شناسهٔ خبر: 70432270 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: ایمنا | لینک خبر

ایمنا بررسی می‌کند

چالش‌ها و فرصت‌های شهرهای چند فرهنگی

شهرهای چندفرهنگی به بوم‌هایی پر از تضاد و فرصت‌ تبدیل شده‌اند؛ در این فضاها، فرهنگ‌های مختلف در کنار یکدیگر تنیده می‌شود و شهری پر از تنوع، خلاقیت و گاه تنش‌های فرهنگی به‌وجود می‌آید؛ این شهرها جایی هستند که دیوارها به پل تبدیل می‌شود، اما همیشه این مسیر هموار نیست.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرگزاری ایمنا، برخی شهرهای دنیا به‌دلیل تنوع چشمگیر فرهنگی، به‌عنوان نماد چندفرهنگی شناخته می‌شوند؛ تورنتو یکی از این شهرها است که بیش از ۵۰ درصد از جمعیت آن در خارج از کانادا متولد شده‌اند؛ محله‌های متنوعی همچون هند کوچک و ایتالیای کوچک در این شهر، نمود بارز این تنوع فرهنگی است؛ لس‌آنجلس نیز با حضور مردمانی از ۱۴۰ کشور که به بیش از ۸۰ زبان صحبت می‌کنند، یکی دیگر از قطب‌های چندفرهنگی جهان به‌شمار می‌آید، محله‌هایی همچون کره‌تاون و توکیوی کوچک بازتاب این پویایی فرهنگی است.

دبی جایی که آسمان‌خراش‌های مدرن به آسمان خیره شده‌، زندگی روزانه با تنوعی شگفت‌انگیز از فرهنگ‌ها در هم آمیخته است؛ مردمانی از آسیا، اروپا، آفریقا و خاورمیانه، هر یک با زبان‌ها، آداب و رسوم خاص خود در کنار یکدیگر زندگی می‌کنند؛ خیابان‌های این شهر پر از نشانه‌هایی از این تنوع است؛ یک رستوران ایرانی در کنار یک بازار هندی، فروشگاه‌های اروپایی در نزدیکی سوپرمارکت‌های فیلیپینی، همه نشانه‌هایی از این تنوع است.

آمستردام در هلند نیز با بیش از ۱۷۰ پیشینه قومی به‌عنوان یکی از پذیراترین شهرهای اروپا شناخته می‌شود؛ در شرق آسیا، سنگاپور نمونه‌ای درخشان از تنوع فرهنگی است که با چهار زبان رسمی و جامعه‌ای چندنژادی، الگویی از هم‌زیستی مسالمت‌آمیز ارائه می‌دهد؛ نیویورک با محله‌هایی همچون کوئینز که بیشترین تنوع زبانی جهان را دارد و سائوپائولو در برزیل با محله‌هایی همچون لیبرداد (محله ژاپنی‌ها)، نمونه‌های دیگر از شهرهایی است که تنوع فرهنگی به بخشی از هویتشان تبدیل شده است.

این شهرها به‌واسطه مهاجرت‌های داخلی و خارجی، رشد اقتصادی و جهانی‌شدن به وجود آمده‌اند و امروزه به نمادی از تنوع و چندگانگی اجتماعی بدل شده‌اند؛ با این حال این تنوع فرهنگی می‌تواند هم فرصت‌های بی‌نظیری ایجاد کند، البته چالش‌های پیچیده‌ای در طراحی و مدیریت شهری نیز به همراه دارد.

یکی از مهم‌ترین فرصت‌های شهرهای چندفرهنگی، غنای فرهنگی است؛ این شهرها دارای تنوع زبانی، آشپزی، هنر و آداب‌ورسومی هستند که می‌تواند جذابیت‌های گردشگری و اقتصادی زیادی ایجاد کند، همچنین حضور گروه‌های مختلف با مهارت‌ها و دیدگاه‌های گوناگون می‌تواند به نوآوری، خلاقیت و رونق اقتصادی شهر کمک کند، به‌عنوان مثال شهرهایی همچون نیویورک، تورنتو یا دبی نمونه‌های موفقی از بهره‌گیری از این تنوع در جهت توسعه پایدار هستند.

