سرویس معارف خبرگزاری ایکنا، در هفته گذشته مطالب متنوعی منتشر کرده است که در ادامه مهمترین آنها را مرور میکنیم.
«تسنیم» تفسیری زنده که پاسخگوی نیازهای روز بشر است
اگر از باب مکاتب تفسیری موجود به تفسیر تسنیم نگاه کنیم این تفسیر در حقیقت یک تفسیر اجتهادی است. من نمیخواهم مباحث و مکاتب تفسیر را توضیح دهم چون بحث به بیراهه میرود و فرصت محدود است اما به طور کلی مکاتب تفسیر دوگانه است؛ یعنی یا طبق احادیث و توضیحاتی که پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) برای ما داشتند است یا اینکه خودمان اجتهاد میکنیم. اجتهاد کردن نیز چند نوع است که از منظر اصول جامعهشناختی یا عرفانی، فلسفی، دیدگاههای فقهی، تاریخی و... نگاه میکنیم.
موضوع دیگر مقایسه بین قصص قرآن و عهدین است که باید به آن توجه ویژهای شود. به هرحال چون در قرآن بحث فراتاریخ هم داریم و بحث تاریخی هم در قرآن موضوع مهمی است و در تسنیم مبنا را بر این گذاشتند که از مفاهیم و ظواهر مفاهیم آیات، نقاببرداری کنیم و بیاییم از خود قرآن استفاده کنیم البته برخی میگویند این کار تفسیر قرآن به قرآن است در صورتی که تفسیر قرآن به قرآن خیلی پر مفهوم نیست. ۱۴۸ آیه در خصوص قرآن بیان شده که من آن را جمعآوری کردهام؛ خداوند فقط مسائلی که لازم است را توضیح داده و خیلی مواقع لازم ندیده که مسائل به طور گسترده مطرح شود.
ما در قرآن دو بحث تأویل و تفسیر داریم که این دو با هم مترادف نیستند بلکه با هم متباین هستند یعنی منقسم هستند که یکسری تفسیر و یکسری دیگر هم تأویل است؛ مثلاً خداوند در قرآن میفرماید «يَدُاللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ» یعنی دست خدا بالاتر از همه دستها است؛ میدانیم که معنای واقعی دست همین دست ما است ولی معنی مجازی آن میتواند متعدد باشد مثل قدرت، ارتباط، توانایی و... عدول از معنی واقعی و مجازی ادلههای لفظی و معنوی میخواهد که به آن تأویل میگویند؛ یعنی بدانیم که منظور این آیه و جمله چیست.
اما در تفسیر خداوند مثلاً در آیهای میفرمایند «وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ» یعنی شما به نحو احسن با هم مجادله کنید؛ نحو احسن به چه معنا است؟ آیا به این معنا است که حساب دیگران را برسید یا دهانشان را بکوبید؟ یا یعنی به بهترین شیوهای که آنها مجاب شوند یعنی با آرامش، متانت و شأنیت مجادله کنید؟ اینها چیزهایی است که باید با استنادهایی از تاریخ، جملات اهلبیت (ع)، اصول عقلانی، اصول فقهی و... این موضوعات را به دست آوریم. پس تفسیر در اینجا در حال نقاببرداری است و میخواهد به عمق معنای الفاظ و واژه برسد و برای این منظور باید از تمامی امکانات استفاده کند.
آیتالله محمد عندلیب همدانی:
هدف زندگی را کسب رضایت امام عصر(عج) قرار دهیم
در دعای ندبه به خداوند عرضه میداریم؛ وامنن علینا برضاه. خدایا به ما منت بگذار و نعمت بزرگی را به ما عنایت کن. تو که بیشمار نعمت به ما عنایت کردهای؛ و ان تعدوا نعمهالله لاتحصوها. اما روح همه این نعمتها و حقیقت همه این نعمات، رضایت امام عصر (عج) از ما است و اگر او از ما راضی نباشد نعمتهای دیگر برای ما مفید فایده نیست. بر ما منت بگذار و خوشنودی قلب مقدس امام را عنایت کن.
خشنودی امام یعنی خشنودی رسول خدا و خشنودی رسول خدا یعنی خوشنودی خدا و گام برداشتن در مسیر صحیح انسانیت. پس اگر زندگی سالم فردی و خانوادگی و اجتماعی میخواهیم محور، امام عصر ارواحنا فداه است. گاهی جوانان عزیز که دلباخته و عاشق امام هستند میپرسند راه ملاقات با حضرت چیست؟ من میگویم نمیدانم و به جای اینکه پیگیر ملاقات باشیم پیگیر رضایت او باشیم تا او از ما خشنود باشد.
