شناسهٔ خبر: 70369894 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایرنا | لینک خبر

یلدا آیین وفاق در تاریخ کهن

تهران- ایرنا- «یلدا» جشن گردهم‌آیی، دورهمی خانواده در بلندترین شب سال، جشن وفاق و همدلی در پایان شب طولانی و امید به زایش نور و روشنایی در فرهنگ کهن ایرانیان است.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرنگار میراث فرهنگی ایرنا، آیین‌های کهن ایرانی دو ویژگی مشترک دارند، «جشن و شادی» و «دورهمی و همبستگی». از همان چند هزار سال پیش ایرانیان در نوروز ، تیرگان و مهرگان، یلدا و آیین‌های دیگر به هر مناسبتی دور هم جمع می‌شوند و نمادی از وفاق و همبستگی را به نمایش می‌گذارند، و این یکپارچگی از اعماق تاریخ تا کنون برای ما به یادگار مانده است.

گرامی‌داشت آیین‌ها و آداب رسوم علاوه‌ بر ریشه تاریخی و فرهنگی، جلوهایی از باورهایی ارزشمند و کهن فرهنگ کهن ایرانیان و نمایشی از باورهای سنتی و مذهبی است که از هویت فرهنگی و تاریخی جامعه منجسم حتی در سخت ترین شرایط اقتصادی اجتماعی، حکایت دارد.

قدمت آیین باستانی یلدا که در طولانی‌ترین شب سال برگزار می‌شود به هفت هزار سال پیش می‌رسد. جشن یلدا یکی از اصیل‌ترین و ارزشمندترین آموزه‌های سنتی در باورهای ایرانیان باستان است که ماندگاری غنای فرهنگ و آداب و سنن ایرانیان را به تصویر می‌کشد.

یلدا از غروب آفتاب ۳۰ آذر (آخرین روز پاییز) تا طلوع آفتاب در یکم دی ماه (نخستین روز زمستان) است که از آن به عنوان بلندترین شب سال یاد می‌شود و طبق اسناد در کشورها و مناطقی چون: ترکیه، پاکستان، تاجیکستان، ترکمنستان، کردستان عراق، جمهوری آذربایجان و در مبان ایرانیان در اقصی نقاط جهان گرامی داشته می‌شود.

یلدا آیین وفاق در تاریخ کهن

برای اشاره به پیشینیه یلدا همین بس که ابوریحان بیرونی، منجم، ستاره‌شناس، ریاضی‌دان، مورخ، جغرافی‌دان بزرگ ایرانی، جشن کهن یلدا را میلاد اکبر یا میلاد خورشید نامیده است. یلدا برگرفته از واژه سریانی به معنای زایش است. شبی که نوید پیروزی نور بر تاریکی و غلبه گرما بر سرماست. اما واژه شب چله در فرهنگ عامه به چله بزرگ (۴۰ روز اول زمستان) و چله کوچک (۲۰ روز بعد از آن) گفته می‌شود و در ادبیات فارسی از جایگاه برجسته‌ای برخوردار است.

در سنت‌های رایج باستان، ایرانیان در شب یلدا تا صبح به شادی و نیز دعا و نیایش می‌پرداختند و با بیدار ماندن طلوع خورشید سپیده دم را انتظار می‌کشیدند تا خود شاهد دمیدن خورشید باشند. ایرانیان روز نخست دی را روز برابری انسان‌ها می‌پنداشتند، همه از پادشاه تا مردم، عادی لباس ساده می‌پوشیدند، هیچ‌کس حق دستور دادن و امر کردن به دیگری نداشت. جنگیدن در این روز ممنوع بود، حتی کشتن حیوانات نیز منع شده بود.

اما یلدا بعد بین‌المللی هم دارد، در میان مردمان فارسی زبان تاجیکستان و افغانستان نیز عزیز شمرده می شود، اوج این اشتراک زبانی به جز سفره پربرکت از محصولات کشاورزی، در شاهنامه‌خوانی و فال حافظ است. رسمی که پدربزرگ ها و مادربزرگ های خوش سخن چه از رو چه از بر خاطره ای و داستانی برای فرزندان روایت می کنند و حتی اگر تکراری هم باشد، همه خانواده به گوش جان می شوند، حال اگر پندآموز باشد که اعلا است.
شب یلدا/چله آیینی سال ١۴٠١ در فهرست یونسکو به عنوان نوزدهمین میراث ناملموس ایران ثبت جهانی شده، اما سالیان دور و درازتری است که فراتر از مرز و جغرافیای منطقه ایران فرهنگی در گوشه‌گوشه جهان می‌شناسند و آوازه جهانی دارد.
هر کدام از پرونده های میراث ناملموس کشور در دودهه اخیر به صورت مشترک با کشورهای همسایه و همجوار ثبت شده‌اند؛ نوروز میان ایران و ۱۱ کشور، جشن سده میان ایران و تاجیکستان و یلدا هم مشترک میان ایران و افغانستان؛ اما جدا از این روندها این آیین‌ها به رسم و رسوم خود میان اقوام و ملت‌ها زنده است و پاسداری می‌شود و آنچه در پاسداشت یلدا موج می‌خورد و شورای فرهنگ عمومی کشور آن را به عنوان «روز ترویج فرهنگ میهمانی و پیوند با خویشان» یاد کرد همین رسم زیبای جمع شدن در خانه بزرگ خانواده و شب‌نشینی با جمع خانواده است از بزرگ تا کوچک در کنار هم دور یک سفره و میز.