به گزارش مفدا گلستان ، شب یلدا یا شب چله یکی از قدیمیترین جشنهای ایرانی است که مثل عید نوروز و چهارشنبهسوری از تاریخ و پیشینهی قدیم ایران به یادگار مانده. این شب از تمام شبهای سال بلندتر است و اجداد ما هر سال آن را جشن میگرفتهاند.
شب یلدا در واقع از زمان غروب آفتاب در آخرین روز پاییز یعنی ۳۰ آذر شروع میشود و با طلوع آفتاب در اولین روز زمستان یعنی اول دی به پایان میرسد. زمان شب یلدا به تاریخ میلادی برابر با شب ۲۱ دسامبر است که البته در سالهای کبیسه به ۲۰ دسامبر تغییر میکند. برای مثال تاریخ شب یلدا از سال ۹۶ تا ۹۸ معادل ۲۱ دسامبر بود ولی در سال ۹۹ که کبیسه بود این شب معادل ۲۰ دسامبر ۲۰۲۰ خواهد بود.
شب چله بهعنوان بلندترین شب سال، برای ما ایرانیها پر از خاطره است؛ از زمان کودکی که انشای شب یلدا مینوشتیم تا جمع شدن فامیل، انداختن سفره شب یلدا، تزیین انار شب یلدا و گوش دادن به شعر و قصه زیر کرسی.
ریشهشناسی واژه یلدا و چله
یلدا یعنی چه؟
یلدا واژهای سُریانی به معنای زایش و تولد است. سریانی زبانی بود که در میان مسیحیان رواج داشت. این معنا، از بررسی و تحقیق در واژهنامهها و کتابهای تاریخی به دست آمده است. ابوریحان بیرونی، دانشمند همه فن حریف و تقویمشناس، از شب یلدا با نام میلاد اکبر یاد میکند و منظور از این نام را میلاد خورشید دانسته است. کتاب آثار الباقیه نوشته اوست. کتاب به عربی نوشته شده و در حال حاضر، چند ترجمه فارسی از آن منتشر میشود. ابوریحان در این کتاب گاهشماری و تقویم اقوام مختلف را بررسی کرده است. اگر علاقمند باشید میتوانید مراسمات و جشنهای اقوام باستان را در این کتاب مطالعه کنید.
دقیقا مشخص نیست که واژه یلدا چه زمان و چطور وارد زبان فارسی شده است. از تاریخ اینطور برمیآید که مسیحیان اولیه که در روم زندگی سختی داشتند و عدهای از آنان به ایران مهاجرت میکنند. به علت نزدیکی فرهنگی، این واژه سریانی به فارسی راه پیدا میکند.
شب چله یعنی چه؟
شب چله در حقیقت همان شب یلدا است. چون از فردای این شب، چله بزرگ زمستان آغاز میشود به آن شب چله میگویند.
ایرانیان در زمانهای قدیم، یک نوع تقویم کلی نگر هم داشتند. این تقویم بیشتر در کارهای کشاورزی و دامپروری کاربرد داشت. آنها دو موقع از سال را به نام چله میشناختند. چله تابستان که از تیر شروع میشد و چله زمستان که از دیماه. چلهها هر کدام به دو دوره تقسیم میشدند؛ چله بزرگ و چله کوچک. چهل روز ابتدایی را چله بزرگ و بیست روزِ بعد را چله کوچک مینامیدند.
چله بزرگ زمستان که درست بعد از شب یلدا آغاز میشود؛ شروع زمستان است و شدت سرما در آن بیشتر است. چله بزرگ تا دهم بهمن طول میکشد. پس از آن، چله کوچک شروع و تا اول اسفند ادامه دارد. شدت سرما در چله کوچک کمتر است و آسیب کمتری هم میرساند. چهار روز پایان چله بزرگ، و چهار روز آغاز چله کوچک را، چهار چهار میگویند که نهایت شدت سرما در این مدت اتفاق میافتد.
تاریخچهی شب یلدا
تاریخچهی شب یلدا به گذشتههای بسیار دور برمیگردد. اما قدمت دقیقش مشخص نیست. برخی باستانشناسان، تاریخ شب یلدا را هفت هزار ساله میدانند. آنها به ظروف سفالی دوره پیش از تاریخ، استناد میکنند. این ظروف دارای نقوش حیوانیِ ماههای ایرانی، مانند قوچ و عقرب هستند. البته این نقوشِ در کتیبهها و یافتههای باستانشناسی کمیاباند. اما باستانشناسان معتقدند، میشود آیین مربوط به شب یلدا را تا هفت هزار سال قبل، ردیابی کرد.
