سرویس دین و اندیشه خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - محمد فیضی: نشست رونمایی و بررسی کتاب «مقدمهای بر جامعهشناسی هنر ایران» صبح یکشنبه ۷ بهمن در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد. در این نشست، اعظم راودراد، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و نویسنده کتاب، محمدرضا مریدی، عضو هیئت علمی دانشگاه هنر و مسعود کوثری، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران به گفتوگو درباره این کتاب پرداختند.
نظریههای جامعهشناسی هنر که غربی است؛ حداقل مثالهای ایرانی بزنیم
در ابتدای این نشست، اعظم راودراد با اشاره به انگیزه نوشتن این کتاب بیان کرد: من از سال ۷۵ مشغول تدریس جامعهشناسی هنر هستم. از آن تاریخ تا به امروز همیشه مسئلهام این بوده که ما از مسئلههای مختلف در حیطه جامعهشناسی هنر صحبت میکنیم اما مثالهایمان اغلب مثالهای غربی است. یعنی در کلاس علاوه بر نظریه که مجبوریم از منابع غربی استفاده کنیم، از مثالهای غربی استفاده میکنیم. در حالی که انتظار میرود حداقل مثالها ایرانی باشند. چون هنرها در ایران بسیار اهمیت دارند؛ مخصوصاً شعر. من در ذهنم بود به این مسئله بپردازم اما مشکلم این بود که مجموعهای از پژوهشها درباره هنر ایرانی وجود نداشت. یک روزی تصمیم گرفتم از پژوهشهای که به صورت محدود در دانشگاه وجود داشت استفاده کنم و بدنهای بسازم تا به جامعهشناسی هنر ایران بپردازم. با این حال اسم این کتاب را مقدمه گذاشتم چون ادعا نداشتم که تمام جامعهشناسی هنر ایران را بیان کردهام. در این کتاب بیشتر از پژوهشهایی که خودم انجام داده بودم استفاده کردم. آقای دکتر مریدی و آقای دکتر کوثری و امثال این افراد نیز پژوهشها و مقالات زیادی در حیطه جامعهشناسی هنر دارند اما من اصلاً به آنها رجوع نکردم چون حجم کتاب بسیار زیادتر میشد.
کتاب بر اساس مدل ارتباطی لاسول است
راودراد درباره کتاب گفت: من این کتاب را بر اساس تقسیمبندی مدل ارتباطی لاسول که ۵ سؤال میکند: چه کسی؟ چه میگوید؟ به چه کسی؟ از چه طریقی و با چه تأثیری؟ درباره هنر نوشتم. کتابهای انگلیسیزبانی بودند که بر اساس این مدل نوشته شده باشند؛ اما این کتابها از محور سیاستگذاریهای فرهنگی هنری تهی بودند. ما در ایران، بسیار با این سیاستگذاریها دست و پنجه نرم میکنیم. از نظر خودم این کتاب یک نقطه شروع است تا بتوانم جامعهشناسی هنر ایران را به محور همه هنرها گسترش بدهم. باز هم تأکید میکنم وقتی در دانشکدههای ما هنر سینما درس میدهند با مثالهای خارجی کار میکنند و این به لحاظ آموزشی قابل پذیرش است؛ اما اگر قرار است هرچیز دیگری مثل محتوا مهم باشد باید به فیلمهای ایرانی نیز پرداخته شود. من به این کتاب به عنوان یک پروژه نگاه میکنم که درباره تمام هنرها را با پسوند ایرانی پژوهش کنم.
کتابهای جامعهشناسی هنر به سیاستگذاری هنری در ایران نمیپردازند
مسعود کوثری در ادامه نشست گفت: خانم راودراد خیلی در زمینه جامعهشناسی هنر فعالیت کردهاند. کتاب «جامعهشناسی هنر ایران» تلاشی است برای ایرانی کردن این حوزه از مطالعات که بیشتر متنهایش متنهای ترجمه شده هستند که در آنها مثالهای ایرانی وجود ندارند. این تلاشها باعث شده یک اطلاعات خوبی درباره هنرهای ایران داشته باشیم. یکی از حوزههای مهمی که ایشان در این کتاب به آن پرداختهاند سیاستگذاری هنر است. بعضی از کتابهای جامعهشناسی هنر اصلاً به این حوزه نمیپردازند؛ اما خانم دکتر این کار را کردهاند. اغلب کتابهای جامعهشناسی هنر درباره اثر هنر و نهایتاً مخاطب اثر هنری هستند. و در مورد آن بخش حامی دولتی که شکل جدیدی از حمایت مالی را برای شکل گرفتن اثر هنری انجام میدهد، خیلی توجه نشده است.
