جوان آنلاین: با وجود تأکیدات رهبر انقلاب بر استفاده از ابزار هنر برای معرفی انقلاب اسلامی و اهداف آن به داخل و خارج از کشور متأسفانه کارهای زیادی صورت نگرفته است، مگر سخنرانیها یا جشنهای سازمانی که عموماً تنها بر محوریت گرامیداشت سالروز پیروزی انقلاب استوار است. با این حال، یکی از ابزارهای مؤثر که هم متفکران و هم عموم مردم جامعه از آن استفاده میکنند تولیدات ادبی مثل رمان است. این مسئله موضوعی مهم است که رهبر معظم انقلاب در سخنرانیها (به خصوص با شروع نهضت تقریظنویسی) به طور مکرر بر آن تأکید دارند. به همین بهانه «جوان» با استاد اصغر طاهرزاده از چهرههای علمی و فرهنگی کشور که تألیفات متعدد در حوزه اندیشه و فرهنگ اسلامی درباره رمان و اهمیت رمانخوانی برای محقق کردن این اهداف گفتوگو کردهاست.
به نظر شما چرا رهبر انقلاب همیشه جوانان را به مطالعه کتاب به خصوص رمانخوانی دعوت میکنند؟
زیرا رماننویسان مانند فیلسوفان در واقع متفکران جهان غرب هستند. ملاحظه میکنید که خود رهبر معظم انقلاب هم رمانهای زیادی خواندهاند و برای همین به خوبی درلابهلای محتوای رمانها، غرب را میشناسند. ایشان رمان ویکتور هوگو را بیش از یکبار خواندهاند.
به طور کلی اهمیت رمان را در چه میدانید؟
رماننویسان متفکران زمان خود بودهاند و به عنوان مثال افرادی مانند ویکتور هوگو به خوبی در آثار خود روح تاریخ خود را به تصویر کشیده و تا آثار ویکتور هوگو را نخوانیم، نمیفهمیم این مرد چه اندازه نسبت به رسالت انسانی انسان که در غرب از آن غفلت شدهبود، حساس است. انسان تا کتاب «بینوایان» را نخوانده باشد، متوجه نمیشود که این نویسنده چه کردهاست. رماننویسان، روح زمانه خویش را با اشارات متوالی مطرح میکنند. رهبر معظم انقلاب در وصف رمان بینوایان میفرمایند: «به نظر من بینوایان ویکتور هوگو برترین رمانی است که در طول تاریخ نوشته شدهاست. من همه رمانهای طول تاریخ را نخواندهام، شکی در این نیست، اما من مقدار زیادی رمان خواندهام که مربوط به حوادث قرنهای گوناگون هم هست. بعضی رمانهای خیلی قدیمی را هم خواندهام. مثلاً فرض کنید کمدی الهی را خواندهام. امیر ارسلان هم خواندهام. الف لیله و هزار و یک شب را هم خواندهام. وقتی نگاه میکنم به این رمانی که ویکتور هوگو نوشته، میبینم این چیزی است که اصلاً امکان ندارد هیچکس بتواند بهتر از این بنویسد یا نوشته باشد و معروف نباشد و مثل منی که در عالم رمان بودهام، این را ندیده باشم یا اسمش را نشنیده باشم... من میگویم بینوایان یک معجزه است در عالم رماننویسی، در عالم کتابنویسی. واقعاً یک معجزه است... زمانی که جوانها زیاد دور و بر من میآمدند قبل از انقلاب، بارها این را گفتهام که بروید یک دور حتماً بینوایان را بخوانید. این بینوایان کتاب جامعهشناسی است، کتاب تاریخی است، کتاب انتقادی است، کتاب الهی است، کتاب محبت و عاطفه و عشق است.»
