شناسهٔ خبر: 71156662 - سرویس استانی
نسخه قابل چاپ منبع: ایرنا | لینک خبر

به بهانه برگزاری جشنواره قصه گویی در یزد

قصه‌گویی؛ میراثی برای تاب‌آوری اجتماعی یزد

یزد - ایرنا - یزد، شهری که در تاریخ و فرهنگ ایران جایگاهی یگانه دارد، همیشه بستر روایت بوده است، از بادگیرهای خاموشش که زمزمه‌های تاریخ را در گوش رهگذران نجوا می‌کنند تا شب‌نشینی‌های گرم خانواده‌های یزدی که قصه‌ها و حکایت‌های نسل‌های گذشته را به آینده پیوند می‌زنند.

صاحب‌خبر -

روایتگری در این سرزمین چیزی فراتر از یک سنت فرهنگی بوده است؛ قصه‌گویی همواره به‌عنوان ابزاری روان‌شناختی برای پردازش تجربه‌های جمعی، تقویت هویت اجتماعی و افزایش تاب‌آوری در برابر تحولات اجتماعی عمل کرده است.

پژوهش‌های روان‌شناختی نشان داده‌اند که قصه‌گویی نقش کلیدی در رشد شناختی و عاطفی کودکان دارد، اما فراتر از آن، یکی از مؤلفه‌های مهم در تقویت پیوندهای اجتماعی، کاهش اضطراب ناشی از تغییرات محیطی و افزایش حس انسجام در جوامع است.

در یزد، که ساختار اجتماعی آن مبتنی بر حافظه جمعی و ارتباطات بین‌نسلی بوده، قصه‌ها همواره ابزار انتقال ارزش‌های اجتماعی، مدیریت هیجانات، و ایجاد حس همبستگی بوده‌اند، اما آیا امروز که زندگی‌ مدرن با سرعت و هیاهوی خود روابط سنتی را دستخوش تغییر کرده، همبستگی اجتماعی را کاهش داده و سازوکارهای سنتی حمایت روانی را تضعیف کرده است، هنوز می‌توان از قصه‌گویی به‌عنوان راهی برای تقویت تعاملات اجتماعی، آموزش ارزش‌های اخلاقی و تاب‌آوری جامعه بهره گرفت؟

قصه‌ها، برخلاف گفتارهای رسمی و دستوری، احساسات را درگیر می‌کنند و پیام‌های اجتماعی را درونی می‌سازند، شاید دلیل ماندگاری آثار نویسندگانی چون مهدی آذریزدی همین باشد. او که در یزد متولد شد، قصه‌های کهن را برای کودکان بازنویسی کرد، اما آنچه او را ماندگار کرد، صرفاً بازنویسی نبود؛ بلکه توانایی‌اش در انتقال ارزش‌های اجتماعی از دل داستان‌های قدیمی به دنیای معاصر بود.

اما امروز، قصه‌گویی چگونه می‌تواند به جامعه یزد کمک کند؟

پژوهش‌ها نشان داده‌اند که قصه‌گویی نه‌تنها در پرورش تخیل و زبان کودکان نقش دارد، بلکه یکی از ابزارهای کلیدی در افزایش همبستگی اجتماعی و تاب‌آوری جوامع است.

همبستگی اجتماعی، که در جامعه‌شناسی به‌عنوان میزان انسجام و احساس تعلق میان اعضای یک جامعه تعریف می‌شود، نقشی کلیدی در شکل‌گیری جوامع پایدار دارد، وقتی اعضای یک جامعه احساس کنند که ارزش‌ها، تجربیات و سرنوشت مشترکی دارند، همکاری و حمایت متقابل در میان آن‌ها افزایش می‌یابد.

در گذشته، قصه‌ها یکی از مهم‌ترین ابزارهایی بودند که به تقویت همبستگی اجتماعی کمک می‌کردند، چراکه افراد از طریق روایت قصه‌ها، تجربیات و ارزش‌های مشترک خود را بازگو می‌کردند و درک عمیق‌تری از یکدیگر به دست می‌آوردند. در یزد، که همواره بر پایه ارتباطات خانوادگی و اجتماعی قوی بنا شده، قصه‌گویی بخشی از این همبستگی بوده است.

تاب‌آوری اجتماعی، مفهومی که در روان‌شناسی اجتماعی و مطالعات مدیریت بحران اهمیت بسیاری دارد، به توانایی یک جامعه در سازگاری با تغییرات، بحران‌ها و چالش‌های اجتماعی و اقتصادی اشاره دارد، جوامعی که از شبکه‌های حمایتی قوی، ارزش‌های مشترک و روایت‌های الهام‌بخش برخوردارند، در برابر بحران‌ها مقاوم‌تر هستند و سریع‌تر به تعادل بازمی‌گردند.

