گروه ایرنا زندگی - کلاسهای فوقبرنامه، اگر بهدرستی انتخاب شوند، میتوانند به رشد فردی و اجتماعی کودکان کمک کنند. اما در صورت عدم توجه به ظرفیتهای فردی و نیازهای واقعی کودک، ممکن است بهجای پیشرفت، فشار روانی و استرس به او وارد کنند. در این گزارش، دکتر جلیل فتحآبادی، روانشناس تربیتی و استاد دانشگاه از چالشها و راهحلهایی سخن میگوید که والدین میتوانند در انتخاب این کلاسها برای فرزندانشان در نظر بگیرند.
فتحآبادی در این گفتوگو، با اشاره به گستردگی فعالیتهای فوقبرنامه در دنیا و اهمیت آنها، توضیح داد که این نوع فعالیتها در بسیاری از کشورها بهعنوان یک ضرورت مطرح است. و به این نکته اشاره کرد که «والدین در دنیای امروز به دلیل مشغلههای کاری و ناتوانی در آموزش برخی مهارتها، به ناچار این مسئولیت را به دیگران واگذار میکنند. همچنین نظام آموزشی نیز قادر به پوشش تمامی نیازهای تربیتی و آموزشی نیست، به همین دلیل شاهد رشد فعالیتهای فوقبرنامه در جوامع مختلف هستیم.»
تأثیر مثبت فعالیتهای فوقبرنامه بر سلامت روان و رشد فردی
فتحآبادی افزود: «اگر برنامههای فوقبرنامه بهدرستی و با هدف پرورش مهارتهای زندگی برگزار شوند، میتوانند تأثیرات بسیار مثبتی بر اعتماد به نفس، خلاقیت و مهارتهای اجتماعی کودکان داشته باشند. بهویژه کودکانی که در عرصه درسی موفق نیستند، میتوانند از طریق فعالیتهایی مانند ورزش یا هنر، اعتماد به نفس خود را بازیابی کنند و در نهایت به رشد فردی مطلوبی دست یابند.»
او همچنین به تواناییهای حیاتی که این برنامهها به کودکان میآموزند، اشاره کرد و گفت: «این فعالیتها به تقویت مهارتهای ارتباطی و اجتماعی مانند کار گروهی، مسئولیتپذیری، احترام به دیگران و همدلی کمک میکند. همچنین بسیاری از استعدادهای نهفتهای که در مدارس معمولاً کشف نمیشوند، میتوانند از طریق همین فعالیتها شناسایی شوند.»
استفادههای نابجا از فعالیتهای فوقبرنامه
در ادامه، فتحآبادی با اشاره به چالشها و استفادههای نابجا از فعالیتهای فوقبرنامه اظهارداشت: «بر اساس تجربیات من با خانوادهها، گاهی والدین فعالیتهای فوقبرنامه را جایگزین فرزندپروری خود میکنند. مثلاً به دلیل نداشتن وقت یا مشغلههای زیاد، والدین از مربیان یا فعالیتهای گروهی برای تربیت فرزندشان استفاده میکنند. این امر میتواند به مشکلاتی مانند کاهش ارتباط والد-فرزند منجر شود. هیچ فرد متخصصی نمیتواند جایگزین لحظات بازی و تعامل والدین با فرزندشان شود.»
وی همچنین تصریح کرد: «در برخی موارد، والدین بهمنظور نمایش موفقیتهای خود، کودک را در فعالیتهای مختلف قرار میدهند و او را به یک ویترین از دستاوردهای غیرواقعی تبدیل میکنند. این رویکرد، بهویژه زمانی که کودک ظرفیت ذهنی برای چنین فشارهایی ندارد، میتواند اثرات منفی زیادی بر روان او بگذارد.»
خطرات فشار مضاعف بر کودک
فتحآبادی گفت: «یکی دیگر از استفادههای نابجا این است که والدین بدون توجه به نیازهای واقعی کودک، او را در فعالیتهای مختلف بهطور مداوم غرق میکنند. بهعنوان مثال، کودک باید ساعات مشخصی از روز را به بازی و تفریح اختصاص دهد، اما برخی والدین این زمان را با کلاسهای آموزشی پر میکنند، که نه تنها به رشد طبیعی کودک آسیب میزند، بلکه فشار روانی زیادی نیز به او وارد میآورد.»
وی تأکید کرد که «فرزندپروری به هیچ عنوان نباید به فعالیتهای خارج از خانه واگذار شود و والدین باید در کنار تربیت کودک، فرصتهای کافی برای بازی و تفریح فراهم کنند. این تعادل در زندگی کودک، برای سلامت روان و رشد فردی او حیاتی است.»
اگر کلاسهای فوقبرنامه بدون نیازسنجی دقیق انتخاب شوند، ممکن است بهجای کمک به رشد فردی، موجب آسیب به اعتماد به نفس و روحیه کودک شوند.
فتحآبادی اظهار داشت: «اگر برنامههای فوقبرنامه بهطور صحیح و هدفمند طراحی شوند، میتوانند نقش مثبتی در رشد فردی و اجتماعی کودکان ایفا کنند. اما در صورتی که این فعالیتها بهصورت فشار بر کودک اعمال شوند، اثرات منفی زیادی بهدنبال خواهند داشت.»
