به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، حجت الاسلام والمسلمین محمد باقر شریعتی سبزواری، از اساتید حوزه علمیه و از صاحبنظران فن خطابه و تبلیغ، در گفتوگویی با هفتهنامه افق حوزه، به بررسی ابعاد مختلف تبلیغ و هنر منبر پرداخت.
بنابر روایت خبرگزاری حوزه، وی که آثار ارزشمندی چون «خطبه و خطابه در اسلام» و «دربارهٔ سخن و سخنوری» و «مناظره و تبلیغ» را در کارنامه علمی خود دارد، در این مصاحبه به نکات ظریف و کاربردی در زمینه تبلیغ و سخنرانی پرداخته که تقدیم نگاه شما فرهیختگان خواهد شد:
سؤال: چه عواملی باعث موفقیت یک سخنرانی از منظر قرآن میشود و چگونه میتوان این عوامل را در عمل به کار بست؟
"تبلیغ دین، امانتی است الهی که در فکر و قلب مبلغان قرار گرفته است. هر مبلغی در پیشگاه خداوند و مردم مسئول است که این امانت را به بهترین وجه به مردم برساند. همانطور که در آیه قرآن آمده است: "الَّذِینَ یبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ اللَّهِ وَیخْشَوْنَهُ وَلا یخْشَوْنَ أَحَدًا إِلَّا اللَّهَ وَکفَی بِاللَّهِ حَسِیبًا" (سوره احزاب، آیه ۳۹)، مبلغان دین باید با تقوای الهی و اخلاص کامل به تبلیغ دین بپردازند و در این راه، خوف و ترسی جز از خدا نداشته باشند. بدون شک رسالتهای الهی را باید از قرآن بگیریم و به مردم ابلاغ نماییم. هر آیهای، رسالتی از رسالتهای الهی را در بر دارد. حدیث برای تبیین آیهٔ قرآن است.
"قرآن در این زمینه راهنمایی کرده و ما نیز هیچگاه از قرآن تخطی نمیکنیم. هنگامی که منبریها را ارزیابی میکنیم، اگر محور سخنرانی شان قرآن نباشد و حدیث باشد، به آنها میگوییم که سخنرانی شما فاقد مبنای قرآنی است و نمیتواند مورد قبول قرار گیرد."
البته ابتدا به آن ها تذکر می دهیم. اگر در مرتبه بعد همچنان در آغاز سخن حدیث نقل کنند و محتوای آن را شرح دهند، باید به یاد داشته باشند که روایت داریم: حدیث در گام اول باید حتماً به قرآن عرضه شود؛ اگر قرآن آن را پذیرفت، نقل شود واگر نه، «فَاضْرِبُوهُ عَلَی الْجِدَارِ»؛ یعنی به اصطلاح مودبانه، آن را کنار بگذارید و علمش را به خودشان بازگردانید.
امّا شیوۀ تبلیغ نیز در خود قرآن آمده است:
ادْعُ إِلَی سَبِیلِ رَبِّک بِالْحِکمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِی هِی أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّک هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِیلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ (سوره نحل، آیه ۱۲۵)
این بهترین و جامعترین آیه برای تعیین شیوۀتبلیغ، به شکل منبر و سایر راههای تبلیغ است و حتی مواردی مانند ارائهٔ فیلم در سینماها و رسانهها است. در آیه آمده است:
ادْعُ إِلَی سَبِیلِ رَبِّک بِالْحِکمَةِ.
راغب در مفردات، و علامه نیز به نقل از وی، "حکمت" را به این معنا گرفتهاند: «إِصَابَةُ الْحَقِّ بِالْعِلْمِ وَالْعَقْلِ»؛ یعنی دستیابی به حق بر اساس علم و عقل. این تعریف نشان می دهد که استفاده از عقل و علم برای رسیدن به واقعیتها و کشف حقایق، در همه جا لازم و ضروری است؛ البته علمی که مرتبط باشد با محتوای تبلیغ، در تبلیغ علم روانشناسی و امثال آن هم لازم است. پس در تبلیغ، عقل نیز نباید بیکار باشد؛ بلکه باید فعال باشد و در تبلیغ نیز باید از علم مناسب و عقل و دین بهره برد. برای مثال، در شناخت مخاطب، به علم روان شناسی نیاز داریم؛ اینکه این مخاطب کیست و در چه شرایطی قرار دارد و چگونه باید با او برخورد کرد.
در ادامه آیه نیز آمده است: وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ. وجود قید "حسنه" نشان می دهد که موعظه "سیئه" نیز وجود دارد. باید از موعظهٔ حسنه در تبلیغ استفاده کرد.