در یزد، که طی دهه‌های اخیر دستخوش تغییرات زیادی شده است – از تغییرات اقلیمی گرفته تا تحولات اجتماعی و شهرنشینی – نقش قصه‌ها می‌تواند در حفظ انسجام اجتماعی و افزایش تاب‌آوری نسل جدید بسیار حیاتی باشد.

در کشورهای مختلف از داستان‌سرایی برای کاهش تنش‌های اجتماعی، افزایش همدلی و تقویت حس تعلق استفاده شده است، هانس کریستین اندرسن در دانمارک، با قصه‌هایی مانند جوجه اردک زشت به کودکان یاد داد که قضاوت‌های زودهنگام ممکن است نادرست باشد و پذیرش تفاوت‌ها، بخشی از زندگی اجتماعی سالم است و در ادبیات هلند نیز، داستان پترس فداکار سال‌ها به کودکان، مسئولیت‌پذیری اجتماعی را آموزش داده است.

اما سنت قصه‌گویی تنها به ادبیات غرب محدود نیست، در قرآن کریم نیز قصه‌گویی به‌عنوان ابزاری برای آموزش مفاهیم اخلاقی و اجتماعی به کار گرفته شده است و قصه‌هایی مانند یوسف و برادرانش، موسی و فرعون، یا داستان اصحاب کهف، همگی نمونه‌هایی از روایت‌هایی هستند که علاوه بر جذابیت داستانی، حامل پیام‌های عمیق اجتماعی، اخلاقی و حتی روان‌شناختی‌اند.

قرآن کریم به‌صراحت بیان می‌کند که قصه‌ها تنها برای سرگرمی نیستند، بلکه برای پند گرفتن و تفکر طراحی شده‌اند: "لَقَدْ کَانَ فِی قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِأُولِی الْأَلْبَابِ" (در داستان‌های آنان عبرتی برای خردمندان است)، این نشان می‌دهد که سنت قصه‌گویی، از دیرباز در فرهنگ ما ریشه داشته و به‌عنوان یکی از مهم‌ترین ابزارهای انتقال دانش اجتماعی و اخلاقی شناخته شده است.

یزد، که همیشه شهر قصه‌ها بوده، چرا نباید از این ابزار برای آموزش و انسجام اجتماعی بهره ببرد؟

قصه‌ها به جامعه کمک می‌کنند که با چالش‌های زندگی بهتر کنار بیاید، در ادبیات ایران، قصه‌های کلیله و دمنه، هزار و یک شب و حکایت‌های سعدی و مولوی در طول قرن‌ها، پلی میان ارزش‌های فردی و اجتماعی بوده‌اند. این متون کهن، چیزی بیش از حکایت‌های جذاب بوده‌اند؛ آن‌ها به کودکان و بزرگسالان می‌آموختند که چگونه با اخلاق، دوراندیشی و همبستگی اجتماعی می‌توان زندگی بهتری ساخت. در این میان، مهدی آذریزدی نیز همین مسیر را ادامه داد، اما با زبانی که کودکان امروز بتوانند درک کنند.

جشنواره قصه‌گویی فرصتی است تا والدین، معلمان و فعالان فرهنگی، نقش قصه‌ها را جدی‌تر بگیرند و این جشنواره نباید فقط به‌عنوان یک گردهمایی سالانه دیده شود، بلکه می‌تواند آغازگر یک جریان اجتماعی باشد. مدارس می‌توانند قصه‌گویی را به برنامه‌های آموزشی خود اضافه کنند، خانواده‌ها می‌توانند در خانه‌ها این سنت را احیا کنند، و رسانه‌های محلی می‌توانند با روایت قصه‌های بومی، هویت فرهنگی شهر را زنده نگه دارند.

اگر قصه‌ها را کنار بگذاریم، تنها روایت‌هایی که باقی می‌مانند، همان‌هایی خواهند بود که توسط رسانه‌های بیگانه ساخته می‌شوند؛ روایت‌هایی که ممکن است هیچ نسبتی با هویت و فرهنگ یزد نداشته باشند و جشنواره قصه‌گویی می‌تواند فرصتی برای بازپس‌گیری این روایت‌ها باشد. فرصتی برای اینکه یزد، همان‌طور که همیشه در معماری، صنایع‌دستی و دانش، شهر پیشگامان بوده، در حفظ سنت قصه‌گویی نیز الگویی برای سایر شهرها شود.

پس شاید حالا زمان آن رسیده باشد که دوباره قصه‌ها را به زندگی‌های خود برگردانیم.

*دکترای سلامت و رفاه اجتماعی – مشاور مدیر کل اجتماعی و فرهنگی استانداری یزد