جوان آنلاین: سمیه حمزهخانی در گفتگو با «جوان» درباره اهداف سودجویانه بلاگرها برای ایجاد نیاز کاذب در بانوان به نکاتی اشاره کرده است که در ادامه میخوانید.
قطعاً اگر بخواهیم یکی از ویژگیهای خاص و تأثیرگذار دهههای اخیر را نام ببریم باید مقوله سرعت را یکی از صدرنشینها دانست. سرعت در تحولات، دسترسیها و نقل و انتقالها تبدیل به امری انکارنشدنی و جداییناپذیر از زندگی ما در ابعاد مختلف شده است.
گسترش و تنوع فناوریها در سالهای اخیر آنقدر سریع در حال رخ دادن است که گویی آدمی تماشاگر گود مسابقهای است که با کوچکترین غفلتی علاوه بر از دست دادن بخش مهیجی از ماجرا در فهم ادامه قصه نیز دچار مشکل خواهد شد.
اگر در گذشته برای ایجاد ارتباط با دیگران و دسترسیها بعد مسافت، عاملی تعیینکننده بود، امروزه با ابزارهای هوشمند، مانعیت این امر به شدت تحت تأثیر قرار گرفته است. در کسری از دقیقه میتوان با دورترین نقاط، ارتباط نوشتاری، کلامی و تصویری برقرار کرد و با بهرهگیری از امکانات حمل و نقل در زمانی کوتاه به آنچه نیاز است دست یافت. این دسترسی سریع و آسان به خواستهها در نگاه نخست بسیار مهیج و مطبوع است، در کمترین بازه از زمان میتوان اطلاعاتی گسترده راجع به چیزهای مختلف به دست آورد، بخشی یا همه آنها را اراده کرد و در بازهای کوتاهمدت به دست آورد. با همه آنچه گفته شد، سرعت آفتی دارد که قابل چشمپوشی نیست و آن بهتآور بودن و قدرت گیجکنندگی است. بعد زمان این خاصیت را دارد که فرصت تأمل و دقت را برای انسانفراهم میآورد. تصمیمها در پناه زمان، امکان سنجیده شدن در ابعاد مختلف و پختگی را مییابند و چه بسا آدمی با قدری صبر و مداقه از بسیاری از آفتها در امان بماند، با همهجانبهنگری از بخشی از آنچه عزم راسخ بر انجامش داشته منصرف شود و دچار ضرر تصمیم عجولانه نشود. تأکید ادبیات قرآنی و روایی بر پرهیز از شتابزدگی نیز از همین منظر است. تعجیل، قدرت تفکر را از انسان میگیرد و محصول چنین شرایطی معمولاً چنگی به دل نمیزند.
در همین راستا عمومیت یافتن فضای خرید و فروش مجازی با طلایهداری خصیصه سرعت و تنوع را نیز میتوان به عنوان یکی از وجوه تأثیرگذار بر سبک زندگی اقشار مختلف جامعه امروزی برشمرد. این اثرگذاری از یکسو افراد را از انتخاب منحصربهفرد و متناسب با شرایط شخصی فاصله میدهد و با ذائقهسازی مصنوعی آنها را دچار اختلال در نیازسنجی میکند و از سوی دیگر باعث میشود انسان توان تحلیل درست یا نادرست بودن انتخاب خود را در چارچوب سبک زندگی که برای خود برگزیده است از دست بدهد.
عرضه محصولات متنوع، امکان مقایسه کالاها، بهرهمندی از فرصت رؤیت اجناس گوناگون و جدید که حتی برای دانستن اسم و کاربرد آنها نیازمند پرسش هستیم و شتاب در دسترسی و برخورداری در کنار هم جذابیت خاصی را برای مخاطبان این بازار فراهم میآورد. این جاذبه، اراده آدمی را چنان مختل میکند که علاوه بر صرف نامحدود وقت در فضای بازارهای مجازی در نهایت تن به خرید اجناسی میدهد که در حالت عادی هیچ نیازی به آن نداشته یا ضرورتی برای در اولویت قرار دادن آن حس نمیکرده است. این رویه باطل یادآور روایاتی است که از اولیای الهی و معصومین (ع) در مذمت بازار وارد شده است؛ بازاری که غفلت آفرین و جولانگاه شیطان است؛ بازاری که انسان مسلمان را از یادآوری اخوت شیاطین با مبذرین بازمیدارد و ارزش او را در هزینهکردهای متنوع بازنمایی میکند.
