شناسهٔ خبر: 71384519 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: طرفداری | لینک خبر

امیر خوشاوی - سمفونی مردگان

صاحب‌خبر -

.

برف می‌باره وُ جهانم، سمفونیِ مردگانه
همه‌جا رو خون گرفته، کار کارِ اورهانه

.

برف می‌باره وُ زمستون، موندنیه تا همیشه
تلخ می‌شه قصه‌ی جنگل، وقتِ یخْ‌ بستنِ ریشه

.

چلچله‌های مصیبت، تو سرِ شاعرِ تنها
یوسفِ ویلچر‌نشین و، حزنِ خودسوزیِ آیدا

.

سورملینا سورملینا، جلوه کن باز از دریچه
سورملینا سورملینا، تو سرم چلچله‌پیچه!

.

هر طرف یه ‌کُپه نکبت، یه‌ ایازِ پاسبانه
یه برادرکُشه هرجا، هر طرف یه‌ اورهانه

.

سورملینا سورملینا، جلوه کن باز از دریچه
سورملینا سورملینا، تو سرم چلچله‌پیچه!

.

نفت و شعله گُر گرفته، داره می‌سوزونه شعر و
از خرافه تا حماقت، قدِ یه ‌جرقه راهه
آیدین آی آیدینِ تنها، دیوارت خیلی کوتاهه
آیدین آی آیدینِ تنها، دیوارت خیلی کوتاهه

.

آیدین آی آیدینِ غم‌بخت، آیدین آی آیدینِ سرسخت
خرابی از حد گذشته، باید بار و بنه و بست
اون چشای ارمنی و، هنوز آیدین خاطرت هست؟
اون چشای ارمنی و، هنوز آیدین خاطرت هست؟

.

سورملینا سورملینا، جلوه کن باز از دریچه
سورملینا سورملینا، تو سرم چلچله‌پیچه!