شناسهٔ خبر: 71532197 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایبنا | لینک خبر

به بهانه زادروز خواجه نصیر الدین طوسی؛

خواجه و بسط روش و نظریه‌های ابن سینا

خواجه نصیر الدین طوسی نقشی تاثیرگذار در دفاع، بازسازی و بسط روش و نظریه‌های ابن سینا داشت؛ از طریق تفاسیر او در متون، تفاسیر و ردیه‌ها است که نسل‌های بعدی در شرق اسلامی به فهم خود از ابن سینا نزدیک شده‌اند.

صاحب‌خبر -

سرویس دین و اندیشه خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) الهام عبادتی: خواجه نصیر الدین طوسی مشهورترین عالم قرن سیزدهم در سرزمین‌های اسلامی بود. توماس آکویناس و راجر بیکن از معاصران او در غرب بودند. مجموعه تالیفات طوسی در حدود ۱۶۵ عنوان در نجوم، اخلاق، تاریخ، فقه، منطق، ریاضیات، طب، فلسفه، کلام، شعر و علوم عامه است.

طوسی در سال ۱۲۰۱ در طوس به دنیا آمد و در سال ۱۲۷۴ در بغداد درگذشت. از دوران کودکی و تحصیلات اولیه او، به جز آنچه در زندگی نامه خود، «سیر و سلوک» می‌نویسد، اطلاعات بسیار کمی در دست است.

او در یک خانواده شیعه اثنی عشری به دنیا آمد و پدرش را در جوانی از دست داد. برای برآوردن آرزوی پدر، علم و دانش را بسیار جدی گرفت و برای شرکت در جلسات درس علمای نامی و کسب دانشی که مردم را به سعادت آخرت رهنمون می‌سازد، سفرهای دور و درازی کرد. طوسی در جوانی ریاضیات را نزد کمال الدین حسیب آموخت. در نیشابور با فریدالدین عطار، استاد افسانه‌ای صوفی که بعداً به دست مهاجمان مغول کشته شد، ملاقات کرد و در سخنرانی‌های قطب‌الدین مصری و فریدالدین داماد شرکت کرد. در موصل ریاضیات و نجوم را نزد کمال الدین یونس (متوفی ۱۲۴۲) آموخت. بعدها با قیصری داماد ابن عربی مکاتبه کرد و به نظر می رسد که عرفان آن گونه که استادان صوفی زمان او تبلیغ می کردند برای او جذاب نبوده و به محض فرصت کتابچه‌ای کوچک درباره تصوف فلسفی خود با عنوان اوصاف الاشراف تألیف کرد.

توانایی و استعداد او در یادگیری، طوسی را قادر ساخت که در یک دوره نسبتاً کوتاه بر تعدادی از رشته‌ها تسلط یابد. به نظر می‌رسد طوسی در زمانی که اولویت‌های آموزشی به علوم دینی گرایش داشت، به ویژه در خانواده خود که با روحانیت شیعه اثنی عشری در ارتباط بودند، به ریاضیات، نجوم و علوم عقلی علاقه زیادی نشان داده بود. طوسی در بیست و دو سالگی یا چندی بعد به دربار نصیرالدین محتشم، والی اسماعیلی قهستان در شمال شرق ایران پیوست و در آنجا به عنوان نوآموز (مستجیب) در جامعه اسماعیلیان پذیرفته شد. نشانه رابطه شخصی نزدیک با خانواده محتشم را می‌توان در تقدیم تعدادی از آثار علمی او مانند اخلاق نصیری و اخلاق محتشمی به خود ناصر الدین و رساله معینیه به پسرش معین الدین مشاهده کرد.

رشد فکری طوسی چگونه رقم خورد؟

رشد فکری طوسی را نمی‌توان از زندگی خودش و حمله مغول به شرق اسلامی جدا کرد. طوسی از زمان تولد در طوس در خراسان در شمال غربی ایران در هجری قمری ۵۹۷/۱۲۰۱ تا اواسط یا اواخر دهه بیست در محیط شیعی دوازده امامی در خانواده‌ای زندگی می‌کرد که به گفته خودش ایده‌ی یادگیری، تحصیل احکام دینی بود و رفتارشان با عمل آن سنجیده می‌شد. با این حال، پدر فقیه او به اندازه‌ای وسعت فکر داشت که او را فراتر از مطالعات مکتبی به علوم فلسفی و طبیعی تشویق می‌کرد و با عقاید مکاتب و مذاهب دیگر آشنا می‌شد. طوسی برای تحصیل فلسفه به نیشابور نزدیک شد و در آنجا توسط دانشمندی که نسب تدریس او به ابن سینا می‌رسید، تدریس کرد. همان‌طور که خود طوسی بعداً نوشت، در اوایل کارش متقاعد نشده بود که عقل بتواند به سؤالات متافیزیکی نهایی پاسخ دهد، زیرا از این طریق در حال جستجو در ریشه‌های خودش است، چیزی که از آن ناتوان است. شاید برای رهایی از سردرگمی و احتمالاً در نتیجه پیوندهای فرقه‌ای، به اسماعیلیه که تحت تأثیر گمانه زنی‌های نوافلاطونی متفکران اسماعیلی در قرن سوم و چهارم هجری (قرن نهم و دهم پس از میلاد) قرار گرفته بود، روی آورد.

