جوانی هم دنیای عجیبی دارد؛ انگار مقداری از بزرگسالی وام گرفته ای ولی هنوز قسط های کودکی و نوجوانی را پرداخت نکرده ای، اما نکته جالب تر اینجاست که یک جوان ایرانی همیشه در قسط است! از قسط بیمه و بانک بگیر تا وام خانگی کبری خانم که پنجشنبه های اول ماه روضه دارد و مامان از مشتریان پَر و پا قرصش است، اما نمیدانم چرا همیشه اول اسم فک و فامیل هایشان درمی آید و از شانس خوب اینجانب با تورم و حباب های دلار در انتها که اسمم درمی آید برای خودم یک نوشابه و کیک میخرم و به قول شاعر سعی میکنم ز اندوه جهان فارغ باشم... .
یک روز از پیرمرد نود و خردهای ساله که در پارک کنارم نشسته بود پرسیدم: رابطه جوانی و زندگی مثل چی میمونه؟ پیرمرد نگاه معناداری به من کرد و گفت: سر صبح این سؤال ها چیه میپرسی آخه! بعد از کنارم بلند شد ولی چون دلش نیامد سؤالم را جواب نداده برود، گفت: قدر آخرین ها رو بدون! چون نمیدونی آخرین بار کِی اتفاق میفته؛ مثل آخرین باری که رفتی توی کوچه بازی کردی ولی نمیدونستی آخرین باره!
توی ذهنم سس ماست پلی شد و میخواستم صحنه را آهسته تصور کنم که دیدم سرعت پیرمرد بنده خدا به طور طبیعی روی دور آهسته است. اما حرفش مثل پیامک واریز پولی که نمیدانی چه کسی برایت پول ریخته اما خوشحالی، بود. چراغ ذهنم روشن شد آخرین های زندگیام را مرور کردم... آخرین باری که رفتم و از اتاق ورزش مدرسه که با کلی پارتی اجازه گرفته بودم تا بروم داخل توپ بردارم، آخرین باری که داشتم پودر رخت شویی را به طور ضربدری روی فرش قرمز خانه مان میریختم تا بشورمش، آخرین باری که با آهنگ محبوبم جلو آینه کنسرت فرضی داشتم، آخرین باری که رفتم حمام و موقع شامپو زدن چشم هایم را از ترس باز نگه داشته بودم، آخرین باری که توی خوابگاه جشن پتو برای مهسا گرفتیم، آخرین باری که غذای سلف دانشگاه کباب بود و مثل تسمه سفت و چغر بود، آخرین باری که با یک چای کیسه ای ۲۰تا لیوان چایی خوردیم و همگی در اوج ناداری بودیم البته همچنان هستیم فقط دیگر دور هم چای نمیخوریم! آخرین باری که تو احساس جوانی کردی چه زمانی بود؟
آخرین بار کی تا نصفه های شب بیدار بودی و فیلم نگاه کردی؟
آخرین بار کی موسیقی با صدای بلند گوش کردی؟
آخرین بار زنگ در خونه کی رو زدی و فرار کردی؟
آخرین بار کی ساندویچ با دوستات کف خیابون خوردی؟
آخرین بار کی برای خودت مداد رنگی خریدی؟
آخرین بار توی مراسم ختم کی حسابی خندیدی؟
آخرین بار کی دغدغه ات ست کردن رنگ لباس هایت بوده؟
آخرین بار کی نگران پاس شدن بودی؟
عارفه هدایتی