سرویس فرهنگ و مقاومت خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): تاریخ شفاهی دفاع مقدس با چالشهای متعددی روبهروست که بر دقت و صحت روایتها تاثیر میگذارد. یکی از بزرگترین معضلات، جانبداریهای سیاسی است که ممکن است موجب تحریف یا تغییر جهت روایتها شود. همچنین، بسیاری از افراد به دلیل تجربیات تلخ یا مسائل امنیتی تمایلی به بازگو کردن خاطرات خود ندارند که دسترسی به منابع انسانی را محدود میکند. تضاد و تناقض میان روایتهای مختلف نیز از مشکلات دیگر است، چرا که هر فرد تجربهای متفاوت از جنگ دارد. فراموشی جزئیات به مرور زمان و تاثیرات فرهنگی و اجتماعی نیز میتوانند باعث تحریف خاطرات شود.
در نهایت، نبود استانداردهای مشخص در جمعآوری تاریخ شفاهی، موجب پراکندگی و عدم انسجام در اطلاعات میشود. این معضلات نیازمند توجه ویژه و روششناسی دقیق برای حفظ صحت تاریخ شفاهی و انتقال درست آن به نسلهای آینده است. سالیانی است که از تاریخ شروع و پایان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران می گذرد و در طول این چند دهه بسیاری از شاهدان، ناظران و کارشناسان جنگ تحمیلی به روایت دیدگاه ها و خاطرات خود در این زمینه پرداختهاند. اما آنچه در این چند دهه کمابیش نادیده مانده است، لزوم بررسی کارشناسی و آسیبشناسی در حوزه تاریخ شفاهی جنگ است. در این رابطه با غلامرضا عزیزی، پژوهشگر و دبیر چهارمین همایش تاریخ شفاهی به گفتگو پرداختیم.
- در همایشهایی که از سوی نهاد های دولتی برگزار می شود چقدر امکان بررسی این آسیبها وجود دارد. آیا شما هم به این اعتقاد دارید که نهادهای دولتی خود بخشی از آسیبزنندگان به تاریخ شفاهی هستند؟
در تاریخ شفاهی، دو جنبه عمده وجود دارد که یکی از آنها به دولتی شدن یا به عبارتی دیگری به بازاری شدن مربوط میشود. اینجا، منظور از بازاری شدن انتشار کتابها به شکلی است که در آن توجه کافی به شایستگیها و الزامات لازم برای تولید اثر نمیشود؛ به عبارت دیگر، کتابها به صورت مسلسل و در تیراژ بالا چاپ میشوند بدون آنکه تحقیقات دقیق و راستیآزماییهای لازم انجام شده باشد. در این شیوه، تنها به چاپ و انتشار آثار توجه میشود و از کیفیت و صحت کار غافل میمانیم. این خود یکی از آسیبهای بزرگ است.
آسیب دیگری که در این زمینه مطرح است، مربوط به جستجو برای مقصر میشود. اما باید تأکید کرد که ما به دنبال مقصر نیستیم بلکه هدف ما شناسایی آسیبها و یافتن راهحلهای برونرفت از آنهاست. هنگامی که این آسیبها به عنوان مسألهای در جامعه مطرح میشود مزیت آن این است که راهکارهایی برای مقابله و اصلاح وضعیت نیز ارائه میشود.
در همایشی که در این زمینه برگزار میشود علاوه بر مباحث نظری و آسیبشناسی، به مطالعههای موردی نیز پرداخته خواهد شد. در این همایش آسیبهای موجود در برخی آثار به طور خاص بررسی می شود. به طور مثال، در این بررسیها نشان داده می شود که وقتی کتابی با حجم بالا و به سرعت منتشر میشود، اما فرآیندهای ارزیابی و راستیآزمایی به درستی انجام نمیشود، نتیجه آن میتواند مشکلات و نقایص جدی در اثر باشد. هدف این همایش آموزش و ارائه راهکارهایی است که انتشارات و مؤسسات فعال در این زمینه باید به آن توجه داشته باشند تا فرآیند انتشار کتابها با دقت و مسئولیت بیشتری انجام گیرد.
در هر صورت، این همایش هم بهطور کلی به آسیبشناسیهای نظری پرداخته و هم بررسیهای عینی و موردی را مورد توجه قرار داده است. این بدین معناست که تا به امروز هیچ محدودیتی در بررسی و تحلیل این مسائل وجود نداشته است و حقیقت همواره باید با دقت و صداقت بیان شود.
