جوان آنلاین: سالهاست برخی در داخل کشور به این حدس آزمودهشده که داشتن مناسبات یا نشان دادن حسننیت به امریکا، راه را برای بهترشدن وضعیت معیشتی بیشتر میکند، اصرار دارند و نسبت به وقایعی که به طور مستقیم و محسوس به آن مرتبطند، بیتفاوت هستند یا توجیهی بر آن وارد میکنند.
نمایش جبری تحقیر زلنسکی که از سوی کاخ سفید به خوبی طراحی شده بود، هدفی بالاتر از اوکراین را دنبال میکرد. زلنسکی، قربانی دوستی با امریکا، یک استعاره بود برای نتیجه مناسبات دیپلماتیک در برابر تقاضاها و زیادهخواهیهای این کشور. به معنایی کاخ سفید کوشید هژمونیک خود را به سیاستمداران جهان گوشزد کند و اخطار دهد اگر در چارچوب فرامین امریکا قرار نگیرید، به سرنوشتی چنین حقارتبار دچار خواهید شد.
حقارت امروز اوکراین دقیقاً همان چشماندازی بود که رهبری در ابتدای آغاز جنگ به آن اشاره کردند و گفتند که اوکراین قربانی سیاست بحرانسازی امریکا برای کسب منافع است. ایشان در ادامه به «سراب بودن پشتیبانی قدرتهای غربی از کشورها و دولتهای دستنشانده خود» تأکید داشتند.
با وجود آنکه شفافیت انکارنشدنی در جدال لفظی ترامپ و زلنسکی موجود بود، اما مدافعان برجام و غربگرایان برای فرافکنی از عبرت آشکار در این جدال لفظی و تسهیل مذاکره با امریکا چندین دستورالعمل را پیش گرفتند، نخست آنکه این «امریکای ترامپ» است که اوکراین را به این وضعیت رسانده و دوم هم اصرار بر «قهرمانسازی» از زلنسکی دارند.
با وجود آنکه ادراکات عمومی در جهان به تحقیرشدن زلنسکی و نافرجام بودن سرنوشت جنگ برای اوکراین دلالت دارد، اما برخی همچنان تمایل خود را برای توجیه و دفاع از زلنسکی در برابر امریکا حفظ کردهاند.
این افراد که خود از مدافعان برجام هستند و تا به امروز به طور همهجانبه از آن دفاع میکنند، تنها از نتیجه فرضی که بر هیچ ادلهای استوار نیست، مدد میجویند. نداشتن آیندهنگری، آسیبشناسی و هدفشناسی دلایلی هستند که سبب شدهاند گزارههای ذهنی بدون هیچ ادلهای در رسانهها منتشر شود.
در واقع، حلقه اصلی گمشده موجود در این دست اظهارات چگونگی اعتماد برای رفع تحریمها به کشوری است که دولت تابع خود- که هزینههای گزاف انسانی و جانی را برای تأمین اهداف ناتو تحمل کرده- را به بدترین شکل ممکن در دیدگاه جهانیان به ذلت کشانده و منابع استراتژیک آن را تسخیر کردند، بنابراین این دادههای انحرافی تلاشی برای کتمان واقعیت امر و اصرار بر مواضع قبلی برای نیل به مذاکره با امریکاست.
تطهیر امریکا با ترامپیزهکردن امریکا
مدافعان برجام برای آنکه روزنه امیدی را برای مذاکره با امریکا در آینده ایجاد کنند، سیاست تمایز قرار دادن بین دموکراتها و جمهوریخواهها را از همان ابتدا بنیان نهادند. آنها اقدامات امریکا را در رفتار شخص تقلیل میدهند و با متهم کردن ترامپ، اهداف متخاصم امریکا برای مهار جمهوری اسلامی را انکار میکنند. اما نقیض این ایده، در سوی مقابل برای مذاکره با ترامپ هر تحرکی را دستمایه قرار میدهند، مانند حضور وزیر خارجه روسیه که تلویحاً آن را فرصتی برای رساندن پیام از سوی ایران برشمردند. باید گفت که اگر «مرد دیوانه» مقصر اصلی است، چرا هیجان ناشی از مذاکره با این فرد برای شما تمامی ندارد؟!
در همین رابطه هم رهبر معظم انقلاب بارها هشدار داده و فرمودهاند: «دیدید که امریکای ترامپ و امریکای اوباما با شما چه کرد. [البته]این فقط مال ترامپ نیست که حالا مثلاً فرض کنید، چون ترامپ رفت، بگویند تمام شد، نه، امریکای اوباما هم با شما بدی کرد.»
کارتهای بازی سوخته را فراموش نکنید
بعد از نهی صریح رهبری در مورد مذاکره با امریکا، عوامل دخیل و مدافع برجام تلاش کردند علت عدمموفقیت در مذاکرات را درونی و به نداشتن کارت بازی گره بزنند، این یعنی مذاکره از متغیر بدعهدی امریکا در قبال برجام که از زمان اوباما شروع شد و با خروج ترامپ و بازی بایدن ادامه پیدا کرد و اکنون نیز در ایستگاه فشار حداکثری قرار گرفته، مبراست. در همین رابطه رسانه وابسته به دولت، به طور کنایهای «وجود» مذاکره چین با امریکا را به داشتن ابزار از سوی چین ارتباط داده بود.
