به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، شامگاه پنجشنبه ۱۴ دی ۱۳۳۴ فرمانداری نظامی تهران که ریاست آن برعهدهی تیمور بختیار بود، طی یک حملهی گازانبری شمار زیادی از «ژیگولوهای» تهران را دستگیر کرد. این اقدام در پی نامههای اعتراضی فراوانی انجام میگرفت که در آن روزها از سوی مردم به خطاب به فرمانداری نظامی تهران فرستاده میشد و محتوای آن شکایت از مزاحمین خیابانی، متلکگویان و یا به زبان همان روزها «ژیگولوها» بود. مجلهی «آسیای جوان»، روز پنجشنبه ۲۱ دی ۱۳۳۴ طی گزارشی، ماجرا را به طور مفصل شرح داد که در پی میخوانید:
چند سال است که مردم تهران و شاید بعضی از شهرهای دیگر از یک گرفتاری بزرگ رنج میکشند. این گرفتاری وجود یک عده از مردان و جوانان بوالهوس و فاقد اخلاق و تربیت صحیح است که از آغاز صبح تا پایان شب توی خیابانهای شمال شهر در نقاط پرجمعیت و معابری که محل رفت و آمد بانوان و دوشیزگان دانشآموز است پرسه میزنند و موجب مزاحمت و ناراحتی نامبردگان را فراهم میسازند.
این دسته از مردان و جوانان را بهتر آن است که به همان اسمی که سالهاست معروف و شناخته شدهاند یعنی «ژیگولو» بنامیم. ژیگولو جوانی است که از مال دنیا فقط یک جفت کفش و یک دست لباس و ملحقات آن را دارد. آن قسمت از اوقات خود را که در خانه میگذراند صرف ور رفتن و آرایش و پیرایش سر و وضع خود میکند، میکوشد که سر و وضع ظاهرش چنان مرتب باشد که در کوچه و خیابان انظار کلیهی زنان و دختران را به سوی خود جلب نماید. وقتی هم که از خانه قدم بیرون میگذارد با چشمان کنجکاو و دقیق خود مانند عقابی که در آسمان در تعقیب گنجشک باشد برای یافتن زنان و دختران زیبا اطراف و جوانب خود را از زیر نظر میگذراند. اگر موفق شد شکار مورد نظر را پیدا کند که به دنبال او راه میافتد و الا در هر نقطهی شهر که باشد از خیابان اسلامبول و نادری و لالهزار و آن حوالی سر در میآورد. در این نقاط است که او میتواند آزادانه به فعالیت مشغول شود.
وجود این جوانهای مزاحم موجب شده است که زنان و دختران شریف و نجیب کمتر به این قسمت از شهر بیایند. ژیگولو به محض اینکه چشمش به زن زیبایی افتاد به دنبال او راه میافتد، گاه با سخنانی که همه را از لابهلای کتب ادبی نویسندگان بزرگ حفظ کرده است و زمانی با کلماتی رکیک و مستهجن از قد و بالا و شکل و شمایل آن زن تعریف میکند. خود را عاشق دلدادهی او معرفی مینماید و با کمال وقاحت از آن زن میخواهد که وقتی برای ملاقات بعدی تعیین کند.
شکار ژیگولو اگر زن یا دختر شجاع و جسوری باشد از این همه وقاحت و بیادبی به تنگ آمده با یک سیلی حق او را کف دستش میگذارد ولی اگر محجوب و خجول باشد ناچار است تا پشت در خانهی خود سکوت کند و هرچه میشنود دم نزند.
رفتار این عده در این اواخر چنان عرصه را به خانوادههای نجیب و شرافتمند تنگ کرده بود که مرتب نامههایی در این باب به فرمانداری نظامی تهران میرسید و تقاضا میشد مامورین فرمانداری برای رفع شر این افراد چارهای بیندیشند. این نامهها به قلم زنان، دختران و یا مردانی بود که نوامیس و خانوادهی آنان مورد تعرض و مزاحمت ژیگولوها قرار گرفته بود.
چون نامههای مزبور روز به روز بیشتر میشد، فرمانداری نظامی تصمیم گرفت در این باب دست به اقدام عملی بزند.
عدهای از مامورین فرمانداری نظامی مامور شدند که با لباس سویل و به طور ناشناس به خیابانهای پرجمعیت و نقاطی که پاتوق ژیگولوها است بروند و مراقب آنان باشند به محض آنکه یکی از آنها زنی را تعقیب کرد یا در صدد مزاحمت او برآمد فورا وی را دستگیر کرده و با کامیونی که در همان خیابان حاضر است او را به فرمانداری بفرستند.
اکیپ مامورین مزبور اولین دفعه شب جمعهی گذشته به خیابان اسلامبول و نادری رفتند. همان شب قریب بیستوپنج نفر از ژیگولوها در حین تعقیب و مزاحمت بانوان دستگیر شدند. این عده را توی یکی از اتاقهای فرمانداری نظامی جمع کردند بعد دستور دادند یک سلمانی در آنجا حاضر شود و موی سر و سبیل یک به یک آنان را بتراشد.
ژیگولوها وقتی از قضیه باخبر شدند اضطراب و نگرانی شدیدی به آنان دست داد زیرا موی سر و سبیل برای آنان اهمیت داشت. بعضی از آنان به گریه افتادند شاید از این طریق دل مامورین را به رحم آورند، برخی دیگر تقاضا کردند به جای تراشیدن موی سر و سبیل به هر کدام صد ضربه شلاق بزنند یا چند روز آنها را زندانی کنند ولی مامورین بهترین مجازات را برای آنان همین تراشیدن موی سر و سبیل دانستند. آن شب در میان آن عده از ژیگولوهای دستگیرشده همهجور آدمی دیده میشد از کاسب، بیکار و اداری گرفته تا دانشآموز و دانشجو، هرکدام از آنها از پس از دست دادن موی سر و سبیل خود از فرمانداری نظامی خارج میشدند، برای آنکه مورد تمسخر و خندهی عابرین قرار نگیرند اگر پول همراه داشتند فورا سوار تاکسی میشدند و به خانههای خود میرفتند ولی بعضی که حتی یک تومان پول هم در جیب نداشتند ناچار از گوشهی خیابان و از توی تاریکیها راه خود را پیش میگرفتند و میرفتند. فرمانداری نظامی اعلام کرده است که از این پس مامورین آن اداره مرتبا توی خیابانها میگردند و به محض آنکه یکی از ژیگولوها را در تعقیب بانوان ببینند او را دستگیر کرده و مجازات فوق را در مورد او اعمال خواهند کرد.
امیدواریم این شدت عمل ادامه داشته باشد شاید به این وسیله خانوادههای آبرومند و شریف تهران از شر یک مشت جوان هرزه و بوالهوس که با اعمال زشت خود سایر جوانان مودب و تحصیلکرده را نیز بدنام میکنند آسوده باشد.
۲۵۹