جوان آنلاین: حسام ایپکچی در کانال تلگرامی خود نوشت: جان انسان بیش از تن، مرضپذیر است. برای همین قدیمیترها به همان اندازه که کتاب در درمان بیماریهای بدن نوشتهاند، دغدغه داشتهاند برای بیماریهای خُلقی و اخلاقی. یکی از این بیماریها «خودمرادی» است. اگر واژه «خودمراد» را تا به حال نشنیدهاید جای تعجب ندارد؛ واژه شایعی نیست. من در اشعار امیرخسرو دهلوی خواندم که میگوید: تا چند خودمراد کنی صدهزار کار | یک کار بر مرادِ منِ بیمراد کن.
در اینجا این کلمه به معنای «خودسر» آمده است، یعنی تا کی، خودخواهانه صدهزار کار انجام میدهی و ادامه ماجرا... دهخدا هم این واژه را در برابر کلمه «مستبد» آورده است. بعد توضیح میدهد که منظورش کسی است که کاری را به رأی خود و بدون مشورت از دیگران میکند و رأی خود را میپسندد و انصاف و عدالت را رد میکند.
خود، مثل هسته است و باید رشد کند. ما در کودکی، از همه جهان یک «خود» را میبینیم، اما آهستهآهسته، بذرِ «خود» قد میکشد و مجال درک «دیگری» فراهم میآید. یعنی میآموزیم که دیگری بودنِ دیگران را بپذیریم و میفهمیم که «من» در کنار «دیگری»ها میتواند «خود» باشد و قرار نیست همهچیز و همهکس در «من» خلاصه شود.
انسانِ خودمراد مانند بذری است که بهجای قدکشیدن، دور خودش پیچیده. کودکانه میپندارد که قرار است با «خواست» او روزگار زیر و زبر شود؛ میل به خداوندگاری دارد و حق میپندارد که همهچیز تابع «من» باشد، اما دریغ که چنین نخواهد شد!
جهانِ انسان «خودمراد» دو بازیگر دارد: «خود» و «ضدِ خود» و او همه عمر را سر میکند در سرکوب و سرکوبیدن به ضدخود!
باید خیلی مراقب «خود» باشیم! این بیماری رقتانگیز، آنقدر نرمنرم آدم را مبتلا میکند که نمیفهمیم کی مبتلا شدهایم. باید بسیار در «هستی» اندیشید و بزرگی عالم و ناچیزی خود را دید. زیادخواندن چاره نیست مگر آنکه خاشعانه باشد والا همین کتابها و کلمهها را میسپاریم به دست توهم تا «خدایی» و «برگزیدگی» ما را ستایش کند! باید از متملق دوری کرد، باید گوشمان به تمجیدها و چربزبانیها کر باشد. باید نقد بشنویم، عذرخواهی را تمرین کنیم، اشتباهپذیر باشیم! از همه مهمتر، از «قدرت»به اقل نیاز برداریم. قدرت مثل سنگ است؛ چابکی ما در تماشای عالم را دشوار میکند.
خیلی مراقب «خود» باشیم
حسام ایپکچی در کانال تلگرامی خود نوشت: جان انسان بیش از تن، مرضپذیر است
صاحبخبر -
∎