طبق شنیدهها تعطیلی ناگهانی و بدون اطلاع قبلی یک شرکت تجاری با فرار احتمالی مدیر آن از کشور مرتبط بوده است.
به گزارش سرویس اقتصادی تابناک، نتیجه گفتوگو با منابع مطلع حقیقی و حقوقی، اطلاعات مهمی به دست آمده که با توجه به اهمیت و حساسیت موضوع گزارش محرمانه آن ابتدا از سوی تابناک برای نهادهای ذیربط ارسال شد تا مورد بررسی قرار گیرد. اکنون با توجه به افزایش روزافزون تعداد مالباختگان و روشن شدن ابعاد بیشتری از این پروژه کلاهبرداری، اکنون جزئیاتی از آنچه رخ داده و در حال وقوع است، با هدف اعلان هشدار عمومی منتشر میشود.
این گزارش حاصل روزها و ساعتها گفتوگو، جستوجو و بررسی میدانی است که همچنان نیز ادامه دارد.
کسب درآمد از هر راهی!
مرد ۴۰ ساله، اهل لاهیجان (در این گزارش با عنوان «مدیرعامل» از او یاد میشود) صاحب یک شرکت با مسئولیت محدود است که در سال ۹۷ به ثبت رسیده و تا پیش از این دفتر آن در خیابان فرصت شیرازی تهران واقع شده بود، اما از مدتی قبل بدون توضیح قبلی تعطیل شده و اکنون کسی پاسخگوی مراجعان نیست.
پیش از هر چیز باید توجه داشت، مدیرعامل تا پیش از آذر ماه ۱۴۰۳ به عنوان یک فعال تجاری «خوشنام»، «قابل اعتماد» و «خوشحساب» شناخته میشد، موازی با فعالیتهای شرکت، به صورت شخصی نیز در امر خرید و فروش در بازار آزاد مشغولیت داشت.
از دلار، یورو، درهم، ارز دیجیتال، سکه طلا، اتومبیل لاکچری و املاک و مستغلات گرفته تا دانه قهوه و پودر کاکائو، او به هر نوع سرمایهگذاری، در هر زمینهای میپرداخت و هیچ محدودیتی برای پول به جیب زدن قائل نبود. اما بر خلاف تصور عمومی، مدیرعامل این مبادلات و خریدها را نه با هدف مالاندوزی، بلکه به قصد جلب اعتماد قربانیان جدید خود انجام میداد. او هنگام مواجه شدن با اشخاصی که برایشان تور گسترانیده بود، خود را تاجری ثروتمند و دارای «سرمایه در حال گردش» معرفی میکرد.
سبک زندگی نمایشی باعث شد تا مدیرعامل بارها اموال و داراییهایش را با ضرر و زیان از دست بدهد، اما تحمل این خسارتها برای حفظ ظاهر و رسیدن به اهدافش اجتنابناپذیر بود. نمونه آن یک دستگاه خودرو مرسدسبنز کلاس E بود که با پلاک گذر موقت از گرجستان وارد کشور کرد تا از آن در راستای جلب اعتماد دیگران بهره ببرد. او در توجیه اقدام خود گفته بود هیچیک از خودروهای درون نمایشگاههای خیابان عباسآباد را پسند نکرده، برای همین تصمیم گرفته تا خودش برای وارد کردن خودرو مورد علاقهاش اقدام کند.
به گفته گروهی از شاهدان، مدیرعامل برای نگهداشت فنی مرسدسبنز لاکچری، مبالغ سنگینی را در تهران میپرداخت و از این بابت بسیار گلهمند بود، اما هم زمان با تظاهر نزد دیگران مدعی میشد که از بابت داشتن آن راضی است و هزینه زیادی ندارد. با این حال بخشی از فعالیتهای مالی او به راحتی قابل رصد نیست، زیرا گاهی برای فرار مالیاتی یا پاک کردن رد اثر خود از معاملات، حساب بانکی کارکنان شرکت یا اشخاص غیرمتبط را به کار گرفته است.

زندگی نمایشی در امارات متحده عربی
مدیرعامل، پیشتر بارها برخی قربانیان را با هدف اعتمادسازی به دبی برده و در آنجا مورد پذیرایی مفصل قرار داده بود. او شهریورماه ۱۴۰۲ در آنجا یک شرکت رسمی با زمینه فعالیت حوزه مواد غذایی و نوشیدنی ثبت کرد که در ساختمان Dawood Building مستقر است. بر اساس یافتههای تابناک، این شرکت که تنها با هدف برطرف کردن موانع قانونی ثبت و افتتاح حساب بانکی اجاره شده، فقط یک کارمند مرد ایرانی دارد.
