شناسهٔ خبر: 71272750 - سرویس علمی-فناوری
نسخه قابل چاپ منبع: حوزه | لینک خبر

یادداشت | چرا ایمان بدون عمل، پوچ و بی‌ارزش است؟

حوزه/ ایمان تنها باور قلبی نیست؛ بلکه همراهی عمل صالح است. آیات قرآن و روایات اهل بیت علیهم‌السلام تأکید می‌کنند که ایمان واقعی زمانی تحقق می‌یابد که باور قلبی به خداوند، در عمل نمود پیدا کند.

صاحب‌خبر -

خبرگزاری حوزه | ایمان یعنی باور قلبی که انسان نسبت به چیزی پیدا می‌کند، در دین ما به افرادی که به خداوند باور قلبی دارند و به وجود او یقین دارند مؤمن می‌گویند.

اما آیا هر نوع باور قلبی به خداوند ایمان گفته می‌شود؟!

خداوند این نوع تعریف ما از ایمان را قبول نمی‌کند چرا که طبق آیات قرآن و روایات ما ایمان فقط باور قلبی صرف به خداوند نیست و باید همراه آن عمل را ضمیمه کرد، مثلاً:

۱. أَ فَمَنْ کَانَ مُؤْمِنًا کَمَنْ کَانَ فَاسِقًا لَا یَسْتَوُونَ (السجده: ۱۸)

در تفکر بعضی مؤمنین ایمان در مقابل کفر است در صورتی که خداوند در سوره سجده آیة ۱۸ ایمان را در مقابل فسق قرار می‌دهد.

فرق کافر و فاسق در این است که کافر اصلاً هیچی را قبول ندارد؛ اما فاسق خدا را قبول دارد؛ ولی به اوامر او التزام عملی ندارد.

۲. قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَ لکِنْ قُولُوا أَسْلَمْنَا وَ لَمَّا یَدْخُلِ الْإِیمَانُ فِی قُلُوبِکُمْ وَ إِنْ تُطِیعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَا یَلِتْکُمْ مِنْ أَعْمَالِکُمْ شَیْئًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ (الحجرات: ۱۴)

بادیه‌نشینان گفتند: ما [از عمق قلب] ایمان آوردیم. بگو: ایمان نیاورده‌اید، بلکه بگویید: اسلام آورده‌ایم؛ زیرا هنوز ایمان در دل هایتان وارد نشده است و اگر خدا و پیامبرش را اطاعت کنید، چیزی از اعمالتان را نمی‌کاهد؛ زیرا خدا بسیار آمرزنده و مهربان است.

۳. وَ مِنْ خُطْبَةٍ لَهُ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ‌: وَ نُؤْمِنُ بِهِ إِیمَانَ مَنْ رَجَاهُ مُوقِناً وَ أَنَابَ إِلَیْهِ مُؤْمِناً وَ خَنَعَ‌ لَهُ مُذْعِناً وَ أَخْلَصَ لَهُ مُوَحِّداً وَ عَظَّمَهُ مُمَجِّداً وَ لاَذَ بِهِ رَاغِباً مُجْتَهِداً. (شریف الرضی)[۱]

به او ایمان می‌آوریم، ایمان کسی که با یقین، به او امیدوار و با اعتقاد خالص، به او توجه دارد و با ایمانی پاک، در برابر او کرنش می‌کند و با اخلاص، به یگانگی او اعتقاد دارد و با ستایش فراوان، خدا را بزرگ می‌شمارد و با رغبت و تلاش، به او پناهنده می‌شود.

۴. عَلِیٌّ عَنْ أَبِیهِ‌ عَنِ اِبْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنِ اَلْعَلاَءِ‌ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَحَدِهِمَا عَلَیْهِمَا اَلسَّلاَمُ‌ قَالَ‌: اَلْإِیمَانُ إِقْرَارٌ وَ عَمَلٌ وَ اَلْإِسْلاَمُ إِقْرَارٌ بِلاَ عَمَلٍ‌. (کلینی)[۲]

ایمان، اقراری همراه عمل است و اسلام، اقراری بدون عمل کردن!

این آیات و روایات همگی موید این هستند که انسان مؤمن باید ایمانی که در قلبش دارد را به عرصه عمل بکشد.

ایمان واقعی این است.

وقتی فهمیدیم که ایمان واقعی همراه عمل باید باشد، پس انسان مؤمن در قبال ایمانش به خدا مسئولیت دارد و باید در راستای این ایمان عمل کند، اما انسان مؤمن در اولین گام به چه چیزی باید اعتقاد داشته باشد؟

توحید! توحید اولین چیزی است که انسان مؤمن باید به آن اعتقاد داشته باشد

باید توجه داشت که این اعتقاد و باور قلبی که باید به عرصه عمل کشیده شود باید نسبت به خداوند و اوامر او باشد و اگر نسبت به چیزی غیر از خدا یا برداشت ناصحیحی از او و اوامر او باشد به انحطاط و گمراهی منجر خواهد شد.

مسئولیتی که ایمان به توحید برای ما می‌آورد این است که پس از اینکه فهمیدیم خالق همه موجودات عالم یکی است، آن وقت قبول نمی‌کنیم کسی به ما ظلم کند یا حاضر نمی‌شویم به کسی ظلم کنیم؛ چون می‌دانیم همگی در یک سطح هستیم و کسی از کسی برتری ندارد مگر به‌خاطر تقوا که امری درونی است و مردم از تقوای دیگران اطلاعی ندارند.

مسئولیت بعدی این است که بقیه افراد را به توحید خداوند دعوت کنیم؛ زیرا در معنای لغوی توحید یکی بودن و یکی کردن نهفته است، لذا انسان به دنبال این می‌رود که دنیا را خداپرست کند.

انسان مؤمن به دنبال از بین بردن ظلم‌ها و ظالمین است، به دنبال از بین بردن طبقات اجتماعی است و به دنبال موحد کردن دیگر بندگان خداوند.

خلاصه و برداشتی از کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن نوشته رهبر معظم انقلاب/ علیرضا صادقی

پی نوشت ها:


[۱] شریف الرضی محمد بن حسین. نهج البلاغة (صبحی الصالح). مؤسسة دار الهجرة، ۱۴۱۴، ص ۲۶۰.

[۲] کلینی محمد بن یعقوب. الکافی. ج ۲، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۶۳، ص ۲۴.