شناسهٔ خبر: 70536297 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: جوان | لینک خبر

شکایت دروغین علیه شوهر برای انتقام از کتک‌کاری

با اعتراف زن جوان، مأموران پلیس به دستور بازپرس پرونده شوهر او را به عنوان مظنون سرقت از خانه همسایه بازداشت کردند. 

صاحب‌خبر -
 
جوان آنلاین: زن جوان وقتی از دست کتک‌کاری‌های شوهرش به ستوه آمد به اداره پلیس رفت و ادعا کرد شوهرش با همدستی یک نفر دیگر به خانه همسایه‌شان دستبرد زده است. وقتی مأموران شوهر او را بازداشت کردند، زن جوان حرفش را پس گرفت و ادعا کرد می‌خواسته از شوهرش انتقام بگیرد. تحقیقات پلیس در این باره ادامه دارد. 
چند روز قبل مردی در تهران به اداره پلیس رفت و گفت سارق یا سارقانی به خانه‌اش دستبرد زده و چند میلیارد اموال او را سرقت کرده‌اند. 
 
 سرقت ۲/۵ میلیارد تومان 
شاکی در توضیح ماجرا گفت: محل زندگیم طبقه دوم ساختمان مسکونی در یکی از خیابان‌های جنوب‌غرب تهران است. هفته قبل برای شرکت در مراسم عروسی همراه خانواده‌ام به شهرستان رفتیم. چند روزی آنجا ماندیم و ساعتی قبل به تهران بازگشتیم و وقتی در خانه را باز کردیم با صحنه عجیبی روبه‌رو شدیم؛ تمام وسایل خانه‌مان به‌هم‌ریخته بود و حکایت از آن داشت که سارق یا سارقانی وارد خانه‌مان شده و اموالمان را سرقت کرده‌اند. به سرعت به محل نگهداری اموال باارزشمان رفتیم و دیدیم تمامی سکه‌ها، طلا‌ها و مقدار زیادی زعفران که برای فروش در خانه نگهداری می‌کردم، سرقت شده بود. سارقان بیش از ۵/۲ میلیارد تومان اموال مرا سرقت کرده‌اند. 
 
 زن همسایه 
با شکایت مرد میانسال، پرونده به دستور قاضی مصطفی تقی‌زاده، بازپرس شعبه پنجم دادسرای ویژه سرقت برای بررسی در اختیار تیمی از کاراگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت. 
مأموران در بررسی‌های محل حادثه دریافتند ساختمان محل سرقت مجهز به دوربین مداربسته نیست و سارقان هم هیچ ردی از خود به جای نگذاشته‌اند. 
در بررسی‌های بعدی مشخص شد سارقان از طریق بالکن و تخریب قفل آن وارد خانه شده و اموال باارزش صاحبخانه را سرقت کرده‌اند. همزمان با ادامه تحقیقات، شاکی همراه همسرش و زن دیگری به اداره پلیس رفت و سارقان خانه‌اش را به پلیس معرفی کرد. 
وی گفت: ساعتی قبل در خانه بودیم که زنگ خانه‌مان به صدا درآمد. زن همسایه پشت در بود و گفت با همسرم کار دارد. او به خانه ما آمد و ادعای عجیبی را مطرح کرد. همسایه گفت من سارق خانه‌تان را می‌شناسم، اما می‌ترسم او را معرفی کنم و اگر شما قول بدهید اسمی از من نبرید، سارق را به پلیس معرفی می‌کنم. زن همسایه در کمال ناباوری به من و همسرم گفت سارق خانمان شوهرش و یکی از دوستان اوست. او گفت شوهرش در نبود ما با همدستی یکی از دوستانش اموال ما را سرقت کرده است. 
من و همسرم از او خواستیم همراه ما به اداره پلیس بیاید و واقعیت ماجرا را به پلیس بگوید و او هم قبول کرد و الان همراه ما آمده تا راز سرقت خانه ما را آشکار کند. 
زن همسایه به مأموران گفت: شب قبل همسرم مرا به شدت کتک زد. البته او همیشه مرا کتک می‌زند و به دنبال بهانه‌ای می‌گردد تا با من درگیر شود. ما با هم اختلاف داریم و همین موضوع هم باعث درگیریمان می‌شود. 
او در ادامه افزود: وقتی عصبانی شد به من گفت به خانه همسایه با همدستی یکی از دوستانش دستبرد زده و هیچ ردی هم از خود به‌جا نگذشته است و اگر من هم بخواهم با او درگیر شوم به راحتی مرا می‌کشد و هیچ ردی از خودش باقی نمی‌گذارد. 
زن همسایه گفت: تهدید‌های او را جدی گرفتم و احتمال دادم الان که من راز سرقت او را می‌دانم، جانم در خطر است، به همین دلیل هم تصمیم گرفتم او را معرفی کنم، چون دوست ندارم فرزندانم با نان حرام بزرگ شوند. 
 