مدیرعامل در این شهر همچنین یک آپارتمان اجاره کرده بود که مهمانها را در آنجا اسکان میداد. یکی از مالباختگان در اینباره میگوید: وقتی با هم در دبی بودیم، او در رستوران به گارسون انعام سنگینی پرداخت و گفت قصد افتتاح یک رستوران بزرگ و مجلل در آنجا را در سر دارد، سپس وانمود کرد سرمایهاش آماده است، اما برای انتخاب مکان هنوز تردید دارد.
فریبدهی با مهندسی اجتماعی
بیشتر کلاهبرداریها به این صورت رخ میدهد که صاحب مال هنگام تسلیم آن رضایت یا آگاهی ندارد، اما مدیرعامل که دانش مهندسی اجتماعی را به کار میگرفت، روی ذهن قربانیان کار میکرد.
همانطور که کلاهبرداران تلفنی میدانند چطور قربانی را از راه دور اغوا کنند تا شماره رمز پویای کارت بانکی را افشا کند. مدیرعامل نیز با دادن وعدههای هیجانانگیز و غیرقابل چشمپوشی درباره کسب سود از سرمایهگذاری، در افراد اشتیاق ایجاد میکرد.
او به واسطه فعالیت در حوزه صنعت محصولات غذایی و سلامتمحور، مدعی میشد که به واسطه تجربه بالای خود و همچنین اتکا به روابط خاص و پنهانی با پشتپرده بازار، قادر است تا تلاطم نرخ اقلامی، چون دانه قهوه و پودر کاکائو در آینده را پیشبینی کند. سپس به افراد توصیه دوستانه میکرد محمولهای از او بخرند، یا به ظاهر خودش واسطه میشد تا از منبع دیگری برایشان تامین کند.
براساس توصیفهای قربانیان، مدیرعامل، بیشتر اوقات کمحرف بوده و تمایل به گوش کردن داشته. اما در حقیقت شگرد او این بوده که با تریبون دادن به طرف مقابل، درباره خصوصیات روحی فرد اطلاعات کسب میکرده تا بر نقاط ضعفش تسلط پیدا کند.
مدیرعامل از همین راه موفق شده تا راه نفوذ به ذهن قربانیان را پیدا کند و اعتماد هر شخص را به روشی متفاوت جلب کند. او پس از ماهها ارتباط دوستانه با یک شهروند ایرانی مقیم امارات متحده عربی، او را مجاب کرده تا در ازای سرمایهگذاری در زمینه واردات مواد اولیه پرمصرف کارخانههای موادغذایی از جمله پودر کاکائو، سرمایهگذاری کند. اما مدیرعامل پس از گرفتن ۳.۵ میلیون درهم ناپدید شده.
دوستی هدفمند با صرافان مشهور
تابناک پس از مصاحبه با قربانیان به این نتیجه رسیده که مدیرعامل برای رسیدن به اهداف خود هیچ خط قرمزی برای خود قائل نبوده و حتی به قیمت آسیبرسانی به اعتبار و سلامت روان قربانیان، تا جای ممکن از آنها سوءاستفاده میکرده است.
او با نزدیک شدن به صرافهای مشهور و خوشنام و ایجاد رابطه نزدیک و حتی خانوادگی از این موضوع در راستای جلب اعتماد قربانیان جدید بهره میگرفت. مدیرعامل بارها با معرفی خود به عنوان «رفیق فابریک» یک صراف شناخته شده، توجه و اعتماد دیگران را به خود جلب کرد، در حالی که صراف هرگز از نیت او اطلاع نداشته است.
قرض دادن کوتاهمدت پول و معرفی فرصتهای واقعی سرمایهگذاری، از جمله اقداماتی بوده که در اعتمادسازی میان او و صرافها نقش داشته به طوری که خود را فردی قابل اتکا و «رفیق همیشه در دسترس» جلوه داده تا آنها نیز او را به دوستان خود معرفی کنند.
مدیرعامل، آذرماه امسال وارد یک صرافی شد که با اجرای نقشهای یکساله، اعتماد صاحب آن را جلب کرده بود. او با پیادهسازی برنامهای بسیار دقیق و از پیش تعیین شده، مبلغ ۷۵۰ هزار درهم به صرافی بدهکار شد و سپس دیگر ردی از خود باقی نگذاشت.
