جریان انقلاب اسلامی در ایران، یک جریان به هم پیوسته با رهبری واحد بود. اتفاق قاطبه مردم درباره رهبری نهضت، سبب میشد در برگزاری اعتراضات، هماهنگی کاملی وجود داشتهباشد. راهپیماییهای «چله» که در چهلم شهدای هر شهر، توسط مردم شهرهای دیگر برگزار میشد، نشانهای قابل توجه از این بههم پیوستگی پایدار بود. در شهریور۱۳۵۷ رژیم پهلوی کوشید با استفاده از عنوان عوامفریبانه «دولت آشتی ملی» با نخستوزیری جعفر شریف امامی، از موج اعتراضات گسترده بکاهد. مبدأ تاریخ دوباره به هجری خورشیدی بازگشت و برخی مراکز فساد هم تعطیل شد؛ اما در ۱۷ شهریور، دولت آشتی ملی ماهیت حقیقی خود را رو کرد؛ هزاران نفر از مردم تهران در میدان ژاله با رگبار گلوله عوامل رژیم پهلوی به شهادت رسیدند. بازتاب این مسئله در سراسر کشور و از جمله شهر مشهد، خیزش گسترده مردمی بود؛ خیزشی که با خشم عمومی مشهدیها از اقدامات عبدالعظیم ولیان درآمیخت و باوجود برکناری او در اوایل شهریور ۱۳۵۷، از التهاب آن کاسته نشد. با فرا رسیدن مهرماه، مشهد با محوریت جغرافیایی حرم مطهر رضوی به کانون اعتراضات گسترده تبدیل شد. مردم مشهد با میدانداری جریان انقلابی شهر تصمیم به برگزاری تجمعی بزرگ و اعتراضی در مسجد گوهرشاد گرفتند. این اجتماع خبر از پاییز داغ سال ۱۳۵۷ میداد.
درهای بسته مسجد گوهرشاد
براساس اطلاع قبلی قرار بود روز دوم مهر ۱۳۵۷، اجتماع مسجد گوهرشاد برگزار شود. سخنران این مراسم آیتالله علینقی طبسی حائری، از علمای معروف مشهد بود که آثار مکتوب وی در میان مردم علاقهمندان بسیاری داشت. با این حال، به دستور مسئولان امر و به بهانه غبارروبی، تمام صحن مسجد گوهرشاد و ایوانهای آن را خیس کردند و مانع از حضور جمعیت در مسجد شدند. بسته شدن درهای مسجد، نوعی اعلام جنگ به طرفداران انقلاب بود. مردم متدین که از راههای دور و نزدیک خود را به مسجد جامع گوهرشاد رساندهبودند، دست به راهپیمایی اعتراضی در اطراف حرم مطهر زدند و آیتالله طبسی حائری نیز در جمع آنها به ایراد سخنرانی کوبندهای پرداخت و جنایات رژیم پهلوی در تهران و دیگر شهرها را افشا کرد. این افشاگریها، با انتشار اخباری مبنی بر محاصره بیت امام خمینی(ره) در نجف، موجب التهاب گسترده و شدید در جامعه شد. روز ۹ مهرماه، به دنبال تعطیلی بازار، تظاهرات گستردهای در اطراف حرم مطهر برگزار شد؛ تظاهراتی که با دخالت نیروهای امنیتی رژیم، با خشونت تمام سرکوب شد و تعدادی از مردم شهید و مجروح شدند. اما در همین روز، سرهنگ زمانیپور، عامل به شهادت رساندن ناهید اسدی در قیام اول مرداد نیز به دست مردم کشته شد. با مرگ زمانیپور، به نظر میرسید درگیری در شهر مشهد حالتی دوسویه یافته است و مردم دیگر حاضر به مماشات در برابر تندرویها نیستند. پس از تظاهرات و اعتصاب ۹ مهر، در روزهای بعد، راهپیماییهای متعددی در اطراف حرم مطهر و فلکه حضرت برگزار شد، اما مأموران رژیم اجازه ورود تظاهراتکنندگان به حرم مطهر را ندادند. درگیریها دوباره در روز ۱۴ مهر اوج گرفت و اینبار دانشجویان دانشگاه فردوسی و جمعی از دانشآموزان، خود را به ورودی بست بالا رساندند و فریاد اعتراض بلند کردند. دامنه این اعتراض به داخل حرم مطهر رضوی نیز کشیده شد و ظاهراً این نخستین بار پس از قیام اول مرداد بود که مردم معترض در داخل اماکن متبرکه فریاد اعتراض سر میدادند.
درگیری داخل اماکن متبرکه و حمله وحشیانه به حرم مطهر
با اقدام جوانان تحصیلکرده مشهدی برای ورود به محدوده اماکن متبرکه، دیگر اقشار نیز تصمیم به چنین کاری گرفتند و به این ترتیب، شرایط برای عوامل رژیم شاه سختتر و کنترل اوضاع دشوارتر شد. ۲۴ مهر به مناسبت چهلم شهدای میدان ژاله تهران، اطراف حرم مطهر رضوی مملو از جمعیت تظاهراتکننده بود. بازاریان به نشانه اعتراض، بازارها را تعطیل کردهبودند. شرکتکنندگان در راهپیمایی توانستند از سد مأموران عبور کنند و وارد حرم مطهر رضوی شوند. تلاش عوامل رژیم برای بیرون کردن معترضان از حرم مطهر، سبب تنش و درگیری شدیدی شد. برخی گزارشها خبر از زخمی شدن و شهادت تعدادی از مردم دادهاند. با این حال، روند اعتراض در آبان متوقف نشد. بخش مهمی از این تجمعات اعتراضی را مقابل بیت مراجع تقلید مشهد و در رأس آنها آیتالله العظمی سیدعبدالله شیرازی برگزار میکردند. روز ۲۸ آبان، تجمع مردم مقابل بیت این مرجع تقلید، با تیراندازی سنگین مأموران بر هم زده شد و تعدادی از حاضران نیز مجروح یا شهید شدند. جمعیت برای ادامه دادن به اعتراض، از مسیر بالاخیابان خودش را به محوطه داخل حرم مطهر رضوی رساند. نظامیان رژیم که نتوانستهبودند مانع حرکت مردم به سمت حرم مطهر شوند، کوشیدند جمعیتی را که وارد صحن عتیق شدهبود، متفرق کنند. به همین دلیل، به بهانه آزاد کردن یکی از مأموران ساواک که توسط مردم بازداشت و داخل یکی از حجرههای صحن زندانی شده بود، به صحن عتیق ریختند و به سوی مردم تیراندازی کردند. تعدادی از این گلولهها به کاشیها و آینهکاریهای حرم مطهر اصابت کرد و برپایه برخی گزارشها، تعدادی از زائران و مجاوران مجروح شدند. انعکاس این عمل وحشیانه، تشدید اعتراضات و جمع شدن عزم قاطبه مردم ایران برای سرنگونی رژیم پهلوی بود. فاجعه هجوم به حرم مطهر رضوی که پیش از آن در دهه ۱۲۸۰ و ۱۲۹۰ خورشیدی به دست آصفالدوله شاهسون و سپس سربازان روسیه تزاری اتفاق افتاده بود، اینک دوباره تکرار میشد و این مسئله، بیش از گذشته سبب نفرت عمومی از شاه و رژیم پهلوی شد. در قسمت بعد، به بررسی بیشتر تبعات این اقدام خواهیم پرداخت.