رماننویسان کدام کشور را در مسئله غربشناسی دارای موضع میدانید؟
دکتر داوری میگوید رماننویسان روسی نسبت به جهان غرب موضع دارند، چون متوجه هستند که روح غرب نهیلیسم و پوچی است، ولی هنوز بسیاری متوجه این امر نیستند که در دل غرب، نهیلیسم نهفته است؛ و این تذکر را در آثار تولستوی و سایر نویسندگان معروف روس میتوان دید. از خاطرات رمانخوانی دقیق حضرت آقا این است که یکبار کتابی را که در چند جلد در حال انتشار بود، خوانده و فرموده بودند جلد سوم کتاب ضعیف بود، ولی از جلد سوم به بعد خوب میشود. این طور رمان خواندن نشانه آن است که ایشان روح تاریخی جهان را میشناسند و در لابهلای مطالب رمان میتوان آن روح را پیدا کرد. شناخت ایشان نسبت به انقلابهای جهان، بهخصوص انقلاب فرانسه به گونهای است که گویی ایشان آنجا بودند. اینها مهم است برای شناختن جهان و نسبت به اینکه در چه تاریخی حاضرهستیم.
آیا فقط غربشناسی و رمانهای خاصی مثل ویکتور هوگو مدنظر ایشان است؟
در مورد رمان آری، ولی تأکید رهبر معظم انقلاب بیشتر در موضوع مطالعه و کتابخوانی است، بهخصوص کتابهایی که به نوعی، فرهنگ دفاع مقدس را متذکر میشوند یا شخصیت شهدا و سرداران را ترسیم میکنند.
خود شما چه رمانهایی را بیشتر خواندهاید یا توصیه میکنید؟
بنده خیلی رمان نخواندهام و رمانخوان حرفهای نبودهام، ولی علاوه بر «بینوایان» از ویکتور هوگو، آثار ارنست همینگوی، داستایوفسکی، تولستوی، جورج اورول، آلبرکامو، ژان پل سارتر و بالزاک را تا حدی خواندهام، با این حال نمیتوانم رمان خاصی را توصیه کنم، زیرا هر کدام، متذکر امری بودهاند. هر چند رمان «مادر» آقای ماکسیم گورکی برای بنده بسیار مفید و آموزنده بود.
آیا رمانی بوده که در طول این سالها حقیقت انقلاب اسلامی را به درستی به تصویر بکشد؟
کتابی در این مورد تحت عنوان رمان ندیدهام، ولی کتابهایی که در رابطه با دفاع مقدس نوشته شده مانند «مهتاب خین» یا «با من سخن بگو دو کوهه» یا «خاکهای نرم کوشک» و امثال این نوشتهها حقیقتاً میتوانند بسیار مؤثر باشند.
چرا با وجود تأکیدات رهبری وضعیت رمانخوانی و رماننویسی خصوصاً در میان مردم همچنان مطلوب نیست؟
ما هنوز متوجه نشدهایم جایگاه رمان در رابطه با اشارهدادن به ابعاد عمیق انسان و جامعه چه اندازه مهم است و شاید هم بتوان گفت چیزهای دیگری توانسته است تا حدی جایگزین آن شود، مثل شعر آن هم آنچه شما در مثنوی مولوی یا دیوان حافظ ملاحظه میکنید.ای کاش حداقل به عظمت چنین آثاری آگاه بودیم. بنده در جایی خواندم که مرحوم قاضی طباطبایی هشت مرتبه مثنوی را خواندهاند و حفظ بودهاند.
نسل شما قبل از انقلاب فضای مجازی و انقلاب تلفنهای همراه، رمانخوانتر از نسل حال حاضر بودند، وضعیت را در نسل جدید چطور میبینید؟
همینطور است، حقیقتاً نسل ما بهخصوص نسل جوان تحصیلکرده به طور عجیبی بسیار کتاب میخواند، حالا که آن زمان را تصور میکنم، واقعاً در حیرتم که چه چیز عجیبی بود، مطالعات مستمری که در نسل ما معمول بود. کمترین آن مطالعه آثار شهید مطهری یا دکتر شریعتی بود و در نسل جدید گویا گمان غالب آن است که فکر میکنند میتوانند با دانستنیهای جزئی و منقطع، جواب نیازهای علمی خود را بدهند، که تصور چندان خطایی نیست، ولی به هر حال بعضی از موضوعات آنچنان عمیق و غیرقابل دسترس هستند که باید با روحیه تحقیق و ورقزدن کتابهای ممتد رخ بنمایانند. امری که به نظر میآید رهبر معظم انقلاب متذکر آن هستند و ما باید به نوعی با آنها این را در میان بگذاریم.