با همهی اینها آنچه بهعنوان شب یلدا رسمیت یافته، به حدود ۵۰۰ سال، قبل از میلاد برمیگردد. یلدا در زمان داریوش یکم به تقویم رسمی ایرانیان باستان، وارد شده است. تقویمی که برگرفته از گاهشماری بابلیها و مصریها ست.
دلایل برپایی جشن شب یلدا
باورهای کهن ایرانی بر اساس اسطورهها و شناخت رویدادهای کیهانی شکل گرفته است. روایتهای مختلفی از علت برگزاری جشن یلدا وجود دارد.
روایت اول؛ پیروزی روشنایی و نور بر ظلمت و تاریکی
یکی از این روایتها در مورد شب یلدا به پیروزی نور بر ظلمت مربوط است. در روزگاران باستان، زندگی مردم بر پایه کشاورزی و دامپروری بود و تأثیرات آب و هوا برایشان بسیار مهم محسوب میشد. مردم با مشاهده و تجربه، تغییرات مداوم شب و روز و فصلها را درک کرده بودند. بشرِ همیشه کنجکاو هم پس از کشف چگونگیِ وقوع یک رویداد، به دنبال فلسفه و چرایی آنها میگردد.
آنها تأثیر نور و تاریکی و گرما و سرما را بر زندگیشان میدیدند. از تأثیراتی که میگرفتند به این نتیجه رسیده بودند که نور، روز و خورشید، نماد آفریدگار و نیکی ست. در مقابلِ آن، شب و سرما نشانههای اهریمن و پلیدی.
آنها از این مشاهدات، به این باور رسیده بودند که شب و روز، و روشنایی و تاریکی، در یک جدال همیشگی به سر میبرند. روزهای بلندتر، نشانه پیروزی روشنایی، و روزهای کوتاهتر نشانه غلبه تاریکی بود.
به این ترتیب آنها آخرین روز پاییز که بلندترین شب سال است، جشن میگرفتند. چرا که فردای آن، روزها کمکم طولانیتر شده و آفریدگار بر اهریمن نور بر تاریکی پیروز میشود.
روایت دوم: شب تولد مهر و میترا (خورشید) و آغاز خلقت
آیین مهر یا میترائیسم در ایران قبل از دین زرتشتی رواج داشت. این آیین برپایه پرستش میترا (مهر) قرار گرفته بود. میترا از ایزدان هند و ایرانی است. او از یک طرف نماینده عشق و محبت است و از طرفی واسطهی بستن پیمانهاست. او عهد نگهداشتن و راستگویی را نمایندگی میکند. مهر همچنین داورِ میان جنگاوران بوده و دروغگویان و عهدشکنان را مجازات میکند. نماد این ایزد حلقه است. برخی ادعا میکنند، پیشینه حلقه ازدواج به همین اسطوره میرسد. خورشید هم نماد ظاهری میترا ست.
مهرپرستان شب یلدا را شب تولد میترا (ایزد مهر) میدانستد. اینگونه که در شبی دراز و سرد، ایزد مهر در یک غار گود و کم ارتفاع ظهور میکند و خورشید را به ارمغان میآورد.
در روایتی دیگر، در این شب میترا به جهان بازمیگردد. او ساعات روز را طولانی میکند؛ در نتیجه برتری خورشید پدیدار میشود.
بعضی بررسیها هم به این نتیجه رسیدهاند که در شب یلدا پیامبری متولد میشود. این تولد در سال ۵۱ پادشاهی اشکانیان که برابر با سال ۱۹۶ میلادی ست اتفاق میافتد. پیامبری شب هنگام در دریا زاده میشود که او را دو دلفین از آب بیرون میآورند. در آیین مهر آب اهمیت ویژهای داشته است.
