جوان آنلاین: آنطور که رئیس سازمان نظام پزشکی و برخی دیگر از چهرهها و صاحبنظران حوزه سلامت اعلام کردهاند ۴۰ درصد از پزشکان عمومی طبابت نمیکنند و به کار دیگری مشغول هستند. جدا از اینکه خروج حدود نیمی از افرادی که با هزینه بیتالمال به عنوان پزشک تربیت شدهاند، از چرخه سلامت و نظام بهداشت و درمان کشور میتواند معضلی جدی و قابلتأمل باشد و ما را با چالشهای گستردهای مواجه کند، اما جدیترین سؤالی که در مواجهه با این آمار به ذهن متبادر میشود، این است؛ پس این ۴۰ درصد از پزشکان که با عنایت به آمار ۱۰۰ هزار نفری پزشکان عمومی چیزی نزدیک به ۴۰ هزار پزشک را شامل میشود، کجا هستند و اگر طبابت نمیکنند، پس چه میکنند؟ برای پاسخ به این سؤال بد نیست به رشد قارچگونه مراکز ترک اعتیاد نگاهی بیندازیم تا دستمان بیاید پزشکانی که طبابت نمیکنند، ممکن است از کجا سر در بیاورند. دلیل گرایش پزشکان عمومی به این بخش هم واضح است. درآمدها و تعرفههای این مراکز با ویزیت عادی یک پزشک عمومی تفاوتی محسوس دارد. نکته قابلتأمل دیگر اینکه به باور بسیاری از کارشناسان مراکز ترک اعتیاد اغلب نقش چندانی در ترک اعتیاد ندارند! بدین معنا که در این مراکز اغلب با جایگزینی اعتیاد به مواد مخدر با متادون مواجهیم، نه درمان و خروج از چرخه اعتیاد و این یعنی یک منبع درآمد تمامنشدنی و البته کاملاً مجاز و قانونی.
گزارشهای متفاوتی از حضور پزشکان در حوزههای اقتصادی به گوش میرسد. بگذریم از اینکه سهامداران اصلی اغلب بیمارستانهای خصوصی هم پزشک هستند و درآمدهای این بیمارستانها میان آنها تقسیم میشود. بخشی از پزشکان هم در حوزههای پاراکلینیک سرمایهگذاری کردهاند و دستگاههایی مانند اسکن،ام آر آی و سنجش تراکم استخوان وارد کرده و مراکز پارکلینیک تأسیس کردهاند و این مراکز یکی از درآمدهای جانبی آنهاست. گروهی دیگر هم که خب با برخی از این مراکز مراوداتی دارند و این مسئله هم سالهاست اتفاق میافتد و برکسی پوشیده نیست. با تمام اینها برخی پزشکان در حوزههای غیرپزشکی هم فعالند. به طور نمونه پزشکانی که در حوزههایی مانند ساختمانسازی، خرید و فروش ارز و سکه و همچنین حوزههای ترید و رمز ارزها فعالیتهای اقتصادیشان را دارند، اما بسیاری از این افراد طبابتشان را هم میکنند، چراکه این فعالیتها منافاتی با کار پزشکی ندارد. طبیعتاً ما به دنبال آن گروه از پزشکان هستیم که اساساً طبابت را بوسیده و کنار گذاشته و به سراغ مشاغل دیگری رفتهاند.
مهاجرت جغرافیایی یا شغلی؟
اینکه همه افراد در رشته تحصیلی خود به کار مشغول نشوند، لااقل در کشور ما ماجرای عجیبی نیست. بخشی از ماجرا به مهارت خود فارغالتحصیلان باز میگردد و بخش دیگر هم به شرایط شغلی و اقتصادی. نکته ماجرا اینجاست که شغلی مانند پزشکی نیازمند تحصیلات و دانشی خاص است که سایر رشتهها نمیتوانند در آن مشغول به کار شوند و این مسئله در خصوص بسیاری از مشاغل دیگر صادق نیست. اهمیت پزشکی تا به آنجاست که اصولاً دخالت در امر درمان و پزشکی جرمی قابل پیگرد است، چراکه اینجا با سلامتی و جان بیماران سر و کار داریم و به هیچ شکلی قابلجبران نیست. به همینخاطر هم مهاجرت شغلی پزشکان چالشبرانگیز شدهاست.
ماجرای خروج پزشکان و کادر درمان از حوزه سلامت موضوعی است که طی سالهای اخیر توجه زیادی را به خود جلب کردهاست؛ پزشکانی که بخش زیادی از آنها جذب مراکز ترک اعتیاد شدهاند. همچنان که محمد رئیسزاده، رئیس سازمان نظام پزشکی در مراسم افتتاحیه هفدهمین کنگره علمی دانش اعتیاد با انتقاد از گسیخته بودن مدیریت اعتیاد در کشور گفت: «هم اینک ۱۰ هزار نفر از پزشکان ما در مراکز ترک اعتیاد به فعالیت مشغول هستند، این در حالی است که میتوانیم پزشکان بیشتری را که در مراکز بهداشتی به فعالیت مشغولند در امر درمان معتادان سهیم کنیم، اما به دلیل مشکلات صنفی که این افراد درگیر آن هستند، عملاً این امر میسر نیست.»
