شناسهٔ خبر: 71728834 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایبنا | لینک خبر

گفت‌وگو با مولف کتاب «سالنامه‌های مدارس ایران»؛

دانشنامه آموزش و پرورش ایران

سیدرضا باقریان موحد، مولف کتاب «سالنامه‌های مدارس ایران» گفت: سالنامه‌های مدارس ایران با وجود اهمیت و ارزش ذاتی، متاسفانه نتوانستند آن طور که شاید و باید در نقشه جامع علم و دانش ایران، جایگاه واقعی خود را بیابند؛ این سالنامه‌ها در کتابخانه‌ها دچار بحران هویت و معمولاً بین قفسه کتاب‌ها و قفسه نشریات و مجلات در حال کوچ و جابجایی بودند.

صاحب‌خبر -

سرویس تاریخ و سیاست خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): تدوین سالنامه‌های دانش‌آموزی پیش از انقلاب در نقشه جامع علم و دانش برنامه‌ریزی شده بودند که با همت بسیار ستودنی معلمان، مدیران و دانش‌آموزان مدارس به چاپ رسیدند. برخی از این سالنامه‌ها به‌صورت نامنظم و با عمری کوتاه منتشر شدند. هر چند بخش کوچکی از این سالنامه‌ها به همت پژوهشگران جمع‌آوری و منتشر شده است اما بسیاری از آنها شاید هنوز در کنج خانه دانش‌آموزان قدیمی این مدارس خاک می‌خورد و دسترسی به آنها امکان‌پذیر نیست.

کتاب «سالنامه‌های مدارس ایران» به همت سیدرضا باقریان موحد جمع‌آوری شده و از سوی نشر وراقان به بازار کتاب آمده است. در این زمینه با مولف به گفت‌وگو نشسته‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

- در ابتدا درباره سالنامه‌های مدارس ایران بگویید.

«سالنامه‌های مدارس ایران» را می‌توان «دایره المعارف آموزش و پرورش ایران» یا «دانشنامه تعلیم و تربیت ایران» نامید؛ اطلاعات و گزارش‌های آن منحصر به حوزه آموزش و پرورش نیست و شامل گزارش‌های تاریخی، جغرافیایی، فرهنگی، اجتماعی، هنری، بهداشتی و ورزشی میلیون‌ها ایرانی می‌شود که با مشارکت هم، تار و پودِ فرشِ فرهنگ این سرزمین را بافتند.

این سالنامه‌ها به همت و پشتکار فرهنگیان و دانش آموزانی فراهم آمده که عاشقانه و بدون توقع دستمزد و یا تحسین و تقدیر مسئولان کار کرده‌اند و محصول یک سال علم‌اندوزی و هنرمندی خود را در قالب یک سالنامه در تاریخ ثبت کرده‌اند. این سالنامه‌ها، سند زنده و غیرقابل انکار تاثیر فعالیت‌های دسته جمعی و کار گروهی است که باید حتماً در مدرسه فراگرفته شود.

- موضوع‌شناسی کتاب «سالنامه‌های مدارس ایران» دربردارنده چه مواردی است؟

عنوان دقیق سالنامه، اسامی گردآورندگان، محل نشر، ناشر یا چاپخانه، سال نشر، تعداد صفحات، قطع سالنامه، فهرست مندرجات سالنامه‌ها با ذکر شماره صفحه و تعداد عکس‌های چاپ شده در سالنامه از جمله موضوع‌شناسی این سالنامه‌ها را دربردارد. در این فهرست، فقط عناوین و سرفصل‌های اصلی و مهم آمده که نشان‌دهنده موضوعات اصلی سالنامه است.

چرا سالنامه‌های مدارس ایران نتوانستند جایگاه واقعی خود را به دست بیاورند؟

- دلیل انتشار سالنامه‌های مدارس چه بوده است؟

هدف از انتشار این مجموعه، ثبت و معرفی میراث علمی و فرهنگیِ پنجاه ساله هزاران معلم و دانش‌آموز ایرانی است که با یک جمله طلایی ختم می‌شود: «بدون شناختِ عمیق و منصفانه گذشته، برنامه‌ریزیِ دقیق و کارشناسانه آینده محال است» روح کلی همه این سالنامه‌ها، ستایش دین و دانش و گسترش علم و فرهنگ است و خوشبختانه ردپای سیاست و حوادث و جریان‌های سیاسی در آنها مشاهده نمی‌شود.