از طرف دیگر، نقش بلاگرها را در به نمایش گذاشتن ساختگی یا واقعی از احوالات و مناسبتهای گوناگون شخصیشان در این پدیده نمیتوان نادیده گرفت. جامعه مخاطب با نمایشی روبهرو است که به صورت مداوم در حال تغییر و تبدیل است. آنها پرترههای خوشرنگ و لعابی را میبینند که ضمن تفاخر به القای مفهوم برتری، دائماً در حال تبلیغ چیزی جدیدتر هستند و ذهنشان را قانع میکنند آنچه اکنون در اختیار دارید برای خوشبخت بودن کافی نیست و علاوه بر آن، داشتههای شما زمانی دارای ارزش واقعی خواهند بود که در معرض دید و تأیید دیگران قرار بگیرند. ناگفته پیداست حس زیباییدوستی و کمالگرایی از یک طرف و داشتن اوقات فراغت بیشتر از طرف دیگر زنان و به ویژه زنان خانهدار را بیشتر از سایر اقشار مخاطب این فضا قرار میدهد و همین امر، آسیب مسئله را بیشتر و جدیتر میکند.
در سبک زندگی اسلامی زنان به عنوان «سیدهالبیت» تدبیرکنندگان اصلی سیاستهای منزل با گزارههای ارزشی نظیر قناعت معرفی میشوند. پرواضح است مصرفگرایی مبتنی بر نیازسازی به جای نیازسنجی و تجملگرایی که مترصد اغنای حس مسموم برتریطلبی است با چنین ارزشگذاریهایی نسبتی کاملاً عکس دارد. مسئله زمانی مهمتر میشود که بدانیم همین زنان انتقالدهندگان اصلی مفاهیم تربیتی به نسلهای آتی هستند و این به آن معناست که در صورت عدمتوقف، این چرخه معیوب تا مدتها ادامه خواهد یافت. بسیاری از آسیبهای اجتماعی کنونی را بیتردید میتوان رهاورد این نوع نگاه به زندگی دانست. جوانانی که با بهانهتراشیهای اقتصادی تن به ازدواج و فرزندآوری نمیدهند در حالی که نگاهی اجمالی و مقایسهای حاکی از بهبود کلی وضعیت معیشت در نسلهای فعلی است و زندگیهای بسیاری که در پیچ و خم راهروهای دادگاهها بدون داشتن مشکل جدی آخرین نفسهای حیاتشان را میکشند، تنها به این دلیل که این زندگیها در مقایسه با نمای بیرونی زندگی دیگران قرار گرفتهاند. جوانانی که به بزهکاری روی میآورند تنها با این توجیه که درآمدهای شرافتمندانه برای ساختن یک زندگی ایدهآل کافی نیست. اینها بخشی از آسیبهایی است که خود مولد و موجد معضلات بیشتری خواهند بود.
همانطورکه در ابتدا مورد اشاره قرار گرفت، سرعت، گزاره انکارناپذیر زمانه ماست؛ گزارهای سکرآور و تبخیرکننده قدرت تفکر و تعقل که پشیمانی بعدش سود چندانی ندارد و از همین بدایت امر باید در فکر پیشگیری و چاره بود. باید پیش از آنکه ارزشها و ضدارزشها جابهجا و بازتعریف شوند، مذاق جامعه را در دست گرفت و این مهم جز از طریق فرهنگسازی هوشمندانه میسر نیست. قطعاً نقش رسانههای نوین و سنتی، هردو در این عرصه بسیار حائز اهمیت است.