شناسهٔ خبر: 70906776 - سرویس بین‌الملل
نسخه قابل چاپ منبع: ایرنا | لینک خبر

میراث بایدن در سیاست خارجی آمریکا؛ شکست‌ها بزرگترند

تهران-ایرنا- جوزف آر بایدن با چه میراثی کاخ سفید را ترک می کند؟ تاریخ از چهل و ششمین رئیس جمهور آمریکا چه چیزی به یاد خواهد آورد؟ اینها پرسش هایی است که بایدن ۸۲ ساله در روزهای بازنشستگی در اقامتگاهش در ویلمینگتون ایالت دلاویر می تواند به آنها فکر کند؛ البته اگر ذهن رو به خاموشی‌اش، او را یاری دهد.

صاحب‌خبر -

گروه سیاست خارجی ایرنا، «آمریکا بازگشته است.» جو بایدن سال ۲۰۲۰ با ادعای بازگشت ارزش های رهبری آمریکا در جهان پس از سیاست‌های انزواگرایانه و یکجانبه‌گرای دولت دونالد ترامپ کار خود را در Oval Office شروع کرد اما در بسیاری از جنبه ها، سیاست خارجی خود را در مختصات آمریکای ترامپ و «اول آمریکا» پیش برد و امروز هیچکس حتی تیم امنیت ملی و سیاست خارجی او نمی‌تواند ادعا کند وعده اعاده نظم لیبرال محقق شده است. با گذشت‌ ۴ سال چیزی که بازگشت، نه آمریکای بایدن که برگشت ترامپ به ریاست جمهوری و حضور در راس سیاست‌های واشنگتن است.

بایدن در جهان موازی!
حتی جو بایدن در آخرین نطق‌ خود درباره سیاست خارجی دولتش، در محل وزارت خارجه ایالات متحده معترف شد دوران نظم پساجنگ سرد به سر آمده است و این چیزی بود که فردایش مشاور امنیت ملی او، جیک سالیوان در گفت و گو با نیویورک تایمز آن را اینگونه تکمیل کرد: «دوران پس از جنگ سرد به پایان رسیده است؛ دوره برتری آمریکا از دهه ۹۰ و اوایل دهه ۲۰۰۰ به پایان رسیده است. قبل از روی کار آمدن دولت بایدن، دوران برتری آمریکا به پایان رسیده بود».

این دموکرات کهنه کار در آخرین نطق‌هایش که به نوعی وداع او با جهان سیاست به شمار می‌رود تصویر یک پیروز از خود ارائه داد، بایدن در حقیقت اما رویاها و آرمان‌هایش را در قالب دستاوردی تصویر می‌کرد که فقط در جهان ذهنی او به واقعیت پیوسته بود.

وایس پرزیدنت و حالا رئیس جمهور سابق ایالات متحده با وجود دستاوردهایی که دولتش در دیپلماسی کسب کرد اما در نهایت یک شکست خورده است. بایدن اصرار زیادی کرد خود را یک رهبر فوق‌العاده و استثنایی جلوه دهد و حتی از دیگران هم انتظار داشت آن را بپذیرند؛ درست همان طور که پس از مناظره فاجعه بارش با دونالد ترامپ گفت که خوب ظاهر شده و از توانایی جسمی و ذهنی کافی برای ادامه دادن دور دوم مبارزات انتخاباتی برخوردار است.

در راه لیندون جانسون
فقط چند روز نیاز بود تا سرانجام وادار شود از انتخابات ریاست جمهوری انصراف دهد تا LBJ Moment برای دومین بار در تاریخ سیاسی ایالات متحده ثبت کرد. ۳۱ مارس ۱۹۶۸ «لیندون بی جانسون» رئیس جمهور مستقر که پس از ترور جان اف کندی سکان کاخ سفید را در اختیار داشت اعلام کرد که به دنبال انتخاب مجدد نخواهد بود.

جانسون به جنگ در ویتنام و اختلافات در داخل اشاره کرد. منشی سابق او، جورج کریستین، گفت که سلامتی نیز یک عامل بود: جانسون تنها ۵۹ سال داشت اما ۱۳ سال قبل از آن دچار حمله قلبی شده بود. او پنج سال بعد نیز دچار حمله قلبی مرگبار شد. ۵۶ سال بعد «جوزف آر بایدن» هم با «لیندون بینز جانسون» هم‌سرنوشت شد. وخامت حال جسمانی بایدن و البته جنگ غزه به حیات سیاسی او برای همیشه پایان داد.

استراتژی امنیت ملی ۲۰۲۲ آمریکا بیان می‌کند که با «گردآوری یک ائتلاف گسترده از متحدان و شرکا، ما چشم‌انداز خود را برای جهانی آزاد، باز، شکوفا و امن پیش خواهیم برد و رقبا را پشت سر خواهیم گذاشت تا زندگی نه‌تنها آمریکایی‌ها بلکه مردم سراسر جهان را بهبود بخشیم.»

