تقی آزاد ارمکی استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران در گفتوگویی با آرمان ملی درباره راهکار ایران در مواجهه با فشار حداکثری ترامپ گفت: ما دو راه در مقابل موضع ترامپ داریم. راه اول این است که سطح تنش تا جایی بالا برود که به درگیری بینجامد و راه دوم این است که با حفظ جایگاه و منافع ملی، راهی برای کاستن از تنش یافت. من معتقدم درگیری و جنگ شکل نخواهد گرفت. اراده نظام سیاسی و نیروهای مسلح کشور این را نشان میدهد. در واقع این مجموعههای موثر و تصمیمگیر بیشتر دنبال یافتن راهی برای حل مسائل از راههای دیگری هستند. آنطور که از حرفها و سابقه ترامپ قابل درک است، میتوان گفت او هم دنبال بالا بردن سطح تنش و رسیدن به آستانه درگیری و جنگ نیست. کشورهای دیگر غرب هم همینطور. یعنی آنها هم علاقهای به شکلگیری جنگ ندارند. درک این نکته بسیار ضروری است که اگر چنین اتفاقی رخ دهد، عمق مسائل پس از جنگ به مراتب از وضعیت حال پیچیدهتر و سخت خواهد بود.
وی افزود: در شرایط کنونی بحث مذاکره به دلیل موضعگیری طرف مقابل به حالت تعلیق درآمده، اما راه به تمامی بسته نشده و در درازمدت احتمال دارد تحولی پدید اید و زمینه برای گفتوگو و تعامل ایجاد شود. اگر چنین شد، وارد یک گفتوگوی سخت و جانکاه با آمریکا خواهیم شد. در واقع این راه محتوم برای طرفین است. باید یادآوری کرد که نکته مهم این است که هرچه زودتر باید تکلیف گروههای تندرو و رادیکال مشخص شود. به عنوان مثال جبهه پایداری تاکنون مسئولیت هیچ اقدامی را در کشور برعهده نگرفته است درحالی که از روز اول، روش سیاستورزی آنها، بنیادگرایانه، تند و افراطی و در نهایت مخرب بوده است. از این رو لازم است که نظام سیاسی و ساختار تصمیمگیری کشور همچنان مبتنی بر عقلگرایی باشد و اجازه ندهد که تندروها وارد حیطه تصمیمگیری شوند، بلکه باید بدون اغماض با گروههای تندرو برخورد شده و اگر نتوانند پذیرای عقلگرایی و خردورزی شوند، در آن صورت باید آنها را از صحنه سیاسی کشور بیرون کرد. جامعه ایران در آستانه یک انتخاب سخت قرار گرفته است. نظام سیاسی و گروههای سیاسی نیز به نوبه خود در آستانه انتخاب سخت قرار دارند. به همین دلیل باید در ابتدا تکلیف خود را مشخص کنیم که قرار است در چه مسیری حرکت کنیم. قبل از اتخاذ هر تصمیمی برای عبور از وضعیت فعلی، مسئولان کشور باید اشتباهات خود را بپذیرند و این را در نظر داشته باشند که در برخی زمینهها عملکرد خوبی نداشتهاند.
آزاد ارمکی گفت: جامعه باید انتخاب کند قرار است در چه مسیری حرکت کند و بعد از آن باید پیامدهای تصمیم خود را بپذیرد. این وضعیت درباره نظام سیاسی و جریانهای سیاسی نیز وجود دارد. در نگاه من، امروز رادیکالیسم سیاسی در مقابل جامعه مدنی قرار ندارد، بلکه این جریان در مقابل خودش قرار گرفته است. امروز جامعه نگاه خاص خود را به نظام سیاسی دارد. جامعه در حالی کنشگری است، اما در شرایطی نیست که بخواهد موجب گسترش رادیکالیسم و بنیادگرایی و تندروی شود. جامعه نگاه متعادلی به مسائل دارد و از این رو نگاهی که به رادیکالیسم و تندروی دارد، نگاه مثبتی نیست و حتی میتوان رگههایی از استهزا را هم دید اما در عین حال نسبت به این جریان آگاهی خوبی به دست آورده است. به عنوان مثال در نوع پوشش علاقهای ندارد که وارد درگیری به این جریانات شود. تفاوتها را درک کرده، سعی دارد که دغدغههای خود را محقق کند، اما موجب تند شدن فضا و حساسیت نشود. اگر ساختار مدیریتی کشور، دایره عمل خود را با تحولات جامعه هماهنگ نکند، مجبور است تمام توان و انرژی خود را مصرف کند.
به گفته وی ، جامعه مدتی منتظر میماند تا گروههای تندرویی که در گلوگاهها مسلط شدهاند، به دلیل همان رویارویی که گفته شد، از درون دچار انحطاط شده و نیروی خود را از دست بدهند، تا پس از آن به سادگی تحول و تغییر صورت گیرد. نکته مهم که وجود دارد این است که در ایران جامعه مدنی همواره با انجام ندادن توانسته به دستاورد مورد نظرش برسد تا انجام دادن و این نکته غریبی است. امروز جامعه مدنی با انجام ندادن برخی کارها و رفتارها، دنبال اهداف خود است تا کنشگری در خیابان و بالا بردن حرارت. جامعه متوجه این نکته شده که هزینه حضور در خیابان، بسیار سنگین است و به خوبی این واقعیت را درک کرده است.