- مسئله دیگری که در اینجا مطرح است نبود دسترسی به منابع و آرشیو متمرکز در حوزه جنگ است. تا چه میزان به این مسئله باور دارید؟
اگر در دو سال گذشته این مسأله را مطرح میکردیم، کاملاً عملیاتی به نظر میرسید. سه یا چهار سال پیش هم طرح این سوال بهجا بود، اما اکنون حداقل یک سال است که مراکزی مانند مرکز اسناد و تحقیقات جنگ که بهعنوان یکی از مهمترین مراجع در این زمینه شناخته میشود، امکان دسترسی گسترده به اطلاعات را برای پژوهشگران فراهم کرده است.
این مرکز، با در اختیار گذاشتن بیشترین تعداد مصاحبهها و روایتها، این امکان را فراهم کرده است که هر فردی که بخواهد از این منابع استفاده کند به راحتی به آنها دسترسی پیدا کند. همچنین موسسات پژوهشی مختلف نیز از در سالهای اخیر محدودیتهای دسترسی به منابع نظامی خود را کاهش داده یا از روشهایی مانند دسترسی آنلاین و اینترنتی بهره بردهاند. بنابراین، این مسأله دیگر بهعنوان یک آسیب جدی مطرح نیست.
تمرکز فعلی بیشتر روی تعدد مراکزی است که به این کار میپردازند. اما مشکل اصلی این است که ما هنوز اطلاعات مرتبط با پروژههای تاریخ شفاهی را بهصورت منسجم جمعآوری نکردهایم. بهعبارتی، یک فهرست مشترک از پروژههایی که انجام شده، نداریم.
مثلاً در حال حاضر اطلاعی نداریم که آیا فردی که میخواهیم با او مصاحبه کنیم پیش از این مصاحبهای داشته است یا خیر. همین موضوع باعث بروز مشکلاتی در روند تحقیقات میشود. بهطور مثال، در یکی از کارگاهها گفته شد که برخی افراد به اشتباه به این فکر افتادهاند که میتوانند مصاحبهای را که قبلاً از آنها گرفته شده پیدا کنند، اما به دلیل نبود یک سیستم شفاف نمیدانند کجا باید دنبال آن بگردند. این نشان میدهد که نه تنها اطلاعات بهطور صحیح ذخیره نمیشود، بلکه اعلام نتایج و شفافسازی در این زمینه نیز دچار مشکل است.
این مشکل بهویژه در حوزه تاریخ شفاهی و بررسی عملیاتها جدیتر است. هنوز یک فهرست جامع از افرادی که در مورد یک عملیات خاص مصاحبه کردهاند، وجود ندارد. به همین دلیل، اگر پژوهشگر بخواهد در این زمینه تحقیق کند باید به مکانهای مختلفی مراجعه کند و این میتواند زمانبر و سردرگمکننده باشد. اگر مراکز مختلف حداقل فهرستهای خود را بهصورت آنلاین در اختیار پژوهشگران و مراجعهکنندگان قرار دهند، این سردرگمیها کاهش مییابد.
در بررسی کلی، تعداد کتابهای منتشر شده در حوزه تاریخ شفاهی به حدود ۱۰ تا ۱۵ هزار عنوان میرسد. این در حالی است که تعداد رزمندگان دو میلیون نفر بوده است. طبیعتاً این دو عدد قابل مقایسه نیستند. هرچند نمیخواهیم بگوییم که تمام دو میلیون نفر تجربه و اطلاعات مشابهی دارند، اما هنوز نمیتوانیم بهطور دقیق بگوییم که تمام فرماندهان و افرادی که سالها در جبهه بودهاند، بهطور کامل مصاحبه شدهاند. این در حالی است که ممکن است برخی از افرادی که تجربههای مهمی دارند هنوز مصاحبه نشده باشند. با این حال، آسیبهای موجود بیشتر ناشی از کمبود اطلاعات جامع و منسجم است تا ایرادات جزئی در تعدادی از کتابها. ایراداتی که هرچند قابل توجه هستند اما تأثیر منفی و مخرب بهاندازه کمبود اطلاعات جامع ندارند.