هنگامی که صراف به ناچار حواله را ردیابی کرد، پی برد فردی تبعه بنگلادش در دبی آن را دریافت کرده است. پس از رهگیری هویتی، اینبار مشخص شد آن شخص کارمند یک صرافی ایرانی است. صاحب صرافی نیز با ارسال مدارک به تهران اثبات کرد که مدیرعامل به او بدهی سنگینی دارد و متواری است. زمانی که صرافها طلبشان از مدیرعامل را محاسبه کردند، با مبلغی حدود ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار درهم مواجه شدند که به روشی ماهرانه و با سوءاستفاده از اعتمادشان از دست داده بودند.

سرقت چکهای مشتریان شرکت
با بررسی نقشه مسیری که مدیرعامل طی کرده، این حقیقت آشکار میشود که او حداقل به مدت یکسال به فریب اشخاص مشغول بوده و از آذرماه ۱۴۰۳ به مکیدن دارایی اطرافیان و سرمایههای شرکت خود پرداخته است.
مدیرعامل یک روز جمعه قبل از شب یلدا، بدون اطلاع مدیران و کارکنان به شرکت رفته و با همراهی منشی و یک حسابدار، اموال و اسناد را خارج کرده و با خود برده است. صبح روز بعد وقتی کارکنان در محل کارشان حاضر شدند، پی بردند رئیسشان علاوه بر سرکشی به حسابهای شرکت، حتی چکهای دریافتی از مشتریان را که هنوز وصول نشده بود، برداشته. براساس اطلاعات موجود، مدیرعامل بلافاصله مالکیت چکهایی را که در حقیقت مطالبات شرکت بوده و نه شخص خودش، به نام خواهرش منتقل کرده است.
فعالیت مخفیانه در دفتر زیرزمینی
با آنکه اکنون شرکت در خیابان فرصت شیرازی تهران تعطیل شده و کسی در این مکان پاسخگوی مراجعان نیست اما براساس اطلاعات موثق به دست آمده، خواهر مدیرعامل با همراهی همسرش (داماد خانواده) در مکانی مخفیانه در محدوده میدان توحید، بدون اطلاع کارکنان شرکت و طلبکاران و مالباختگان به فعالیت ادامه میدهند. افراد اندکی که در این دفتر حضور دارند، اکنون با هدایت یک وکیل در حال مشورتگیری از یک شرکت حسابرسی هستند تا شرکت در آینده بسیار نزدیک اعلام ورشکستگی کند.

فریب مالباختگان با قهوه و شکلات
شرکتی که مدیرعامل آن را اداره میکرد، در زمینه عرضه محصولات غذایی و سلامتمحور از جمله حبوبات، پرک جو، لوبیای سیاه، دانه چیا، کینوا، سبوس برنج، شکر قهوهای فعالیت داشته است. همین موضوع باعث شد تا افراد هنگام صحبت کردن با او و شنیدن وعدههایش درباره صحت اطلاعات او تردید نداشته باشند.
یکی از مالباختگان که از سوی تابناک شناسایی شده، فریب وعده سرمایهگذاری پرسود در خرید دانه قهوه را خورده و حدود سه میلیارد تومان از دست داده، بدون این که محموله را دریافت کند یا حتی ببیند.
بر اساس اطلاعات به دست آمده، یک برند مشهور شکلاتسازی پاییز امسال ۸۰ تن پودر کاکائوی S۹ محصول ترکیه را به مبلغ هر کیلو ۴۲۲ هزار تومان به مدیرعامل فروخته اما همه چکهای دریافتی از او با ارزش ۳۳ میلیارد تومان برگشت خورده. در ادامه و پس از شکایت شرکت شکلاتسازی، وکیل مدیرعامل بلافاصله درخواست اعسار به دادگاه ارائه کرد. این موضوع اثبات میکند که مدیرعامل قصد دارد در آینده نزدیک با اعلام ورشکستگی شرکت، طلبکاران را برای دریافت مطالباتشان با موانع قانونی مواجه سازد و برای خود وقت بیشتری بخرد.
در تحقیقات به عمل آمده مشخص شد که اجناسی، چون قهوه، پودر کاکائو و پرک جو که در انبارهای شرکت بوده، توسط «داماد مدیرعامل» که انباردار شرکت بوده، به مکان نامعلوم منتقل و یا در بازار آزاد فروخته شده.

