شناسهٔ خبر: 70355813 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایکنا | لینک خبر

دیدار کمیته شهدای قرآنی با خانواده شهید احمدرضا صابر

اعضای کمیته شهدای قرآنی سازمان قرآن و عترت بسیج تهران بزرگ در بیست و چهارمین دیدار خود در سال جاری به ملاقات مادر و اعضای خانواده شهید احمدرضا صابر رفتند.

صاحب‌خبر -
دیدار با خانواده شهیدصابر از سوی کمیته شهدای قرآنیبه گزارش ایکنا، اعضای کمیته شهدای قرآنی سازمان قرآن و عترت بسیج تهران بزرگ روز گذشته چهارشنبه 28 آذرماه در بیست‌وچهارمین دیدار با خانواده شهدای قرآنی در سال جاری، میهمان مادر و اعضای خانواده شهید احمدرضا صابر بودند.
 
این دیدار در ناحیه مقاومت بسیج شهید مفتح برگزار شد و در آن جمعی از اهالی و فعالان قرآنی همچون حسن ربیعیان، محمدحسن شفق و در رأس آنها رحیم قربانی؛ مسئول سازمان قرآن و عترت بسیج تهران بزرگ حضور داشتند و تنی چند از اهالی رسانه و خبرنگاران حوزه‌های جهاد و حماسه نیز ایشان را همراهی می‌کردند. 
 
در ابتدای این دیدار مسئول سازمان قرآن و عترت بسیج تهران بزرگ درباره تاریخچه شکل‌گیری کمیته شهدای قرآنی از سال 92 و اهم کارهایی که این کمیته نظیر دیدارهای هفتگی، برگزاری یادواره سوره‌های سرخ، ساخت مستند با موضوع زندگی‌نامه شهیدان و مجموعه‌ای از کارهای فرهنگی و هنری این کمیته توضیحاتی ارائه داد.
 
پس از آن مادر، برادر و خواهر شهید به ذکر مطالب و خاطراتی از زندگی شهید، فعالیت‌هایی که او در زمینه‌های گوناگون قرآنی به انجام رساند، توضیحاتی را بیان کردند.
 
در پایان نیز لوح تقدیر منقوش به امضای سردار حسن‌زاده؛ فرمانده سپاه محمد رسول‌الله تهران بزرگ و همچنین استاندار تهران به همراه یک جلد کلام‌الله مجید به ایشان اهدا شد.
 
شهید احمدرضا صابر از جمله بسیجیان شهید دوران دفاع مقدس؛ زاده شهر فردوس مشهد مقدس بود که سال 67 در بیست سالگی در جزیره مجنون به فیض شهادت نائل آمد هر چند که جاویدالأثر باقی ماند و هیچگاه پیکر مطهرش باز نگشت.
 
اما در بخشی از وصیت‌نامه این شهید می‌خوانیم:
 
...خدایا از صمیم قلب تو را می‌خوانم تا درهای رحمتت را بر این بنده گنهکار و عاصی باز کنی و نظر لطف و عنایت بر کسی نمایی که امیدی جز تو ندارد و پناهی جز تو نمی‌بیند.
 
بارالها می‌خواهم به درگاهت بگریم و تفرع کنم، تا به فریادم برسی و مرا از قهر و عذابی که برای دشمنانت در نظر گرفته‌ای دور سازی.
 
معبودا! بارها لغزش‌هایم را پوشاندی و باز به عصیان پرداختم و خدایا تو خوب میدانی که اعمال خلافم نه از روی عناد و گستاخی بلکه به خاطر غفلت و نادانی بوده است.
 
خدایا خشم و قهرت را درک نکردم و امید به رحمت و عفو و کرمت بستم و گرنه از فرمانت سر پیچی نمی‌کردم. با کوله‌باری سنگین پر از گناه و در حالی که توان کشیدن آن را ندارم و از کمی توشه و سختی حساب هراسناکم به درگاهت وارد می‌شوم و عفو و اغماض تو را خواهانم و از عدلت ترسانم. چه زیباست سخن مولا و شفیعمان علی(ع) که فرمود: و فدت علی الکریم بغیر زاد من الحسنات و قلب سلیم و حبل الزاد اقبح کل شی اذا کان الوقود علی‌ الکریم ...
 
 
انتهای پیام