جوان آنلاین: چمن آزادی اجازه نداد آنها که بازی را از پای گیرندهها به تماشا نشسته بودند، متوجه بازی استقلال با شمسآذر قزوین شوند. چمنی که باید بعد از ماهها چشم هربینندهای را به خود خیره میکرد، اما تنها چند دقیقه بعد از شروع بازی مشخص شد چنگی به دل نمیزند. به طوری که بارها و بارها در طول بازی نگاهها را چنان متوجه خود میکرد که فرصتی برای برانداز عملکردی که دو تیم به نمایش گذاشته بودند ایجاد نمیشد.
چمن آزادی در بازگشایی دوباره این ورزشگاه یادآور صحبتهای کنایهآمیز سالها قبل خداداد عزیزی به چمن ورزشگاه آزادی بود. کنایههایی که همچنان بعد از سالها میتوان بدان کامبک زد وقتی مشکلات همچنان به قوت خود باقی است. چمن ورزشگاه تابلوی نقاشی نیست که صرفا چشم نواز باشد. هرچند که تصویر پخش شده از صفحه تلویزیون چندان هم نمیتوانست چشمها را نوازش داده یا جادو کند. اما چمن باید مقاوم باشد تا خاطرات جا زدن تکههای آن توسط بازیکنانی، چون رونالدو را برایمان مرور نکند. در این چمن قرار است حداقل هفتهای یک بازی برگزار شود و ۲۰ بازیکن باید مدام سرتاپای مستطیل سبز را بالا و پایین کنند و دو گلر نیز مدام مقابل چهارچوب دروازه خود برای حفاظت از آن روی زمین شیرجه بزنند. اما آیا چمنی که بعد از مدتها به تماشایش نشستیم توان و مقاومت این داستانهای عادی را دارد؟
تردیدی نیست که آزادی هنوز هم کار دارد، اما انتظار میرفت حداقل چمن این مجموعه بعد از ماهها استراحت و مرمت نمره قبولی بگیرد اما تکههای بلند شده بعد از اندکی دویدن بازیکنان بر سطح آن به خوبی ثابت کرد قرار نیست این چمن به این زودیها نمره قبولی بگیرد و همچنان باید برای آزادی شدن آزادی و چمن آن دندان سرجگر گذاشت کهای کاش این مورد حداقل نتیجهای در پی داشته باشد!
خوشحال بودیم که فوتبال قرار است به آزادی بازگردد، اما تنها ۹۰ دقیقه تماشای بازی استقلال- شمسآذر کافی بود تا تردیدهای زیادی ایجاد شود. چرا که تکهای ازچمن ورزشگاه با هر استارت یا سرعت گرفتن بازیکنان برای جاگذاشتن حریف از زمین کنده میشد تا یک سوال مشترک ذهن اکثر آنها که بازی شاگردان موسیمانه با یاران رحمتی را به تماشا نشتسه بودند به خود مشغول کند. اینکه آیا این چمن میتواند هفتهای دو مرتبه میزبان بازیهای فوتبال باشد و با این رویه آیا به آخر فصل میکشد؟
از نمای دور شاید چمن ورزشگاه اندکی فریبنده بود، اما از نمای نزدیک، اوضاع اصلا جالب توجه نبود. خصوصا وقتی جعبه جادویی صحنههای آهسته را به تصویر میکشید. صحنههایی که تکهتکه شدن چمن را به وضوح به تصویر میکشید تا نگرانیها قوت گیرد. خصوصا نگرانی از مصاف با تیمهای حاشیه خلیج همیشه فارس در جریان لیگنخبگان. مصاف با تیمهایی که مدتهاست فخر ورزشگاههای مدرن خود را میفروشند و قرار بود بعد از بازسازی آزادی جوابی دندانشکن به فخرفروشی آنها بدهیم، اما باز هم دهانمان بسته خواهد ماند!
آنچه در بازی استقلال برابر شمسآذر رونمایی شد، آزادی نونوار شده نبود. شاید سکوها صندلیهای جدیدی را به نمایش گذاشته باشند و دستی سر و روی آن کشیده شده باشد، اما آنچه به چشم دیده شد، چیزی نبود که انتظار میرفت و وقتی ظاهر ماجرا نتواند راضی کننده باشد وای از باطن آن و کارهای زیرساختی که به چشم دیده نمیشود که مورد نقد و بررسی قرار گیرد.