«فارن پالیسی» می‌نویسد: عناصر اصلی این آرمان شامل «سیاست خارجی برای طبقه متوسط»، اولویت دادن به دیپلماسی به‌جای نیروی نظامی، و تعمیق و گسترش اتحادها بود. آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه ایالات متحده در «فارن افرز» نوشت که دولت توانست «یک استراتژی احیا» را با ترکیب سرمایه‌گذاری‌های تاریخی در رقابت‌پذیری داخلی و یک کمپین دیپلماتیک فشرده برای احیای مشارکت‌های خارجی به‌طور موفقیت‌آمیز اجرا کند.

به نوشته فارن پالیسی، بر اساس معیارهای خود دولت بایدن، نتوانسته به استانداردهای بلندپروازانه‌ سیاست خارجی اش دست یابد. در نزدیکی پایان ریاست‌جمهوری بایدن، دوسوم رأی‌دهندگان آمریکایی معتقد بودند کشور در مسیر اشتباهی قرار دارد و دولت بایدن تبدیل به پلی میان دوره اول و دوم ریاست‌جمهوری ترامپ شده است.

بایدن به عنوان اولین رئیس جمهوری در تاریخ آمریکا که در شرایط جنگی اسرائیل، به سرزمین‌های اشغالی سفر کرد، دستگاه سیاست خارجی را با یک وضعیت استثنایی تاریخی روبرو کرد. برای اولین بار، موجی از استعفای دیپلمات‌های آمریکایی در وزارت خارجه در اعتراض به حمایت بی قید و شرط دولت آمریکا از جنایات اسرائیل در غزه که از هیچیک از قواعد جنگی تبعیت نمی‌کرد، به راه افتاد.پرتگاه غزه
بایدن، خودش و دموکرات‌ها را فقط به این دلیل به ورطه شکست کشاند که خواست یک وفادار به اسرائیل نظر برسد! در حقیقت همان‌طور که تمایل داشت به عنوان یک صهیونیست خوانده شود، به پایان خط رسید.

جو بایدن، برای تحقق اهداف اسرائیل در جنگ غزه که همراه با بی‌سابقه‌ترین نسل کشی در ربع قرن بیست و یکم بود، هر گونه حمایتی کرد، از پشتیبانی سیاسی و دیپلماتیک با بی‌اعتبار کردن سازمان ملل به واسطه وتوی بیش از ۶ قطعنامه توقف جنگ تا کمک‌های بی‌سابقه تسلیحاتی، هدایت اتاق جنگ غزه و پشتیبانی مستقیم نظامی از اسرائیل

رئیس جمهور آمریکا حتی ابایی نداشت برای جنگ افروزی اسرائیل، دولت خود را میلیتاریستی جلوه دهد. رسانه‌های آمریکایی بیش از آنکه آنتونی بلینکن را وزیر خارجه بدانند به او لقب وزیر جنگ آمریکا می‌دهند!

بایدن به عنوان اولین رئیس جمهوری در تاریخ آمریکا که در شرایط جنگی اسرائیل، به سرزمین‌های اشغالی سفر کرد، دستگاه سیاست خارجی را با یک وضعیت استثنایی تاریخی روبرو کرد. برای اولین بار، موجی از استعفای دیپلمات‌های آمریکایی در وزارت خارجه در اعتراض به حمایت بی قید و شرط دولت آمریکا از جنایات اسرائیل در غزه که از هیچیک از قواعد جنگی تبعیت نمی‌کرد، به راه افتاد.

«هریسون مان»، افسر سابق اطلاعاتی که به دلیل حمایت امریکا از اسرائیل از آژانس اطلاعات دفاعی استعفا داد، گفته است که واشنگتن دیپلماسی را تنها «به سطحی‌ترین معنا» یعنی برگزاری «تعداد زیادی جلسات» انجام داد، اما هیچ تلاش منطقی‌ای برای تغییر رفتار اسرائیل انجام نداد.

وزارت خارجه بایدن پذیرفته بود اساساً مانور دیپلماتیک این کشور برای توقف جنگ غزه یک تظاهر بوده است. متیو میلر، سخنگوی وزارت خارجه امریکا در ماه سپتامبر اعتراف کرد: «ما هرگز نمی‌خواستیم یک راه‌حل دیپلماتیک با حماس درنظر بگیریم.»

تئاتر دیپلماسی

فارن پالیسی ماه گذشته در گزارشی نوشت: اگر موضع دولت بایدن این است که اسرائیل حق دارد به جنگ ادامه دهد تا زمانی که به اهداف اعلامی خود برسد، تظاهر به اینکه برای پایان درگیری، راه‌حل دیپلماتیک می‌تواند وجود داشته باشد، چه فایده‌ای دارد؟ پاسخ، افکار عمومی است.

