شناسهٔ خبر: 71449106 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: دیپلماسی‌ایرانی | لینک خبر

ایران باید فوری تصمیم گیری کند

تهران در معادلات ترامپ - پوتین قربانی خواهد شد؟

رحمن قهرمانپور در گفت وگویی تاکید دارد که متأسفانه ما با یک کندی در عرصه تصمیم گیری مواجهیم. گویی که ایران بدون هیچگونه نگرانی سال‌ها فرصت دارد در مورد مسائل دیپلماتیک بحث و بررسی، تحلیل و جمع‌بندی داشته باشد تا در نهایت تصمیم گیری کند. اما واقعیت امر برعکس آن را نشان می‌دهد. شرایط بسیار سخت، بغرنج، پیچیده و در عین حال بسیار سیال است. در عین حال محدودیت زمانی بسیار زیادی هم دارد. لذا باید سرعت تصمیم گیری و اجماع را افزایش دهیم. مسئله مذاکره یا عدم مذاکره نیست. ما باید در خصوص همه اتفاقات به سرعت تصمیم گیری کنیم و سناریوها را در نظر بگیریم.

صاحب‌خبر -

دیپلماسی ایرانی: در حالی مذاکرات رسمی مقام‌های ارشد روسیه و آمریکا از دیروز سه شنبه درباره بهبود روابط دوجانبه و پایان دادن به جنگ در اوکراین به میزبانی شهر ریاض، پایتخت عربستان آغاز شده که خبرگزاری تاس روسیه به نقل از کاخ کرملین گزارش داد که مذاکرات مسکو - واشنگتن تأثیری بر همکاری روس‌ها با ایران نخواهد داشت و کماکان این کشور (روسیه) آماده کمک به تهران برای حل مشکلات مربوط به برنامه هسته‌ای است. به گزارش شرق، این ادعا پس از آن مطرح شد که ولادیمیر پوتین و دونالد ترامپ شامگاه چهارشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۳ در تماسی تلفنی با یکدیگر گفت‌وگو و برای دیدار حضوری توافق کردند. کرملین در گزارشی از این نشست از برنامه هسته‌ای ایران به عنوان یکی از موضوعات مورد گفت‌وگو سران مسکو و واشنگتن یاد کرده بود. به دنبال این موضوع بود که دیمیتری پسکوف، سخنگوی کرملین درباره چشم‌انداز همکاری‌های دوجانبه تهران و مسکو در مقطع کنونی عنوان داشت که «‌روسیه به روابط خوب و مشارکت با ایران اهمیت می‌دهد و قصد دارد این مناسبات را به صورت جامع توسعه دهد و اینکه به حل مهم‌ترین مسائل مانند برنامه هسته‌ای کمک کند.» به ادعای این مقام روس، «اگر اراده سیاسی از سوی همه طرف های درگیر وجود داشته باشد، مسئله برنامه هسته‌ای ایران می‌تواند و باید به صورت دیپلماتیک حل شود.»

 ترامپ، پوتین را برای توافق با ایران واسطه می‌کند؟

با توجه به آنچه عنوان شد، رسانه اروپاییbne IntelliNews تحلیلی متفاوت از مناسبات پوتین و ترامپ داشت و نوشت که «مذاکرات امریکا با روسیه در مورد اوکراین ممکن است پیش‌درآمدی برای چالشی بزرگتر یعنی ایران باشد. این فکر، هرچند به نظر غیرممکن می‌رسد، به نظر می‌رسد مسیری است که دولت ترامپ ممکن است برای مقابله با معضل دیرینه سیاست خارجی ایالات متحده که از زمان سقوط دولت کارتر در دست انقلابیون ایرانی تا به امروز ادامه داشته است، طی کند.»دوداکوف همچنین به NEWS.ru در ۱۶ فوریه گفته بود که «اگر ترامپ از زاویه‌ای متفاوت برخورد کند و از حمایت روسیه در مذاکرات با تهران استفاده کند، ممکن است فضایی برای گفت‌وگو باز شود.» اما این سکه روی دیگر هم دارد و در یک گزاره احتمالی، شاید پوتین بخواهد از موقعیت ایران برای پایان دادن به جنگ اوکراین استفاده کند. اما اینکه کدام یک از گزینه‌ها نزدیک به واقعیت است، سؤالی است که پاسخش را در گفت‌وگو با رحمن قهرمانپور، تحلیلگر رشد حوزه بین‌الملل پی گرفتیم که مشروح این گپ و گفت را در ادامه می‌خوانید:

