شناسهٔ خبر: 71728004 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایبنا | لینک خبر

یک نویسنده و منتقد ادبی:

رُمان نویسنده هرمزگانی به چاپ سوم رسید/ «آن تابستان»؛ سوژه مردم‌پسند ناب اقلیمی برای سینما

هرمزگان - یک نویسنده و منتقد ادبی گفت: کتاب «آن تابستان» به چاپ سوم رسید و این رُمان می‌تواند دستمایه مردم پسند ناب اقلیمی برای سینما باشد.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در بندرعباس، امیرحسین انبارداران نویسنده و منتقد ادبی در یادداشتی، تحلیلی از رمان «آن تابستان» کتاب سال جشنواره ملی خلیج‌فارس اثر ایرج اعتمادی نویسنده قشموند به مناسبت چاپ سوم این کتاب نوشته است.

در این یادداشت آمده است: اقلیم لارستان بزرگ را با فرهنگ غنی و متنوع آن سرزمین در خیال خودم یک کشور مستقل تصور می‌کنم که مردمش با قدمت و قدرت اساطیری آن دیار صاحب پرچم و سرود ملی اختصاصی خودشان هستند؛ در بستر چنین تخیلی این لارستان کهن باید و ضروری است که، در واقعیت، به رمان «آن تابستان» ایرج اعتمادی ببالد و آن را به مثابه سند افتخار برجسته اقلیم خویش در حوزه ادبیات داستانی به رخ ایرانیان و جهانیان بکشد.

من، در مقام یک نویسنده، روزنامه نگار و ناشر، رمان «آن تابستان» ایرج اعتمادی را خیلی پسندیدم چون به زیبایی و هنرمندانه مرا در روزگار میانسالی‌ام با دنیای کودکی، نوجوانی و اوایل جوانی‌ام آشتی داد.

ایرج اعتمادی با دقت رشک برانگیزی توانسته لحظات زیسته‌ی خود در منطقه‌ی محل زندگی‌اش لارستان و مناطق همجوار آن را به تصویر بکشد و برای آن اقلیم یک شاهکار ادبی بیافریند.

همین ابتدای نوشتن می‌خواهم تاکید کنم اگر صنعت سینمای ایران بتواند «آن تابستان» اعتمادی را به خوبی بر پرده سینما بنشاند ما پس از سال‌ها رکود در عرصه نوستالوژیک هنر هفتم و نیز تن دادن به کلیشه‌های نخ‌نما شده سینما با یک اثر مردم‌پسند ناب اقلیمی مواجه خواهیم شد.

«آن تابستان» شرح زندگی همه ما ایرانی‌ها از اواسط دهه پنجاه تا اواسط و اواخرجنگ تحمیلی است با این توضیح که این شرح، بیش از پیش به زندگی و زمانه مردم اقلیم لارستان کهن اختصاص دارد.

غم‌ها، شادی‌ها، عاشقی‌های کودکانه و نوجوانانه، سفرها، رنج‌ها و هر خصیصه دیگری که زندگی یک کودک را تا نوجوانی و اوایل جوانی او پر رنگ می‌کند در این قصه عرضه می‌شود، ضمن اینکه از ویژگی‌های زندگی خانواده‌ها و گذران امور بر محور خانواده غافل نیست و جامع و کامل به این خصیصه می‌پردازد؛ شرح پر آب و تاب عروسی‌های آن اقلیم با جزئیات خاص همان سرزمین، از جمله اشاره‌های خانواده‌محور بودن این رمان است.

ایرج اعتمادی در «آن تابستان» توانسته در قالب هنر به قشنگی نشان بدهد خانواده‌های لارستانی در سال‌های منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی و پس از آن چگونه زیسته‌اند، او این زیستن را با بیان لحظاتی بسیار زیبا چنان دلپذیر ارائه کرده که مخاطب، در بیشتر سطرهای رمان، همزادپنداری روانی و همذات‌پنداری داستانی ویژه‌ای با شخصیت‌های وقایع احساس می‌کند، به حدی که راقم این سطور پس از گذشت روزهایی از مطالعه این اثر، همچنان با «داشی» یکی از شخصیت‌های اصلی داستان رفاقتی درونی و یکسویه پیدا کرده است.

جنس نگارش «آن تابستان» هم به لحاظ زمان و مکان از دقت و نبوغ ایرج اعتمادی بهره دارد. وی با مرور تدریجی و پیشرفت روزگار، شکل نگارش خود را در بستر شرایط اجتماعی همان روزگار بر چشم و دل مخاطب می‌نشاند.

پایان‌بندی این رمان نیز به نوبه خود بسیار دلنشین است. این پایان، در قالب عشق‌های پرشور روزگار نوجوانی، چنان هنرمندانه است که هر مخاطب عاشق رمان را مبهوت می‌کند چون وقایع مطرح‌شده در فصول پایانی فراتر از هر کلیشه و اندیشه و تفکر معمول است و به شکلی خاص و منحصر به فرد به «آن تابستان» اعتباری ویژه می‌دهد.

برای ایرج اعتمادی عزیز در ادامه مسیرش در نگارش داستان‌ها و رمان‌های اقلیمی آرزوی استمرار توفیق می‌کنم. پر واضح است از او که تجربه گرانسنگ شاگردی استاد محمدعلی علومی را با خود دارد جز این انتظار نمی‌رود.

همچنین آرزو می‌کنم هر ایرانی عاشق وطن و هر لارستانی خونگرم، بالاخص ایرانیان دور از وطن، با خواندن این رمان قشنگ روزهای غرق در لذت یک نوستالژی دلنشین را ان‌شاالله تجربه کنند!

تصور نگارنده این است که لارستانی‌های مقیم کشورهای حاشیه خلیج فارس با مطالعه رمان «آن تابستان» ایرج اعتمادی عزیز، و بازیابی زندگی گذشته خویش، روزگاری سرشار از شور و شعف را تجربه خواهند کرد؛ چرا که نویسنده این رمان در عمر بابرکت خود تجارب ارزشمند و گرانسنگی از زندگی و کار در امارات متحده عربی دارد و شادی‌ها و غم‌های آن مناطق را به خوبی می‌شناسد.
امیدوارم مسئولان کشوری و استانی در خطه زرخیز و ادب‌پرور فارس راهکاری بیندیشند تا این رمان جذاب به جایگاه شایسته و اصلی خود برسد!

به گزارش ایبنا، «آن تابستان» رمانی رئالیستی با ادبیات بومی اقلیمی در ۴۲۷ صفحه است. فضای داستانی این کتاب در منطقه‌ای در جنوب استان فارس و بخش‌هایی از هرمزگان می‌گذرد. این کتاب برای سومین بار از سوی «انتشارات پَرِ سرخ» منتشر شده است.