این اظهارنظر جنجالی مدیرعامل ستاد معاینه فنی در برنامه زنده تلویزیونی بار دیگر وضعیت بحرانی کیفیت خودروهای تولید داخل را آشکار کرد. او با اشاره به آمار مردودی خودروها در مراکز معاینه فنی، اعلام کرد که بخش قابل توجهی از محصولات سایپا و ایرانخودرو حتی در نخستین مراجعه به مراکز معاینه فنی نیز استانداردهای لازم را پاس نمیکنند.
این آمار به معنای آن است که چهار خودروی تولیدی سایپا از هر ده خودرو و دو خودروی ایرانخودرو از هر ده خودرو، نقصهای فنی یا آلایندگیهایی دارند که باعث میشود از معاینه فنی عبور نکنند.
به گفته سیدمحمدمهدی میرزایی قمی بیش از ۶۰ درصد خودروهای جدید تولید داخل در آزمون معاینه فنی مردود میشوند، بهطوریکه حدود ۴۰ درصد از محصولات سایپا و ۲۰ درصد از محصولات ایرانخودرو در نخستین مراجعه به مراکز معاینه فنی موفق به اخذ تأییدیه نمیشوند. این آمار، نه تنها زنگ خطری برای صنعت خودروسازی کشور است، بلکه نشانهای آشکار از نبود نظارت کافی بر کیفیت محصولات تولیدی این شرکتها است.
آمار ارائهشده مدیرعامل ستاد معاینه فنی درباره وضعیت فنی خودروهای تولید داخل در برابر خودروهای وارداتی، شکاف عمیق کیفیت را میان این دو گروه بهوضوح نشان میدهد. در حالی که حدود ۴۰ درصد از محصولات سایپا در اولین مراجعه به مراکز معاینه فنی مردود میشوند، این رقم برای خودروهای وارداتی تنها ۰.۳ درصد است.
این تفاوت فاحش در کیفیت نشاندهنده نبود استانداردهای کافی در فرآیند تولید خودروهای داخلی است. در حالی که خودروسازان خارجی با رعایت دقیقترین استانداردهای فنی و زیستمحیطی توانستهاند محصولاتی با کیفیت بالا و حداقل نقص فنی روانه بازار کنند، تولیدکنندگان داخلی همچنان درگیر مشکلاتی از جمله طراحی قدیمی، قطعات بیکیفیت، و نبود نظارت مؤثر هستند.
این مقایسه، بهویژه برای مصرفکنندگانی که با قیمتهای بالای خودروهای داخلی دستوپنجه نرم میکنند، بسیار ناامیدکننده است. آنها انتظار دارند در قبال هزینهای که پرداخت میکنند، محصولی با کیفیت مناسب دریافت کنند، اما آمارها حکایت از آن دارد که بخش قابلتوجهی از این خودروها حتی استانداردهای اولیه فنی را نیز پاس نمیکنند.
کیفیت پایین خودروها نه تنها باعث افزایش هزینههای تعمیر و نگهداری برای مردم میشود، بلکه تبعات زیستمحیطی جدی نیز به همراه دارد. خودروهای ناقص و آلاینده، سهم عمدهای در آلودگی هوا و افزایش گازهای گلخانهای دارند که این موضوع بهویژه در کلانشهرهایی مانند تهران بحرانیتر است.
∎