جناب قهرمانپور با اشراف بر اینکه عمدتاً کمتر از کلماتی مثل «کارت بازی»، «اهرم فشار» یا «وجه المصالحه» در مصاحبه‌ها و نوشته‌هایتان استفاده می‌کنید، اما بپذیریم در مقطع فعلی به کاربرد این کلیدواژه های احتناب ناپذیر است. چون در یک سو، دونالد ترامپ محور کار خود را در عرصه سیاست خارجی با همان نگاه تجاری پی می‌گیرد و در سوی دیگر ما با ولادیمیر پوتین طرف هستیم که به پراگماتیسم دیپلماتیک و فرصت طلبی در سیاست خارجی مشهور است. با توجه به همین نکات و در تماس تلفنی چند ساعته اخیر دو رئیس‌جمهور آمریکا و روسیه و نیز آغاز نشست وزرای امور خارجه دو کشور در ریاض می‌توان این انتظار را داشت که ایران به عنوان وجه المصالحه دو قدرت بزرگ مورد استفاده قرار گیرد؟ اساساً جایگاه تهران در معادلات واشنگتن - مسکو کجاست؟
 

منظور مشخص شما مذاکرات آمریکا و روسیه بر سر جنگ اوکراین است...

 بله

ببینید مذاکرات آمریکا و روسیه در خصوص جنگ اوکراین در درجه اول بیش از آنکه به ایران ارتباط پیدا کند برای اروپا به عنوان متحد دیرین آمریکا اهمیت ویژه‌ای دارد و در واقع می‌توان گفت که متغیر سوم بعد از آمریکا و روسیه، خود اروپایی‌ها خواهند بود. چون ادامه جنگ اوکراین یا موضوع صلح و پایان دادن به این جنگ ربط و اثر مستقیمی روی معماری امنیتی اروپایی دارد. لذا آغاز مذاکرات روسیه و آمریکا بدون حضور اروپایی‌ها می‌تواند به معنای تأیید جاه طلبی‌های روسیه و پوتین در مناطق پیرامونی خود از جمله اوکراین و حتی مناطقی مانند گرجستان باشد. چون روسیه در کنار اوکراین باعث جدایی سه استان گرجستان هم شده و در دیگر مناطق پیرامونی هم، روسیه چنین ادعاهایی را مطرح کرده است. به همین دلیل است که من معتقدم این مذاکرات و نحوه مناسبات ترامپ و پوتین برای صلح در اوکراین بیش از آنکه ایران را درگیر کند برای اروپا اهمیت ویژه‌ای خواهد داشت.

 از زاویه اروپایی‌ها به موضوع نگاه کردید. اما واقعاً حضرتعالی درصدی، ولو اندک برای قربانی شدن پای منافع آمریکا و روسیه در جنگ اوکراین قائل نیستید؟