بایدن می‌داند سیاستی که جنگ گسترده را ایجاب می‌کند، نامحبوب است و واکنش‌های بیشتری را به دنبال خواهد داشت. بنابراین او امیدوار است با ادامه انتقال تسلیحات نامحدود و در عین حال که ظاهراً در حال مذاکره برای یک توافق صلح است، هم دموکرات‌های طرفدار اسرائیل و هم منتقدان جنگ را راضی کند. نمایش دیپلماسی تلاشی برای متقاعد کردن مردم به این است که دستان بایدن بسته است، و در حالی که او مایل به پایان جنگ است، به‌سادگی نمی‌تواند این کار را انجام دهد.

بایدن در متوقف کردن نتانیاهو هم برای توقف کشتار در غزه شکست خورد و فقط در جلساتش او را یک «لعنتی بد» می‌نامید. امروز اعتبار آتش بس به حساب ترامپ واریز شده است.

پولیتیکو در گزارشی که به نقش ترامپ در فشار به نتانیاهو برای پذیرش آتش بس پرداخته، نوشت: اصرار ترامپ بر اینکه این موفقیت به او تعلق دارد، برای بایدن و دستیارانش ناخوشایند است. از نظر بایدن، این توافق دقیقاً در چهارچوب برنامه‌ای است که او در ماه مه ارائه داده و توسط بلینکن، برت مک‌گورک و میانجی‌های قطری و مصری بشدت دنبال شده است.

دستیاران بایدن در دوره‌های مختلف طی ۱۵ ماه گذشته، واقعاً باور داشتند که نزدیک به توافق هستند اما هربار همه‌چیز فرو می‌ریخت. تقریباً یک‌سال پیش، در فوریه، بایدن به خبرنگاران گفت امیدوار است بزودی توافق حاصل شود و بار دیگر، در آستانه کنوانسیون دموکرات‌ها، مقامات امریکایی گفتند که توافق نزدیک است، اما هر بار ناامید شدند.

امروز سیاست‌های بایدن در قبال جنگ غزه، پرسش‌های مهمی در آمریکا در خصوص حمایت از اسرائیل ایجاد کرده است. بر اساس نظرسنجی موسسه IPSOS اکثریت (۵۳٪) آمریکایی‌ها معتقدند که ایالات متحده بیش از حد برای اسرائیل هزینه می‌کند.

خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان در سال ۲۰۲۱ یکی دیگر از ناکامی‌های سیاست خارجی بایدن بود که باعث کاهش محبوبیتش شد. از زمان خروج از افغانستان که تصاویر ترک کابل توسط فرار نظامیان یادآور فرار ارتش آمریکا از سایگون در جنگ ویتنام بود محبوبیت بایدن هرگز بهبود نیافت و به بالای ۵۰ درصد نرسید.من رویایی دارم

آخرین سخنرانی جو بایدن در هفتادونهمین مجمع عمومی‌سازمان ملل خطابه‌ای پرشور برای وداع این سیاستمدار امریکایی با دنیای سیاست بود. رئیس‌جمهور امریکا در آخرین فریم بین‌المللی خود، خاطرات سیاسی خود را در دهه‌های ۶۰ و ۷۰ میلادی و جنگ ویتنام و اوضاع خاورمیانه یادآوری کرد.

او در حالی که استوار در کنار جنایات جنگی آپارتاید اسرائیل در غزه ایستاده بود، با اشاره به اینکه در طول دوران کاری‌اش شاهد پایان آپارتاید در آفریقای جنوبی و نسل‌کشی در یوگسلاوی سابق بوده است، گفت نباید امید خود را از دست بدهیم. جو بایدن درست می‌گفت، اما ویتنام و آپارتاید آفریقای جنوبی بیشتر نمایانگر ناکامی سیاسی در ایالات متحده در قرن بیستم هستند.

خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان در سال ۲۰۲۱ یکی دیگر از ناکامی‌های سیاست خارجی بایدن بود که باعث کاهش محبوبیتش شد. از زمان خروج از افغانستان که تصاویر ترک کابل توسط فرار نظامیان یادآور فرار ارتش آمریکا از سایگون در جنگ ویتنام بود محبوبیت بایدن هرگز بهبود نیافت و به بالای ۵۰ درصد نرسید.