- آمار رو به پایین پژوهشگران دانشگاهی در حوزه جنگ در آسیبشناسی چه مقدار دغدغه همایش شماست؟
ما باید از چندین منظر به جریان دفاع مقدس و جنگ تحمیلی نگاه کنیم. نگاه اول، نگاه ادبیات است که در آن، برای تحلیل و بررسی جنگ تحمیلی، عمدتاً به تأثیرات ادبیات بر این دوره پرداخته میشود. اما باید توجه داشت که ما از منظرهای دیگری هم به این موضوع میپردازیم. یکی از این منظرها، نگاه تاریخنگاران نظامی است که جنگ را از زاویه نیروهای نظامی مانند ارتش و سپاه تحلیل میکنند. در این حوزه، تاریخنگاری نظامی به بررسی جنبههای جنگی تحمیلشده پرداخته است.
اما تاریخنگاران دانشگاهی که در نظام دانشگاهی کشور مشغول به کار هستند بهطور ویژه به این موضوع پرداخته و چهار الی پنج گرایش اصلی در تاریخ دارند. در دانشگاههای ما، تاریخنگاری ایران به سه دوره تقسیم میشود: تاریخ ایران باستان، تاریخ ایران اسلامی و تاریخ معاصر ایران.
در حوزه تاریخ معاصر، حداقل ۲۵ درصد از کسانی که در این زمینه تحصیل میکنند به تاریخ معاصر ایران پرداختهاند. با این حال، این تاریخ معاصر خود به چهار حوزه تقسیم میشود: تاریخ صفویه تا به امروز، تاریخ قاجار، تاریخ پهلوی اول و دوم و انقلاب اسلامی. از میان این چهار حوزه، کمترین توجه به تاریخ انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی صورت گرفته است چرا که بسیاری از پژوهشگران ترجیح میدهند به دورههای گذشتهتر پرداخته و آثار و شواهد بیشتری برای تحلیل داشته باشند.
به این ترتیب، تاریخ دفاع مقدس در تاریخنگاری معاصر بهطور محدودتر مورد توجه قرار گرفته است. یکی از دلایل این مسأله کمکاری در حوزه تاریخ دفاع مقدس است. در دانشگاهها هنوز در مقاطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا به جز در یک یا دو دانشکده مانند دانشگاه اصفهان و واحد علوم تحقیقات دروس مستقلی برای تاریخ شفاهی جنگ و دفاع مقدس ارائه نمیشود.
این نشاندهنده عدم رویکرد حمایتگرانه دانشگاهها نسبت به تاریخ شفاهی دفاع مقدس است. تاریخ شفاهی جنگ باید بهعنوان یک مقوله جدی در دانشگاهها مورد توجه قرار گیرد، اما متأسفانه این رویکرد به تاریخ شفاهی جنگ در سطح وسیعی در جامعه دانشگاهی وجود ندارد.
علاوه بر این، در کتابهای روش تحقیق تاریخی که توسط نویسندگان ایرانی منتشر شده تنها اخیراً به تاریخ شفاهی پرداخته شده و هنوز این مقوله در سطحی گسترده در متون آموزشی دانشگاهی وارد نشده است. در حالی که برخی رشتههای دیگر بهراحتی از این روشها استفاده میکنند، تاریخنگاری جنگ و دفاع مقدس هنوز بهطور جدی در دانشگاهها بهویژه در رشته تاریخ وارد نشده است.
- غلبه نگاه نظامی در تاریخ شفاهی جنگ را چگونه ارزیابی میکنید؟
در زمینه تاریخ شفاهی جنگ، سه رویکرد اصلی وجود دارد که هرکدام به شکل خاصی به ثبت و مستندسازی وقایع پرداختهاند: تاریخ شفاهی عملیاتی؛ در این رویکرد، تاریخنگاران شفاهی در حین عملیات یا در زمانهای نزدیک به آن مصاحبهها و ضبطهای خود را آغاز میکنند. بهطور خاص این نوع تاریخنگاری در زمان جنگ و در زمان وقوع عملیاتها انجام میشود. در مورد جنگ تحمیلی، این رویکرد شامل تمامی عملیاتها از ابتدای جنگ تا پذیرش قطعنامه است. در کشور ما نیز خوشبختانه برخی از راویان در کنار فرماندهان در زمان وقوع عملیاتها نشستند و خاطرات خود را ضبط کردند. این کار شاید در ابتدا با رویکرد تاریخ شفاهی انجام نمیشد اما به مرور زمان ثبت وقایع و مصاحبهها در همان لحظه انجام گرفت. این رویکرد به تاریخنگاری لحظهای نزدیک است و بهطور عمده از وقایع عملیاتی و نشستهای فرماندهان صحبت میکند.