این موضوعی که شما گفتید مطرح است. اکنون در افکار عمومی این شائبه به وجود آمده است که آیا ایران نمی‌تواند کارت بازی یا وجه المصالحه پوتین با ترامپ برای پایان دادن به جنگ اوکراین باشد. به خصوص آنکه یکی از مقامات سابق کشور بدون ارائه سند و مدرکی عنوان داشته است که من خبر دارم ترامپ و پوتین در مذاکرات پشت پرده خود بر سر ایران معامله کرده‌اند. اما واقع امر این است که ما هیچ دلیل و مدرک روشنی در این باره نداریم. ضمن آنکه در این مذاکرات پوتین و ترامپ فعلاً دستور کار اصلی برای ارتقای مناسبات دوجانبه و نحوه پایان دادن به جنگ اوکراین است و اگر این دستور کار گسترش پیدا کند بعد از خود آمریکا و روسیه، این اروپایی‌ها خواهند بود که به عنوان متغیر سوم بیشتر از همه درگیر نحوه روابط روسیه و آمریکا می‌شوند.

در ادامه قطعاً مسئله چین اهمیت پیدا می‌کند و در مراتب بعدی است که می‌توان به موضوع ایران اشاره کرد. به هر حال ایران جزو کشورهایی بود که در طول این چند سال جنگ اوکراین همواره از سوی اروپا و آمریکا متهم به حمایت تسلیحاتی از روسیه بوده است. به همین دلیل من معتقدم زمانی موضوع ایران در روابط ایران و روسیه معنا پیدا می‌کند که به نحوی موضوع اروپا و چین حل‌وفصل شده باشد. پس مسئله به این راحتی نیست که تصور کنیم حالا وزرای امور خارجه آمریکا و روسیه با هم دیدار کرده‌اند یا پوتین و ترامپ با هم تلفنی گفت‌وگو داشتند همه چیز به سرعت حل‌وفصل خواهد شد. خیر اینگونه نیست. فعلا گام‌های اولیه برداشته شده است و تا رسیدن به توافق نهایی فاصله بسیار زیادی وجود دارد. ضمن آنکه خواسته‌ها، مطالبات و پیش شرط‌های طرفین از همدیگر بسیار زیاد است.

پس چرا به سرعت و ظرف کمتر از یک ماه از بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید این نشست برگزار شد؟

به نظر من ترامپ سعی کرده است با این اقدام خود یک واکنشی به طرفدارانش نشان دهد و اینگونه اعلام کند که به وعده انتخاباتی خود عمل کرده است تا در ادامه کار را برای پایان دادن به جنگ اوکراین و کاهش هزینه‌های آمریکا شروع کند. اما همه می‌دانیم که موانع بر سر راه این کار بسیار زیاد است و اگر دونالد ترامپ با الحاق بخش‌های اشغال شده خاک اوکراین به روسیه موافقت کند اقدامی بسیار شگفت آور در نظام بین‌الملل خواهد بود که تبعات بسیار سنگینی در پی دارد.

 چه تبعاتی؟

اینکه دیگر در مناسبات جهانی قدرت‌های متوسط و کوچک جایگاهی ندارند و بعد از جنگ جهانی دوم دوباره به عصر ابرقدرت‌ها بازگشته‌ایم و این ابرقدرت‌ها به تنهایی می‌توانند سرنوشت سایر بازیگران و کشورها را بدون حضور انها و بدون در نظر گرفتن خواست، مطالبه و انتظارتشان رقم بزنند و این اتفاق بسیار مهمی بعد از جنگ جهانی دوم خواهد بود. لذا من معتقدم که شاید ترامپ بخواهد بدون حضور اروپا و اوکراین و صرفاً در مذاکرات با روسیه به این جنگ پایان دهد، اما در خود آمریکا هم بسیاری از اندیشکده‌ها، نهادهای مدنی و بدنه بروکراتیک این مشور با اقدام دونالد ترامپ مخالفت جدی خود را خواهند داشت.