سؤال: چگونه میتوان موعظه حسنه را تعریف کرد و چرا باور واعظ به موعظه اهمیت دارد؟
موعظه حسنه یکی از مهم ترین عوامل تأثیرگذار در تبلیغ دین و انتقال مفاهیم دینی به مخاطبان است و نیاز به تعریف دقیق و داشتن شرایطی دارد تا بتوان آن را مؤثر و مفید دانست. برای تعریف و تشخیص موعظه حسنه، باید به چند نکته توجه کرد:
ا. پشتوانه علمی و دینی: موعظه حسنه باید بر اساس علم و دین و عقل و تجربه باشد و نمی توان بدون مبنای محکم و استناد به منابع معتبر، به وعظ و نصیحت پرداخت. برای مثال، وقتی می گویید "إِنَّ الشِّرْک لَظُلْمٌ عَظِیمٌ" (سوره لقمان، آیه ۱۳) این یک موعظه با پشتوانه عقل و دین است که هم از نظر دینی، هم قرآنی و هم عقلی مستحکم است. اغلب مواعظ حضرت لقمان در قرآن از سنخ مواعظ نیکو است. بنابراین، موعظه ای که بدون پشتوانه و صرفاً بر اساس نظر شخصی باشد، نمی تواند در تمام موارد حسنه و مفید باشد. مطالعهٔ مواعظ لقمان و دیگر بزرگان دین و ائمهٔ اطهار(علیهم السلام) میتواند معیار موعظهٔ حسنه را به ما یاد بدهد.
۲. باور واعظ به موعظه: واعظ باید به آنچه که می گوید، کاملاً معتقد و پایبند باشد. اگر موعظهٔ حسنه از دل واعظ بر نیاید و یا او به آنچه می گوید عمل نکند، این موعظه تأثیر چندانی نخواهد داشت، گرچه موعظهٔ نیکو باشد. همان طور که گفته شده است: «الکَلَمَةُ إذا خَرَجَت مِنَ القَلبِ وَقَعَت فی القَلبِ ، وَإذا خَرَجَت مِنَ اللِسانِ لَم یتجاوِزِ الآذانَ، شرح نهج البلاغة لابن أبی الحدید : ۲۰/۲۸۷/۲۷۹»؛ اگر موعظه از دل بر نیاید، تنها از گوش عبور می کند و به دل نمی نشیند. همچنین گفته اند: «إنّ العالِمَ إذا لم یَعمَلْ بعِلمِهِ زَلَّت مَوعِظَتُهُ عنِ القُلوبِ کَما یَزِلُّ المَطَرُ عنِ الصَّفا . [منیة المرید : ۱۴۶ و ۱۸۱.]»؛ اگر واعظ به آنچه می گوید عمل نکند، موعظه اش بی اثر و لغزان خواهد بود، مانند بارانی که بر روی سنگ صاف ریخته می شود و بدون نفوذ در سنگ به زمین جاری می شود.
۳. تأثیر بر مخاطبان: موعظه حسنه باید دلنشین و کاربردی باشد. این به معنای آن است که موعظه باید با عقل، علم، دین و فرهنگ مخاطب همخوانی داشته باشد و نباید صرفاً سخنی باشد که به نظر واعظ خوب می آید ولی با فرهنگ مستمع مناسب نباشد. همچنین نباید به خاطر جلب توجه مردم یا محبوبیت سخنور گفته شود، بلکه باید از دل باشد و بر اساس حقایق و واقعیت ها بیان شود.
عالمی بزرگوار موعظه میکرد و جریان زنی را بازگو میکرد که حامله شده بود و سقط جنین کرده و جنین را در سرکه انداخت و سرکه را فروخت و این قضایا را برای پیامبر تعریف میکرد و حضرت به سخنانش گوش میداد. به پیغمبر عرض کرد: «شاید به این دلیل نماز عصر من قضا شده». در صورتی که بازگو کردن گناه، خود گناه است و این موعظهٔ بدی است.
۴. مطابقت با اصول دینی و عقلی: موعظه حسنه باید مطابق با اصول دینی و عقلی باشد و نمی تواند از پیش خود چیزی گفته شود که به نظر خوب بیاید. باید از آنچه قرآن، عقل سالم و دین، آن را نیکو میداند، استفاده شود. همچنین، واعظ باید از منابع معتبر تاریخی و علمی و دینی استفاده کند و نباید به مطالب سطحی و ضعیف بسنده کند و اگر از مسموعات باشد باید معیارها را داشته و مستند باشد.
در پایان آیه آمده است: «وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ» (سوره نحل، آیه ۱۲۵)؛ اگر بخواهیم جدال «بِالَّتِی هِی أَحْسَنُ» را توضیح دهیم، می توانیم بگوییم به کتاب «مناظرات اسلامی» که به قلم خود حقیر نوشته شده است، مراجعه فرمائید. اما منظور از «احسن» چیست؟ یعنی جدالی که کینه، دشمنی و نفرت تولید نکند، بلکه به جای آن، محبت و دوستی ایجاد کند و طرف مقابل را به پذیرش وادارد.