ایران که سرزمینی پهناور و تاریخی است نیز یکی از متنوع‌ترین کشورها از لحاظ فرهنگی، قومی و زبانی به‌شمار می‌رود؛ در طول تاریخ موقعیت جغرافیایی ایران به‌عنوان پلی میان شرق و غرب، موجب تعامل و هم‌زیستی فرهنگ‌ها و اقوام مختلف شده است؛ این تنوع به واسطه مهاجرت‌ها، گسترش شهرها و تحولات اجتماعی و اقتصادی به بخش‌های مختلف کشور سرایت کرده و چهره‌ای چندفرهنگی به شهرهای ایران بخشیده است؛ کلان‌شهرهای ایران، همچون تهران، اصفهان و شیراز نمادی از این تنوع فرهنگی است که هر یک با فرصت‌ها و چالش‌های ویژه خود روبه‌رو هستند.

اصفهان به‌عنوان یکی از مهم‌ترین کلان‌شهرهای ایران، به‌دلیل پیشینه تاریخی، موقعیت جغرافیایی و توسعه اجتماعی، نمونه‌ای بارز از شهرهای چندفرهنگی است؛ این شهر که در دوره صفویه به اوج شکوفایی خود رسید، از گذشته تاکنون میزبان اقوام و گروه‌های متنوعی بوده است؛ مهاجرت‌های تاریخی از جمله حضور ارامنه در محله جلفا و مهاجرت‌های معاصر از شهرها و روستاهای دیگر ایران، اصفهان را به شهری با خرده‌فرهنگ‌های متعدد تبدیل کرده است.

چالش‌ها و فرصت‌های شهرهای چند فرهنگی

علاوه بر این، گسترش جغرافیایی اصفهان و الحاق مناطق روستایی و حاشیه‌ای به شهر، به همراه تحولات اجتماعی و ارتباطی، تنوع فرهنگی آن را بیشتر کرده است؛ این تنوع نه‌تنها در معماری، هنر و صنایع دستی اصفهان مشهود است، بلکه در سبک زندگی، دیدگاه‌ها و ارزش‌های شهروندان نیز دیده می‌شود.

با وجود مزایای متعدد، شهرهای چندفرهنگی با چالش‌هایی نظیر نابرابری اجتماعی، تبعیض و تنش‌های قومی روبهرو هستند؛ تفاوت‌های فرهنگی ممکن است موجب سوءتفاهم یا حتی تعارض میان گروه‌های مختلف شود؛ به‌عنوان مثال در برخی موارد، اقلیت‌ها ممکن است از خدمات عمومی محروم شوند یا احساس کنند که در فرایندهای تصمیم‌گیری شهری نادیده گرفته شده‌اند.

تنوع فرهنگی می‌تواند ساختار اجتماعی شهر را پیچیده‌تر کند؛ در شهرهای چندفرهنگی، شکل‌گیری محله‌های قومی یا مهاجرنشین معمول است، که اگرچه حس تعلق را تقویت می‌کند، اما ممکن است به جدایی اجتماعی و کاهش تعامل میان گروه‌ها نیز منجر شود که این موضوع می‌تواند مانعی برای ایجاد یک هویت مشترک شهری باشد.

برای مدیریت این چالش‌ها، طراحی شهری باید به گونه‌ای باشد که تمام گروه‌ها احساس تعلق و مشارکت کنند؛ ایجاد فضاهای عمومی فراگیر، همچون پارک‌ها و مراکز فرهنگی که به تبادل فرهنگی کمک می‌کنند، ضروری است، همچنین توجه به عدالت فضایی در توزیع خدمات عمومی و زیرساخت‌ها، نقش کلیدی در کاهش نابرابری‌ها دارد.

