شناسهٔ خبر: 71408424 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: حوزه | لینک خبر

معرفی چند کتاب خواندنی به مناسبت ایام ولادت حضرت رقیه(س)

به مناسبت ایام ولادت باسعادت رقیه بنت الحسین(ع) به معرفی چند کتاب خواندنی با محوریت زندگانی کوتاه اما بسیار پرمعنا و ماندگار ایشان پرداخته ایم.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرگزاری حوزه، هر چند که درباره تاریخ دقیق ولادت حضرت‌رقیه(س) اختلاف نظر وجود دارد اما بین راویان نظر مشهور آن است که دخت گرامی حضرت ارباب یا در هفدهم شعبان المعظم دیده به جهان گشوده اند و یا در تاریخ بیست و سوم همین ماه.

به مناسبت ایام ولادت باسعادت رقیه بنت الحسین(ع) به معرفی چند کتاب خواندنی پرداخته ایم که مشروح آن در ادامه می آید؛

حضرت رقیه بنت الحسین (ع) سند مظلومیت اسرای اهل بیت (ع)

نویسنده این کتاب هادی عمیدزاده که آن را به همت انتشارات خسرو خوبان با محوریت زندگانی کوتاه اما ماندگار حضرت رقیه(س) به زیور طبع آراسته است.

در بخشی از این اثر آمده است: "حضرت رقیه (س) بهترین آموزگار تربیتی برای یک خانواده مسلمان و معتقد است که فرزندانشان را این چنین تربیت کنند و از همان کودکی، آنان را از درک و اندیشه والای اسلامی برخوردار سازند.

حضرت رقیه (س) با دیدن سر بریده پدر، با گفتن جملاتی رسا و نغز، معرفتی که نتیجه پرورش یافتن در مکتب اهل بیت(ع) است را به نمایش می‌گذارد. آن بانو بدون عنوان کردن خواسته‌های کودکانه خود، با چند پرسش و خواسته، همه حرف‌هایش را با پدر شریفشان می‌زند:

پدرجان! چه کسی محاسنت را به خون سرت رنگین کرده است؟

چه کسی رگ‌های گلویت را بریده است؟

چه کسی مرا در این خردسالی یتیم کرده است؟

حضرت رقیه (س) یکی از بارزترین و شاخص‌ترین نمادهای مظلومیت اهل بیت(ع) و زیباترین الگوی تربیتی به شمار می‌رود. آن مجلّله پرورش یافته دامان امام حسین(ع)، امام سجاد(ع) و حضرت زینب(س) است. ایشان (س) در محیطی رشد یافتند که همه اعضای خانواده‌شان بهترین محیط تربیتی را برای کسب فضایل اخلاقی و اسلامی وی فراهم آورده بودند. حضرت رقیه (س) نیز با سن کم و زندگانی کوتاه‌شان، چنان معرفت و شناخت والایی داشتند که رخدادهای پیش آمده را به خوبی درک می‌کردند. "

هدف از نگارش این کتاب، معرفی و اثبات وجود آن نازنین بانو می‌باشد تا مُشت محکمی بر دهان بی‌پروایانِ بی‌خرد و بی‌سوادانِ یاوه‌گویی باشد که به دلیل عدم اطلاع از متون مقاتل، تاریخ اسلام و روایات معتبر، منکر وجودِ ملیکه دو عالم، گوهر منوّره حضرت خاتم الانبیاء محمّد مصطفی (ص)، سه ساله حرم اهل بیت:، حضرت رقیه (س) شده‌اند.

قاصدک کربلا

محبوبه زارع در این کتاب که از سوی انتشارات بوستان کتاب، چاپ شده، مجموعه ای ادبی داستانی گردآوری کرده که با بهره جستن از نثری روان، به توصیف و معرفی قهرمانان کوچک اما در عین حال مهم و موثر قیام عاشورا پرداخته است؛ قهرمانانی چون امام باقر، قاسم بن الحسن، عبداللّه بن الحسن، طفلان مسلم، علی اصغر و رقیه سلام الله علیهم. یکی از بارزترین ویژگی های این مجموعه کتاب، خلق تصاویری ملموس از حادثه ای عظیم توسط نویسنده برای مخاطب نوجوان است که به جرأت می توان آن را یکی از بی نظیرترین نمونه های این عرصه دانست.

کتاب «قاصدک کربلا» در خصوص یکی از مهمترین این قهرمانان تاریخ عاشوراست که با استناد به منابع تاریخی معتبر، با بیانی عاطفی، سرگذشت دختر خردسال امام حسین علیه السلام یعنی حضرت رقیه علیها السلام در واقعه عاشورا و پس از آن را به گونه ای ملموس برای مخاطبان نوجوان روایت می کند.

خانم زارع، نویسنده این کتاب، با قاصدکی از زاویه دید سوم شخص به سراغ احساسات وجود دختری کوچک رفته است که همراه با هر نسیم که در واقع هر کدام به منزله یکی از فصول کتاب هستند، مخاطب خود را در سیر داستان، از به درک واصل شدن معاویه تا به شهادت رسیدن قهرمان اصلی داستان یعنی حضرت رقیه علیها السلام همراهی می کند و داستان خود را روایت می کند.

در بخشی از این کتاب می خوانیم:"دخترک گفت: ما به سفر رفتیم، به کربلا آدم های زیادی با اسب و شمشیر در آن بیابان جلو ما را گرفتند. ما در صحرا خیمه زدیم. یک خیمه کوچک داشتیم. در آن من بودم و علی اصغر و رباب و سکینه.»