وقتی این حقیر، برخی از منبری ها را بر اساس اصل مجادلهٔ «بِالَّتِی هِی أَحْسَنُ» در مشهد مقدس ارزیابی کردم، متوجه شدم که بعضی از آن ها اکنون بهتر از گذشته به من علاقه دارند. من هم در مقابل، آن ها را بیشتر دوست میدارم ولی عدهٔ قلیلی از سخنوران از من دلگیر شدند. آقای فلسفی همیشه به ما توصیه می کردند که در سخنرانی ها به تعداد زیادی از نکات اشاره نکنیم؛ مثلاً نگوییم ده نکته و یا بیست نکته عرض میکنم. بگوئید به چند نکته اشاره میشود. چرا که اولاً مستمع نمی داند به کدام یک عمل کند. و در ثانی نکاتی را ممکن است فراموش کنید در حالی که مستمعان میخواهند باقیمانده را هم بشنوند. او تأکید داشت در منبر شور و هیجان ایجاد کنید؛ زیرا ما باید با شورانگیزی بر مخاطب تأثیر بگذاریم.
سؤال: چرا در موعظه نباید گناهکاران را سرزنش کنیم و چگونه میتوان با استفاده از روشهای مثبت و امیدوارانه، آنها را به اصلاح رفتار تشویق کرد؟
مضاف بر این، موعظه نباید با توبیخ و سرزنش گناهکاران همراه باشد. در روایات اهل بیت (ع) آمده است: "گنه کار را به خاطر گناهش سرزنش نکنید، بلکه باید به گونه ای صحبت کنید که برایش خوشایند باشد. " این حدیث نشان می دهد که موعظه موثر، موعظه ای است که با رویکردی امیدوارانه همراه باشد. خداوند نیز بر این نکته تاکید دارد که درهای توبه همیشه به روی بندگانش باز است. «و لا تیأسوا من روح الله انّه لا ییأس من روح الله الاّ القوم الکافرین». (سوره یوسف، آیه ۸۷)
همچنین، موعظه باید بر موضوع واحد تمرکز کند. با ارائه بعضی از مثالهای مرتبط، مستمعان به اهمیت موضوع مورد نظر پی خواهند برد و انگیزه بیشتری برای عمل به آن پیدا خواهند کرد. برای مثال، اگر درباره حق الناس صحبت می کنید، با ارائه مثال و یا نمونههایی از پیامبر (ص) و ائمه (ع) در این زمینه، می توانید تأثیرگذاری موعظه خود را افزایش دهید. مثلاً در حدیثی پیغمبر فرمود: «اگر کسی حقّالناس به گردن دارد در تشییع جنازهاش شرکت نکنید».
و اصولاً با تمرکز بر یک موضوع خاص، موعظه نه تنها اثرگذارتر خواهد بود، بلکه در ذهن مستمعان ماندگارتر نیز خواهد شد. به یاد داشته باشیم که هدف از موعظه، هدایت انسان ها به سوی کمال و سعادت است. با سرزنش و تحقیر آنها نمیتوان اشتیاق به توبه ایجاد کرد.
"تمرکز بر یک موضوع خاص و تأثیر آن بر سخنرانی"
آقای حجازی سبزواری که یکی از سخنرانان برجستهٔ ایران بود، در یکی از سخنرانیهای خود بهطور کامل بر موضوع نماز تمرکز کردند. این سخنرانی طولانی و مفصل ولی جذّاب، تأثیر فوقالعادهای داشت؛ بسیاری از حاضران به نماز خواندن روی آوردند. آمارها نشان میدهد که حدود صد نفر از شرکتکنندگان پس از سخنرانی او، نماز را در زندگی خود آغاز کردند. این موفقیت چشمگیر به وضوح نشاندهنده تأثیر عمیق تمرکز بر یک موضوع خاص و عوامل دیگر در سخنرانی است. موضوعات مختلف و مواعظ گوناگون نمیتواند مستمعان را متحول کند. قرآن هم میفرماید: «قُلْ إِنَّمَا أَعِظُکُم بِوَاحِدَةٍ ۖ أَن تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَیٰ وَفُرَادَیٰ ثُمَّ تَتَفَکَّرُوا ۚ مَا بِصَاحِبِکُم مِّن جِنَّةٍ ۚ إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِیرٌ لَّکُم بَیْنَ یَدَیْ عَذَابٍ شَدِیدٍ». (سوره سبأ، آیه ۴۶)
سؤال: چرا تمرکز بر یک موضوع خاص در سخنرانی میتواند تأثیرگذارتر باشد و چه تکنیکهایی برای حفظ تمرکز بر موضوع پیشنهاد میشود؟