سیاست‌گذاران شهری می‌توانند با تقویت برنامه‌های آموزشی و فرهنگی، تعامل میان گروه‌های مختلف را بهبود بخشند؛ برگزاری جشنواره‌های چندفرهنگی، نمایشگاه‌ها و کارگاه‌های آموزشی می‌تواند به درک متقابل و تقویت همزیستی مسالمت‌آمیز کمک کند؛ علاوه‌بر این ترویج سیاست‌های ضدتبعیض و ایجاد ساختارهای نمایندگی برای اقلیت‌ها در فرایند تصمیم‌گیری شهری ضروری است.

به‌طور کلی شهرهای چندفرهنگی با طراحی و مدیریت صحیح می‌توانند به نمادی از همکاری، تنوع و نوآوری تبدیل شوند، هرچند چالش‌هایی همچون تبعیض و تنش‌های اجتماعی وجود دارد، اما با سیاست‌گذاری دقیق و مشارکت گروه‌های مختلف، می‌توان این موانع را به فرصت‌هایی برای توسعه و پیشرفت تبدیل کرد، بنابراین آینده شهرهای چندفرهنگی در گرو تعامل سازنده و طراحی هوشمندانه است.

چالش‌ها و فرصت‌های شهرهای چند فرهنگی

تقویت هویت مشترک در میان فرهنگ‌ها و خرده‌فرهنگ‌ها

علی صالحی، رئیس کمیسیون فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شورای اسلامی شهر اصفهان در این‌باره به خبرنگار ایمنا می‌گوید: برای ارزیابی مسائل و بررسی نقاط ضعف و قوت و فرصت‌ها و تهدیدهای آن‌ها، ضروری است که به ریشه‌های مسائل توجه کنیم؛ درباره شهرهای چندفرهنگی، نخستین گام شناسایی ریشه‌های شکل‌گیری چندفرهنگی در این شهرها است.

وی با اشاره به اینکه از جمله مهم‌ترین ریشه‌هایی که می‌توان برای ایجاد این نوع شهرها متصور شد، مسئله مهاجرت است، می‌افزاید: مهاجرت می‌تواند از شهرهای داخلی یا خارج از کشور اتفاق بیفتد و ریشه دیگر تنوع فرهنگی است که در یک پهنه گسترده از فضای شهری مشاهده می‌شود؛ با توسعه شهرها، مجموعه‌های مختلفی از فرهنگ‌ها در یک پهنه جغرافیایی قرار می‌گیرد و مرزهای شهری به‌عنوان فصل مشترک این مجموعه‌های فرهنگی شناخته می‌شود.

رئیس کمیسیون فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شورای اسلامی شهر اصفهان ادامه می‌دهد: مرزهای شهری به‌عنوان فصل مشترک موجب می‌شود که بخش‌های مختلف فرهنگی، حتی اگر متفاوت و جدا از یکدیگر باشد، در یک قالب و چارچوب مشترک در کنار هم قرار گیرد، همچنین ایجاد تفاوت نظرها و تنوع سلیقه‌ها، که نتیجه رشد علم و تحصیلات و توسعه ابزارهای ارتباطی و فناوری اطلاعات است، موجب بروز جهش‌های فرهنگی و تفاوت‌های سلیقه‌ای در شهرها می‌شود.

صالحی با تاکید بر اینکه دلایل اقتصادی، سیاسی و تحولات ارزشی می‌تواند به‌عنوان ریشه‌های دیگر برای ایجاد چند فرهنگی در شهرها مطرح شود، بیان می‌کند: با این نگاه به موضوع و شناسایی ریشه‌ها، نخستین قدم این است که بررسی کنیم این تحولات چه ظرفیت‌هایی برای شهرها ایجاد می‌کند و چه تهدیدهایی به همراه دارد؛ یکی از مهم‌ترین نکات این است که وقتی با تکثر نظرها و دیدگاه‌ها روبه‌رو هستیم، اقناع و راضی کردن تمام سلیقه‌ها در حوزه فرهنگ با چالش‌های جدی روبه‌رو خواهد بود، در عین حال نیازهای گروه‌های مختلف نیز متنوع و متفاوت است و برطرف نشدن این نیازها می‌تواند آسیب‌هایی ایجاد کند.