- تهیه و تدوین و نشر این سالنامه‌ها توسط چه کسانی انجام می‌شد؟

دانش‌آموزان انجمن سالنامه و انجمن ادبی دبیرستان که مطالب سالنامه را گردآوری می‌کردند. رئیس انجمن ادبی یا انجمن سالنامه که معمولاً از بین دبیران ادبیات فارسی یا تاریخ و جغرافی انتخاب می‌شد و هماهنگ کننده دانش‌آموزان و مدرسه و اداره بود و ویرایش فنی و علمی سالنامه بر عهده ایشان بود. مدیر دبیرستان که با نوشتن مقدمه و تاریخچه دبیرستان و جمع آوری کمک‌های مالی، زمینه انتشار نشریه را فراهم می‌کرد. رئیس اداره فرهنگ شهرستان که برای نشر سالنامه و توزیع آن کمک می‌کرد. معلمانی که با نوشتن مقاله به تقویت بنیه علمی نشریه کمک می‌کردند. مدیران و کارکنان چاپخانه‌ها که با تخصص و هنرنمایی خود، محصول علمی و ادبی دانش آموزان و معلمان را به بهترین شکل ممکن منتشر می‌کردند.

همکاری و همفکری معلمان و دانش‌آموزان برای تهیه و نشر یک سالنامه، یکی از بهترین راه‌های تبدیل نظامِ گردآوری اطلاعات (حافظه‌محوری) به پردازش اطلاعات و عملیاتی کردن دانش‌هاست که جلوه و نمود آن در این سالنامه‌ها به خوبی آشکار است. درست است که اداره فرهنگ و مدیریت مدرسه، تمام توان خود را در راستای تهیه و نشر سالنامه‌ها به کار می‌بستند، اما از وَجَنات سالنامه‌ها به خوبی پیداست که فقط یکی دو نفر، محور اصلی بوده‌اند که بدون هیچ چشمداشت مادی، عاشقانه و فداکارانه برای چاپ سالنامه زحمت کشیده‌اند. خواندنِ تجربیات و درددل‌های برخی از این شیفتگان خدمت در پیوست آمده که بسیار عبرت‌آموز است.

- انتشار این سالنامه‌ها با چه مشکلاتی مواجه بود؟

تولید و نشر این محصولات فرهنگی در آن سال‌های نه چندان دور که تکنولوژی چاپ و نشر به گستردگی و امکانات و تجهیزات امروزی نبود، بسیار سخت و طاقت‌فرسا بود به‌ویژه برای مدارس شهرستان‌ها که امکانات تایپ و چاپ نداشتند.

چرا سالنامه‌های مدارس ایران نتوانستند جایگاه واقعی خود را به دست بیاورند؟

- چرا سالنامه‌های مدارس ایران نتوانستند جایگاه واقعی خود را به دست بیاورند؟

سالنامه‌های مدارس ایران با وجود این اهمیت و ارزش ذاتی، متاسفانه نتوانستند آن طور که شاید و باید در نقشه جامع علم و دانش ایران، جایگاه واقعی خود را بیابند؛ این سالنامه‌ها در کتابخانه‌ها دچار بحران هویت بودند و معمولاً بین قفسه کتاب‌ها و قفسه نشریات و مجلات در حال کوچ و جابجایی بودند. سالنامه‌ها نه شأن و مقام کتاب را داشتند و نه جایگاه مجلات رسمی و حرفه‌ای را.

اصولاً نظام اداری ما، حافظه تاریخی ندارد؛ کارمندان از تاریخچه سازمانی و شغلی خود اطلاعی ندارند و هیچ برنامه‌ای هم برای رفع این عیب بزرگ دیده نمی‌شود. اگر کارمند سازمان آب و برق یا مخابرات از تاریخچه شغل خود بی‌اطلاع باشد، خیلی اشکال ندارد، اما اگر مدیران و کارمندان نظام تعلیم و تربیت و آموزش و پرورش از گذشته پرافتخار خود خبر نداشته باشند که خبر ندارند، اشکال و خلل بزرگی در فرایند کار تعلیم و تربیت به وجود می‌آید که آمده است.

