شناسهٔ خبر: 71400736 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: مهر | لینک خبر

شاعر در کنار شکافتن زخم اجتماعی باید مرهم هم ارائه کند

نامزد بخش شعر کلاسیک جشنواره شعر فجر می‌گوید هنرمند و شاعر اگر یک زخمی را می‌شکافد یا نشان می‌دهد، باید مرهم و درمانی هم در کنارش ارائه کند.

صاحب‌خبر -

خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب _ جواد شیخ الاسلامی: نامزهای بخش‌های مختلف نوزدهمین جشنواره شعر فجر دیروز شنبه ۲۷ بهمن در خانه کتاب و ادبیات ایران معرفی شدند. عباس کیقبادی شاعری است که با کتاب «خون‌برگ» از نشر گفتمان اندیشه معاصر، به عنوان یکی از نامزدهای بخش شعر کلاسیک معرفی شده است.

به بهانه نامزدی کتاب خون‌برگ سراغ عباس کیقبادی رفتیم تا درباره این مجموعه‌شعر و نامزدی جشنواره شعر فجر صحبت کنیم.

مشروح این‌گفتگو در ادامه می‌آید؛

* آقای کیقبادی درباره کتاب «خون برگ» صحبت کنیم.

مجموعه «خون برگ» مجموعه شعر کلاسیک است. اکثر شعرهای کتاب غزل هستند، اما چند چهارپاره و یکی دو قصیده هم در آن دارم. یعنی همه قوالب کلاسیک هستند. مضمون شعرهای کتاب هم بیشتر حول و حوش مسائل اجتماعی و عاشقانه است.

* این کتاب قبل از کتاب «دخیل» چاپ شده است. نه؟

بله. مجموعه خون‌برگ قبل از دخیل چاپ شد. جشنواره شعر فجر کتاب‌های سال قبل را داوری می‌کند، به همین خاطر کتاب دخیل در این جشنواره مورد داوری قرار نگرفته است.

* شما را بیشتر به شعرهای آیینی می‌شناسند، ولی کتاب خون‌برگ مضامین اجتماعی و عاشقانه دارد. بیشتر در چه فضایی شعر می‌نویسید؟ عاشقانه، اجتماعی یا آیینی؟

به عنوان شاعر آیینی‌سرا بیشتر شناخته شده‌ام و شعرهای آیینی‌ام بیشتر شنیده شده‌اند. این برای من افتخاری است که در زمینه شعر اهل بیت (ع) هم می‌نویسم. ولی من همه مضمون‌ها و قالب‌ها را تجربه کرده‌ام. یعنی این‌طور نیست که بگویید محدود به قالب یا مضمون خاصی شعر نوشته‌ام. چون اعتقادم بر این است که دایره شعر آیینی خیلی گسترده‌تر از این است که فقط شعرهایی را که مستقیما به اهل بیت (ع) اشاره دارند، آیینی بدانیم. حتی یک شعر عاشقانه نجیب و با دیدگاه توحیدی هم می‌تواند شعر آیینی باشد. شعر اجتماعی هم به عدالت و آزادی و… می‌پردازد و می‌تواند شعر آیینی باشد. دایره شعر آیینی برای من دایره گسترده‌ای است و حتی شعرهای اجتماعی و عاشقانه‌ام را هم در مسیر شعر آیینی می‌دانم.

* با این‌همه در کتاب خون برگ دغدغه‌های اجتماعی دارید. نگاه‌تان درباره شعر اجتماعی چیست؟

شاعر آیینه و بازتاب جامعه است. یعنی حتما یک واقعه‌ و حال و هوایی از اجتماع روی او تأثیر گذاشته و او این اتفاقات را در قالب شعر بیان می‌کند. من حتی اگر شعرهای اجتماعی‌ام فضای تلخی داشته باشند، نهایتا به یک امید و پنجره بازی ختم می‌شوند. یعنی اعتقادم بر این است که «درشتی و نرمی به هم در به است / چو فاسد که جراح و مرهم ‌نه است». هنرمند اگر یک زخمی را می‌شکافد یا نشان می‌دهد، باید یک مرهم و درمانی هم در کنارش ارائه کند. این نظر من است. اگر مجموعه خون برگ را مطالعه کنید، می‌بینید که در کل دید مثبتی در شعر من وجود دارد. یعنی نگاه امیدوارانه‌ای بر مجموعه حاکم است.

* نظرتان درباره خبر نامزدی جشنواره شعر فجر چیست؟

به هرحال هر هنرمندی اثر هنری را خلق می‌کند تا به دست مخاطب برسد و دیده شود. جشنواره شعر فجر هم اتفاق مبارکی است. هر سال هنرمندانی که در یک سال زحمت کشیده‌اند، ثمره کارشان را می‌بینند و خستگی از تن در می‌کنند. چند سالی است که در جشنواره شعر فجر تک‌شعر داوری نمی‌شود، بلکه مجموعه‌شعر داوری می‌شود. به نظر این خیلی به انصاف نزدیک‌تر است؛ چرا که کل مجموعه‌شعر یک شاعر را نگاه می‌کنند و به خوبی با زبان و تکنیک‌های شعری و اندیشه او آشنا می‌شوند. برای من هم خیلی مایه مسرت بود که کتاب دیده شده است و امیدوارم که اتفاقات بهتری هم بیفتد.

* مهم‌ترین ویژگی‌ «خون برگ» چیست؟

شاید اولین چیزی که مخاطب درباره این کتاب با آن برخورد می‌کند زبان آن است که از زبان گفتار و محاوره دور است. باور من بر این است نگاه شاعر است که شعر را نو یا کهنه می‌کند. شاعر باید از همه ابعاد زبان در شعر استفاده کند که یکی از آن ابعاد باستان گرایی در زبان است. کتاب خون برگ یک مقدار با زبان گفتار و چیزی که در شعر معاصر و مجموعه‌شعر جوان‌ها می‌خوانیم فرق می‌کند.

سعی جوان‌ها این است به محاوره نزدیک شوند، ولی من زبان ادبی را با زبان محاوره متفاوت می‌دانم. یکی از نکته‌هایی که در این کتاب به چشم می‌آید زبان شعرها است که به زبان فاخر و ادبی نزدیک‌تر است، تا زبان گفتار و محاوره.