سرویس هنر خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - نرگس جودکی: آرش سیستانی از پیشگامان هنر کاریکلماتورنویسی از معدود شاگردان پرویز شاپور، بنیانگذار کاریکلماتور در ایران است. کاریکلماتور با استفاده از کلمات، مفاهیم پیچیده را در قالبی ساده و جذاب به تصویر میکشد و در عین حال بار معنایی عمیقی را منتقل میکند. کاریکلماتورنویسان با ذهن خلاق و بازیگوش خود، به دنیای کلمات رنگ و بوی تازهای میبخشند و مرزهای تفکر و طنز را در هم میشکنند. در این گفتوگو، قصد داریم بیشتر با این هنرمند آشنا شویم، از نحوه شکلگیری ایدههایش بپرسیم و در مورد رازهای موفقیت در این سبک خاص از نوشتار گفتوگو کنیم.
-شرح مختصری از خود و آثارتان بدهید؟
بهنام خالق عشق و پاکی؛ از همان سالهای دهه ۵۰ که با آثار پرویز شاپور آشنا شدم، از این سبک نوشتاری او استقبال کردم و سال ۵۵ افتخار دیدار حضرتش نصیبم شد و مرید منش و خصایل اخلاقی او شدم و با راهنمایی ها و گپوگفت های صمیمی از کافه نادری تا خیابان هاتف، مسیر نوشتاری ام را در این ساختار نهادینه کرد و تا اکنون علاوه بر شعر و داستان، از معدود شاگردان لو و کاریکلماتوریستهای کشور، باقیماندهام. تاکنون ۲ مجموعه از کاریکلماتورهایم چاپ شده و بزودی ۲ مجموعه دیگر را تقدیم دوستداران این قالب ادبی خواهم کرد.
-تعریف شما از کاریکلماتور چیست؟ به نظرتان تفاوتهای اصلی بین کاریکلماتور و دیگر گونههای ادبی (مثل شعر و نثر) در چیست؟
کاریکلماتور جملاتی تک سطری دارای ایجاز و آرایه ادبی و طنز است.
در قالبهای شعر، نثر، شطحیات، کوتاه نوشت طنز، فکاهیات و… نویسنده از اطاله کلام منع نشده است، اما در کاریکلماتور، هر قدر ایجاز بیشتری اعمال شود به زیبایی و ظرافت جمله میافزاید و دلنشینتر میشود. به تعبیر علما و اساتید ادبیات هر چه کاریکلماتور تراش الماسیتری داشته باشد؛ لاجرم در ذهن مخاطب بهتر رسوب میکند و ماندگارتر خواهد شد.
-چه چیزی شما را به نوشتن کاریکلماتور علاقهمند کرد؟ آیا در ابتدا قصد داشتید که این فرم خاص از نوشتار را انتخاب کنید؟
هر چقدر دنیای ماشینی و صنعتی گسترش مییابد، حوصله جمعی انسانها افول میکند و زمان سرعت میگیرد، لذا نوشتهها هرچه کوتاهتر و خلاصهتر باشد، در دسترستر و مفیدتر خواهند بود. از همان سالهای دور عاشق این نحله شدم و با عشق به پرویز شاپور تاکنون ادامه دادم.
-آیا در نوشتن کاریکلماتور، بیشتر به جنبههای فنی و زبانی توجه میکنید یا به ابعاد معنایی و پیامهایی که منتقل میکنید؟
در کاریکلماتور نویسی علاوه بر مباحث فنی و علمی و ساختاری - زبانی که مختص هر نوع قالب ادبی است رعایت ایجاد و انتقال پیام نیشترگونه در قالب طنز الزامی است.
-آیا در آثار شما تم خاصی وجود دارد که همیشه به آن پرداختهاید (مثل نقد اجتماعی، طنز، فلسفه یا …)؟
در تمام کارهای طنز، هدف اصلی طناز نقد اجتماعی یا سیاسی است که کاریکلماتور هم از این قائده مستثنی نیست. در اکثر کارهایم از یک لایه فلسفی بهره گرفتهام.
در کارهای پرویز شاپور هم ملاحظه بفرمایید؛ از بدیهیترین و پیش پا افتادهترین مسائل روزمره، کاریکلماتوری در خور تحسین و جذاب و در عین حال تلنگر زننده و به فکر فرو برنده، خواهید یافت. در حقیقت طنز پردازان هر جامعه، زبان گویا و معترض مردم آن جامعه هستند که با هنر و قلمشان حق مردم را از ستمگران و ستم پیشگان میستانند و آنها را رسوای خاص و عام میکنند.
-چگونه یک واژه یا عبارت را انتخاب میکنید که بتواند در قالب کاریکلماتور به خوبی جا بیافتد؟
شاید برای هر نویسنده نوقلمی، کمی سخت و مشکل باشد اما با تمرین، ممارست، ذوق و علاقه، دستش روان و ذهنش بیدار خواهد شد. نیازی به انتخاب یک واژه ی خاص نیست اگر ذهنمان جستوجوگر و نقاد باشد و چشمانمان عقاب گونه؛ آنگاه شکار تصاویر بکر و زیباشناسانه در فضای پیرامون و جامعه زیستیمان و حتی در ساده ترین اجسام و اشیا، بسیار آسان و سهل خواهد بود.
-آیا در نوشتن کاریکلماتور به نوع خاصی از خواننده توجه دارید؟ (مثلاً مخاطب خاص یا عموم مردم)
اصلاً به مخاطب خاص فکر نمیکنم، همیشه مخاطبانم عام بودهاند و عشق به این مردم تاکنون مرا در ادامه مسیر، پرتوان و پرتلاش زنده و دلگرم نگاه داشته است.
-فرآیند نوشتن کاریکلماتور برای شما چگونه است؟ آیا معمولاً شروع به نوشتن میکنید یا ابتدا یک ایده در ذهن شما شکل میگیرد و سپس آن را توسعه میدهید؟
همیشه ابتدا یک ایده و سوژه به ذهن خطور میکند و ذهنم را درگیر و دچار نوشتن.
-آیا کاریکلماتور به نوعی میتواند به مسائل اجتماعی و فرهنگی پرداخته و نقدهایی را مطرح کند؟ به عنوان مثال، آیا از آن به عنوان ابزاری برای نقد جامعه استفاده کردهاید؟
دقیقاً هدف اصلی کاریکلماتور بر خلاف فکاهیات و شطحیات، پرداختن به طنز است که مهم ترین تعهد و رسالت طنز، نقدی روشنگرانه و بیدارکننده و نهیبزننده و نیشگونوار به سیاهیها و تباهیها و مظالم و گرفتاریهای جامعه است. در بسیاری از کارهای خودم به این مهم توجه و اهتمام ورزیده و علاوه بر آن تابو شکنی هم یکی دیگر از حساسیتهایم بوده است. بهطور کلی، قلقلک به واژههای عزراییل، اسرافیل، خدایان و بسیاری از تابوهای مذهبی و اعتقادی مرسوم، از دغدغههای اصلی من بوده و هست و با استقبال دیگر نوقلمان و حتی برخی پیشکسوتان معاصر، مواجه شدهام.