- چرا امروزه معلمان در مدارس ایران اهمیتی به سالنامه‌ها نمی‌دهند؟

معلمان، متأسفانه با تاریخچه آموزش و پرورش آشنا نیستند. نمی‏‌دانند که پا جای پای چه بزرگانی گذاشته‏‌اند؟ مثلاً معلمان قم نمی‌دانند که در دبیرستان‏‌های شهر قم چه استادان فرهیخته‌‏ای (علی اصغر فقیهی، حسین کریمان، امیر حسن یزدگردی، محمدامین ریاحی، شهید مفتح، شهید بهشتی، مظاهر مصفا، غلامعلی اخروی، سید حسن سادات ناصری، عباس حرّی و…) تدریس می‏کرده‏‌اند. این موضوع به اثبات رسیده که آگاهی از سابقه و پیشینه شغلی بر رضایت و انگیزه‌‏های شغلی می‌‏افزاید. نویسندگان و پژوهشگران اولاً به اهمیت این سالنامه‌ها و موضوعات آن واقف نیستند؛ ثانیاً به این گنجینه‌های مکتوب دسترسی ندارند.

از سوی دیگر برای بیشتر مشکلات و معضلاتی که آموزش و پرورش فعلی ما با آن دست به گریبان است، در این برگ‌های پیر، راه حل‏‌ها و پیشنهادهایی وجود دارد که می‌‏تواند راهگشای مدیران فعلی باشد؛ خواندن این اسناد برای مدیران و برنامه ریزان نظام تعلیم و تربیت ضروری است.

از آنجا که شاهد رنج و مشقت و خون دل خوردنِ نویسندگان تاریخ آموزش و پرورش و دانشجویان علاقه‌مند به تاریخ تعلیم و تربیت بوده‌ام، دیده‌ام که برای یافتن یک اطلاعات کوچک (مثلاً پیدا کردن اسم مدیران اداره فرهنگ شهرستان… در فلان تاریخ یا اسامی معلمان پیشکسوت یا تاریخ تأسیس مدارس قدیمی شهر) چه رنج و مشقتی می‌کشند و در پایان هم با ارائه لیستی ناقص از محضر خوانندگان کتاب خود عذرخواهی می‌کنند.

- برای دسترسی به سالنامه‌ها با چه مشکلاتی مواجه بودید؟ از چه منابعی برای گردآوری کتابتان بهره بردید؟

برای یافتن این سالنامه‌ها، کتابخانه‌های بزرگ و کوچک ایران را زیر و رو کردم تا بتوانم آن‌ها را برای پژوهشگران معرفی کنم. به لطف آقای اسماعیل راهنورد، مدیر کتابخانه آیت‌الله بروجردی (کتابخانه مسجد اعظم قم) به گنجینه منحصر بفرد این سالنامه‌ها در موقوفه مرحوم حاج محمد رمضانی دست یافتم و با دسترسی به این سرچشمه از مراجعه به دیگر رودخانه‌های کوچک و بزرگ بی‌نیاز شدم. موقوفه مرحوم حاج محمد رمضانی، شامل چند هزار کتاب و نشریه و جزوه از دوره قاجار و پهلوی اول است که در نوع خود بی‌نظیر است.

به عنوان مثال، مجموعه ۴۰۰۰ هزار جلد کتاب درسی از دوره قاجار و پهلوی اول، یکی از نفایس این موقوفه است که به همت آقای مجید غلامی جلیسه و خانم معصومه امید در حال فهرست‌برداری است. در حدود ۳۰۰ سالنامه و نشریه و کارنامه و گزارش‌نامه مدارس ایران در این گنجینه مکتوب وجود دارد که کاملاً مشخص است که مرحوم رمضانی، آنها را با زحمت بسیار و با صبر و حوصله از سراسر ایران گردآوری کرده است. حالا که این ۳۰۰ سالنامه را خط به خط خوانده و فهرست موضوعاتش منتشر شده احساس می‌کنم که خوشبخت‌ترین معلم ایران هستم؛ زیرا اولاً به این گنجینه مکتوب دسترسی داشتم و ثانیاً یک دوره تاریخ آموزش و پرورش ایران را بر اساس منابع دست اول مطالعه کردم؛ مطالبی که بیشترشان برای اولین و آخرین بار در همین نشریات منتشر شده است.