رضا لاریپور، معاون فنی سازمان نظام پزشکی هم در اینباره گفتهاست: «در حال حاضر ۱۰۰ هزار پزشک عمومی در کشور وجود دارد که حدود ۱۲ هزار نفر آنها دوران فعالیت در رزیدنتی و دستیاری تخصصی پزشکی را میگذرانند و حدود ۵۰ هزار نفر از این پزشکان عمومی در گردونه خدمت مشغول فعالیت هستند. اگر فرض بگیریم ۴ تا ۵ هزار نفر در میان این پزشکان باشند که فوت کردهاند، عملاً بین ۳۵ تا ۴۰ هزار پزشک عمومی در کشور وجود دارد که به حرفه پزشکی نمیپردازند.»
خروج از طبابت
پزشکانی که آمار و ارقام مهاجرت شغلیشان بیشتر از مهاجرت جغرافیایی آنها جلبتوجه میکند و بیش از هر چیز از چالشهای اقتصادی و صد البته فرهنگی حکایت دارد که موجب میشود یک پزشک به رغم قسم خوردن برای نجات جان انسانها درآمد و پول برایش اولویت شود و هر جایی که بتواند پول بیشتری در بیاورد به آن سمت کشیده شود. هر چند این بدین معنا نیست که بخواهیم از ضرورت تأمین معاش شایسته و متناسب با جایگاه اقشار مختلف از جمله پزشکان عبور کنیم و نقششان را در ساختار سلامت کشور نادیده بگیریم، اما شاید وظیفه انسانی برخی شغلها مانند پزشکی ایجاب کند کمی بیشتر نسبت به افراد و انسانها در جامعه متعهد باشند؛ تعهدی که متأسفانه طی سالهای اخیر در بین برخی از اعضای جامعه پزشکی رنگ باخته و موجب شده تا سرمایههای اجتماعی این قشر مهم در میان مردم به طرز قابلملاحظهای کاهش یابد. هر چند هنوز هم پزشکان در میان مردم به عنوان یکی از اقشار و گروههای مرجع محسوب میشوند و از اعتبار بالایی برخوردارند.
همیشه پای مسائل مالی در میان است
علی سلحشور، مدیر کل روابط عمومی و امور بینالملل سازمان نظام پزشکی هم در گفتوگو با «جوان» در پاسخ به این سؤال که آن دسته از پزشکان عمومی که طبابت نمیکنند، چه کار میکنند علت اصلی خروج از حوزه درمان را مسائل مالی میداند و میگوید: «همانطور که رئیس کل سازمان نظام پزشکی اشاره کردند، شرایط نامناسب درآمدی و حرفهای پزشکان عمومی یکی از عوامل کلیدی است که موجبشده بسیاری از پزشکان عمومی فعالیت در حوزه درمان مستقیم را کنار بگذارند.»
از نگاه وی این مسئله ریشه در چند موضوع دارد؛ تعرفههای پایین و نامتناسب با هزینههای زندگی و خدمات ارائهشده، نبود حمایتهای کافی برای پزشکان عمومی، بهویژه در مناطق محروم، کمبود فرصتهای شغلی پایدار و مناسب برای پزشکان عمومی در نظام درمانی.
سلحشور در پاسخ به این سؤال که این گروه از پزشکان اکنون کجا مشغول به کار هستند، میافزاید: «برخی از پزشکان عمومی به دلیل شرایط سخت شغلی به حوزههای غیرکلینیکی مرتبط با سلامت مهاجرت کردهاند، مانند: مراکز ترک اعتیاد، مدیریت و مشاوره در حوزه بهداشت، فعالیت در صنعت داروسازی، تحقیقات پزشکی و آموزش سلامت و گروهی دیگر، بهطور کلی از حوزه سلامت خارجشده و به مشاغل دیگر روی آوردهاند.» از نگاه وی این مسئله یک هشدار جدی است که نشاندهنده نیاز به اصلاحات فوری در نظام سلامت است.
سرپرست روابط عمومی و امور بینالملل سازمان نظام پزشکی در پاسخ به این سؤال «جوان» در خصوص آسیبهای رشد قارچگونه مراکز ترک اعتیاد و جذب پزشکان عمومی در این مراکز به دلیل درآمدهای بالاتر اینگونه توضیح میدهد: «این مسئله جنبههای مثبت و منفی دارد. از نگاه مثبت، این مراکز نقش حیاتی در کنترل و کاهش آسیبهای اجتماعی دارند و بسیاری از پزشکان عمومی با تخصص و دلسوزی در این مراکز فعالیت میکنند، اما رشد تعداد این مراکز بدون نظارت کافی، میتواند موجب کاهش کیفیت خدمات شود. سازمان نظام پزشکی بر ضرورت نظارت دقیقتر، استانداردسازی خدمات، و آموزش تخصصی برای پزشکان فعال در این مراکز تأکید دارد.
به گفته سلحشور سازمان نظام پزشکی بر این باور است که برای جلوگیری از خروج پزشکان عمومی از حوزه درمان، باید در تعرفهها و ایجاد فرصتهای درآمدی بهتر برای پزشکان عمومی بازنگری شود. همچنین حمایت از پزشکان در مناطق محروم و ایجاد انگیزههای ماندگاری و تسهیل شرایط کاری و ایجاد محیطی پایدار و حرفهای برای پزشکان عمومی تأثیرگذار است. وی در پایان تأکید میکند: «ما امیدواریم با این اصلاحات، نهتنها پزشکان عمومی در حوزه درمان ماندگار شوند، بلکه نقش پررنگتری در ارتقای نظام سلامت کشور ایفا کنند.»