طوسی از اواخر دهه بیست یا اوایل سی سالگی در خدمت رهبران محلی اسماعیلیان شمال ایران بود و تعدادی آثار کلامی و فلسفی برای آنها به دو زبان فارسی و عربی نوشت و مشارکت خود را در احیای عمده فلسفه مشاء در شرق سرزمین های اسلامی آغاز کرد. با حمله مغول به ایران در اواسط قرن سیزدهم، سنگرهای اسماعیلیان ویران شد و طوسی خود را درگیر مذاکراتی دید که منجر به تسلیم استاد اعظم اسماعیلی به مهاجمان شد. فاتح مغول، هلاکو از تلاش‌های او قدردانی کرد و او را به عنوان مشاور انتخاب کرد. بعدها طوسی مسئول موقوفات و امور دینی شد. هلاکو همچنین رصدخانه و کتابخانه بزرگ مراغه را برای طوسی ساخته بود، جایی که او گروهی از دانشمندان و ریاضیدانان را از دوردست چین رهبری می کرد. روشن است که منابع عظیمی برای این پروژه در اختیار او گذاشته شد، جایی که آموزش و مطالعه فلسفه با علوم دقیق همراه بود.

پایان دوره اسماعیلیه خود نیز نشانه چرخش (یا بازگشت) طوسی به تشیع اثنی عشری بود و آخرین دوره زندگی او نه تنها شاهد خروجی چشمگیر آثار علمی بود، بلکه بازنگری کلام امامیه در اصطلاحات فلسفی بود. طوسی در سال ۶۷۲ ق ۱۲۷۴ در بغداد در همان سال توماس آکویناس درگذشت. او را طبق آخرین وصیت خود در کنار مرقد امام هفتم دوازده امامی موسی بن جعفر در کاظمین خارج از بغداد به خاک سپردند. از برجسته ترین شاگردان او می‌توان به فیلسوف قطب الدین شیرازی و فقیه و متکلم امامیه، علامه حلی اشاره کرد.

طوسی در اوایل زندگی خود معتقد بود که باید عقل توسط یک ضامن غیرعقلی (یا فراعقلی) پشتیبانی شود، گرایش او به تشیع اثنی عشری، با آموزه امام غایب و غیرقابل دسترس، نشان دهنده قوت فزاینده در اعتقاد او به توانایی عقل است. تغییرات فرقه‌ای او باعث بحث‌های زیادی در مورد وفاداری‌های اعتقادی واقعی او شده است، اما در طول زندگی او یک رشته فلسفی ثابت وجود دارد که ویژگی اصلی آن دفاع، بازسازی و بسط روش و نظریه‌های ابن سینا بود. از طریق تفاسیر او در متون، تفاسیر و ردیه‌ها است که نسل‌های بعدی در شرق اسلامی به فهم خود از ابن سینا نزدیک شده‌اند. آثار او به عنوان یک نویسنده به دو زبان عربی و فارسی، به منطق، متافیزیک، اخلاق، ریاضیات و نجوم کمک بسیاری کرد.

منطق، متافیزیک و الهیات

سهم اصلی طوسی در منطق «اساس الاقتباس» (زمینه کسب دانش) است که در دوره اسماعیلی نوشته شده است. انگیزه خواجه نصیر از تألیف این کتاب چنانکه در مقدمه آورده است، ارائه اثری فنی و تحقیقی و جامع در علم منطق بوده که هم آموخته‌های او را از دیگران در برگیرد و هم بر آراء و اندیشه‌های شخصی او در این علم مشتمل باشد. پس از منطق شفا و شرح ابن رشد بر منطق ارسطو، کتابی به جامعیت اساس الاقتباس تألیف نشده است. همچنین این اثر به دلیل در برداشتن محاسن کتب پیشین و محاسنی که مؤلف به آن افزوده است، بی‌نظیر است.

همچنین عمده ترین متنی که شهرت طوسی به عنوان مفسر فلسفه ابن سینا بر آن استوار است، شرح او بر کتاب الاشارات است که در اواخر اقامتش نزد اسماعیلیان نوشته شده است. کار طوسی پاسخی به تفسیر فخرالدین رازی بر همین متن بود.

خواجه نصیر الدین طوسی، در مقدمه کتاب، غرض خود را از تالیف چنین شرحی، پاسخ به درخواست بعضی از دوستانش می‌داند که با دیدن شرح فخر رازی بر اشارات، متوجه گردیده‌اند که در واقع جرح است نه شرح، فلذا از خواجه خواسته‌اند تا با شرح و توضیح مقاصد شیخ الرئیس، از ارزش و منزلت کتاب اشارات دفاع نماید.

