پدرام پورامیری، در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) درباره فیلمنامه «صددام» گفت: از کتاب «سال سی» برای فضاسازی دهه ۶۰ استفاده کردمِ؛ منهای آثار داستانی زیادی که خواندم. این کتاب را خیلی خوب مطالعه کردم، همچنین مستند «تازهنفسها» از کیانوش عیاری را دیدم تا اطلاعات بیشتری از فضای تاریخی آن موقع کسب کنم و بتوانم فضا را براساس روال تاریخی آن ترسیم کنم.
وی افزود: فیلم، اشارات زیادی به رویدادهای تاریخی، فضای کشور پس از انقلاب و اوایل جنگ ایران و عراق دارد؛ در واقع فیلمنامه «صددام» جهان و فضای خودش را دارد؛ با توجه به فضای تاریخی که در آن موقع وجود داشت.
این فیلمنامهنویس بیان کرد: فیلم «صددام» روایت جدیدی از دل تاریخ معاصر است؛ اتفاقهای مهمی ازجمله جنگ، در این تاریخ روی داده که تلاش کردم روایت جدیدی از دل آن بیرون بکشم. سعی کردم در واقع قصه خودم را در فضای تاریخی شکلگیری انقلاب و جنگ ایران و عراق پیش ببرم.
پورامیری گفت: در واقع این فیلم، نخستین اثر درباره صدام و بدلهایش است که از شهریور ۵۹، زمان شروع جنگ، آغاز میشود.
وی درباره انگیزه توجه به برهه تاریخی شروع جنگ ایران و عراق ادامه داد: برای این سراغ شهریور ۵۹ رفتم تا از دل این برهه تاریخی خاص، روایت نویی بیرون بکشم که این روایت تازه هم خلق کمدی کند هم موقعیت دراماتیک. ضمن اینکه شهریور ۵۹ بستر خوبی برای روایت اتفاقاتی بود که ناگفته مانده بود.
این فیلمنامهنویس عنوان کرد: برای احاطه به جزئیاتی از شخصیت صدام و بدلهایش، کتاب «شبیه صدام» نوشته میخائیل رمضان را هم خوانده بودم که بدل اصلی صدام بود. البته قصه فیلم ربطی به این کتاب ندارد، فقط برای فهم جزئیاتی از زندگی صدام و بدلهایش بود. در واقع پس از مطالعه این منابع قصه خودم را نوشتم. از آنجا که فیلم لو میرود سعی دارم فضا را شرح دهم و از منابعی که استفاده کردم، نام ببرم.
پورامیری درباره چالشی که در نوشتن فیلمنامه خود داشت، گفت: یک ایده تا وقتی به فیلمنامه تبدیل شود، بارها دستخوش تغییر میشود تا بتوان از دل قصه بهترین لحظات را درآورد. در واقع «صددام» قصه چغری بود؛ چون فکتهای تاریخی داشت و از دل یک بستر تاریخی روایت جلو میرفت. برای همین باید به شکلی پیش میرفتیم که مخاطب بتواند با آن ارتباط برقرار کند و قصه فیلم را درک کند.
او افزود: چالش فیلمنامه «صددام» شیوه چفت و بسط اتفاقات در بستر تاریخی بود که چهطور جلو برود که خلق موقعیت دراماتیک، ملوردام و خندهدار کند. به هر حال یک فیلم کمدی اجزای مهمی دارد و صرفاً خنده برای آن کافی نیست. به عبارتی تنظیم یک قصه کمدی بر بستر تاریخی و خلق موقعیت تازه از آن مهم بود که همه اجزا به اندازه مناسبی کنار هم قرار بگیرند و اثر معناداری خلق شود.
∎