تجربه دیگری که تأثیر عمیقی بر مستمعان من گذاشت، مسئلهٔ رعایت اصل تناسب و شناخت معایب مستمع است و آن مرتبط با موضوع شراب بود. رعایت اصل تناسب و شناخت معایت مستمع است. در منطقه ای نفت خیز، بسیاری از افراد به مصرف مشروبات الکلی روی آورده بودند. من تصمیم گرفتم چندین جلسه سخنرانی با موضوع مضرات شراب برگزار کنم. در این جلسات، علاوه بر ارائه دلایل شرعی و علمی منع مصرف الکل، با بهره گیری از قدرت کلام شاعرانی چون ایرج میرزا و استناد به اشعاری که عمق فاجعه را به تصویر می کشند، مانند ابیات معروف زیر:
ابلیس شبی رفت به بالین جوانی***آراسته با شکل مهیبی سر و بر را
گفتا که منم مرگ و اگر خواهی زنهار***باید بگزینی تو یکی زین سه خطر را
یا آن پدر پیر خودت را بکشی زار***یا بشکنی از خواهر خود سینه و سر را
یا خود ز مِی ناب کِشی یک دو سه ساغر***تا آنکه بپوشم ز هلاک تو نظر را
لرزید از این بیم جوان بر خود و جا داشت***کز مرگ فتد لرزه به تن ضیغم نر را
گفتا پدر و خواهر من هر دو عزیزند***هرگز نکنم ترک ادب این دو نفر را
لیکن چو به مِی دفع شر از خویش توان کرد***مِی نوشم و با وی بکنم چاره شر را
تا آنجا که می گوید:
جامی دو بنوشید و چو شد خیره ز مستی***هم خواهر خود را زد و هم کُشت پدر را
ای کاش شود خشک بنِ تاک و خداوند***زین مایهٔ شر حفظ کند نوع بشر را
تلاش کردم تا عواقب شوم این عمل را به مخاطبان نشان دهم.
سؤال: چگونه استفاده از اشعار و مثالهای ادبی میتواند بر تأثیرگذاری سخنرانی بیفزاید؟
این ابیات به زیبایی عواقب شوم مصرف الکل را به تصویر می کشند. استفاده از چنین اشعاری، علاوه بر ایجاد جذابیت در سخنرانی، باعث می شود که پیام به صورت عمیق تری در ذهن مخاطب نفوذ کند. نتیجه این تلاش ها بسیار امیدوارکننده بود. بسیاری از افراد پس از این جلسات، مصرف الکل را ترک کرده و حتی مبالغ قابل توجهی را که برای خرید مشروبات هزینه می کردند، به کارهای خیر اختصاص دادند. البته ناگفته نماند آنها مبالغ ترک شراب را برای بنده جمع کرده بودند. بنده با اینکه محتاج بودم نگرفتم.
این دو نمونه نشان می دهند که اگر بخواهیم در سخنرانی هایمان تأثیرگذار باشیم، باید بر روی یک موضوع خاص تمرکز کنیم و با استفاده از مثال های عینی، شعر، آمار و دلایل تاریخی، دینی، منطقی و مواعظ سودمند، مخاطبان را متقاعد سازیم. همچنین، تکرار موضوع در جلسات مختلف و پیگیری مستمر، به تثبیت مفاهیم در ذهن مخاطبان کمک می کند. البته تکرار باید متنوع و با عبارات تازه و مطالب علمی و تجربی باشد.
علاوه بر تمرکز بر یک موضوع، استفاده از مثال های شخصی و تجربیات دیگران نیز می تواند تأثیرگذاری سخنرانی را افزایش دهد. زمانی که مخاطبان بتوانند خود را با مثال ها و داستان هایی که در سخنرانی مطرح می شود، مرتبط کنند، بهتر می توانند پیام سخنران را درک کرده و آن را در زندگی خود پیاده کنند.
تمرکز بر یک موضوع خاص و استفاده از مطالب دینی و ذکر تجربیات شخصی و دیگران، همگی از ابزارهای قدرتمند در افزایش تأثیرگذاری یک سخنرانی هستند و می توانند به شکل مؤثری مفاهیم را در ذهن مخاطبان نهادینه کنند. ولی نباید غفلت کرد. باید در سخنرانیها تقوا و خدا را در نظر داشته باشیم.
چاپلوسی؛ زنگ خطری برای سخنران
در سفری که در خرمشهر منبر میرفتم، یک روز مدیر حسینیه با خوشحالی پیش من آمد و بشارت داد که مرد ثروتمندی به نام پروین که صاحب یک کارخانه بزرگ با دو هزار کارمند و کارگر در خرمشهر بود، برای برادر متوفی اش مراسم باشکوهی در حسینیه برپا کرده است.