۲/۵
با اعتراف زن جوان، مأموران پلیس به دستور بازپرس پرونده شوهر او را به عنوان مظنون سرقت از خانه همسایه بازداشت کردند. 
متهم در بازجویی‌ها جرم خود را انکار کرد و در ادعایی گفت: من از خانه همسایه سرقت نکردم و در جریان سرقت اموال خانه همسایه هم نیستم. 
او افزود: از آنجایی که با همسرم اختلاف دارم، او از من کینه به دل گرفته و به دروغ گفته که من سارق هستم. 
پس از این ادعا، مأموران دوباره از همسر وی تحقیق کردند که زن جوان هم این‌بار ادعا کرد به‌خاطر کینه‌ای که از شوهرش داشته به دروغ گفته که از خانه همسایه سرقت کرده است. 
در حالی که متهم مدعی است سرقت از خانه همسایه کار او نیست، وی برای تحقیقات بیشتر و مشخص شدن صحت و سقم ادعایش در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت. تحقیقات درباره این حادثه ادامه دارد. 
 کینه قدیمی 
متهم مرد جوانی به نام منوچهر است که مدعی است هیچ سابقه‌ای ندارد و به‌خاطر کینه قدیمی که همسرش از او دارد گرفتار توطئه او شده است. 
 
منوچهر سابق داری؟ 
نه. من سابقه‌ای ندارم و در زندگی هم خلافی مرتکب نشده‌ام. 
 
به چه جرمی بازداشت شده‌ای؟ 
به اتهام سرقت از خانه همسایه، البته من سارق نیستم و مأموران مرا اشتباهی گرفته‌اند.
 
چرا اشتباهی بازداشت شدی؟ 
همسرم به خاطر کینه‌ای که از من داشت به اداره پلیس رفته و گفته من سارق خانه همسایه هستم و مأموران هم مرا به همین اتهام بازداشت کرده‌اند. 
 
چرا همسرت این اتهام را زده است؟ 
ما با هم اختلاف داشتیم. او از من کینه قدیمی داشت و به دنبال فرصتی می‌گشت تا از من انتقام بگیرد و وقتی فهمید همسایه‌مان که در طبقه دوم ساختمان ساکن هستند اموالشان سرقت شده است، فکر کرد بهترین فرصت است تا مرا گرفتار کند. 
 
چه کینه‌ای از شما دارد که اتهام به این بزرگی به شما زده است؟ 
ما وقتی با هم ازدواج کردیم، خیلی به هم علاقه داشتیم و الانم دو فرزند داریم، اما از مدتی قبل من با همسرم اختلاف پیدا کردم. همیشه سرش در گوشی بود و کمتر به کار‌های خانه می‌رسید و وقتی هم به او تذکر می‌دادم، بچه‌ها را کتک می‌زد و می‌دانست که من نسبت به فرزندانم خیلی حساس هستم. شب قبل از اینکه به اداره پلیس برود و به دروغ بگوید که من از خانه همسایه سرقت کرده‌ام با هم درگیر شدیم و او یکی از فرزندانمان را کتک زد. خیلی عصبانی شدم و من هم او را کتک زدم. البته قبل از این هم او را کتک زده بودم و می‌دانم کارم درست نبود. آن شب همسرم را تهدید به قتل کردم و گفتم اگر بخواهد به این رفتارش ادامه بدهد، او را می‌کشم. همین موضوع باعث شد به اداره پلیس برود و دروغ بگوید. البته روز قبل دوباره به اداره پلیس آمد و گفت که درباره من دروغ گفته است، اما مأموران هنوز ادعایش را باور نکرده‌اند.
همسرت برای بار دوم چه ادعایی را مطرح کرده است؟
همسرم به من و مأموران گفت که می‌خواسته از من انتقام بگیرد تا برای مدتی به زندان بیفتم. همسرم گفت می‌خواسته برای چند ماهی از کتک‌های من در امان باشد و مرا تنبیه کند تا هر گز او را کتک نزنم، اما الان پشیمان شده است.