به گزارش جامجمآنلاین از ایرنا، البته بررسی جامع و عمیق این این نوع رفتارها و آسیب اجتماعی را بدون شک باید از منظرها و مصدرهای گوناگون اجتماعی و فردی و خانوادگی مورد کنکاش و موشکافی قرار داد و با نگاههای تحلیل مدارانه، عمیق و فرآیند محور به دنبال چرایی و عللهای مختلف این پدیدههای ناموزن باشیم.
مصدایق و بروز این پدیدهها و افزایش خشونت را ظرف چند ماه اخیر به گونهای محسوستر و ملموستر در استان کهگیلویه وبویراحمد شاهد بودیم و برخی از آنها تا حدود زیادی فرهنگ و پیشنیه تاریخی و سرزمینی و هویت و ساختار قومیتی و عشایری این استان را نیز تحت تاثیر قرار داد.
بازتابهای منفی و ترکشهایی که از ناحیه بروز این چند عامل درگیری و ناهنجاریهای اخیر بر جامعه و این استان تحمیل شد شاید تا سالها همچنان آثار مخرب ان برای نسلهای آینده ما حاکم باشد و برای بهبود و ترمیم این فضای آشفته همچنان باید منتظر ماند و هزینههای زیادی را باید متحمل شد.
کارشناسان و صاحبنظران در حوزههای اجتماعی و از منظر جامعه شناختی و روان شناختی معتقدند که این مسایل و بروز خشونتهای فردی و اجتماعی و یا خانوادگی ریشه در علتها و عوامل زیادی از حیث فردیت و جامعه شناختی دارد.
آنها معتقدند که بروز برخی تبعیضهای ناروا و بی عدالتیها و یا توزیع ناعادلانه ثروتها و منابع حتی در یک روستای دورافتاده نسبت به شهرها هم میتواند زمینه ساز بروز این ناهنجاریهای اجتماعی و خشونتها شود.
آنها میگویند برخی نگاههای تبعیض آمیز میان متن نشینان با حاشیه نشینان که همواره در جوامع توسعه نیافته به گونهای قابل ملاحظه رواج دارد هم میتواند در بروز این ناهنجاریها و آسیبهای اجتماعی و خشونتها و نفی ارزشهای یک جامعه دخیل باشد.
خشونت ورزی در جامعه و بررسی عوامل فردی و اجتماعی آن
دو تن از کارشناسان مسایل اجتماعی و خانواده در کهگیلویه وبویراحمد در نشستی تخصصی و علمی به برخی عوامل و عللهای دخیل در بروز خشونتها در این استان به ویژه ظرف ۲ ماه اخیر پرداختند و معتقدند که نباید نگاههای تک بعدی به این مسایل داشت بلکه باید این نوع رفتارها و جرمها و ناهنجاریها را از ابعاد گوناگون مورد تحلیلی قرار داد.
صیاد خردمند کارشناس مسایل اجتماعی و دکترای جامعه شناس و سلیمان شهبازی روان شناس و کارشناس مسایل کودکان و خانواده در میزگرد و نشستی علمی به بررسی و واکاوی مسایل اخیر در استان از نگاه جامعه شناسی و روان شناسی پرداخته اند.
آنها میگویند: برخی ناکامیها اعم از فردی و اجتماعی، خانوادگی، مالی و یا شغلی در گذشته، کمبود مهر و محبت پدر و مادر در دوران خردسالی و کودکی، تحقیرها، تبعیض ها، سرزنشها و کم محلیها از جمله عوامل محرک و تحریک کننده و ریشهای در بروز خشونتها در جامعه به ویژه استان کهگیلویه وبویراحمد است.
قتل پزشک متخصص قلب یاسوج در آبان ماه امسال به عنوان یکی از روزهای سخت و خاطرهای تلخ برای مردم و شهروندان کهگیلویه وبویراحمد از جمله موضوع مورد بحث این نشست علمی و تخصصی بود.
روز سخت مردم یاسوج پس از انتشار خبر کشته شدن یک متخصص قلب به نام مسعود داوودی در روز ۲۲ آبان ماه امسال و ابراز احساسات هزاران نفر از مردمان این شهر در آیین تشییعش میگوید: وقوع حوادثی از این دست افزون بر به از دست رفتن سرمایه انسانی به جریحه دار شدن احساسات مردم هم منجر میشود به همین علت نیاز است تا با واکاوی دلایل این حوادث از تکرار آن جلوگیری شود.
آن طور که صاحب نظران تاکید میکنند برخی از علتهای پدیده خشنونت را باید در عوامل فردی و برخی را در دلایل اجتماعی جستجو کرد.
این صاحب نظران اعتقاد دارند که مهاجرت بی رویه، افزایش حاشیه نشینی پدیده هایی، چون اعتیاد، فقر و افزایش مشاغل کاذب از جمله عوامل اجتماعی خشنونت هستند.
کارشناسان امر اعتقاد دارند نیاز است تا مسوولان برای کاهش عوامل اجتماعی چاره اندیشی کنند تا دیگر شاهد این حوادث تلخ نباشیم.
مهاجرت پذیری و حاشیه نشینی
صیاد خردمند دانش آموخته دکترای جامعه شناسی با اشاره به اینکه یاسوج یکی از مهاجرپذیرترین شهرهای ایران محسوب میشود گفت: مهاجرت بی رویه در کنار کمبود امکانات میتواند به خشونت منجر شود.
وی با یادآوری این نکته که افزایش حاشیه نشینی یکی از پیامدهای مهاجرت بی رویه است تاکید کرد: براساس آمار موجود ۱۰۰ هزار نفر از ۲۷۶ هزار نفر جمعیت ساکن شهر یاسوج حاشیه نشین هستند.