این برای ما معیار است؛ گفتار و رفتار و کسب و کار و اداره و محیط اجتماعی من طوری باشد که او راضی باشد؛ این برای ما مهم است نه اینکه پیگیر امری باشیم که پیگیری آن نه چندان به صلاح ما باشد که دنبال آن برویم و به نتیجه هم نرسیم.
حجتالاسلام سید مجتبی عصیری:
تبلیغ مهدویت در عصر غیبت استراتژی میخواهد
با توجه به آنکه منجیگرایی ریشه در همه ادیان ابراهیمى و غیر ابراهیمى دارد و به عبارت دیگر اعتقاد به مصلح جهانی، انتظار رهایی و نجاتدهنده ملتها وجه مشترک میان همه ادیان بوده و از روزگاران کهن، انتظار او را کشیدهاند و بر این اساس، همه ادیان معتقدند بشر در پایان هر دورهای از تاریخ از لحاظ معنوی و اخلاقی رو به انحطاط است و به خودی خود نمیتواند به این سیر نزولی و انحطاط معنوی و اخلاقی خاتمه دهد؛ پس ناچار روزی شخصیتی معنوی و بلندپایه که از مبدأ وحی و الهام سرچشمه میگیرد، ظهور خواهد کرد و جهان را از تاریکیِ جهل، غفلت و ظلم نجات خواهد بخشید، پس جامعه مخاطب به این شبهات نیز باید جهان شمول باشد.
در عصر غیبت فقدان یک برنامه مشخص که اسم آن را استراتژی تبلیغ مهدویت بگذاریم، مشاهده میشود در حالی که ما باید در جهان امروز از ابزار رسانه و فناوری اطلاعات و ارتباطات برای دستیابی به اهداف خود نهایت استفاده را ببریم و از کتابها، فیلمها، کنفرانسها و... در راستای تبلیغ اعتقادات شیعی خود به ویژه موضوع مهدویت بهرهمند شویم.
از طرفی لازم است از نشر و توزیع کتابهای سطحی، نازل، عوام پسندانه و مبتنی بر باورهای سست و خرافی با موضوع مهدویت به شدت پرهیز کنیم؛ چراکه به جای بارور کردن روحیه امید، سرزندگی، تلاش، تکاپو در دل جوانان و بالا بردن سطح هشیاری، احساس مسؤولیت و آمادگی آنها برای ظهور، بذر یأس و نومیدی، عزلتگزینی و گوشهنشینی، بیمسئولیتی و بیتفاوتی، سستی و رخوت را در دل آنان میکارند.
یکی از معضلات جامعه ما فعالیت افراد یا جریاناتی است که تحت عنوان مهدویت، خرافاتی را به جامعه و نسل جوان تحمیل میکنند و با احساسات و اعتقادات مردم بازی میکنند و بستر مناسبی برای خرافهپردازی فراهم میکنند. متأسفانه در برخی موارد موفق هم شدهاند و حقیقت انتظار که باید در جان منتظران شعلههای مسئولیت بیافریند را تبدیل به تحذیر کرده و احساساتی فاقد معرفت را دامن زدهاند.
حجتالاسلام محسن ملکی:
مهدویت نباید آغشته به خرافه، خواب و رویا شود
آنچه در مسئله مهدویت برای ما مهم است این است که به این عقیده برسیم که جهان قرار است به صلح و پاکی ختم شود و این کار با آمدن مهدی آخرالزمان رخ خواهد داد. عجیب اینکه شخصیتی مانند علامه مجلسی هم از بس حکومت صفویه و اقتدار تشیع برای او شیرین جلوه کرده است میگوید این حکومت متصل به ظهور حضرت مهدی (عج) خواهد شد و نشد.
در سال ۱۳۷۲ در شیراز که بنده مدت یک هفته خدمت مرحوم بهلول گنابادی بودم ایشان میفرمود امام زمان (عج) در سال ۱۳۷۶ ظهور خواهد کرد که بنده به عنوان یک طلبه به ایشان عرض کردم در گفتن این حرف احتیاط کنید ولی دلیل ایشان این بود که در ارتش سوریه فردی به نام سفیانی وجود دارد؛ بنده عرض کردم این سخنان با مبانی ما سازگاری ندارد... لذا این نوع حرفها سبب باز شدن دکان توسط برخی افراد منحرف و سرکیسهکردن مردم و به دست آوردن ثروت شده است در واقع زمینه سوءاستفاده از مهدویت عجیب است.