۸۰ تن پودر کاکائو ناپدید شده
در سه سال گذشته به دنبال کاهش بارندگی، پدیده النینو و وقوع خشکسالی، تولید پودر کاکائو در جهان کاهش یافت و قیمت آن بالاتر رفت. از آنجایی که شرکتهای بزرگ خارجی به دلیل ثبت سفارشات انبوه برای دریافت مواد اولیه اولویت بیشتری دارند، عرضهکنندگان دانه و پودر کاکائو تلاش کردهاند تا نیازهای آنها را برطرف سازند.
اما در این میان بازار ایران که میزان خرید بسیار کمتری دارد، مجبور شد تا بیش از گذشته به خرید از واسطهها روی بیاورد. به همین دلیل قیمت این محصول در کشور با افزایش جشمگیری مواجه بوده به طوری که طبق گفته فعالان صنف، اکنون کارخانهها کاکائوی مورد نیازشان را از هر نوعی، از هر کسی و به هر میزان که قادر باشند، تامین میکنند. در چنین شرایطی مدیرعامل ۸۰ تن پودر کاکائو را که رایگان به دست آورده، با دو روش میتواند به پول تبدیل کند. نخست آن که به زیرفروشی روی آورد، راه دوم نیز احتکار است.
در ادامه تحقیقات تابناک، فردی شناسایی شده که گفته مدتی پیش یک محموله پودر کاکائو را ارزانتر از نرخ بازار از مدیرعامل خریداری کرده، اما بعد متوجه شده که قربانی «خالیفروشی» شده است. از سوی دیگر اکنون ۸۰ تن پودر کاکائو ناپدید شده، زیرا این محموله نیز همراه قهوه و پرک جو که در انبارهای شرکت بوده، توسط داماد خانواده مدیرعامل که انباردار بوده، به مکانی نامعلوم منتقل شده.
اکنون چه میشود؟
تا این لحظه تخمین زده میشود که مدیرعامل مبلغی حدود ۳۵۰ میلیارد تومان بدهی دارد که بخشی از آن به درهم امارات است. همچنین حداقل ۵۰ فقره چک شرکت او با ارزش حدود ۱۰۰ میلیارد تومان در اختیار طلبکاران است که بخشی از آن برگشت خورده و این روند ادامه دارد.
طبق آخرین شنیدهها، وکیل مدیرعامل با وعده دادن در حال رایزنی با طلبکاران است. همچنین او تلاش میکند تا برخی چکها را با مبلغ کمتر بازخرید کند. با بررسی عملکرد دفتر مخفی مدیرعامل، این نتیجه حاصل میشود که او در حال پیگیری مراحل اعلام ورشکستگی است و با بازی دادن طلبکاران برای خود زمان میخرد.
تحقیقات تابناک تایید میکند که مدیرعامل اکنون در ترکیه ساکن شده و منتظر دریافت گذرنامه این کشور است. او همچنین در آنجا یک ملک با ارزش بالا نیز خریداری کرده است.
با توجه به اینکه خواهر، داماد، وکیل، حسابدار و منشی در دفتر مخفی جدید همچنان فعالیت دارند، بدون تردید موجی تازه از مالباختگان در راه است و عملیات فریب مدیرعامل برای به دام انداختن قربانیان جدید ادامه خواهد داشت.
فرار در سایه غفلت!
از آنجاییکه مدیرعامل فردی خوشنام بوده و تاکنون ماجرای بدهیهای سنگینش علنی نشده، او از این شرایط بیشترین نفع را میبرد. تاکنون گروهی از مالباختگان شناسایی شدهاند که همه سرمایه زندگی خود را به دلیل وعدههای مدیرعامل از دست دادهاند و اکنون در شرایط بسیار بدی به سر میبرند.
او در این مدت با بهرهگیری از دانش مهندسی اجتماعی موفق شد حتی به خانه مالباختگان نیز راه یابد و با شناسایی نقاط ضعف آنها نقشه خود را راحتتر پیادهسازی کند. همین عملیات فریب باعث شکست روحی تعدادی از مالباختگان شده که تحمل زیان مالی را دشوارتر میسازد.
شخصی که روزی معتبر بود و حالا فرار کرده، اکنون بدون هیچ نگرانی مشغول تعیین استراتژی جدید برای ادامه روند جذب پول بیشتر است که میتواند در ایران، ترکیه، امارات یا هر نقطه دیگری تکرار شود.
باید در نظر داشت، مدیرعامل با تکیه بر چهره مثبت و قابل اعتمادی که از خود ساخته و همچنین سوءاستفاده از دوستی سابق خود با صرافهای مشهور، به راحتی قادر است تا مالباختگان فعلی را آرام کند و همزمان به شکار قربانیان جدید برود.