وی اضافه می‌کند: سبک‌های زندگی متفاوت افراد در فضاهای چند فرهنگی ممکن است چالش‌هایی برای تولید آموزه‌ها یا هدایت مسیر نسل‌های جدید ایجاد کند، با این حال این فضاهای چند فرهنگی ظرفیت‌ها و فرصت‌های زیادی نیز دارد، بنابراین استعدادها، زیبایی‌ها و ویژگی‌های جدیدی که از تعامل این فرهنگ‌ها با یک‌دیگر به وجود می‌آید، می‌تواند فرصتی بزرگ باشد.

رئیس کمیسیون فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شورای اسلامی شهر اصفهان خاطرنشان می‌کند: در کلان‌شهرهای ایران از جمله اصفهان با مسائل خاصی از جمله توسعه و گسترش شهر که موجب الحاق بعضی روستاها به آن می‌شود با مهاجرت از نقاط مختلف کشور روبه‌رو هستیم، همچنین تحولات فکری، نگرشی و نسلی در این شهرها موجب ایجاد فضاهای چند فرهنگی شده است.

صالحی ادامه می‌دهد: در این شرایط باید تلاش کرد تا آسیب‌های ناشی از رفتارها یا ایده‌های فرهنگی گروه‌ها بر سایر گروه‌ها مدیریت شود؛ کار کردن در حوزه‌های فرهنگی و اجتماعی برای سلیقه‌های مختلف دشوار است، بنابراین باید تلاش کرد که ضمن استفاده از ایده‌های جدید و خلاقانه، مرزهای ارزش‌ها و ضد ارزش‌ها در هر فرهنگ مشخص شود و در عین حال بر موضوعاتی که نقطه مشترک تمام خرده‌فرهنگ‌ها است، تمرکز شود، بنابراین باید به‌دنبال ایجاد فصل مشترک‌ها در حوزه‌های آموزشی بود، ضمن اینکه در روندها و رفتارهای کلان باید هماهنگی لازم برقرار شود.

وی با بیان اینکه باید از یکسان‌سازی یا نادیده گرفتن ارزش‌های بعضی از خرده‌فرهنگ‌ها پرهیز شود، تاکید می‌کند: باید به مردمی‌سازی فعالیت‌های فرهنگی و احترام به مؤلفه‌های اصلی هر یک از این خرده‌فرهنگ‌ها پرداخته شود؛ در این راستا گروه‌های مختلف باید یکدیگر را بپذیرند و ارزش‌های هم را به رسمیت بشناسند تا برای ارزش‌های مشترک تلاش کنند؛ ظرفیت‌های مختلف موجود در هر یک از این بخش‌ها باید فعال شود و ذیل یک هویت مشترک که می‌تواند هویت شهری یا ملی باشد، تقویت شود.

رئیس کمیسیون فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شورای اسلامی شهر اصفهان عنوان می‌کند: با این رویکرد می‌توان آسیب‌ها و چالش‌های ناشی از تضاد این مجموعه‌ها را کاهش و استانداردسازی در بعضی از رویکردهای رفتاری را انجام داد، در حالی که استقلال هر یک از حوزه‌های فرهنگی حفظ می‌شود.

صالحی بیان می‌کند: باید یک شهر متکثر و متنوع با فرصت‌ها و دیدگاه‌های مختلف ایجاد کرد که تمام افراد در آن برای هدف مشترک تلاش کنند و آسیب‌ها و تضادها به حداقل برسد؛ چنین فضایی می‌تواند فرصت‌های اقتصادی، علمی، هنری و گردشگری را جذب و ی همبستگی و یکپارچگی در میان فرهنگ‌ها و اقوام مختلف ایجاد کند.

چالش‌ها و فرصت‌های شهرهای چند فرهنگی

ایجاد فضاهای دموکراتیک برای تقویت آشتی میان فرهنگ‌ها

علی‌محمد ظهرابی، دکترای برنامه‌ریزی شهری در این‌باره به خبرنگار ایمنا می‌گوید: دنیای امروز انزوای فرهنگی را شکسته و به‌دنبال ایجاد ارتباط میان فرهنگ‌های متنوع و شکل‌گیری ارزش‌های مشترک جهانی است، در غیر این صورت زندگی و تعاملات اجتماعی دچار اختلال خواهد شد و مشکلات متعددی پیش خواهد آمد.