این کتاب به دامهای فلسفه هنر نیفتاده است
در ادامه این نشست، محمدرضا مریدی با اشاره به اهمیت این کتاب گفت: در حوزه مطالعات هنر میشود یک تقسیمبندی تاریخی انجام داد. در سالهای ۲۰ و ۳۰ بیشتر در ایران، یک مواجهه تاریخی و باستانشناسانه با هنر وجود داشته است. در دهه ۴۰ و ۵۰ به بعد وارد حوزه مردمشناسی شدیم. البته باید توجه داشت این تلاشها بیرون از دانشگاه هم بودند. برای مثال، مقالاتی که درباره هنر و مردم منتشر میشد بیرون از دانشگاه بود. در دهه ۷۰ و ۶۰ عمده مطالعات درباره فلسفه هنر بود که رشته فلسفه هنر در همان زمان ایجاد شد. در دهه ۸۰ جامعهشناسی هنر، کم کم دارد تأسیس میشود. این کتاب در آغاز دهه جدید یک تغییری ایجاد میکند و یک کتاب آموزشی محسوب میشود. با اینکه ما امروزه مقالههای بسیاری در این زمینه داریم اما هنوز فضا یک حالت سردرگمی دارد. مثلاً در دانشکده هنر، بحث جامعهشناسی هنر همیشه تقلیل داده شده است و بیشتر زمینههای جامعهشناسی هنر را بیان میکند. به صورت کلی همواره یک مواجهه محتاطانه با هنر در دانشکدههای اجتماعی نمایان میشود. جامعهشناسی هنر در دانشکده علوم اجتماعی محتاطانه با هنر رو به رو میشود. کتاب «جامعهشناسی هنر ایران» ما را به متن جامعهشناسی وارد میکند. این کتاب به تعاریف دشوار هنر چیست راه نداده و به دامهای فلسفه هنر تن نداده است. مشخصههای این کتاب باعث شده این کتاب تبدیل به یک کتاب آموزشی شود.
بین طبقات بالا و پایین هنری داد و ستد وجود دارد
در انتهای نشست، اعظم راودراد با تأکید بر مقوله سیاستگذاری هنر بیان کرد: من در کتاب رابطهای را بین سیاستگذاری و نقشه فرهنگی جامعه توضیح دادهام. به صورت تیپشناسانه با دو جامعه رو به رو هستیم. یک جامعه نیمهباز و یک جامعهای مثل کشور ما که در آن سیاستهای سفت و سختی وجود دارد. در جوامع دموکراتیک این نقشه فرهنگی تقسیمبندیهای بیشتری دارد؛ چون در آنها تنوع بسیاز زیاد است. در جامعهای که این تنوعها به سبب سیاستگذاری فرهنگی و هنری، سفت و سختتر هستند هرچه به پیش میرویم تقسیمبندیها کمتر میشوند. به صورت کلی چه در جوامع نیمهباز و چه در جوامع بسته، علاوه بر آن تقسیمبندیها هنرهای دیگری نیز وجود دارند. مثل هنر زیرزمینی که اینها انتهای همه استانهای هنری و فرهنگی تعریف میشوند.
او در ادامه گفت: هنرهای زیرزمینی در جوامع غیر دموکراتیک، محور اصلی تنوع در هنر هستند. در جامعه دموکراتیک برعکس است و حجم هنر زیرزمینی بسیار کمتر است. بین طبقات بالا که آثار هنری اصلی هستند و طبقه پایین یک رابطه وجود دارد. در جاهایی که شرایط اجتماعی عوض میشوند این طبقات پایین و بالا وارد داد و ستد میشوند. پایینیها میآیند بالا و برعکس. این رابطه رفت و برگشتی زمانی که امکان فراهم شود انجام میشود و با سیاستگذاری فرهنگی ربط پیدا میکند. تغییرات سیاستگذاری فرهنگی اینجا معنا پیدا میکند. این الگویی است که من درباره آن صحبت کردهام.
∎