دربارهی نام ماههای آذر و دی اینطور میگویند: «آذر (عنصرِ آتش)، ایزد یا فرشته مینویی را نمایندگی میکند. این ایزد در سنت زرتشتی و مهرپرستی مقدس و مهم محسوب میشده. آتشِ مقدس در آتشکدهها، جلوه همین ایزد است. در مقابل، دی که آغاز زمستان است، پلید و اهریمنی محسوب میشده. دی در اصل همان دیو است که نام آن بر سردترین ماه زمستان گذاشته شده. بنابراین آذر نماد اهورامزدا و دی نماد اهریمن است. تقابل میان آتش، نور و تقدس با تاریکی و سرما و پلیدی».
برخی هم بر این باورند که نام ماه دی از آیین میترایی آمده است و به معنای دادار و خداوند است. چرا که با شروع دی میترا بر اهریمن غلبه میکند.
در نگاه اول اینٰطور به نظر میرسد که شب زایش مهر، باید در ماه مهر باشد؛ یا در آفتابیترین روزهای سال! درست است که در آغاز سردترین روزهای سال قرار داریم اما منطق پشت این اسطوره آن را باورپذیر میکند. همان طولانیتر شدن روزها و کوتاه شدن شبها نشان از تولد دوباره خورشید دارد.
آداب و رسوم مهرپرستی، پس از رایج شدن دین زرتشتی از بین نرفت بلکه جزئی از مراسم آنها شد. زرتشت، خدای بزرگ را اهورا مزدا نامید و ایزدان را به دو دسته اهورایی و دیوانی تقسیم کرد. یکی از این ایزدانِ اهورایی، مهر (خورشید) بود. مهر از ایزدانِ نیک است و بخشی از اوستا به نام او (مهر یشت) ست. در مهر یشت آمده است:
«مهر از آسمان با هزاران چشم بر ایرانی مینگرد تا او دروغی نگوید.»
شب یلدا و مسیحیت
مذاهب مختلف مسیحی، میلاد مسیح را در یکی از روزهای نزدیک به انقلاب زمستانی برگزار میکنند. سال نو آنها که در یازدهم دیماه شروع میشود، نزدیک به شب یلدا است. برخی از تاریخپژوهان و باستانشناسان عقیده دارند که تقویم میلادی با اندک تغییراتی، ادامه میلاد خورشید بوده که بعدها آن را به میلاد مسیح نسبت دادهاند. از دیدگاه آنها، این تقویم در روم، در قرن چهارم پس از میلاد به وجود آمده است.
ممکن است بپرسید میترائیسم چه ارتباطی با روم و مسیحیت دارد؟! در روم باستان، تولد خدای خورشید شکست ناپذیر، (سول اینویکتوس) را در روز انقلاب زمستانی جشن میگرفتند. این خدای رومی ترکیبی از خدای خورشید و میترای آیین مهرپرستی بود.
میترائیسم چگونه به روم راه پیدا کرد؟ میگویند در زمانی که آیین زرتشت دین رسمی ایران شد، مهر پرستان در منطقه آسیای صغیر محدود شدند. در قرن اول قبل از میلاد، رومیها آسیای صغیر را تصرف کردند. این آیین به واسطه اسیران جنگی به تدریج در روم گسترش یافت. مهرپرستی یا میترائیسم، کمکم جای خود را در بین تجار، لشکریان و حتی امپراتوران روم باز کرد؛ تا جایی که در آغاز قرن چهارم، بیش از سیصد معبد میترایی در ایتالیا برپا بود. در آن زمان بیشتر رومیان، شب یلدا را جشن میگرفتند. در نهایت امپراتور روم، کنستانتین اول به خاطر علاقهاش به مسیحیت، در سال ۳۱۳، فرمان آزادی این دین را در روم صادر کرد. او میلاد میترا را به میلاد مسیح تغییر داد. استدلالش این بود که مسیحیان در تاریخ تولد عیسی ابهام دارند و عیسی مظهر نور است. پس باید روز تولد خورشید همان میلاد مسیح باشد. و تاریخ تولد عیسی را روز ۲۲ دسامبر تعیین نمود؛ همان روز تولد میترا. این تاریخ، به دلیل اختلاف در محاسبات کبیسهگیری، بعداً به ۲۵ دسامبر تغییر یافت. پیش از این، تولد مسیح را روز ۶ یا ۷ ژانویه میدانستند. امروزه هم مسیحیان ارمنی در همین روز تولد مسیح را جشن میگیرند.