این روانشناس تربیتی به خطرات پنهانی که ممکن است از انتخابهای نادرست و بدون نیازسنجی برای کودکان بهوجود آید، اشاره کرد و گفت:«اگر کلاسهای فوقبرنامه بدون نیازسنجی دقیق انتخاب شوند، ممکن است بهجای کمک به رشد فردی، موجب آسیب به اعتماد به نفس و روحیه کودک شوند. بهعنوان مثال، اگر کودکی بدون علاقه به یک رشته خاص مثلاً رباتیک ثبتنام شود و در آنجا تجربه شکست و عدم موفقیت را داشته باشد، این میتواند اثرات منفی زیادی بر روحیهاش بگذارد. کودک ممکن است از آن پس علاقه خود را به هر نوع فعالیت مشابه از دست بدهد و بهطور کلی احساس کند که در هیچ زمینهای موفق نخواهد شد.»
وی همچنین توضیح داد که «این نوع تجربیات میتواند موجب ایجاد استرس و نارضایتی در کودک شود. برای مثال، والدینی که کودک خود را برای شرکت در کلاسهای ریاضی ثبتنام میکنند، ممکن است فرزندشان تجربه موفقیت نداشته باشد و این تجربه ناخوشایند باعث شود که او از هرچیزی که با اعداد و ارقام مرتبط است، احساس بدی پیدا کند.»
نیاز توجه به ظرفیتهای فردی
فتحآبادی تأکید کرد که«غالباً این ثبتنامها بدون توجه به ظرفیتهای فردی کودک انجام میشود. کودکان ممکن است از نظر سن و ویژگیهای جسمی شبیه هم باشند، اما از نظر ظرفیتهای شناختی تفاوتهای زیادی با یکدیگر داشته باشند. برای مثال، یک کودک در کلاس دوم ابتدایی ممکن است قادر به شرکت در دو کلاس فوقبرنامه باشد، در حالی که همکلاسیاش حتی نمیتواند یک کلاس را بهطور مؤثر دنبال کند. این تفاوتها اغلب نادیده گرفته میشود.»
او افزود: «والدین معمولاً بر اساس سن کودک تصمیم میگیرند که او را در چه کلاسی ثبتنام کنند و کمتر به ظرفیتهای شناختی و روانی کودک توجه دارند. این موضوع میتواند منجر به فشارهای اضافی برای کودک شود و در نتیجه نهتنها به رشد و پیشرفت او کمک نکند، بلکه به او آسیب نیز بزند.»
چگونه فشار و استرس کمتری به کودکان وارد کنیم؟
فتحآبادی گفت نیازسنجی برای انتخاب کلاسهای فوقبرنامه باید بر اساس دو جنبه اساسی انجام شود: «یکی از مهمترین جنبهها، علاقه کودک به فعالیتهای مختلف است. اما نکته دیگر که نباید از آن غافل شد، تواناییهای شناختی و ذهنی کودک است که میتواند از طریق تستهای استعدادسنجی توسط یک روانشناس کودک شناسایی شود. این استعدادسنجی میتواند بهعنوان یک راهنما برای انتخاب درست و هدایت کودک به سمت فعالیتهای فوقبرنامه مناسب عمل کند.»
این استاد دانشگاه به والدین توصیه کرد که نباید انتظار نتایج فوری و موفقیتهای بزرگ از کودکان داشته باشند و باید فضای نشاط و لذت را در کلاسهای فوقبرنامه فراهم کنند. او افزود: «با افزایش کلاسهای فوق برنامه استرس زیادی به بچهها ایجاد میشود، حتی اگر کلاسها جدی باشند. مثلاً اگر کودک در کلاس زبان انگلیسی شرکت میکند، باید یک حالت سرگرمی نیز در آن وجود داشته باشد. والدین نباید نتیجهگرا باشند. توصیه من به خانوادهها این است که بگذارند بچهها از کلاسهای فوقبرنامه لذت ببرند و نتیجهگرایانه به آن نگاه نکنند.»
استعدادسنجی میتواند بهعنوان یک راهنما برای انتخاب درست و هدایت کودک به سمت فعالیتهای فوقبرنامه مناسب عمل کند
این روانشناس تربیتی همچنین پیشنهاد داد که والدین قبل از ثبتنام طولانیمدت کودک در کلاسهای مختلف، ابتدا در مورد کیفیت آموزش مؤسسات تحقیق کرده و از آنها درخواست کنند که فرزندشان را برای چند جلسه آزمایشی ثبتنام کنند. او گفت: «اگر بچه علاقهمند نبود یا احساس خوبی از حضور در کلاس نداشت، آن را ادامه ندهید. توصیه میکنم والدین در هنگام ثبتنام با مؤسسات آموزشی توافق کنند که ابتدا چند جلسه آزمایشی بگذارند و پس از ارزیابی علاقه و توانایی کودک، تصمیم نهایی را بگیرند.»
فتحآبادی در بخش دیگری از صحبتهای خود به این نکته مهم اشاره کرد که والدین نباید فرزندان خود را بهعنوان وسیلهای برای برآوردهسازی آرزوهای برآوردهنشده خود قرار دهند. او افزود: «والدین غالباً وقتی فرزندانشان را به کلاسهای فوقبرنامه میفرستند، در ذهن خود تصویر موسیقی بتهوون، شطرنج کاسپارف، یا ورزشکارانی مانند یوسین بولت را دارند. اما باید توجه داشته باشند که هر کودک دنیای خاص خود را دارد و نباید به او فشار بیاورند تا بهجای لذت بردن از فعالیتها، بهعنوان وسیلهای برای تحقق آرزوهای پنهان والدینش عمل کند.»