح سخنان اول بود نیز نادرست و نادقیق و مناقشهبرانگیز بود و نمیتوان از آنها دفاع کرد. اما غرض از این یادداشت، دوبارهخوانی این اظهارنظرها و واکنشها نیست، بلکه میخواهیم اهمیت موضوع «زبان فارسی» را از منظر ارتباط آن با «امنیت ملی و تمامیت ارضی ایران» یادآوری کنیم.
از دیرباز زبان همه مردم ساکن در فلات ایران (یعنی گستره امروزی ایران و مناطق پیرامون آن) فارسی بوده که طبق اسناد موجود دیرینهای پنجهزارساله دارد و سه مرحله (باستان، میانه و نو) را پشت سر گذاشته اما همچنان «فارسی» است و با وجود تغییرهایی که دو بار در خط فارسی رخ داده، همواره اصول زبانی خود را حفظ کرده و متناسب با زندگی ایرانیان تا امروز توسعه یافته است.
در این میان، بهدلیل وجود اقوام مختلف در جایجای فلات ایران و ویژگیهای منحصربهفرد هویتی و قومی آنها، گویشها و زبانهای کوچکی در گوشهوکنار ایران شکل گرفته است که زبان شناسان به آنها «مجموعه زبانهای ایرانی» میگویند. با وجود اینها، در همه این پنجهزار سال ایران یکپارچگی داشته، زبان ملی ایرانیان فارسی بوده و شاهکارهای بزرگ ادبیات جهان مثل شاهنامه و مثنوی و گلستان در همین زبان شکل گرفته است.
زبان فارسی با این پیشینه و غنای فرهنگی بینظیر در تاریخ، مهمترین داشته ما ایرانیان در جهان امروز بهشمار میآید و اگر کسی بخواهد خدشهای به آن وارد کند، در حقیقت ایرانیبودن ما را خواسته یا ناخواسته هدف گرفته است.
نکته دیگر اینکه زبان شناسان کارکردهایی را برای زبان برمیشمارند که دو مورد از آنها چنین است: «زبان مظهر فرهنگ ملی است» و «عامل برقراری نظم و تثبیت و ساماندهی روابط اجتماعی است». طبق مورد نخست باید بدانیم فرهنگ ایرانی که یکی از مهمترین عوامل درونزای امنیت ملی ماست در جایی جز زبان فارسی وجود ندارد و اگر میخواهیم این فرهنگ را بشناسیم باید در زبان فارسی جستوجویش کنیم.
بر این اساس، هرگونه نگاه نادرست به زبان فارسی ممکن است آسیبهای سنگینی به فرهنگ ایرانی در پی داشته باشد. همچنین طبق مورد دوم، نظم و ساماندهی روابط اجتماعی و ملی ایرانیان که میتوان آن را با موضوع تمامیت ارضی ایران نیز مرتبط دانست، از طریق تقویت زبان فارسی قوت میگیرد.
اگر قرار باشد در گوشهوکنار این مملکت بچههایی باشند که به زبان محلی خود آموزش دیده باشند و زبان فارسی ندانند، چگونه میتوان ارتباطی میان آنها با فرهنگ ایرانی تعریف کرد و از این مهمتر، چگونه میتوان امیدوار بود از این طریق جذب افکار تجزیهطلبانه نشوند؟
یادمان باشد بهویژه در مقام سخنگوی دولت باید ادب سخنگویی درباره موضوع مهمی چون «زبان فارسی» را رعایت کنیم. حوزه زبان فارسی یک موضوع ساده یا زینتالمجالس اهالی سیاست نیست که بتوان با آن غیرتخصصی برخورد کرد و از آن دستمایهای برای گپوگفتهای رسانهای ساخت.
همین برخورد غیرحرفهای، اگرچه میدانیم از روی ناآگاهی و خالی از غرض است، ممکن است همسو با رسانههای تفرقهافکن آنسوی جهان قلمداد شود که معروفترین آنها هر سال بهبهانه روز جهانی زبان مادری بر طبل تجزیهطلبی میکوبد. امیدواریم سخنگوی دولت از این پس درباره چنین مسائلی با متخصصان مشورت کند و سپس آن را به گپوگفتهای رسانهای بیاورد.