چین، اوکراین، اروپا؛ نمایه ناامیدی

درباره چین، اگرچه بایدن با پیمان آکوس (Aukus) یک دستاورد کسب کرد و توانست یک سنگر مهم در دریای چین جنوبی ایجاد کند اما در نهایت تیم سیاست خارجی و امنیت ملی بایدن نتوانستند به طور موثر از پیشروی چین در اقتصاد جهانی و بلوک‌بندی‌های بین‌المللی جلوگیری کنند. واسطه‌گری پکن میان ایران و عربستان و احیای رابطه تهران و ریاض یک شکست فاحش برای آمریکای بایدن بود.

ناکامی مقابل چین تا اندازه‌ای برای دولتمردان آمریکایی ملموس است که بلینکن و جیک سالیوان به عنوان معماران سیاست خارجی دولت بایدن در آخرین گفت‌وگوی خود با نیویورک تایمز اعتراف کردند سیاست ترامپ علیه چین کاملا درست بود!

بایدن در حالی کاخ سفید را ترک می‌کند که در دوره او جنگ اوکراین آغاز شد و سایه جنگ بعد از هفت دهه بر اروپا ظاهر شد. جنگی که تبعات آن قاره سبز را وارد دوره ای از آشفتگی کرده و سه قدرت برتر اروپا آلمان، فرانسه و انگلیس در بی‌ثبات‌ترین دوران خود به سر می‌برند. پاریس طی یکسال چهار نخست وزیر به خود دیده و آلمان هم با سقوط دولت شولتس، برلین وارد فرایند انتخابات زودهنگام شده است. در انگلستان هم استارمر به ثبات کامل نرسیده است.

میراث بایدن برای متحدان آتلانتیکی، یک اروپای چندپاره و بی‌ثبات واگذاردن آنها به ترامپ است. ترامپی که قول داده جنگ اوکراین را تمام کند و البته ایده‌اش این است که هرچه روسیه روی زمین تصرف کرده است برای مسکو باقی بماند.

دولت دموکرات، بازگشت به توافق را همزمان با حفظ کارزار فشار حداکثری ترامپ علیه ایران دنبال می‌کرد. یکی از اولین اقداماتی که دولت بایدن در ماه‌های اولیه انجام داد مذاکرات فشرده با چین برای توقف خرید نفت ایران توسط چین بود. روندی که برای واشنگتن موفقیتی به دنبال نداشت.ایران، فرصت از دست رفته

سیاست خارجی آمریکا در دوران بایدن در قبال ایران نمادی از سردرگمی و عدم انسجام بود. اگرچه با چیدمان اعضای سیاست خارجی و امنیت ملی کاخ سفید با حضور افرادی چون تونی بلینکن، جیک سالیوان، جان کری و وندی شرمن که در به ثمر رسیدن توافق ۲۰۱۵ نقش داشتند تصور می‌رفت احیای برجام از اولین دستورکارهای دیپلماسی دولت بایدن باشد اما هر چه زمان پیش رفت فقدان برنامه‌ای مشخص درباره توافق هسته‌ای با تهران در دولت بایدن مشاهده شد.

دولت دموکرات، بازگشت به توافق را همزمان با حفظ کارزار فشار حداکثری ترامپ علیه ایران دنبال می‌کرد. یکی از اولین اقداماتی که دولت بایدن در ماه‌های اولیه انجام داد مذاکرات فشرده با چین برای توقف خرید نفت ایران توسط چین بود. روندی که برای واشنگتن موفقیتی به دنبال نداشت.

کاخ سفید در چند دور مذاکرات وین، نشان داد آنچنان که باید جدیت لازم برای بازگشت به برجام را ندارد. این در شرایطی بود که تهران و واشنگتن در این دوره از طریق دیپلماسی حقوق بشر به یک توافق مبادله زندانی دست یافتند.

سردرگمی و بی برنامگی دولت بایدن جایی خود را نشان داد که در میانه گفت‌وگوهای وین، در تیم مذاکره کننده آمریکایی شکاف به وجود آمد و «ریچارد نفیو» و برخی دیگر از مذاکره‌کنندگان از سمت خود کناره گیری کردند.

سرانجام سیاست‌های آمریکا در خصوص جنگ اوکراین، اقدامات تحریک آمیز در تایوان و عدم اراده برای احیای توافق هسته‌ای ایران، باعث شد چین و روسیه، فرآیند عضویت ایران در پیمان‌هایی همچون شانگهای و بریکس را تسهیل کنند و شکل جدیدی به همکاری خود ببخشند.

بایدن می‌تواند به دستاوردهای ۴ ساله خود ببالد و با اغراق درباره آنها صحبت کند، دستاوردهایی که با آمدن ترامپ آنها هم از بین خواهد رفت؛ همانطور که مجله تایم طرح دقیقی از آن را در شماره آخرش طراحی کرده است. اما احتمالا جهان بایدن را نه با دستاوردهایش که با نقشش در روی کار آمدن مجدد دونالد ترامپ به یاد خواهد آورد.