به بخشی از تحلیل شما در مورد اولویت‌های مذاکره و دیدار و مناسبات جدید روسیه و آمریکا بازگردیم که عنوان داشتید «ایران در اولویت‌های چندم قرار دارد.» با این حال باید بپذیریم که حتی در اولویت‌های اصلی مانند پایان دادن به جنگ اوکراین، مهار چین و معادلات خاورمیانه، چه به شکل مستقیم و چه غیر مستقیم پای ایران در میان است. آیا به همین واسطه نمی‌توان ایران را هم جزو اولویت‌های اصلی در نظر گرفت؟

این نکته و تحلیل شما کاملاً درست است. شما می‌گویید که این موضوعات به نحوی به ایران ارتباط دارد. اما باید مسئله را از زاویه دیگری ارزیابی کرد.

 از چه زاویه ای؟

از این زاویه که مسئله تعیین کننده، ارزیابی تهران از جایگاه و موقعیت خود نیست. آن چیزی که تعیین کننده خواهد بود ارزیابی رقبا و کشورهای دیگر و به خصوص ابرقدرت‌ها از وزن و جایگاه ایران در معادلات منطقه‌ای و جهانی است. شما باید این را در نظر بگیرید که مقامات آمریکایی و حتی برخی از مقامات روسی هم مددعی هستند که بعد از تحولات منطقه جایگاه ایران ضعیف‌تر شده است و حملات اسرائیل به محور مقاومت، سقوط بشار اسد و ...، وزن ایران را کاهش داده است. پس من می‌خواهم این را بگویم که برداشت طرف‌های دیگر مهم‌تر از ارزیابی خود ایران از موقعیتش است.

 و این جمله شما به معنای آن است که ایران جایگاهی ندارد؟

خیر گفته من لزوماً به معنای آن نیست که ایران جایگاه، نفوذ و یا وزن تعیین کننده‌ای ندارد. بلکه به این معناست که فعلاً کشورهایی مانند روسیه و آمریکا اولویتی برای پرداختن مستقیم به ایران قائل نیستند. اما اگر مذاکرات ادامه پیدا کند و دستور کارهای آن گسترش یابد طبیعتاً ایران هم یکی از موضوع مذاکرات خواهد بود و اهمیت خود را پیدا خواهد کرد.

 همین جا توقف کنیم اگر آنگونه که عنوان داشتید مذاکرات ترامپ و پوتین ادامه پیدا کند و دستور کارهای آن گسترش یابد تا آنجا که به موضوع ایران هم برسد واقعاً مسکو چه برنامه‌ای برای استفاده از ایران در برابر ترامپ دارد؟

اگر به آن نقطه برسیم یکی از موضوعات به مذاکرات هسته‌ای و برجام باز می‌گردد. به هر حال روسیه در توافق برجام نقش و جایگاه خود را دارد. به این معنا که روسیه موظف است بخشی از آب سنگین ایران را خریداری کند یا باید کمک‌های روسیه در باز مهندسی رآکتور آب سنگین را هم در نظر گرفت یا از نظر فنی در ساخت نیروگاه بوشهر نقش داشتند. پس اگر ترامپ بخواهد مذاکرات هسته‌ای را با ایران آغاز کند، طبیعتاً نقش روسیه مهم است؛ هم از این بابت که اگر روسیه تمایلی به گفت‌وگو داشته باشد می‌تواند بخشی از توافقات را عملیاتی کند و هم اینکه اگر نخواهد این مذاکره به نتیجه برسد، سنگ اندازی و کارشکنی خود را پی بگیرد.