صاحب حسینیه که محل برگزاری مجلس و مراسم بود، از من خواست تا در وصف پروین سخنرانی کنم و در عوض چکی میکشد و پول خانه ای در قم به من هدیه میدهد؛ اما پس از تحقیق درباره پروین، متوجه شدم که او فردی ظالم و ستمگر است. به همین دلیل، تصمیم گرفتم حقیقت را بگویم و از ظالمان انتقاد کنم. این کار با واکنش منفی جمعی روبرو شد و گروهی خوشحال شدند. حتی مزد سخنرانی ام را پرداخت نکردند. با این حال، من به تصمیم خود افتخار می کردم، زیرا معتقدم رضایت خدا و صداقت و راستی مهم تر از هر چیز دیگری است و پس از برگشت به قم به سادگی خانهٔ خوبی تهیه شد و آثار عنایت الهی را دریافت کردم.
در هر حال، بهترین روش برای دعوت دیگران به سوی حق، همان طور که در قرآن آمده است، استفاده از حکمت استدلالی و مواعظ نیکو و اخلاقی و گفتوگوی سازنده است. اگر در جریان گفتوگو به اختلاف نظر رسیدیم، باید با نهایت احترام و نرمش با طرف مقابل برخورد کنیم و به جای محکوم کردن او، سعی کنیم به نقاط مشترک برسیم. ائمهٔ اطهار بعد از نماز و منبر مینشستند به سؤالات مستمعان پاسخ میدادند. این سنّت را ما باید تعقیب کنیم.
در کتابی که درباره مناظره نوشته ام،[۱] به نکاتی اشاره کرده ام از جمله اینکه اگر در جریان مناظره احساس کردیم که طرف مقابل متقاعد نشده است، بهتر است بحث را به زمان دیگری موکول کنیم. همچنین، اگر طرف مقابل نکته خوبی را مطرح کرد، باید از او تشکر کنیم و نشان دهیم که به نظرات او احترام می گذاریم. این رویکرد نه تنها باعث می شود تا فضای گفتوگو سالم تر شود، بلکه احتمال پذیرش نظر طرف مقابل را نیز افزایش می دهد.
منبر نیز مانند هر نوع تبلیغ دیگری، نیازمند مقدمه چینی و پرورش مفاهیم دارد. نباید مطالب را به صورت تلگرافی و سریع بیان کرد، زیرا این کار باعث می شود تا مخاطب نتواند به خوبی مطالب را درک کند. حتی بزرگان علم و دین نیز به این نکته توجه داشته اند و در سخنرانی های خود، مفاهیم را به طور کامل و با استفاده از مثال های متنوع توضیح داده و میدادند.
سؤال: چرا تمرکز بر یک موضوع خاص در منبرها و سخنرانی ها اهمیت دارد و چگونه استفاده از شعر و آیات قرآن می تواند به پرورش موضوع کمک کند؟
برای تأثیرگذاری بیشتر در منبرها، باید موضوع سخنرانی متنوع باشد. یعنی با استفاده از شعر، آیات قرآن، تفسیر قرآن و احادیث پرورش داده شود. این کار باید به گونه ای انجام شود که تمرکز بر یک موضوع خاص حفظ گردد، زیرا پرداختن به چندین موضوع به طور همزمان می تواند خسته کننده باشد و نتیجه معکوس دهد.
در یک مورد، جناب حجت الاسلام والمسلمین مروی، تولیت محترم آستان قدس رضوی از بنده برای ارزیابی سخنرانی در مشهد دعوت کردند. ایشان پس از سخنرانی پرسیدند: «نظر شما چیست؟» بنده پاسخ دادم: «ابتدا، شما ده دقیقه بیشتر از زمان تعیین شده صحبت کردید. دوم، در شرایطی که در مشهد، سنی ها نیز به عنوان زیارت حضور دارند، شما موضوعی را مطرح کردید که به وضوح به گروهی خاص انتقاد شد. این نوع صحبت ها می تواند به جای وحدت، باعث ایجاد جدایی و تنش شود. باید توجه داشته باشید که نحوه بیان شما باید به گونه ای باشد که موجب محبت و همزیستی مسالمت آمیز با دیگران و مهماننوازی شود».
این نکات را که مطرح کردم، ایشان پذیرفتند. هدف از این توضیحات این است که سخنران باید به شرایط زمانی و مکانی توجه داشته باشد و مطالب خود را به گونه ای ارائه کند که متناسب با وضعیت موجود باشد.
برای مثال، در شرایطی که فلسطینی ها در حال تعرض و کشتار به وسیلهٔ صهیونیستها هستند، اگر منبری آیه ای را از قرآن بخواند که به شکلی یهودیان را تبرئه می کند، مناسبت ندارد، ممکن است باعث سوءتفاهم و واکنش های منفی شود. آقای فلسفی نیز اشاره کردند که در زمانی که فلسطینیها به وسیلهٔ اسرائیل در معرض خطر قرار داشتند، فردی آیه ای را خواند که به نظر میرسید با واقعیت های آن زمان در تضاد است. او اعتراض کرد و از مجلس بیرون رفت. این نوع بیانات، به ویژه در شرایط حساس، باید با احتیاط و توجه به زمینه های اجتماعی و سیاسی مطرح شود.
