شناسهٔ خبر: 70578960 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: بانی فیلم | لینک خبر

قصه، غصه رسانه‌های فرمایشی،‌ زرد و ملی

صاحب‌خبر -

جبار آذین
رسانه‌ها به دلیل نقش، وظیفه، رسالت و سهم و جایگاه شاخص اجتماعی،‌ در مقام حافظان و پیشتازان فرهنگ و فرهنگسازی در راس اندام سترگ فرهنگ قرار دارند. از همین‌رو، مورد اعتماد و اطمینان جامعه بوده و دارای حریم و حرمت‌اند.‌
بسیاری از بزرگان عرصه‌های هنر و ادب و سینما و تلویزیون،‌ یا از دنیای رسانه برخاسته‌اند یا با آن همکاری مستمر و ثمربخش داشته‌اند. این رخداد در دوره‌ها و حکومت‌های مختلف، جریان داشته و دارد.‌
در تمام این دوران‌ها و حاکمیت‌ها،‌ رسانه‌ها و رسانه‌ای‌ها در سه شکل و قالب رسمی و حکومتی و غیردولتی و مردمی و زرد بازاری،‌ ظهور و حضور و فعالیت داشته اند. ‌نشریات زرد،‌ مغازه‌های دو نبشی هستند که برای کسب درآمد،‌ همه کار می‌کنند،‌ از چاپ و انتشار خبر و عکس و مصاحبه پولکی تا انتشار مطالب سفارشی پردرآمد، این طیف، فقط به پول فکر کرده و نقشی بزرگ در انحراف افکار عمومی و فرهنگ‌سوزی دارند.
تنها در حکومت‌های ملی‌ که همه چیز در کشور،‌ مسئولان‌، نگاه‌ها و عملکردها ملی است، می توان شاهد فعالیت‌ها،‌ برنامه‌های اجتماعی،‌ فرهنگی، اقتصادی و سیاسی ملی بود و در سایر رژیم‌ها،‌مسئولان و مدیران و عملکردهای آنها،‌ غیر ملی است.
این شکل و شیوه در اغلب کشورهای جهان به ویژه کشورهای سرمایه‌داری وجود دارد.‌
ایران امروز یک کشور سرمایه‌داری و مانند تمام آن‌ها از نظر اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی و تفکرات حاکم،‌‌‌طبقاتی است،‌ لذا در ایران هم مانند آن‌ها به علت حاکمیت و سالاری سرمایه، به رغم گرایش‌ها، تعلقات و رویکردهای دینی و مذهبی،‌ طبقاتی است و در اینجا نیز مانند آنجا، همه چیز از قدرت،‌ ثروت تا امکانات،‌ میان احزاب و گروه‌های حاکم تقسیم شده است.‌این تقسیم‌ها،‌ همه جا قابل مشاهده است و مردم با دو نوع فعالیت‌ها و تولیدات در بخش‌ها و حوزه‌ها و زمینه‌ها رو در رو هستند و با تغییر دولت‌ها و کرسی‌داری گروه‌های مختلف و بازی‌های سیاسی آن‌ها،‌ مردم هم به بازی گرفته می‌شوند.
عملکردهای غیرملی و گروهی و سیاسی در امتداد تقسیم جامعه به دارا و کم دار و نادار و امکانات میان صاحبان قدرت،‌ فرهنگ و هنر و رسانه‌ها را نیز طبقاتی کرده و هر گروه و حزب،‌ برای خود،‌‌ تشکیلات مجزا و در جهت اهداف و برنامه‌هایشان،‌‌ رسانه‌ها و سازمان‌ها و نهادهای هنری و فرهنگی و سینمایی راه انداخته‌اند. برای این قبیل قدرتمداران،‌ قدرت و اهدافشان در اولویت قرار داشته و دارد و مردم، گاه حتی به حساب نیامده و نمی آیند.‌
این روند در رسانه‌ها،‌ بیشتر به چشم آمده و می‌آید. گرچه با باز شدن درهای فضای مجازی و گسترش دامنه ارتباطات، تا حدی کمرنگ شده و اکنون نیز به دلیل گرایش عمومی و استفاده از فضاهای مجازی و تعطیل شدن بسیاری از رسانه‌های مکتوب،‌ بخشی از قدرت این نوع رسانه‌ها کاسته شده،‌ ولی از آنجا که بیشتر رسانه‌های مکتوب،‌ دولتی و نهادی و یا وابسته به آن‌ها هستند و با سرمایه و هدایت آن‌ها فعالیت می‌کنند،‌ همچنان گروهی،‌ جناحی و غیر‌ملی فعالیت دارند.
به همین دلایل است که اغلب آن‌ها در نشریات خود،‌ چیزهایی را کار و منتشر می‌کنند که با منافع و خواسته‌هایشان همسو باشد.‌
این رویه با نگاه سطحی به خبرها،‌ مطالب،‌ مضامین و محتوا و… آن‌ها عیان و مشخص است.
داستان فضای مجازی،‌ با وجود موانع و مشکلاتی که بر سر راه استفاده کنندگان آن وجود دارد و نفوذ، رسوخ و حضور همان طیف‌های قدرتی و ثروتی،‌ چون دنیایی وسیع از ارتباطات و مناسبات و اطلاعات است،‌ با قصه سنتی رسانه‌های مکتوب و وابسته متفاوت است. از همین رو در این فضا مطالبی منتشر می‌شود که در بسیاری مواقع با مندرجات نشریات گروه‌های حزبی،‌ مغایرت دارد.
صرف‌نظر از خلط مبحث میان راست و دروغِ مطالب هر دو رسانه،‌ مسئله مهم اینکه،‌ اغلب نوشتارها و تصاویر که در فضای مجازی منتشر می‌شود، به دلیل متفاوت بودن با آنچه در رسانه‌های دولتی و نهادی و حاکمیتی است و امکان انعکاس آن‌ها در این سری از رسانه‌ها وجود ندارد،‌ در فضای مجازی منتشر می‌شود.
بدیهی است اگر نگاه ملی،‌ مردمی در کشور و رسانه‌ها و فرهنگ و هنر حاکم بود،‌حجم زیادی از مطالب و تصاویری که در فضای مجازی منتشر می‌کردند،‌ در رسانه‌های ملی، مردمی،‌ انتشار می‌یافتند،‌ اما چون این مهم در ایران وجود ندارد و رسانه‌ها نیز مانند همه چیز طبقاتی،‌ حزبی‌اند،‌مردم و قشرهای مختلف،‌ به ناچار،‌ حرف‌ها،‌ گلایه‌ها،‌ دردودل‌ها و انتقادهایشان را در گروه‌ها، کانال‌ها و شبکه‌های گوناگون فضای مجازی مطرح می‌کنند. آن هم به این دلیلِ روشن که در رسانه‌ها،‌ تولیدات هنری و فرهنگی رسمی، زرد و تشریفاتی جایی برای آن‌ها و حرف‌هایشان وجود ندارد.