آنهم واخوانی از نگاه شخصیتی که «شناسنامه انقلاب» بود و تا روز آخر حیاتش در مقابل جریاناتی که با خروج از مبانی اصل انقلاب، مردم را از انقلاب، انقلاب زده می کردند، ایستاد.
چهار مبنای اساسی هاشمی برای تعریف پیروزی تاریخی ۲۲ بهمن و فردای جمهوری اسلامی، اینها بود:
۱- ایمان امام
هاشمی به امام پیوست، چون امام به مردم پیوسته بود. چرا که ایمان امام برای انقلاب به «اسلام مردمی» بود. از نگاه هاشمی، ایمان امام بیش از آنکه معطوف «مشروعیت خود» باشد، متمرکز بر افزایش «مقبولیت مردمی» خویش بود. هاشمی بخوبی از امام آموخته بود که «مرجعیت بدون مردم»، کاری از پیش نمی برند. همانطور که در مشروطه و قیام ملی شدن نفت، نبردند!. ایمان امام به مردم از انقلاب اسلامی، یک «انقلاب رسانه ای- مردمی» ساخت که نه به کودتا محتاج شد نه به ترور. انقلابی که به قول هاشمی حتی در زمانی که مردم نام ولایت فقیه را هم نشنیده بودند، حرف رهبر خود را بی چون و چرا می پذیرفتند!. پذیرشی که نه با زور بود و نه با تبلیغات رسانه ای. از نگاه هاشمی، نتیجه ایمان امام به اسلام مردمی تبدیل شد به «اعجاز مردم». تا ۲۲ بهمن ۵۷ نقطه اوج اعجاز مردم در تاریخ معاصر ایران و منطقه شود.
۲- اعجاز مردم
برای هاشمی اعجاز ۲۲ بهمن ۵۷، نه اعجاز روحانیت بود و نه روشنفکران. ۲۲ بهمن ۵۷ برای هاشمی، روز اعجاز مردم بود. اعجازی که اگر نبود -به قول هاشمی- شاید ۲۰ سال بعد از سال ۵۷ هم، انقلاب اسلامی پیروز نمی شد!. البته اعجاز مردم در آن روزهای تاریخی به این سادگی ها قابل تعریف نیست. خیلی ها شاید فقط استقبال تاریخی مردم را از امام را در ۱۲ بهمن ۵۷ در خیابانهای تهران دیده باشند و پیروزی ۲۲ بهمن ۵۷ را از نگاه آن جمعیت میلیونی ببینند ولی تاریخ انقلاب سرشار از اعجاز مردم در نقطه به نقطه ایران بود و مردم از روستای شمسی یزد تا جنتآباد تربت جام، سایه سراسری وفاق را برای پیروزی انقلاب اسلامی گسترده بودند.
۳- اصرار بر جمهوری اسلامی
هاشمی از ۲۲ بهمن ۵۷ تا ۱۹ دی ۹۵ که به رحمت الهی رفت، حتی یک نفس از میزانی به نام «جمهوری اسلامی» جدا نشد، چون اصرار امام را درباره «جمهوری اسلامی» از نزدیک لمس کرده بود. امامی که می توانست بگوید خواست من «حکومت اسلامی» است و از مردم رای بگیرد ولی اینکار را نکرد. امام اگر گفت «جمهوری اسلامی»، چون باور قلبی داشت که اگر خواست اکثریت مردم در اداره کشور لحاظ نشود، آغاز مصیبت است. خوب است بدانید هاشمی در مصاحبه معروفی که در اسفند ۸۸ انجام داد و با تیتر «امروز صدای متحجران بلندتر شده است» بازتاب پیدا کرد، در توصیف دلیل اصرار امام بر جمهوری اسلامی آنهم با کمترین فاصله زمانی بعد از ۲۲ بهمن ۵۷، به صراحت بیان داشت که؛ «امام آنقدر بر این عنوان تاکید داشت که ولایت فقیه را هم در چارچوب جمهوری اسلامی قبول کرده بودند!». با این تفاسیر ایستادن هاشمی پای جمهوری اسلامی با تاکید بر اینکه «هر آنچه مردم-اکثریت نسبی- بخواهند، باید همان شود»، یک ایستادگی مبنایی بود. مبنایی که اگر نبود، انقلاب اسلامی حتی با وجود رهبری همچون امام خمینی(ره) هم به پیروزی نمی رسید!. جالب است که اگر همین امروز به خاطرات هاشمی در سالهای مختلف برگزاری راهپیمایی ۲۲ نگاهی بیاندازید، بخوبی خواهید دید هاشمی علاوه بر آنکه خودش همیشه -حتی در سال ۸۸ و تهدیدات فراوان تندروها- پای ثابت حضور در تمام راهپیمایی های سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی بود، به عنوان یک شاخص اصلی، از میزان مشارکت مردم در راهپیمایی۲۲ بهمن، روند فردای جمهوری اسلامی را هم تحلیل می کرد!.
۴- الزام به سازندگی
مهم ترین الزام فردای ۲۲ بهمن ۵۷ از نگاه هاشمی، الزام به سازندگی بود. رد پای این الزام در افکار هاشمی در همه ی سالهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی پیداست، حتی زمان جنگ!. جالب است خود امام هم در این زمینه از همه جلوتر بودند و اولین اقدامی که بعد از تأسیس جمهوری اسلامی انجام دادند، تشکیل بنیاد مسکن انقلاب اسلامی در فروردین ۵۸ بود، آنهم با بکار بردن تعبیر «سازندگی». هاشمی خوب می دانست اگر سازندگی همپای خواست اکثریت مردم جلو نرود و جمهوری اسلامی مشغول مسائل دیگر شود، پشتوانه مردمی نظام اسلامی، کمتر و کمتر خواهد شد.
هاشمی آنقدر بر محور الزام به سازندگی در حفظ پیروزی ۲۲ بهمن ۵۷ تاکید داشت که مکررا هشدار می داد در جمهوری اسلامی نباید مردم ایران را با مردم کشورهای ضعیف مقایسه کرد. مقصود هاشمی از الزام بی وقفه به سازندگی و نپرداختن به سایر مسائل، این بود که اگر مردم ۲۲ بهمن امروز را همان مردم ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ بدانیم که راه پیروزی انقلاب را گشودند، راهی جز حفظ پیروزی ۲۲ بهمن در فردای جمهوری اسلامی، با باز کردن راه تحقق خواست اکثریت مردم وجود ندارد. الزام به سازندگی برای هاشمی، الزام بر تمرکز به انقلاب اقتصادی به عنوان یک الزام حیاتی و انقلابی برای همه بود، تا سالروزهای ۲۲ بهمن هر سال برای مردم نویدبخش «زندگی بهتر» و پیشرفت ملموس بیشتر برای جمهوری اسلامی ایران باشد.
حرف آخر اینکه هر چه هاشمی -بالاخص در سالهای واپسین عمرش- گفت و انذار داد، برای یادآوری «ایمان امام» به «اعجاز مردم» در پیروزی «۲۲ بهمن ۵۷» بود و تاکید داشت تنها با اصرار بر مبنایی به نام «جمهوری اسلامی» و راهبردی با عنوان «الزام به سازندگی» می توان به وفاق و وحدت ملی رسید و راه توسعه و پیشرفت را گشود. انشاالله.
* فعال رسانه ای و دبیر سابق پایگاه اطلاع رسانی آیت الله هاشمی