کسی مانند امام خمینی (ره) اهل مهدویت حقیقی بود؛ ایشان مسجد جمکران نرفتند و نمیرفتند، زیرا بر این بارو بودند که سند ندارد و براساس یک خواب تاسیس شده است؛ البته منظورم این نیست که باید خراب شود و مسجد به عنوان مکانی برای خواندن نماز و عبادت خوب است ولی یکسری حواشی مانند چاه آنچنانی و اینکه شب چهارشنبه و شب جمعه آنجا باشید سند معتبری ندارد. البته تاکید میکنم به عنوان یک فضای عمومی که مردم به آنجا رفته و نماز میخوانند و عبادت میکنند خوب است ولی اینکه حتما باید شب چهارشنبه خودت را آنجا برسانی چه سندی دارد؟
دین اسلام براساس خواب این و آن مبنا پیدا نمیکند؛ در فقه داریم وقتی فقیه کاری انجام داد کار او حجت نیست بلکه فتوای او فقط حجت است؛ مثلا اگر فقیهی در ایام عزای اهل بیت (ع) به سرش گل میمالد و پای لخت پیادهروی میکند برای دیگران حجت نیست و ربطی به دین ندارد ولی اگر در رساله خود نوشت که گل بر سر و صورت مالیدن در ایام عزای امام حسین (ع) مستحب است به عنوان فتوا به آن مینگریم وگرنه حجت نیست و ما هر چیزی را در مکتب اهل بیت (ع) با برهان و دلیل میپذیریم.
آیتالله مهدی هادوی تهرانی:
دوستان نادان با تعیین وقت ظهور مردم را ناامید میکنند
یکی از دوستان که الان مرحوم شدهاند مطالبی در مورد ظهور و ارتباط آن با حوادث سوریه بیان کرده بودند که جوی در رسانه ایجاد کرد در حالی که سخنان ایشان بد بازتاب داده شده بود. یکی از دوستان گفت ما تحقیق کردیم و متوجه شدیم که ریشه بیشتر ویدئوهای اینچنینی به اندیشکدههای صهیونیستی بازگشت دارد که دنبال تخریب مهدویت با ایجاد امید کاذب هستند. ما در ایام ولادت حضرت باید عقاید صحیح را به مردم بگوییم و از ایجاد امید کاذب جلوگیری کنیم. طبق روایات خود حضرت هم نمیدانند چه زمانی ظهور میکنند آن وقت ما مردم معمولی چکونه بدانیم لذا توقیت به شدت محکوم شده است و فرمودهاند این افراد دروغگو هستند.
شیعه معتقد است که امام حی که اعمال ما دو روز در هفته بر ایشان عرضه میشود ظهور خواهند کرد و در ایام ولادتشان این فرصت خوبی است که مبلغان و وعاظ در مجالس مرتبط با این ایام به تبیین حقایق بپردازند. اکتفاکردن به یکسری اشعار که فقط جنبه محبت و اظهار علاقه دارد درست نیست گرچه این اشعار هم باید وجود داشته باشد. البته برخی اشعار در شان آن حضرت نیست؛ اگر اشعار مفاهیم و نکاتی صحیح و عمیق را برای مردم بیان میکرد خیلی مفید بود و از این مهمتر اینکه در مجالس اعیاد که جمعیت زیادی در آن حضور دارند باید مطالبی معرفتی برای مردم بیان شود.
بر این نکته در خاتمه بحث تاکید کنم که وجود مقدس امام زمان (عج) برای همه دعا میکند و اوضاع و احوال ما را میبینند و هرقدر ما بیشتر توجه داشته باشیم ایشان هم به ما توجه دارند؛ در روایت بیان شده است که پرسیدند جایگاه ما نزد شما چطور است و امام پاسخ دادند همانطور که جایگاه ما در نزد شماست یعنی همانطور که شما به ما توجه دارید ما هم توجه داریم؛ بنابراین باید به معنای واقعی ارادت و محبت خود را به امام طرح کنیم؛ اگر معتقد به امام هستیم معنا ندارد که دروغ بگوییم و نماز نخوانیم و حجاب نداشته باشیم و روزه نگیریم و خمس ندهیم، زیرا امام برای اجرای اوامر و دستورات الهی خواهند آمد. اگر نماز نمیخوانیم و روزه نمیگیریم فکر نکنیم امام زمان (عج) را دوست داریم و نباید گرفتار توهم شویم؛ عاشق امام زمان (عج) عاشق بندگی و اطاعت از دستورات خدا و اجرای آنها است.
انتهای پیام