وی می‌افزاید: با توجه به مهاجرت افراد در جوامع مختلف، رشد فزاینده انسان‌ها و تنوع فرهنگی که هر کدام از آن‌ها با یکدیگر دارند، نیاز به معرفت، درک و شعوری است که در ذهنیت مشترک افراد قرار گیرد تا بتوانند بدون مشکل و با برابری در برخورداری از مزایای جامعه شهری در کنار یکدیگر زندگی کنند.

دکترای برنامه‌ریزی شهری تصریح می‌کند: این امر در دو دهه اخیر به‌ویژه در شهرهای بزرگ، نیاز به طراحی فضاهای معماری متناسب با فرهنگ‌های متنوع را بیش از پیش آشکار کرده است؛ حال با توجه به اینکه ایران جامعه‌ای برخوردار از تنوع فرهنگی است، وجود ویژگی‌های فرهنگی و هویتی خاص، تنظیم مناسبات، تعامل میان فرهنگ‌ها و هویت ملی بر خرده‌فرهنگ‌ها، حفظ انسجام و همبستگی ملی و در عین حال مدیریت صحیح و منطقی متناسب با وضعیت موجود، ضرورت طراحی فضای معماری متناسب با تنوع فرهنگ‌ها در این جامعه چندفرهنگی را اجتناب‌ناپذیر می‌سازد.

ظهرابی ادامه می‌دهد: ضروری است پژوهشی با هدف شناسایی مؤلفه‌های مؤثر در طراحی و ساخت فضاهای میان‌فرهنگی برای گردهمایی انسان‌ها با باورهای متنوع و بررسی تأثیر آن‌ها در میزان آشتی میان فرهنگ‌ها انجام گیرد؛ ایجاد فضاهای مرتبط برای یک گروه چندفرهنگی از کاربران، مسئله‌ای چالش‌برانگیز است که کمتر در محافل معماری مورد بحث قرار گرفته است، زیرا از یک‌سو ممکن است که فرهنگ محلی را از بین ببرد، اما از سوی دیگر موجب آشتی میان فرهنگ‌های متنوع شده است.

وی اضافه کند: این امر تأثیرات مثبتی بر مسائل اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، گردشگری و مواردی همچون توسعه فرهنگی، تقویت هویت بومی، افزایش تعاملات اجتماعی و به‌تبع آن افزایش گردشگری و درآمدهای اقتصادی آن جامعه دارد.

دکترای برنامه‌ریزی شهری بیان می‌کند: اصطلاحات تنوع فرهنگی، هویت فرهنگی، تعاملات اجتماعی، آشتی فرهنگ‌ها، انزوای فرهنگی و انسجام فرهنگی کلیدواژه‌هایی است که به تناسب می‌توانند مورد استفاده قرار گیرد.

ظهرابی خاطرنشان می‌کند: وجود فرهنگ‌های متنوع در کلان‌شهرهای کشور، به‌ویژه اصفهان، ضرورت توجه به الگوهای رفتاری و فرهنگی در طراحی فضاهای عمومی را نمایان ساخته است و بر درک روابط میان فرهنگ و فضا به‌منظور ایجاد مطلوبیت بیشتر تأکید می‌ورزد؛ از این‌رو شناخت تنوع فرهنگی و تحولات آن نیازمند درک تنوع فضاهای شهری و روابط اجتماعی متأثر از آن است.

وی می‌گوید: به‌منظور طراحی فضاهای شهری، دستیابی به مدل فضای عمومی چندفرهنگی با استفاده از مدل ارتباط بین‌فرهنگی ضرورت دارد؛ برای این منظور در ابتدا باید فرهنگ غالب و فرهنگ‌های دیگر یا خرده‌فرهنگ‌ها در فضای مورد بررسی شناسایی شود؛ از آنجایی که یک فضای عمومی چندفرهنگی موفق باید پذیرای تمام گروه‌ها باشد، الگوی جذب و نه طرد در مکانیزم‌های ارتباطات بین‌فرهنگی باید مورد پذیرش قرار گیرد.