بنابراین، توجه به شرایط جهانی و محیطی که در آن صحبت می شود، بسیار مهم است و باید به طور کامل شرایط زمان و مکان در نظر گرفته شود تا از ایجاد سوءتفاهم و تنش جلوگیری شود.
تناسب موضوع سخنرانی با نوع مجلس
در منبر باید توجه ویژه ای به تناسب موضوع با شکل مجلس داشت. برای مثال، اگر مجلسی ویژه روحانیون است، سخنرانی باید متناسب با روحانیت باشد و به مسائل فقهی، روش های پرورش فقیه، و نقش فقیه در جامعه پرداخته شود. در چنین مجلسی، پرداختن به موضوعاتی مانند قیامت ممکن است چندان مناسب نباشد، چرا که حضار همگی به این مسائل آگاهی دارند.
سؤال: چگونه می توان تناسب موضوع سخنرانی با نوع مجلس را رعایت کرد؟
به عنوان مثال، اگر در مجلسی مادر کسی فوت کرده باشد، صحبت کردن دربارهٔ فضایل مادر به جای فضایل پدر، متناسب تر و مؤثرتر خواهد بود.
یادم نمیرود، وقتی آقای واعظی اراکی مادرش فوت کرده بود، از بنده دعوت کرد. حقیر برای مادر او منبر رفتم. در این منبر، با شروع از آیه و حدیث دربارهٔ مادر، تا اشعار مربوط به مادر، به گونه ای عمل کردم که توجه و تأثیر زیادی بر حاضران داشت. با اینکه بیشتر از فضلا و طلاّب بودند. شعری از ایرج میرزا که به موضوع مادر پرداخته بود، تأثیر عمیقی بر جای گذاشت و باعث شد که یکی از شخصیتها که قبلاً با من قهر کرده بود، آشتی کند.
مهم است که محتوای منبر با موضوع و شرایط مجلسی که در آن صحبت می شود، هم خوانی داشته باشد. اگر فردی که فوت کرده فرهنگی شاخص باشد، مناسب است که به فرهنگ اسلامی پرداخته شود و از تعلیم و تعلّم سخن گفته شود، نه از قیامت و برزخ. برای مجلسی که در آن فردی با موقعیت اجتماعی پایین تر درگذشته، ممکن است پرداختن به مسائل مربوط به قیامت و برزخ مناسب تر باشد.
من در کتابی با عنوان «معاد در نگاه عقل و دین»، به تفصیل به موضوع معاد پرداخته ام و این کتاب در این اواخر به صورت هفت جلدی منتشر شده است که هر جلد به موضوع خاصی از معادشناسی، برزخ، و تجسم اعمال اختصاص دارد. این کتاب ها به ویژه برای کسانی که در این زمینه ها مطالعات علمی دارند، بسیار تأثیرگذار بوده است. مرحوم آقای حکیمی، فاضل فقید، از این کتاب ها به خوبی استقبال کردند و گفتند: «معاد را از آسمان به زمین آوردی». من تلاش کرده ام تا مطالب را به صورت شفاف و قابل فهم ارائه دهم، حتی اگر برخی از تغییرات در اصطلاحات فلسفی نسبت به آراء آقای مطهری به کار برده شده باشد. اینجانب اصول فلسفه را شرح زدم و پاورقیهای ارزشمند فیلسوف بیبدیل مرحوم مطهری را بر متن افزودم. مطالب مشکل را به صورت ساده آوردم.
مرحوم آقای بروجردی نیز به منبری ها توصیه می کردند که شما به منزلهٔ انبیا هستید و مانند انبیاء باید ساده و بر اساس عقل و فرهنگ مردم صحبت کنید: «نحن معاشر الأنبیاء نکلم النّاس علی قدر عقولهم»، یعنی باید سخنرانی متناسب با فهم و سطح درک مخاطبان باشد.
در منبرها، باید به مناسبات مجلس، زمان، و مکان توجه داشت. برای مثال، در شوش دانیال، جایی که بیشتر کارگران حضور داشتند، ما به قصه گویی، تاریخ اسلام، و حدیث پرداخته و از موضوعات فلسفی دوری می کردیم. ولی در هفته مطالب علمی مطرح میساختیم. یکی از همراهانم که به موضوعات فلسفی علاقه مند بود، از من پرسید چرا در شوش دانیال دربارهٔ این مسائل صحبت نمی کنم. پاسخ دادم: «در شوش دانیال، مخاطبان من کارگران هستند ولی در هفتتپه مهندسین و کارمندان عالیرتبه پای منبر میباشند.»