تقی آزاد ارمکی استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران در گفتوگویی با آرمان ملی درباره راهکار ایران در مواجهه با فشار حداکثری ترامپ گفت: ما دو راه در مقابل موضع ترامپ داریم. راه اول این است که سطح تنش تا جایی بالا برود که به درگیری بینجامد و راه دوم این است که با حفظ جایگاه و منافع ملی، راهی برای کاستن از تنش یافت. من معتقدم درگیری و جنگ شکل نخواهد گرفت. اراده نظام سیاسی و نیروهای مسلح کشور این را نشان میدهد. در واقع این مجموعههای موثر و تصمیمگیر بیشتر دنبال یافتن راهی برای حل مسائل از راههای دیگری هستند. آنطور که از حرفها و سابقه ترامپ قابل درک است، میتوان گفت او هم دنبال بالا بردن سطح تنش و رسیدن به آستانه درگیری و جنگ نیست. کشورهای دیگر غرب هم همینطور. یعنی آنها هم علاقهای به شکلگیری جنگ ندارند. درک این نکته بسیار ضروری است که اگر چنین اتفاقی رخ دهد، عمق مسائل پس از جنگ به مراتب از وضعیت حال پیچیدهتر و سخت خواهد بود.
وی افزود: در شرایط کنونی بحث مذاکره به دلیل موضعگیری طرف مقابل به حالت تعلیق درآمده، اما راه به تمامی بسته نشده و در درازمدت احتمال دارد تحولی پدید اید و زمینه برای گفتوگو و تعامل ایجاد شود. اگر چنین شد، وارد یک گفتوگوی سخت و جانکاه با آمریکا خواهیم شد. در واقع این راه محتوم برای طرفین است. باید یادآوری کرد که نکته مهم این است که هرچه زودتر باید تکلیف گروههای تندرو و رادیکال مشخص شود. به عنوان مثال جبهه پایداری تاکنون مسئولیت هیچ اقدامی را در کشور برعهده نگرفته است درحالی که از روز اول، روش سیاستورزی آنها، بنیادگرایانه، تند و افراطی و در نهایت مخرب بوده است. از این رو لازم است که نظام سیاسی و ساختار تصمیمگیری کشور همچنان مبتنی بر عقلگرایی باشد و اجازه ندهد که تندروها وارد حیطه تصمیمگیری شوند، بلکه باید بدون اغماض با گروههای تندرو برخورد شده و اگر نتوانند پذیرای عقلگرایی و خردورزی شوند، در آن صورت باید آنها را از صحنه سیاسی کشور بیرون کرد. جامعه ایران در آستانه یک انتخاب سخت قرار گرفته است. نظام سیاسی و گروههای سیاسی نیز به نوبه خود در آستانه انتخاب سخت قرار دارند. به همین دلیل باید در ابتدا تکلیف خود را مشخص کنیم که قرار است در چه مسیری حرکت کنیم. قبل از اتخاذ هر تصمیمی برای عبور از وضعیت فعلی، مسئولان کشور باید اشتباهات خود را بپذیرند و این را در نظر داشته باشند که در برخی زمینهها عملکرد خوبی نداشتهاند.
آزاد ارمکی گفت: جامعه باید انتخاب کند قرار است در چه مسیری حرکت کند و بعد از آن باید پیامدهای تصمیم خود را بپذیرد. این وضعیت درباره نظام سیاسی و جریانهای سیاسی نیز وجود دارد. در نگاه من، امروز رادیکالیسم سیاسی در مقابل جامعه مدنی قرار ندارد، بلکه این جریان در مقابل خودش قرار گرفته است. امروز جامعه نگاه خاص خود را به نظام سیاسی دارد. جامعه در حالی کنشگری است، اما در شرایطی نیست که بخواهد موجب گسترش رادیکالیسم و بنیادگرایی و تندروی شود. جامعه نگاه متعادلی به مسائل دارد و از این رو نگاهی که به رادیکالیسم و تندروی دارد، نگاه مثبتی نیست و حتی میتوان رگههایی از استهزا را هم دید اما در عین حال نسبت به این جریان آگاهی خوبی به دست آورده است. به عنوان مثال در نوع پوشش علاقهای ندارد که وارد درگیری به این جریانات شود. تفاوتها را درک کرده، سعی دارد که دغدغههای خود را محقق کند، اما موجب تند شدن فضا و حساسیت نشود. اگر ساختار مدیریتی کشور، دایره عمل خود را با تحولات جامعه هماهنگ نکند، مجبور است تمام توان و انرژی خود را مصرف کند.
به گفته وی ، جامعه مدتی منتظر میماند تا گروههای تندرویی که در گلوگاهها مسلط شدهاند، به دلیل همان رویارویی که گفته شد، از درون دچار انحطاط شده و نیروی خود را از دست بدهند، تا پس از آن به سادگی تحول و تغییر صورت گیرد. نکته مهم که وجود دارد این است که در ایران جامعه مدنی همواره با انجام ندادن توانسته به دستاورد مورد نظرش برسد تا انجام دادن و این نکته غریبی است. امروز جامعه مدنی با انجام ندادن برخی کارها و رفتارها، دنبال اهداف خود است تا کنشگری در خیابان و بالا بردن حرارت. جامعه متوجه این نکته شده که هزینه حضور در خیابان، بسیار سنگین است و به خوبی این واقعیت را درک کرده است.