شناسهٔ خبر: 70535313 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: خبرآنلاین | لینک خبر

زنانی که قربانی خشونت همسرانشان شدند

زن‌کشی در تاریخ معاصر ایران

حیدرعلی شکایت کرده که اداره امنیه اسدآباد به پرونده قتل دخترش رسیدگی نکرده است لذا از مجلس استدعا دارد که به ظلمی که در حق او شده رسیدگی کند.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین به نقل از ایرنا، در دل تاریخ بسیار زنانی قربانی خشونت‌هایی بی‌رحمانه‌ شده‌اند که نه‌تنها از سوی همسران‌شان اعمال شده بلکه حمایت نانوشته نظام مردسالارانه و قوانین ناعادلانه به توجیه آن پرداخته است. روایت‌های تلخ این زنان که در لفافه سکوت تاریخی پنهان شده، زخم‌های جامعه‌ای را بازگو می‌کند که در آن زنان سالیانی دراز زیر سایه سنگین سنت و سکوت زیسته‌اند.

«زن‌کُشی» به‌ عنوان یکی از شدیدترین شکل‌های خشونت علیه زنان، پدیده‌ای است که ریشه در تاریخ، فرهنگ و ساختارهای اجتماعی جوامع مختلف دارد. تاریخ زن‌کُشی در ایران نشان‌دهنده تاثیر عمیق سنت‌ها، باورهای مردسالارانه و نابرابری‌های حقوقی بر زندگی زنان است. در جامعه‌ای که گاه خشونت علیه زنان به شکل مستقیم یا غیرمستقیم توجیه شده، زن‌کُشی نه‌تنها به‌عنوان یک جنایت فردی بلکه به‌ عنوان بازتابی از مشکلات ساختاری و اجتماعی باید مورد بررسی قرار گیرد.

مولفه‌های زیست زنانه در جامعه مردسالار قدیم

طی قرون گذشته ایران جامعه‌ای کاملا سنتی داشت که از دوره قاجاریه و به‌خصوص دوره پهلوی مظاهر تمدن ابتدا به شکل محدود و سپس بیش‌تر، در آن ظهور یافت و البته تا حدی توانست با فرهنگ کهن بیامیزد. این جامعه، به‌شدت پدرسالارانه بود و زنان در آن دوران به‌ عنوان موجوداتی ضعیف و ناتوان شناخته می‌شدند. انتظارات اجتماعی از زنان به گونه‌ای بود که آن‌ها باید کاملا مطیع مردان می‌بودند. در آن زمان، باور غالب این بود که نه‌تنها جسم زنان، بلکه حتی ذهن آن‌ها نیز توانایی‌های مردان را ندارد و به همین دلیل آن‌ها را به اصطلاح «ضعیفه» می‌خواندند.

در این بستر فرهنگی، دختران را از سنین کودکی به ازدواج وامی‌داشتند. بسیاری از دختران در سنین بلوغ یا حتی پیش از آن به اجبار ازدواج می‌کردند و هیچ حق انتخابی در این زمینه نداشتند. این ازدواج‌ها گاه بدون در نظر گرفتن بلوغ فکری دختران صورت می‌گرفت و نظر آن‌ها در مورد انتخاب همسر هیچ‌گاه پرسیده نمی‌شد.

پس از ازدواج هم زنان به‌سرعت صاحب فرزند می‌شدند و در سنین پایین، اغلب چندین فرزند به دنیا می‌آوردند. بنابراین، کودک‌همسری و حتی کودک‌مادری نه‌تنها رایج، بلکه به‌ نوعی جزو عرف‌های اجتماعی محسوب می‌شد. فرزندان خانواده‌ها نیز معمولا در سنین مشابه سنین ازدواج مادران‌شان به خانه شوهر فرستاده می‌شدند. بدین ترتیب، زنان در دوره‌ای که به ۲۵ یا ۳۰ سالگی می‌رسیدند، دختران خود را به خانه شوهر می‌فرستادند و خود نیز باز مادر شده بودند. درواقع، مادران و دختران همزمان به تولید مثل و فرزندآوری می‌پرداختند.

در این دوران، نه‌تنها عرصه عمومی تحت سلطه مردان بود، بلکه حتی حوزه خصوصی و خانواده نیز در اختیار آن‌ها قرار داشت. مردان اختیار کامل داشتند که با زنان خود هرگونه رفتاری داشته باشند. خشونت خانگی علیه زنان به امری پذیرفته‌شده تبدیل شده بود و زنان به‌راحتی و با کمترین بهانه‌ای از سوی شوهران‌شان مورد ضرب و شتم و قتل قرار می‌گرفتند. مرور آرشیوها ما را به اسنادی در این ارتباط رسانده است که نمونه‌هایی از زن‌کُشی را نشان می‌دهد:

قتل «بانو بتول» به دست همسرش

یکی از نمونه‌های زن‌کُشی که طی سالیان ابتدایی دهه ۳۰ اتفاق افتاده و اسنادی از آن در مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی موجود بوده است، قتل «بانو بتول» به دست کاظم همسرش است. در این پرونده پدر بتول در شکایت خود می‌نویسد که دخترش بعد از ۱۲ سال زندگی با همسرش که دو کودک خردسال نیز داشتند، به دلیل این‌که قالی را به پشت بام خانه نبرده، توسط شوهرش با ضربه کارد کشته شده است.

