دانشجویان عزیز سوگوار حق دارند اعتراض کنند، اما در نظر داشته باشند جامعه خوب جامعهای نیست که در آن هیچ اتفاق تلخی رخ نمیدهد؛ چون چنین رویایی قابل تحقق نیست، بلکه جامعه خوب جامعهای است که میداند و میتواند بر ناملایمات و مشکلات غلبه کند.
از سوی دیگر، این بار اول نیست که دانشجویان اعتراض میکنند و بار آخر هم نخواهد بود. هم گروهی در اپوزیسیون و هم چه بسا گروهی در حکومت دوست دارند موضوع را امنیتی کنند تا ماهی خود را از آب گل آلود بگیرند، اما این کارها از انبوه خشم و غم دانشجویان نخواهد کاست، گرچه ممکن است برخی از آنها با اظهار این خشم و غم تا حدی تخلیه شوند.
به یاد دارم سال ۱۳۸۲ با دکتر ظریفیان، معاون دانشجویی وقت وزارت علوم و دکتر گلزاری که بعداً معاون جوانان شد، درباره آموزش مهارتهای زندگی و توسعه خدمات روانشناسی برای دانشجویان خوابگاهی که دچار غم غربت و ازجاکندگی اجتماعی ناشی از مهاجرت بودند، صحبت میکردیم. آن وقتها البته بازار کار برای فارغ التحصیلان دانشگاهی این قدر تیره نبود و امید به ازدواج و تشکیل خانواده با حقوق متعارف هم نسبتا زیاد بود.
اما اکنون که هم بازار کار تخصصی تیره شده و هم تشکیل خانواده و خرید مسکن و مایحتاج زندگی با حقوق متعارف دور از دسترس به نظر میرسد، دانشجویان در برابر کوه مشکلات زندگی، از خشم و غم انباشته شدهاند و جامعه را سرد و حکومت را بی مسئولیت میبینند. لذا یک حادثه تلخ، ارزش نمادین پیدا میکند تا آیینهای باشد از مصیبت بزرگ و پنهانی که در زندگی آنها جریان دارد.
حال چه باید کرد؟ آیا گذاشتن چند کیوسک بیشتر از سوی پلیس مشکل دانشجویان کشور را حل خواهد کرد؟ تقلیل موضوع چه دردی را درمان میکند؟
لازم است حکومت و دیگر نهادهای اجتماعی سیاستهای حمایتی گستردهای را برای شکوفاسازی استعداد دانشجویان اجرا کنند که به برخی از آنها اجمالا اشاره میکنم:
۱- فراهم سازی امید به اشتغال از طریق ارتباط فعال با صنعت: اجرای طرحهایی نظیر کارورزی/اینترنشیپ نظیر آنچه در آموزش پزشکی هست میتواند دانشجویان مهندسی را به بازار کار نزدیک کند و آنها را برای اشتغال مهیا سازد. در این مورد بخش صنعت میتواند نقش آفرینی جدی داشته باشد.
۲- ایجاد فضای مشارکت اجتماعی: نهادهای مدنی و دستگاههای خدماتی نظیر هلال احمر، بهزیستی، بسیج و شهرداری میتوانند شرایطی فراهم کنند که دانشجویان داوطلب با فعالیتهای اجتماعی هم در بهبود محیط زندگی خود مشارکت کنند و هم حس مفید بودن داشته باشند. سمنهای محیط زیستی، اردوهای جهادی و خیریهها نمونههایی از این فعالیتهاست.
۳- فضاسازی برای تولیدات خلاقانه اقتصادی: سکوهای مجازی و استارتاپها بستری برای شکوفایی استعدادهای جوانان و خلق ارزش اقتصادی و اجتماعی توسط آنهاست که با هزینه نسبتا کمتری در قیاس با صنایع کارخانهای در دسترس است. معاونت علمی و وزارت علوم با تامین آموزشهای لازم میتوانند بستر این کار را فراهم کنند.
۴- ارائه خدمات مهارتهای زندگی، روانشناسی و مددکاری برای دانشجویانی که به علت ازجاکندگی اجتماعی و غربت دچار اضطراب یا افسردگی شدهاند، میتواند زمینه آسیبهای اجتماعی بزرگتر را کاهش دهد. سازمان اجتماعی کشور با همکاری وزارت علوم میتواند این خدمات را در همه دانشگاهها و خوابگاهها به صورت رایگان فراهم کند.
۵- بسترسازی برای فعالیتهای فرهنگی در دانشگاه از طریق کانونهای فرهنگی هنری و سایر اشکال فعالیت دانشجویی میتواند تواناییهای دانشجویان را در بهبود کیفیت محیط زندگی دانشجویی شان شکوفا سازد.
۶- طرحهای ایجاد همبستگی و همدلی و تقویت ارتباط اجتماعی شامل تسهیلگری ازدواج، محفلهای دوستانه، جمعیتهای قومی و شهری، انجمنهای علمی دانشجویی و ... که میتواند با افزایش سرمایه اجتماعی دانشجویان آنها را در مواجهه با مشکلات توانمند سازد.
۷- ارتقای دینداری از طریق فعالیتها و مناسک دینی و تقویت معنویت و خیرخواهی اجتماعی توسط نهادهای مذهبی نظیر نهاد رهبری در دانشگاهها و سازمان تبلیغات اسلامی میتواند باعث افزایش تاب آوری اجتماعی و امید به زندگی شود.
در ورای همه این اقدامات و برنامههای مشخص، ترسیم تصویر روشن از آینده و تعیین نحوه مشارکت دانشجویان در تحقق آن، وظیفه رهبران و نخبگان سیاسی و اجتماعی است و میتواند مثل زمان جنگ ایران و عراق، کیفیت روحیه جوانان را متحول سازد.
*کارشناس سیاستگذاری فرهنگی