این شرح، هم به لحاظ علمی و هم به لحاظ شهرت و وثاقت در جایگاه ویژه‌ای قرار دارد؛ از این رو قطب الدین رازی، این شرح را شرح کرده است و در ضمن آن، به اشکالات فخر رازی، پاسخ داده است و در واقع شرح وی، قضاوتی است بین شرح خواجه و شرح فخر رازی.

کتاب، در سه بخش عمده منطق، طبیعیّات و ما بعد الطبیعه تدوین شده است. خواجه نصیر الدین طوسی در آغاز شرح خود در مورد شرح الإشارات و التنبیهات (الفخر الرازی) می‌گوید: «فخر رازی، با وجود اینکه شرح خوبی نوشته، ولی در رد صاحب کتاب راه مبالغه را پیموده است و در نقض قواعد او پای را از حد اعتدال فراتر نهاده به طوری که کوشش‌های او جز قدح بر ابن سینا به بار نیاورده است».

طوسی خدمات متعددی در زمینه الهیات متافیزیکی انجام داد. اولین تلاش در این باره، بیان الهیات قیامت اسماعیلی در روضه التسلیم (باغ تسلیم) بود، اما نتیجه ماندگارتر اثر دوازده امامی بعدی او، تجرید الکلام (چکیده الهیات) بود.

اخلاق، ریاضیات و علوم طبیعی

دو اثر اصلی در منظومه اخلاقی طوسی وجود دارد؛ اخلاق محتشمی (اخلاق محتشمی) و اخلاق نصیری (اخلاق ناصری) که هر دو به زبان فارسی نوشته شده اند. اولین کتاب به دستور حاکم اسماعیلی (محتشم) قهستان که طرح کلی را ارائه کرد و مفاد آن را تأیید کرد، اما طوسی را به دلیل نیاز به وظایف سیاسی خود، به انجام کار اصلی دعوت کرد. این اثر یک کتابچه راهنمای احکام اخلاقی است که با نقل قول‌هایی از قرآن، امامان شیعه و منابع یونانی به وفور نشان داده شده است. «اخلاق نصیری» که نخستین «نسخه» آن به ناصرالدین اختصاص داشت، به عنوان یک اثر اخلاقی فلسفی تنظیم شده است. تقسیمات آن به سه بخش - اخلاق (اخلاق)، اقتصاد داخلی (تدبیر منزل)، سیاست (سیاسات المدون) - الگوی آثار بعدی در مورد فلسفه عملی در سنت اسلامی است.

بخش اول اخلاق از تهذیب الاخلاق ابن مسکویه الگوبرداری شده است که این اثر در ابتدا صرفاً ترجمه فارسی آن بوده است. با این حال، طوسی هم در مبحث ابتدایی در باب اصول، که عمدتاً به بررسی نظری روان‌شناسی (نفس) می‌پردازد، و هم در پرداخت بعدی او به شخصیت و فضایل، ابن مسکویه را بسط می‌دهد.

منابع بخش دوم درباره اقتصاد داخلی، ترجمه عربی Oikonomikos بریسون و متنی از ابن سینا، کتاب السیاسة او (کتاب سیاست) است، در حالی که بخش سوم، در مورد سیاست، به کتاب السیاسة المدنیة فارابی باز می گردد. بخش آخر شامل بخش مهمی از فضیلت عشق (مهابه) به عنوان مقوم جوامع است.

پس از پیوستن طوسی به هلاکو، او مقدمه و خاتمه این اثر را تغییر داد و ستایش قبلی خود از رهبری اسماعیلی را به عنوان محصول ضرورت توجیه کرد. علاوه بر این، او افزود که این کاملاً یک اثر فلسفی است که از اختلافات فرقه‌ای فراتر رفته و در دسترس همگان است. این اثر سنت اخلاقی اسلامی برگرفته از فلسفه یونان را در اختیار خوانندگان فارسی قرار داد، اما اکنون مطالب قرآنی را در کنار نظرات افلاطون و ارسطو گنجانده است. عدل به صراحت به مثابه فضیلت والایی که در هر سه قسمت کتاب جریان دارد، مطرح می‌شود و تلویحاً آن را با کلام شیعی و اولویتی که در دومی به عدالت در میان صفات الهی داده شده، پیوند می‌دهد.

طوسی در طول زندگی خود نویسنده ای پرکار در ریاضیات و علوم طبیعی بود و در مثلثات، ریاضیات و ستاره شناسی پیشرفت هایی داشت. این جنبه از تلاش فکری او در نهایت با تأسیس رصدخانه مراغه به ثمر نشست. نتیجه مشاهدات و محاسبات نجومی که در آنجا انجام شد، جداول معروف زیج ایلخانی (به فارسی، اما به عربی ترجمه شده) بود. راه اندازی رصدخانه و نهادینه شدن علوم عقلی، تقاضای سرفصل های درسی را ایجاد کرد و طوسی خود مؤلف تعدادی تجدید (تحریر) متون علمی و نیز تلخیص و تلخیص متون کلامی، منطقی و فلسفی بود که به وضوح قصد داشت این نیاز آموزشی را تأمین کند. تأثیر ماندگار طوسی را می‌توان در در علوم عقلی در شرق اسلامی به وضوح مشاهده کرد.