گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، ندا زارعی: قطعی برق در روزهای پاییز حواشی و چالشهایی را به دنبال داشت. به عنوان مثال علت قطعی برق در این ایام، عدم تخصیص گاز کافی به نیروگاهها عنوان شد. این در صورتی است که بر اساس گزارش سولوشن انرژی، بخش نیروگاهی کشور در سال ۱۴۰۱ با مصرف ۳۳ درصد از کل گاز مصرفی در صدر جدول مصرف کنندگان ایستاده است.
همچنین بر اساس اظهارات محمدرضا جولایی مدیر دیسپچینگ شرکت ملی گاز ایران، مصرف گاز در سال ۱۴۰۱ حدود ۲۴۲ میلیارد مترمکعب بوده است که میزان مصرف ۳۳ درصدی نیروگاهها معادل حدود ۸۰ میلیاردمترمکعب است.
نکته قابل توجهی که وجود دارد، قیمت گاز مصرفی توسط نیروگاهها است. بخش نیروگاهی کشور در برابر هر مترمکعب گازی که دریافت میکند، تنها ۰.۱ سنت پرداخت میکند. این در صورتی است که بر اساس گزارش مذکور، هزینه تامین هر مترمکعب گاز طبیعی در کشور، حدود ۵.۴ سنت بوده است. یعنی ۵.۳ سنت از هزینه تامین گاز طبیعی، از صنعت نیروگاههی کشور دریافت نمیشود.
با این وجود اگر میانگین قیمت دلار مبادلهای در سال ۱۴۰۱ را ۳۰ هزار تومان درنظر بگیریم، هزینه تولید هر مترمکعب گاز طبیعی در کشور، معادل هزار و ۶۰۰ تومان است که بخش نیروگاهی صرفا ۳۰ تومان از آن که برابر با ۱.۸ درصد از کل هزینه تولیدی گاز است، را پرداخت میکند.
به عبارت دیگر نیروگاههای کشور با مصرف ۸۰ میلیارد مترمکعب گاز طبیعی صرفا ۲ هزار و ۴۰۰ میلیارد تومان بابت آن پرداخت کردهاند. این اتفاق در صورتی است که طبق گزارش سولوشن انرژی، میزان عایدی از هر مترمکعب گاز در سال ۱۴۰۱ حدود ۲۷ سنت، معادل حدود ۸ هزار تومان بوده است. یعنی اگر همین میزان گاز صادر میشد مبلغی حدود ۶۴۰ همت عاید کشور میشد. به عبارت دیگر دولت میتوانست در مقابل صادرات هر مترمکعب گاز طبیعی، حدود ۲۶۶ برابر بیشتر از نیروگاههای کشور پول دریافت کند.
میزان مصرف گاز نیروگاهها در سال ۱۴۰۲ نیز ۷۹ میلیارد مترمکعب بوده است. با احتساب دلار ۶۰ هزار تومانی هزینه تولید هر مترمکعب گاز طبیعی ۵.۴ سنت معادل حدود ۳ هزار تومان است. در این صورت نیز بخش نیروگاهی با پرداخت ۰.۱ سنت از کل هزینههای تولید، صرفا ۶۰ تومان بابت هر مترمکعب گاز پرداخت میکند. در صورتی که صادرات هر مترمکعب گاز طبیعی با دلار ۶۰ هزارتومانی، معادل حدود ۱۶ هزارتومان است. یعنی نیروگاهها با مصرف ۳۰ درصد از کل گاز مصرفی کشور، تنها ۴ هزار و ۸۰۰ میلیارد تومان بابت آن پرداخت کردهاند. در صورتی که با صادرات این حجم از گاز مصرفی در نیروگاههای کشور، هزار و ۲۸۰ همت عاید کشور میشد.
به طور طبیعی با افزایش نرخ دلار در هر سال، میزان عایدی کشور از صادرات این حامل انرژی نیز افزایش مییافت. اما اگر سال ۱۴۰۲ و دلار با نرخ ۶۰ هزار تومانی را در نظر بگیریم، دولت مبلغی معادل ۱.۲۷۵.۲۰۰.۰۰۰.۰۰۰.۰۰۰ تومان به عنوان یارانه به صنعت نیروگاهی کشور پرداخت میکند. به عبارت دیگر بخش نیروگاهی در سال گذشته حدود هزار و ۲۷۵ همت یارانه دریافت کرده است.
با این حساب، بخش نیروگاهی کشور با مصرف کردن یک سوم از کل گاز مصرفی کشور تقریبا هیچ هزینهای برای آن پرداخت نمیکند و به اصطلاح از گاز به صورت رایگان استفاده میکند. با این وجود اگر دولت مقدار گاز مصرف شده توسط نیروگاهها را صادر میکرد، میتوانست از طریق واردات برق نیاز آنها را تامین کند تا در این روزها علت قطعی برق را کمبود گاز عنوان نکنند.