در این پرونده آمده است که یکی از فرزندان کوچک مقتول که صحنه کشته شدن مادرش را دیده است تحت تاثیر قرار گرفته و پس از مدتی فوت کرده است. حتی خواهر مقتول بر اثر این ناملایمات دچار بیماری شده است. با توجه به چنین شرایطی است که پدر دختر در نامه‌ای به سردار فاخر حکمت رئیس مجلس شورای ملی از داماد و برادر دامادش که رئیس پست ژاندارمری بوده شکایت می‌کند.

پدر بتول شکایت کرده که برادر کاظم که رئیس پست ژاندارمری بوده این‌گونه القا کرده که کاظم دیوانه بوده و همین مسئله هم باعث شده تا فردی که همسرش را کشته مدتی بعد از زندان آزاد کرده‌اند؛ لذا او هیچ‌گونه مجازاتی نشده و حتی می‌خواهد بار دیگر ازدواج کند.

کمیسیون عرایض مجلس این شکایت را برای اداره بازرسی کل کشور ارسال می‌کند و این اداره هم به دادسرای شهرستان همدان ارسال فرستاده و می‌خواهد که «در حدود مقررات قانون به موضوع رسیدگی نموده چگونگی جریان کار و نتیجه اقدام» را اعلام دارند. اسناد دیگری از این پرونده موجود نیست که متوجه شویم پایان کار چه شده است اما هرچه بوده یک «زن» به دست شوهرش به قتل رسیده و به هر دلیل شوهر -حداقل برای مدتی- از مجازات نجات پیدا کرده است.

قتل دختر حیدرعلی به دست شوهرش

پرونده دیگری از زن‌کُشی در مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی وجود دارد که مربوط به قتل دختر حیدرعلی به دست مجید شوهرش است. حیدرعلی عریضه‌ای به مجلس شورای ملی نوشته که در آن آمده، دخترش توسط شوهرش مجید به ضرب چوب کشته شده است.

حیدرعلی شکایت کرده که اداره امنیه اسدآباد به پرونده قتل دخترش رسیدگی نکرده است لذا از مجلس استدعا دارد که به ظلمی که در حق او شده رسیدگی کند. در جواب این پرونده کمیسیون عرایض مجلس به او جواب داده که «به مراجع صالحه مراجعه کند». حال درباره این که این مراجع کجا بوده و چگونه این پرونده زن‌کُشی ادامه پیدا کرده، اسنادی به دست نیامده است.

۱۰ سال حبس برای قتل عیال

یکی دیگر از پرونده‌هایی که در آرشیوهای اسنادی وجود دارد مربوط به شخصی است که به جرم قتل عیالش در مشهد به ده سال حبس محکوم شده است. «غلامحسین» نامی در این پرونده طی عریضه‌ای به مجلس شورای ملی گفته است که در قضیه قتل عیالش بی‌گناه بوده و او به دلیل فشارهای ژاندارمری به قتل عیالش اعتراف کرده در صورتی که قتل کار او نبوده است. غلامحسین ادعا می‌کند که به همین دلیل به ده سال حبس محکوم شده و این حبس ناعادلانه است.

پس از پیگیری مجلس شورای ملی از مراجع در مشهد، وزارت دادگستری در نامه‌ای خطاب به مجلس می‌نویسد که «غلامحسین به قتل عیال خود در دادگاه جنایی استان نهم به ده سال حبس محکوم گردیده» و فرجام‌خواهی او در دیوان عالی کشور نیز بی‌نتیجه مانده است.

زن‌کشی در تاریخ معاصر ایران

جمع‌بندی

مرور آرشیو اسناد و روزنامه‌های گذشته، پرده از واقعیتی تلخ برمی‌دارد: زن‌کشی نه‌تنها پدیده‌ای نوظهور نیست بلکه در طول تاریخ بارها در جامعه ایران تکرار شده است. گزارش‌ها نشان می‌دهد که در این دوران، مردان خود را حاکمان بر زندگی و سرنوشت زنان می‌دانستند و زنان را دارایی‌های خود به شمار می‌آوردند. به همین دلیل، مردان به راحتی انواع خشونت‌های فیزیکی و کلامی را علیه زنان روا می‌داشتند. گزارش‌های متعدد نشان می‌دهند که این فجایع در سایه خلأهای قانونی و نگاه‌های مردسالارانه جامعه، از دیروز تا امروز، بازتولید شده‌اند.

سال‌های متمادی، موضوع زن‌کُشی با نوعی انجماد قانونی و بی‌توجهی اجتماعی مواجه بوده است؛ گویی این مسئله هرگز در اولویت و حائز اهمیت نبوده است. امروز نیز زن‌کشی از همان مشکلات گذشته تغذیه می‌کند؛ نگرشی‌هایی که حق زنان را نادیده گرفته و با سکوت در برابر این جنایت‌ها، به استمرار آن‌ها دامن می‌زند. این زخم تاریخی، نشان می‌دهد تا زمانی که چارچوب‌های قانونی جدی و فرهنگ‌سازی اجتماعی شکل نگیرد، زن‌کشی همچنان در سکوت قربانی خواهد گرفت.

منابع

محمدحسین شریفی ساعی، «تفاوت‌های جنسیتی در خودکشی و همسرکشی در عصر قاجار»، پژوهشنامه مددکاری اجتماعی، سال هشتم، شماره ۲۹، ۱۴۰۱

آرشیو مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی

آرشیو مرکز اسناد و کتابخانه ملی ایران

۲۵۹

زن‌کشی در تاریخ معاصر ایران