این جامعه شناس با یادآوری اینکه حاشیه نشینی آسیبهای اجتماعی، چون بیکاری، اعتیاد، بزه کاری و افزایش مشاعل کاذب را به دنبال دارد خاطرنشان کرد: همه این عوامل میتواند منجر به افزایش خشنونت شود.
وی خاطر نشان کرد: براساس گزارش پایش فقر، کهگیلویه و بویراحمد هفتمین استان محروم کشور است و این استان از نظر نرخ بیکاری رتبه نهم کشور را دارد تاکید کرد: پایین بودن سطح زندگی هم میتواند آستانه تحمل افراد را پایین آورد.
وی گفت: برای تحلیل خشونتهای اخیر میتوان از منظرهای مختلف به آن پرداخت و از نظریات متفاوتی در حوزه آسیبهای اجتماعی استفاده کرد.
این مدرس دانشگاه بیان کرد: برخی نظریات جامعه را مانند بدن انسان یک موجود زنده میبینند و نگاه زیست شناسی دارند، طبق این نظریه خواستگاه اصلی آسیبها و کژ رفتاریهای اجتماعی را باید در کلیت حیات اجتماعی جست و جو شود و وجود یک آسیب در جامعه مانند یک بیماری در بدن انسان است که برای مداوای آن باید تلاش کرد.
وی عنوان کرد:دسته دوم نظریات بر این مبنا استوار است که وقتی شرایط جامعه تغییر میکند و یک نظم جدید جانشین نظم گذشته میشود قواعد هنجارهای جامعه تضعیف میشود و شرایط به سمت بی ثباتی پیش میرود.
خردمند تاکید کرد:به نظر میرسد یاسوج اکنون در حالت تضعیف هنجارها در حرکت از جامعه سنتی به سمت مدرن یا و روابط رودرو به سمت جوامع شهری پیش میرود، در این نظریه بحث بر سر این است عوامل اجتماعی افراد را کنترل میکردند در نظم جدید کارایی خود را از دست خواهند داد.
وی خاطرنشان کرد:نظریه تضاد ارزشها از دیگر نظریات جامعه شناسی است که بیشتر روی درگیری و نزاع ارزشها در جامعه تاکید دارد.
خردمند گفت:کارشناسان نظریه کج روی معتقدند که شکافی میان اهداف و ابزارهای مشروع وجود دارد و افراد هر گاه نتوانند از طریق ابزارهای مشروع به اهداف خود برسند به سوی ابزار نامشروع سوق پیدا میکنند برای نمونه در ماجرای قتل دکتر داوودی فرد خاطی، چون احساس میکرد از طریق ابزارهای مشروع (نهادهای مربوط مانند پزشک قانونی) به حقوق خود دست پیدا کند به ابزار نامشروع یعنی همان انتقام جویی روی میآورد.
وی تشریح کرد: در نظریه برچسب زنی صحبت بر سر آن است که برچسبهای که مردم به افراد میزنند هویت آنان را شکل میدهند و این برچسبها در مرور زمان و اندک اندک در بین افراد درونی میشود، افراد با ارتکاب یک جرم آرام آرام انگ خورده و چرخه اجتماعی جامعه حذف میشوند و به فرد امکان برگشت و احیای خود داده نمیشود.
راهکارهای پیشگیری از آسیبها
مدیرکل کانون فکری کودکان و نوجوانان با اشاره به اینکه برای پیشگیری از آسیبهای اجتماعی لازم است ابتدا شناخت دقیقی از وضعیت جامعه داشته باشیم.
سلیمان شهبازی افزود:دیدگاه ساحتهای مختلف علوم انسانی یک فصل مشترک دارند به طوری که گروهی از افراد جامعه احساس میکنند که احتمال رسیدن به خواستهها بسیار پایینتر از امکان نرسیدن است و در واقع امید به رسیدن در این افراد خیلی کم میشود.
این مدرس دانشگاه افزود: در جامعه بحرانی کمتر میشود بدون دعوا به خواستها رسید بنابراین باری برد - برد نداریم و همواره باید یک نفر برنده و دیگری بازنده باشد و مسالمت آمیز نمیشود به آرزوها رسید.
این روان درمان اظهار کرد:در جامعه بحرانی برای رسیدن به خواستهها باید از ارزشها گذشت در واقع فرد در یک دوراهی خواسته و آرمان قرار دارد.
شهبازی گفت: جامعه سالم مساله و مشکل دارد، اما به سه مولفه یاد شده مبتلا نیست و برای قضاوت یک جامعه بهترین دارو خود شهروندان هستند.
این مشاور و روانشناس گفت:تصویری از بهروزی تحت عناوین، بهروزی درون (بودن خاص) و بهروزی بیرون (داشتن چیزیهای بیرونی) و بودن خاص یک مدلی اثر گذار در پیشگیری از آسیبهای اجمتاعی است که ویژگیهای آن صداقت در باورها و ارزشها، استفاده به جا از احساسات و منطقی بودن عواطف و خواسته هاست.
شهبازی همچنین به نقش خانوادهها درخصوص آسیبهای اجتماعی اشاره کرد و افزود: فاصله بین والدین و فرزندان را بستری برای رشد آسیبها دانست.
وی از کودکان و نوجوانان به عنوان دماسنج خانواده یاد کرد و افزود: برای تنظیم دمای رفتاری و هیجانی نوجوانان باید به سیستم خانواده برگشت و با گفت و شنود، همدلی و وقت گذاشتن بین اعضای خانواده، فضای امن را درخانواده ایجاد کرد.
شهبازی تاکید کرد: از سبکهای مبتنی بر مقایسه، قضاوت، سرزنش، تهدید و تحقیر باید خودداری و تمرکز بر احترام، محبت، تایید و توجه باشد.
∎