بنابراین، مهم است که فلسفه و هدف و سطح هر مجلس را در نظر بگیریم. برای مثال، اگر مجلس برای بزرگداشت علامه طباطبایی است، صحبت کردن دربارهٔ دیگر شخصیت ها مانند آیت الله بهجت مناسب نیست. باید بر موضوع اصلی تمرکز کرد و فقط در حد یک یا دو کلمه به سایر مسائل پرداخت.
برای مثال، در کلاچای دعوت شدم در مجلسی که یک پزشک معروف فوت کرده بود و تمامی شاگردان و دوستان دکتر در مراسم حاضر بودند؛ منبر را با توجه به تخصص حاضران به موضوع طبابت اختصاص دادم. با قرائت آیات «وَ مَنْ أَحْیَاهَا فَکَأَنَّمَا أَحْیَا النَّاسَ جَمِیعًا ، مائده ۳۲» و «یَا عِبَادَ اَللَّهِ أَنْتُمْ کَالْمَرْضَی وَ رَبُّ اَلْعَالَمِینَ کَالطَّبِیبِ، إرشاد القلوب،جلد۱ ، صفحه۱۵۳»، و اشاره به اشعار مرتبط با طبابت، سخنرانی خود را پیش بردم. حتی به نقد برخی از سوءاستفاده های پزشکی نیز پرداختم، با این حال، تأکید من بر نکات مثبت و علمی بود. این توجه به مناسبات مستمع و مجلس، باعث شد که تمامی حاضران به دقت گوش کنند و هیچ کس از مجلس بیرون نرود. امام جمعه نیز با تعجب گفت: «حاج آقا، همه مانده اند و میخکوب شده اند.»
این نکات نشان می دهد که تطابق سخنرانی با موضوع اصلی مجلس و نیازهای مخاطبان، می تواند تأثیر عمیقی داشته باشد. حتی در سخنرانی، با اضافه کردن لطیفه مرتبط، می توان به لحن صحبت جان بخشید و توجه بیشتری جلب کرد.
در نهایت، توجه به شرایط و نیازهای مجلس و مخاطبان، کلید موفقیت در سخنرانی است و می تواند تأثیر سخنرانی را به طور چشمگیری افزایش دهد.
انتخاب واژهها و تأثیر آن در سخنرانی
آقای فلسفی در جلساتی که با معظمله داشتیم، در تحلیل یک سخنرانی مذهبی، نکته ای مهم را مطرح کردند: انتخاب کلمات در سخنرانی بسیار حائز اهمیت است. سخنران باید بتواند با استفاده از زبانی ساده و روان، مفاهیم پیچیده را به مخاطب منتقل کند. ایشان مثالی زدند که در جمعی از سفیران کشورهای مختلف، سخنران درباره موسی بن جعفر و داستان ابراهیم جمال صحبت می کرد. در این داستان، علی بن یقیطین برای توبه و عذرخواهی از ابراهیم جمال به دستور حضرت بر شتری که در قبرستان آماده بود، به امر امام سوار می شود و به اعجاز در کمترین زمان ممکن خود را به منزل او می رساند. آقای فلسفی پیشنهاد می کردند که سخنران می تواند با جایگزینی عبارت "شتر" با یک تعبیر زیباتر و نمادین تر، تأثیرگذاری داستان را چندین برابر کند. به عنوان مثال، می تواند بگوید: «آن روز علی بن یقطن به دستور موسی بن جعفر با سریع ترین مرکب خودش را به ابراهیم جمال رساند و. . .». لذا انتخاب کلمات مناسب، نه تنها باعث جذاب تر شدن سخنرانی می شود، بلکه در انتقال دقیق تر مفاهیم نیز بسیار مؤثر است.
مرحوم آیت الله عبایی خراسانی(ره) یک بار از من پرسیدند که چه کتابی بخوانند برای منبر خوب است؟ من به ایشان پیشنهاد کردم کتابی از اسلامی ندوشن در مورد انتقاد از فرهنگ غرب که جملات مفیدی برای منبر دارد. مثلاً جمله ای از این کتاب که می گوید: «غربی ها به قدری در علم پیشرفته اند که یک پا را بسته اند به سفینهٔ فضایی، ولی از نظر اخلاق و دین به قدری عقب اند که پای دیگر را بسته اند به گاری. یک پا به گاری و یک پا به سفینهٔ فضایی، نتیجهاش دو شقّه شدن است». این تعبیر نشان دهنده دوشقه شدن انسان است. این تعبیر را خودم به متن اضافه کرده ام و آقای عبایی خیلی تحت تأثیر قرار گرفتند و خریدند و مطالعه کردند و گفتند که این کتاب در منبرشان تأثیر زیادی داشته است.