تاریخ شفاهی موضوعی؛ در این رویکرد، تاریخنگاران به مطالعه و بررسی یک موضوع خاص در جنگ میپردازند. برای مثال، میتوان به تاریخ شفاهی نقش ژاندارمری در جنگ، تاریخ شفاهی پرستاری در جنگ، یا تاریخ شفاهی یک لشکر خاص اشاره کرد. این نوع تاریخ شفاهی بیشتر روی یک جنبه خاص از جنگ تمرکز دارد و سعی میکند تا دیدگاه جامعتری از آن حوزه خاص ارائه دهد.
تاریخ شفاهی زندگینامهای و شغلی؛ در این رویکرد، فرد بهعنوان محور اصلی قرار میگیرد و مصاحبهها به بررسی زندگی شخصی و شغلی او پرداخته میشود. در اینجا تاریخنگار از زندگی فرد از کودکی تا زمان وقوع جنگ میپرسد و سپس وارد دوران جنگ و نقش آن فرد در جنگ میشود. این رویکرد بیشتر بر اساس زندگینامه فردی استوار است و شامل خاطرات از دوران مدرسه، انقلاب و فعالیتهای پیش از جنگ نیز میشود. در حال حاضر تاریخ شفاهی زندگینامهای بیشترین توجه را در پروژههای تاریخ شفاهی به خود جلب کرده است، بهویژه در مورد شهدا. در این مورد علاوه بر مصاحبه با فرد اصلی ممکن است با خانواده یا همرزمان آنها نیز صحبت شود تا تصویری جامع از زندگی آن فرد و تأثیر او در جنگ ترسیم گردد.
در این سه رویکرد تاریخ شفاهی جنگ عمدتاً تمرکز بر شخصیتهای نظامی بوده است. بسیاری از مصاحبهها و پژوهشهایی که در حوزه تاریخ شفاهی دفاع مقدس انجام شده بیشتر حول محور نظامیان و فرماندهان جنگ میچرخد و بهطور طبیعی جنبههای نظامی بر آن سایه افکنده است.
در حقیقت، بخش عمدهای از تاریخنگاریها و خاطرهنویسیها از منظر نظامی و جنگی شکل گرفته است. این رویکرد بیشتر بر تجربیات رزمندگان و فرماندهان در میدان نبرد متمرکز است و به همین دلیل در این حوزه گاهی تاریخ شفاهی اجتماعی، بهویژه از منظر خانوادههای غیرنظامی همچون همسران شهدا، به اندازه کافی مورد توجه قرار نگرفته است.
در بسیاری از موارد، تاریخ شفاهی از خانوادهها، همسران، مادران یا فرزندان شهدا کمتر به ثبت رسیده است، چرا که در این رویکرد، معمولاً روایتها بیشتر از دیدگاه نظامیان شکل میگیرد. این امر به دلیل آن است که تاریخ شفاهی نظامی معمولاً به آسانی قابل دسترسی است و همچنین داستانهای جنگی دارای جذابیتهایی هستند که به راحتی میتوان آنها را به صورت روایات پرکشش و جذاب بازسازی نمود.
به عبارت دیگر، در حالی که تاریخ شفاهی دفاع مقدس عمدتاً از نگاه نظامی شکل گرفته است، تاریخ شفاهی اجتماعی و غیرنظامی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. به ویژه در مورد نقش همسران شهدا، مادران و خانوادههای دیگر رزمندگان که ممکن است در جریان جنگ به نحوی دیگر درگیر شده و نقشهای متفاوتی ایفا کرده باشند این ابعاد کمتر مورد بررسی قرار گرفته است.
در پایان، این رویکردها و انتخابها در تاریخ شفاهی جنگ بهطور طبیعی بر پایه تمرکز بر جنگ و جنگجویان شکل گرفته است، اما همین نگاه محدود سبب شده تا برخی ابعاد اجتماعی و انسانی جنگ کمتر مورد کاوش قرار گیرد.
∎