دکترای برنامه‌ریزی شهری تاکید می‌کند: در ارتباط با بروز چندفرهنگ‌گرایی و تأثیر آن بر برنامه‌ریزی و طراحی شهری، می‌توان سه مرحله مهم در تحول مفهوم تنوع فرهنگی را مشاهده کرد؛ در گام نخست که از سال ۱۹۰۰ آغاز و تا ۱۹۶۰ ادامه دارد، برنامه‌ریزی جهانی یا سنتی قرار دارد؛ در گام دوم از سال ۱۹۶۱ تا ۱۹۸۰، مفاهیم در بر گیری فرهنگی و انواع برنامه‌ریزی‌های عدالت‌محور ظهور می‌کند و در گام سوم از سال ۱۹۸۱ به بعد، ایده چندفرهنگ‌گرایی مطرح می‌شود و در این زمینه برنامه‌ریزی کل‌نگر ارائه شد.

ظهرابی عنوان می‌کند: در طراحی شهرهای چندفرهنگی، همان‌طور که طراحی شهر و فضای شهری دموکراتیک از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است، زیرا در چنین شهرهایی شهروندان آینده خود را در کنار یکدیگر و فارغ از تفاوت‌های پیشین شکل می‌دهند؛ این نوع طراحی مفهوم فضای شهری ایده‌آل را به‌صورت فضایی فراگیر و در دسترس عموم ارائه می‌دهد؛ در همین راستا مفاهیمی همچون جوامع چندگانه به‌وجود آمده است که در آن قلمروهای عمومی جداگانه بر اساس تفاوت‌های جنسیتی، اجتماعی-اقتصادی و قومی در فضاهای عمومی با یکدیگر هم‌پوشانی دارد.

وی می‌گوید: فضای عمومی چندفرهنگی موفق فضایی است که در آن احساس راحتی گروه‌های مختلف با طراحی کالبدی خوب ترکیب می‌شود تا فضایی ایجاد شود که بتواند به ترجیحات مختلف پاسخ دهد؛ چنین فضایی مکانی برای تعامل اجتماعی فراهم می‌آورد و در عین حال فضاهای مشخصی را ایجاد می‌کند که در آن می‌توان بر فرهنگ‌های فردی تأکید کرد.

دکترای برنامه‌ریزی شهری صریح می‌کند: برخی بر این باور هستند که موفق‌ترین فضاهای عمومی چندفرهنگی بی‌شک آن‌هایی نیستند که دارای جذاب‌ترین طراحی کالبدی یا امکانات بیشتر هستند؛ در واقع این فضاها باید بستر دموکراتیکی برای حضور افراد مختلف فارغ از پیشینه فرهنگی آن‌ها فراهم آورد.

چالش‌ها و فرصت‌های شهرهای چند فرهنگی

به گزارش ایمنا، شهرهای چندفرهنگی به‌واسطه تنوع فرهنگی و قومی خود، فرصت‌های بسیاری برای رشد اقتصادی، نوآوری و گردشگری ایجاد می‌کنند، اما این تنوع با چالش‌هایی چون نابرابری اجتماعی، تبعیض و تنش‌های قومی همراه است؛ در اینگونه شهرها، طراحی شهری باید به گونه‌ای باشد که تمام گروه‌ها احساس تعلق کنند و تعاملات فرهنگی در فضایی فراگیر و دموکراتیک تسهیل شود.

در نهایت، برای مدیریت این تنوع، باید به تقویت هویت مشترک در میان فرهنگ‌ها و خرده‌فرهنگ‌ها توجه کرد و از تضادها کاست؛ طراحی هوشمندانه و سیاست‌گذاری دقیق می‌تواند فرصتی برای همبستگی اجتماعی، تقویت همکاری‌ها و بهره‌برداری از استعدادهای مختلف فراهم آورد و آینده‌ای پایدار برای شهرهای چندفرهنگی رقم بزند.