این در حالی است که ایران در مذاکرات قبلی به طور شتابزده به تمام تعهداتش عمل کرده و تمام کارتهای بازی مذاکره را بدون دریافت ضمانتی از سوی طرف امریکایی سوزانده بود، اما در مقابل، امریکا و غرب هیچ گامی برای رفع تحریم برنداشتند و حتی دولت اوباما تحریمهای جدیدی را با بهانههای ساختگی علیه کشور وضع کرد، از این رو برجام خود یک مذاکره با کارت بازی هستهای دستاندرکاران برجام بود که مایه تحمیل هزینههای مادی و حیثیتی سنگین به تأسیسات هستهای و اقتدار کشور شد، بنابراین این سؤال مطرح میشود، افرادی که از کارت بازی یا ابزار برای مذاکره میگویند، چه کارت بازی جدیدی را قرار است برای سوزاندن در ازای مذاکره به امریکا تقدیم کنند. آیا در حد دستاوردهای هستهای متوقف خواهد شد یا با وجود اظهارات مقامات داخلی و امریکایی در مورد برجام جدید، قرار است دستاوردهای دیگری، چون موشکی یا منطقهای به عنوان کارت بازی وارد معامله دو سر باخت برای ایران شود؟
نجات با سکانداری رهبری
اگر طریقه سیاستگذاری ایران درباره رابطه با امریکا کاملاً با مانیفست اصلاحطلبان منطبق بود، ایران همچنان راه آزموده شده مذاکره با امریکا را طی میکرد و دوباره تاریخ خسارتبار توافق هستهای با شرایطی وخیمتر بر کشور تحمیل میشد چراکه معادلات جدید منطقهای و تحولات پیرامونی به زعم کاخسفید دریچهای را برای ایجاد مذاکراتی جدید بر مبنای محدودیتهای جدید و نه احیای توافق هستهای سال ۱۳۹۴ ایجاد کرده بود. از این سو نیز اظهارات وزیر خارجه ایران مبنی بر لزوم گذر از برجام و حرکت به سوی مذاکرات جدید، زمینه مساعدی را برای کاخ سفید فراهم کرده بود.
چهرههای سیاسی مدافعان برجام و برخی عناصر در دولت نیز به طور گسترده با سیاهنمایی در مورد وضعیت کشور و نسبت دادن همه مشکلات اقتصادی به تحریم، تلاشی را برای ضرورت تسریع در فرایند مذاکره ایجاد میکردند، بنابراین خطر برجام دیگر که شروط سختگیرانهتر و شرایط بدتری را به همراه تثبیت فشارحداکثری به کشور وارد میکرد، وجود داشت.
اما آیندهنگری رهبر انقلاب و نهی صریح ایشان در رابطه با عدممذاکره با امریکا سبب شد تجربه خسرانزده مذاکره با امریکا تکرار نشود و تلاشهای آنها برای نیل به اهداف سیاسی ناکام بماند چراکه حواله دادن تمام ناکارآمدیها و مشکلات اقتصادی که در دولت چهاردهم شتاب گرفته به تحریم، سادهترین کار برای توجیه ناتوانی و ضعف مدیریت و کشاندن کشور به دام مذاکره حتی با وجود شکست در آن است؛ موضوعی که به خوبی در جلسه استیضاح وزیر اقتصاد در مجلس مشاهده میشود.
رهبر انقلاب پیش از این نیز با تدابیر مقتدرانه و موضع صریح، کشور را از یک بازی جدید سیاسی حفظ کردند. ایشان در دیدار با شینزوآبه که حامل پیام ترامپ بود، فرمودند: «من هیچ پاسخی برای پیام ترامپ ندارم.» در همین رابطه، اخیراً علی شمخانی در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی ایکس با انتشار تصویری از رهبر انقلاب اسلامی در سال ۱۳۹۸ نوشت:
«پاکتی که مرحوم شینزوآبه روی آن نشسته، پیام ترامپ است که قرار بود به رهبر حکیم انقلاب حضرت آیتالله خامنهای تقدیم شود. واکنش رهبری نسبت به امریکا، نخستوزیر ژاپن را به این نتیجه رساند که پیام را پنهان کند.»
در نهایت باید گفت، اکنون افرادی که اهتمام خود را برای مذاکره به خدمت گرفتهاند، رویکردی مابین محتاطانه و شفاف در برابر مذاکره پیش گرفتهاند و با استفاده از ابزارهای رسانهای تلاش میکنند دریچه مذاکره را برای دولت باز نگه دارند؛ چه روزنامه اعتماد به جدال لفظی ترامپ و زلنسکی به دیده «فرصت» برای مذاکره مینگرد و چه رئیس دولت و رهبر جناح اصلاحات، رفتار امریکا در قبال ایران را «روزنهای گشودهشده به سوی آینده بهتر» میخواند.