شناسهٔ خبر: 71280915 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایبنا | لینک خبر

به همت انتشارات۲۷بعثت؛

اشک های سرخ ماه منتشر شد

کتاب«اشک های سرخ ماه» روایت زندگی شهید رحمت الله خالصی سراوان است که به قلم محبوبه معظمی از انتشارات ۲۷بعثت منتشر شده است.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا کتاب «اشک‌های سرخ ماه»؛ شرح زندگی فرمانده گردان انصار؛ شهید رحمت الله خالصی سراوانی است. تصویرسازی‌های این کتاب در مواردی که خلاءهای استنادی وجود داشته؛ از سوی نویسنده انجام شده و تقریباً ۹۵ درصد متن کتاب، مستند و حاصل مصاحبه با خانواده و همرزمان این شهید است. خواندن این اثر خواننده را با شخصیت سهل و ممتنع رحمت‌الله خالصی، آشنا می‌کند که در اوج جوانی و عاشقی، تمام بندهای تعلق را از وجود زمینی‌اش جدا می‌کند و درپی آزادی و سربلندی اعتقاد و سرزمینش جانش را در طبق اخلاص می‌نهد. خالصی جوانی اهل روستای سراوان استان گیلان است. او در نوجوانی به منظور پیدا شدن شغل و کمک مالی به خانواده، به تهران مهاجرت کرد و در دوران انقلاب در تهران فعالیت انقلابی داشت. همچنین او بعد از ازدواج هم زندگی سختی پیش رو داشت. با شروع انقلاب در جبهه‌های کردستان شروع به فعالیت کرد و بعد از جانفشانی‌ها وشجاعت‌های بی‌بدیل در عملیات رمضان به شهادت رسید.

در برشی از کتاب «اشک های سرخ ماه» می‌خوانیم:

از طرف فرماندهی تیپ محمد رسول‌الله (ص) دستور رسید که گردان‌انصار به‌عنوان گردان خط‌شکن جلو برود. گردان‌انصار به سمت خاکریز مورد نظر حرکت کرد. حجم آتش و انفجارها به‌حدی بود که رزمندگان فرصت بالا رفتن از خاکریز را نداشتند. رحمت با شجاعت و روحیۀ بالایش روی خاکریز ایستاد و با آرپی‌جی به‌سمت تانک‌های عراقی شلیک کرد. یکی از تانک‌ها همان لحظه منهدم شد. نیروها با شوق خاصی از جا بلند شدند، الله‌کبر گفتند و با روحیه قوی به‌سمت سربازان بعثی یورش بردند. بعد از دقایقی، چند تانک عراقی با آرپی‌جی رزمندگان گردان انصار منهدم شد و غریو الله‌کبر رزمندگان زمین را لرزاند. بچه‌ها با غیرت تمام عملیات را ادامه دادند تا به هدف تعیین‌شده رسیدند. بعد از تاریکی هوا به نیروها دستور دادند که سنگر بزنند. ساعت ۲ صبح ۳۱ تیرماه، چهار گردان تیپ در حاشیۀ شرقی کانال‌ماهی مستقر شدند.

بچه‌ها با خستگی و گرمای هوا تا نزدیک‌های صبح مشغول کندن سنگر بودند. در ظلمات آن شب، رحمت متوجه شد که یکی از رزمندگان سیگار روشن کرده است. با عصبانیت نزدیک آمد و فهمید کار داریوش مطلب‌زاده است. کنارش ایستاد و آهسته بغل گوشش گفت: مطلب‌زاده! نظم رو رعایت کن. الان وقت سیگارکشیدن نیست. ممکنه نور همین سیگار ما رو لو بده. مطلب‌زاده با خجالت سیگار را زیر پایش له کرد. همان لحظه ترسی به جانش افتاد که لذت کشیدن یک سیگار می‌توانست به شهادت دوستانش منتهی شود و تا ابد شرمندۀ دوستانش شود.

مطلب‌زاده تصمیم گرفت در چنین مواقعی لب به سیگار نزند. در حالی که نیروهای چهار گردان عملیاتی با درگیری‌های سخت به‌سوی دیوارۀ شرقی کانال‌ماهی پیش می‌رفتند، حاج‌همت و اسماعیل قهرمانی از داخل نفربر به هدایت گردان‌ها مشغول بودند ساعت صبح معلوم شد که خاکریز شرقی به غربی احداث نشده است. در همان وقت، دستور عقب‌نشینی رسید. این موضوع باعث نفوذ نیروهای عراقی به خط و قیچی کردن رزمندگان ما شد.

کتاب «اشک های سرخ ماه» به قلم محبوبه معظمی در ۱۳۶ صفحه و به ارزش ۱۲۰ هزار تومان از سوی انتشارات ۲۷ بعثت منتشر و روانه بازار شده است.