یعنی می‌تواند جلوی توافق احتمالی در آینده بین ایران و ترامپ را بگبرد؟

من نمی‌گویم به طور کامل می‌تواند مانع از توافق شود، اما سنگ اندازی برای کند کردن روند توافق را خواهد داشت. نکته دیگر در پاسخ به سؤال قبلی تان ناظر به همکاری‌ها و روابط نظامی، تسلیحاتی، موشکی و پهپادی ایران و روسیه است که برای غربی‌ها و به خصوص اروپا بسیار حائز اهمیت خواهد بود. چون این اروپایی‌ها هستند که خود را در معرض و تیررس مستقیم موشک‌ها و پهپادهای ایرانی می‌بینند. ولی طبیعتاً آمریکایی‌ها هم تمایل بسیار زیادی دارند که در این خصوص هم مذاکراتی صورت بگیرد. به همین دلیل نقش و جایگاه روسیه هم اهمیت خود را پیدا خواهد کرد و غرب می‌تواند درخواست‌هایی از روسیه پیرامون این موضوع داشته باشد. اما موضوعی که اکنون اهمیت پیدا می‌کند همان سابقه تاریخی روسیه در نزد افکار عمومی جامعه ایران است. به عنوان اینکه روسیه در پشت پرده امکان معامله بر سر ایران را دارد و اینکه معمولا در شرایط بسیار سخت، روسیه دوستان خود را فراموش می‌کند.

 شما منکر این نکته تاریخی هستید؟

مسئله انکار این موضوع نیست. مسئله این است که اکنون باید مقامات کشور به این مسئله موضوع هم اشراف داشته باشند و به نظر من مقامات هم این مسئله را در نظر دارند. کما اینکه من معتقدم حتی خود روس‌ها هم به این بدبینی ایران واقفند؛ همچنانی که مصاحبه سفیر روسیه در ایران با واکنش‌های منفی بسیاری همراه شد.

حالا که احتمال می‌دهید روسیه هم بخواهد یا بتواند از موقعیت ایران در برابر ترامپ استفاده کند و با در نظر گرفتن اینکه در دور جدید مناسبات پوتین و ترامپ، اروپا جایگاهی ندارد، آیا قاره سبز هم سیاست‌های خود را در مقابل ایران عوض خواهد کرد. این درست است که ایران هسته‌ای از نظر ژئوپلیتیک برای اروپا بیش از آمریکا خطرناک است و بعید به نظر می‌رسد که بخواهد از برخی اقدامات خود در این رابطه چشم پوشی کند، اما امکان دارد اروپایی‌ها هم به دلیل حذف خودشان از معادلات جنگ اوکراین بخواهند با کارت ایران در برابر آمریکا بازی کنند؟

این مسئله تا حد بسیار زیادی به نحوه پایان دادن جنگ اوکراین باز می‌گردد. چون طبق توافقات قرار است نیروهای اروپایی و مشخصاً نیروهای فرانسوی، لهستانی و انگلیسی به عنوان نیروهای حافظ صلح و نیروهای حائل بین نیروهای اوکراینی و نیروهای روسی عمل کنند. فرانسه به این دلیل که خود امانوئل مکرون گفته بود قرار است نیروهایش را به اوکراین اعزام کند. لهستان به این دلیل که جدی‌ترین متحد اوکراین در شرق اروپاست و در حال نوسازی ارتش خود است. بریتانیا هم به این دلیل که اگرچه از اتحادیه اروپا خارج است، اما قوی‌ترین ارتش اروپایی ناتو به شمار می‌رود. تا به الان لهستان اعزام نیرو به اوکراین را رد کرده است و به جای آن آمریکایی‌ها اعلام کردند که حاضرند حمایت هوایی خود را داشته باشند. پس اینجا مسائل ابهامات و موانع برای رسیدن به صلح در اوکراین و پایان جنگ بسیار زیاد است. ضمن آنکه تنش روسیه و غرب چیزی نیست که به این زودی‌ها تمام شود.

ضمن اینکه در مقابل، پوتین هم بارها عنوان داشته است که اروپا در حال زوال و افول قدرت است و باید در برابر روسیه کرنش نشان دهد. پس اگر واقعاً مناسبات پوتین و ترامپ برای پایان دادن به جنگ اوکراین به نتیجه برسد، به نوعی آمریکا مشروعیتی به سیاست‌های پوتین داده است و این جسارت دیگری به روسیه برای تجاوزات بعدی خواهد داد، کما اینکه روسیه مشکلات جدی با کشورهای حوزه بالتیک یعنی استونی و لتونی و لیتوانی دارد. لذا اروپا نگران آن است که مشروعیت دادن به این تجاوزات پوتین در اوکراین از جانب دونالد ترامپ، فضا برای حملات دیگر روسیه علیه دیگر کشورها را فراهم کند و با جسارت بیشتر امنیت و تمامیت ارضی اروپا را تهدید کند.

