سیدحمید خویی، پژوهشگر دین به مناسبت ایام ولادت حضرت علی(ع) طی درسگفتاری که به همت ایکنا تولید شده است، در چهار بخش به تشریح و توضیح نهجالبلاغه، نوشته سیدرضی پرداخته است که در ادامه مشروح آن را میخوانیم و میبینیم:
کتاب شریف نهجالبلاغه مجموعهای از گفتارها و نوشتارهای امیرالمؤمنین علیابنابیطالب(ع) است که توسط عالم بزرگوار شیعه سیدرضی یا شریفرضی جمعآوری و تألیف شده است. نام نهجالبلاغه به نام امیرالمؤمنین علی(ع) گره خورده و در ادبیات عرب همگان متفقالقولاند که بعد از قرآن دومین قله بلند ادبیات عرب کتاب شریف نهجابلاغه است که درباره این کتاب گفتهاند «دونَ کَلامِ الخالِق و فَوقَ کَلامِ المَخلوقِ» یعنی سخنی فراتر از سخن مخلوق و فروتر از سخن پروردگار است.
گاهی یکی از خطاهایی که با آن روبرو میشویم این است که کسانی مؤلف کتاب را امیرالمؤمنین علی(ع) میدانند و این یک اشتباه است. نهجالبلاغه چهار قرن بعد از امیرالمؤمنین علی(ع) تویط سیدرضی که در سال 359 هجری زاده شد و در سال 406 از دنیا رفت به رشته تحریر در آمد.
نهجالبلاغه به معنای روش بلاغت است و بلاغت به معنای سخن زیبا گفتن و زیبا سخن گفتن است به نحوی که سازه فکری گوینده به طور کامل به مخاطب منتقل شود است و حدیث کاملاً زیبا، شیوا و قابل فهم باشد و در حقیقت منظور سیدرضی چنان که خود در مقدمه کتاب اشاره کرده است نشان دادن قدرت بیمانند و بینظیر بلاغت امیرالمؤمنین علی(ع) است.
لذا گزیدههایی از خطبهها، نامهها و سخنان حکمت ایشان را در کتاب نهجالبلاغه گردآوری کرده است. عزیزانی که با این کتاب آشنایی دارند حتماً ملاحظه کردهاند که در بخش خطبهها نوشته شده است که «ومن کلامً لهوا(ع)» یا «ومن خطبه(ع)» یعنی بخشی از سخن یا از خطبه که به لحاظ بلاغت شاخصتر بوده است و بیشتر مورد توجه سیدرضی قرار گرفته است در این کتاب گنجانده شده است که ممکن است خطبه مقدمه و مؤخرهای هم داشته باشد که در کتاب نیامده باشد یا «ومن کتابهلهوا(ع)» یعنی بخشی از نامه است. 269 خطبه در این کتاب است و بعد بخش نامهها و سپس 480 سخن حکمت و کلمه قصار وجود دارد.
نکته بسیار مهمی که درباره کتاب باید مورد توجه قرار بگیرد این است که هدف اصلی سیدرضی از گردآوری این کتاب بیان دیدگاههای اعتقادی امیرالمؤمنین علی(ع) نبوده است چون گاهی برخی از شبهه افکنان این شبه را مطرح میکنند که اگر غدیر در ساختار اعتقادات شیعی از چنان اهمیتی برخوردار است که عید اعظم الهی شناخته میشود پس چرا امیرالمؤمنین علی(ع) در نهج البلاغه چیزی درباره غدیر نگفتهاند. دلیل این است که موضوع کتاب و بیان دیدگاه امیرالمؤمنین علی(ع) درباره غدیر، سقیفه و حوادث کلیدی تاریخ صدر اسلام نبوده است در یکی از روزهای جمعه دوران خلافت امیرالمؤمنین علی(ع) امام کل خطبه نماز جمعه خود را به غدیر و ارزش و جایگاه غدیر اختصاص دادند منتها به هر دلیل این خطبه را در نهج البلاغه نیاورده است.
نهجالبلاغه در بر گیرنده همه نامهها و گفتارهای امیرالمؤمنین علی(ع) نیست. خطبههای زیادی مثل خطبه وسیله، خطبه بدون نقطه، خطبه بدون الف و خطبه غدیریه از امیرالمؤمنین علی(ع) در منابع حدیثی، روایی و تاریخی ما وجود دارد که هیچکدام در نهجالبلاغه نیامده است چون اصولاً رویکرد اصلی سیدرضی در تألیف کتاب نشان دادن وجه بلاغت است البته برای ما پیروان مکتب امیرالمؤمنین علی(ع) نهجالبلاغه بیش از آنکه نشان دهنده سبک و سیاق بلاغت عرب باشد؛ نهجالحیات است یعنی نشان دهنده سبک زندگی علوی است و نهجالتشیع است؛ یعنی راه و رسم شیعه بودن است.
همه آنچه که در کتاب شریف نهجالبلاغه آمده به جز دو سه مورد استثنایی مربوط به دوران خلافت چهار سال و هشت ماه امیرالمؤمنین علی(ع) است. یکی از استثناها سوگنامه امیرالمؤمنین علی(ع) پس از رحلت رسولخدا(ص) است و دیگری سوگنامه امیرالمؤمنین علی(ع) پس از شهادت حضرت زهرا(س) است که آنها را سیدرضی در بخش خطبهها آورده است و در کتاب نهجالبلاغه قابل مطالعه است.
حکمتها؛ سخنان امیرالمؤمنین علی(ع) به فرد یا افراد خاصی از اصحاب است که 480 سخن حکمت در این کتاب آورده شده است. باید تأکید کنم که نهجالبلاغه همه سخنان امیرالمؤمنین علی(ع) نیست ما کتاب دیگری به نام «غررالحکم و دررالکلم» داریم که موضوع آن کتاب هم فرمایشات امیرالمؤمنین علی(ع) است و وجوه مشترکی با نهجالبلاغه دارد.
کتابی هم به نام «کلمات سیدالعرب» وجود دارد که نویسنده آن قبل از سیدرضی زیسته و برخی از خطبههایی که مرحوم کلینی در «کافی» و مرحوم مجلسی در «بحارالانوار» آورده است و منابع دیگر ازجمله آثار شیخ صدوق که با خطبهها و نامههایی از امیرالمؤمنین علی(ع) روبرو میشویم که در نهجابلاغه نیامده است.