دنیای کودکانه رقیه علیها السلام آرزوی شاهزادگی را داشت. رقیه علیها السلام در خرابه های شام وقتی سر بریده پدر را دید کمی با آن سخن گفت. به او گفت: پدر مگر نگفتی برای من قصری زیبا در شام می سازی قصری بزرگتر از عالم..."

سایه ماه

حجت الاسلام و المسلمین ابوالفضل هادی منش در این کتاب که کوشیده تا با متنی ساده، نثری روان و جملاتی کوتاه و مناسب، ابتدا نگاهی بر رویدادهای مهم زندگانی حضرت رقیه علیها السلام افکنده، و دریچه ای به اقیانوس بیکران درد و رنج دخترک خورشید بگشاید و قطره ای از دریای معرفت و بینش او را در کام تشنگان زلال حقیقت جاری سازد. البته به دلیل نبود منابع کافی و محدود بودن شرح حال آن حضرت، نویسنده بیشتر به بیان شمه ای از زندگانی او همت ورزیده است تا مخاطب به تمامی مطالبی که نقل شده، اشراف یابد. از این رو بدون داوری در مورد اخبار نقل شده، به گردآوری آن دست یازیده است.

همچنین به نقش مهم حضرت رقیه علیها السلام و همینطور دیگر کودکان بازمانده قیام عاشورا به عنوان پرچمداران و راویان عینی نینوا اشاره نموده است. پس از آن به بررسی نقش الگویی حیات آن حضرت در زمینه تربیت فرزند پرداخته و با بهره گیری از روایت گوناگون، الگوهایی را که از حیات ایشان در تربیت فرزند می توان اتخاذ نمود، برشمرده است. سپس نگاهی به مجالس سوگواری ایشان و رمز دلبستگی عامه نسبت به الهه اندوه دمشق و آسیب شناسی سوگواری ها افکنده و دورنمایی از حرم مطهر فرشته غم را ترسیم نموده است. در پایان سری به مدحت سرای او زده و با قطعه های ناب ادبی، کتاب سراسر درد و رنج ققنوس شکسته بال و پر آفتاب را بسته است.

داستان غم انگیز حضرت رقیه علیها السلام

نویسنده این کتاب علی شیرازی است که در آن به اثبات وجود حضرت رقیه سلام الله علیها و به داستان زندگی ایشان از تولد و شهادت پدر بزرگوارشان حضرت امام حسین علیه السلام و واقعه کربلا تا اسارت و شهادت در شام پرداخته است.

نویسنده در مقدمه آورده است: برخی از علما و مورخان فاطمه صغیره را همان رقیه می دانند و بسیاری از محققان مدقق، مقبره شام را متعلق به حضرت رقیه می شمرند. با این بیان باید بپذیریم که امام حسین علیه السلام دختر کوچکی به نام حضرت رقیه داشته که از مدینه تا مکه و از مکه تا کربلا همراه امام بوده و سپس ا کربلا تا کوفه و از کوفه تا شام عمه اش زینب را همراهی کرده است؛ در راه اسارت شکنجه ها دیده، تازیانه ها خورده، سیلی به گوشش زده اند، بر روی خار مغیلان دویدها، از روی شتربر زمین افتاده، و سرانجام در خرابه ی شام به شهادت رسیده تا برای همیشه پیام عاشورا را از گوشه ی آن خرابه گوش جهانیان برساند.

برخی از عناوین این کتاب عبارتند از:

رقیه در قتلگاه شام

رقیه در کنار ذوالجناح

رقیه و نیاشامیدن آب

وداع زینب با رقیه

جلوگیری از زیان آب رودخانه

کرامات حضرت رقیه

تاریخچه بنا و توسعه حرم حضرت رقیه علیها السلام

در بخشی از این کتاب می خوانیم:"از لحظه ی ورود کاروان به کربلا، رقیه علیها السلام نیز شریک غم و مصیبت های پدر بود. در هر سختی ای می سوخت و همراه با همه یاران امام حسین علیه السلام از درد تشنگی می نالید. هلال بن نافع می گوید: «من در میان دو صف از لشکریان ایستاده بودم. دیدم کودکی از حرم امام حسین علیه السلام بیرون آمد، دوان دوان خود را به امام رسانید، پیراهن آن حضرت را گرفت و گفت: «یا ابه، انظر الی فانی عطشان» :ای پدر به من نگاه کن و ببین من تشنه ام. تقاضای آن کودک تشنه کام و شیرین زبان، چون نمکی بودکه بر زخم های دل امام حسین علیه السلام پاشیده شد و امام را منقلب کرد. اشک بی اختیار از چشم های اباعبدالله علیه السلام جاری شد، و امام علیه السلام با چشمی اشک بار فرمود: «بنیة الله یسقیک فانه وکیلی» : دخترم، (می دانی تشنه ام؛ ) خداوند، تو را سیراب کند؛ زیرا او وکیل و پناهگاه من است. سپس حضرت سید الشهداعلیه السلام دست کودک را گرفت، او را به خیمه آورد، به دست خواهران سپرد و به میدان برگشت. هلال بن نافع می افزاید: پرسیدم این دختر کوچک که بود و با امام حسین علیه السلام چه نسبتی داشت؟ پاسخ شنیدم : او، رقیه سلام الله علیها دختر سه ساله امام حسین علیه السلام است. "

انتهای پیام