 در این بین سیاست تهران را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ تهران باید به شکل مستقیم و مستقل، پرونده خود را با غرب حل کند یا باید منتظر حل‌وفصل تمام این معادلات باشد؟

در روابط بین‌الملل مطرح است که هرچه قدرت کشورها بیشتر شود استقلال عمل آنها هم به همان میزان بیشتر خواهد شد و چون ایران یک قدرت بزرگ جهانی نیست نمی‌توان از او انتظار داشت که بدون در نظر گرفتن معادلات منطقه‌ای و جهانی، موضوعات خود را حل کند. مسئله صرفاً ایران هم نیست. خیلی از کشورها اکنون چنین جایگاهی دارند. از آلمان و اندونزی گرفته تا ژاپن، کره جنوبی، ترکیه، آفریقای جنوبی و ... منتظرند که مناقشه آمریکا با روسیه و چین به کجا خواهد رسید. به نظر من حتی در این مناسبات روسیه هم جایگاه تعیین کننده ندارد. اصل موضوع به رقابت آمریکا و چین باز می‌گرد.

ما باید چه کنیم؟

در وهله اول اوضاع را به دقت رصد کنیم و ببینیم چه اتفاقاتی می‌افتد. این کاری است که نهادهای امنیتی و دیپلماتیک انجام می‌دهند و در مرتبه دوم باید هرچه سریع‌تر تصمیم بگیریم که چه کاری می‌خواهیم انجام بدهیم.

 منظورتان این است که اگر می‌خواهیم مذاکره کنیم هرچه سریع‌تر این مذاکرات انجام شود و اگر بنایی بر مذاکره وجود ندارد، راه حل‌های آلترناتیو و جایگزین را به سرعت پیاده کنیم؟

هم این و هم آنکه متأسفانه ما با یک کندی در عرصه تصمیم گیری مواجهیم. گویی که ایران بدون هیچگونه نگرانی سال‌ها فرصت دارد در مورد مسائل دیپلماتیک بحث و بررسی، تحلیل و جمع‌بندی داشته باشد تا در نهایت تصمیم گیری کند. اما واقعیت امر برعکس آن را نشان می‌دهد. شرایط بسیار سخت، بغرنج، پیچیده و در عین حال بسیار سیال است. در عین حال محدودیت زمانی بسیار زیادی هم دارد. لذا باید سرعت تصمیم گیری و اجماع را افزایش دهیم. مسئله مذاکره یا عدم مذاکره نیست. ما باید در خصوص همه اتفاقات به سرعت تصمیم گیری کنیم و سناریوها را در نظر بگیریم. مثلاً اگر روسیه و آمریکا در خصوص پایان جنگ اوکراین به نتیجه رسیدند ما چه کار باید بکنیم یا اگر به نتیجه نرسیدند ما چه کار باید بکنیم. در خصوص اینکه آمریکا اگر توانست ساکنان غزه را بیرون کند چه کار باید بکنیم و اگر این اتفاق روی نداد چه کاری باید انجام دهیم؟ اینکه ایران در میان جنگ تعرفه‌های آمریکا و چین یا جنگ تعرفه‌های ترامپ با متحدین ایالات متحده چه باید بکند؟ و ... . لذا دستور کارهای دستگاه سیاست خارجی بسیار زیاد شده است. همزمان هم فوریت‌های کار بسیار زیاد است. در کنار وزارت امور خارجه سایر نهادهای ذیربط هم در این رابطه با به فوریت تصمیم‌گیری کنند./شرق