مرحوم جواد فاضل، آن ادیب توانا، کتابی در ترجمهٔ نهجالبلاغه داشت به نام «سخنان حضرت علی» که سرشار از عبارات زیبا و دلنشین بود. ایشان با انتخاب دقیق واژه ها، توانسته بودند عمق معانی نهفته در سخنان امیرالمؤمنین را به زیبایی هرچه تمام تر به تصویر بکشند. من خودم از عبارات ایشان در منبر استفاده می کردم و تأثیر شگفت انگیز آن را بر مخاطبان می دیدم.
استاد فلسفی نیز، آن سخنور چیره دست، با مثال های طنزآمیز خود نشان داده بود که چگونه یک واژه می تواند احساسات متفاوتی را در مخاطب برانگیزد. ایشان می فرمودند: «آدم متملق وقتی ثروتمند عطسه می کند، آب دهان او را مثل ادکلن به کله می مالد، اما اگر فقیر عطسه کند، می گوید: اَه، کثیف کردی». این تعبیرات ساده و زیبا هستند که پیام را به درستی منتقل می کنند و کمک می کنند که مستمع از منبر خسته نشود.
به طور خلاصه، انتخاب واژه ها در سخنرانی از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. یک واژه می تواند یک لبخند بر لبان مخاطب بنشاند یا اشک در چشمانش جاری کند. با انتخاب واژه های مناسب، می توانیم مخاطبان خود را به دنیایی از احساسات و مفاهیم جدید ببریم و آن ها را به تفکر و تأمل وادار کنیم.
کلیدهای شورانگیزی در سخنرانی
یکی از مهم ترین عوامل تأثیرگذاری یک سخنران، توانایی او در برانگیختن احساسات مخاطب است. قرآن کریم مملو از آیاتی است که قلب ها را می لرزاند. آیه «أَلَمْ یَأْنِ لِلَّذِینَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ بذکر الله» (سوره حدید، آیه ۱۶) مثالی بارز از این دست آیات است. این آیه حتی بر دل فردی چون فضیل عیاض نیز تأثیر شگرفی گذاشت و او را وادار به توبه کرد.
آیات دیگری مانند «إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَیْنَ أَنْ یَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنْسَانُ ۖ إِنَّهُ کَانَ ظَلُومًا جَهُولًا» (سوره احزاب، آیه ۷۲) نیز می توانند به عنوان ابزاری قدرتمند برای ایجاد شور و هیجان در مخاطب استفاده شوند.
سؤال: چگونه می توان از آیات قرآن به عنوان ابزاری برای ایجاد هیجان و شور در مخاطب استفاده کرد؟
برای ایجاد شورانگیزی در سخنرانی، می توان از تفسیر عمیق و تأمل برانگیز آیات قرآن بهره برد. مثلاً آیه «أَلَمْ یَأْنِ لِلَّذِینَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ» را می توان اینگونه تفسیر کرد: آیا وقت آن نرسیده است که دل های ما نرم شده و به گناه اعتراف کنیم؟ و با توجه به حدیث قدسی «انا عند قلوب المنکسره»، بدانیم که خداوند همیشه همراه دل های شکسته است.
روایت گری داستان های تأثیرگذار نیز می تواند به ایجاد شورانگیزی کمک کند. سخنرانانی مانند آقای نوقانی و آقای فلسفی با روایت داستان های غم انگیز و استفاده از کلمات موزون، توانسته اند دل های بسیاری را به لرزه درآورند.
برای ایجاد یک سخنرانی موفق، رعایت نکات فنی نیز ضروری است. از جمله این نکات می توان به صحت قرائت آیات قرآن، تلفظ صحیح کلمات عربی و رعایت قواعد ادبیات فارسی اشاره کرد. همچنین، پرهیز از نقل مطالب بی اساس و داستان های ساختگی نیز امری مهم است.
در یکی از جلسات سخنرانی، فردی پس از پایان سخنرانی به من نزدیک شد و گفت که به دلیل علاقه به ادبیات زیبا به این جلسه آمده است. این نشان می دهد که سخنرانی خوب می تواند حتی افرادی را که به مباحث دینی علاقه ای ندارند، به خود جذب کند.
در نهایت، تجربه و تمرین مستمر، کلید موفقیت در سخنرانی است. با تمرین مداوم و کسب تجربه، می توان به سخنرانی جذاب و مؤثر دست یافت.
گفتوگو و تنظیم: حمید کرمی
پی نوشت:
[۱]. کتاب «مناظرهٔ اسلامی» یک ابتکار تازهای بود و حضرت آیتالله العظمی سبحانی از آن تقدیر کرد و بزرگان حوزه مثل آیتالله حاج شیخ علیرضا اعرافی و رئیس جامعهٔ مدرّسین آقای بوشهری(دام عزّه)، بنده را مورد تقدیر و عنایت قرار دادند و بنده سپاسگزارم و از بوستان کتاب که کار چاپ و نشر آن را بر عهده گرفت نیز متشکرم.