شناسهٔ خبر: 70275933 - سرویس اقتصادی
نسخه قابل چاپ منبع: مهر | لینک خبر

هدف‌گذاری «پوتین» برای افزایش سبد صادرات روسیه

رئیس‌جمهور روسیه در مجمع فدرال در ۲۹ فوریه ۲۰۲۴ درباره اهداف این کشور تا سال ۲۰۳۰ سخنرانی کرد و گفت که صادرات محصولات کشاورزی باید به میزان ۱.۵ برابر یعنی تا ۵۵ میلیارد دلار افزایش یابد.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرنگار مهر، حسین شیرزاد، تحلیل‌گر مسائل کشاورزی توسعه در یادداشتی اختصاصی برای مهر نوشت؛ سخنرانی رئیس جمهور پوتین در مجمع فدرال در ۲۹ فوریه ۲۰۲۴ میلادی اهداف سال ۲۰۳۰ را تشریح کرد این که صادرات محصولات کشاورزی به میزان ۱.۵ برابر (تا ۵۵ میلیارد دلار) افزایش و تضمین رشد تولید داخلی ۲۵ درصد نسبت به سطح سال ۲۰۲۱ محقق شود.

توسعه صادرات و تغییر سبد محصولات

بر اساس برآوردها، اگر میانگین سطح قیمت سالانه و ساختار فعلی سبد محصولات صادراتی بدون تغییر باقی بماند و همچنین در صورت گذار به راه‌حل‌های فناوری کمتر کارآمد، ممکن است دستیابی به این اهداف دشوار باشد. فقط تغییر ساختار صادرات به نفع محصولات با ارزش بالاتر و اجرای برنامه ملی اقدامات برای کاهش هزینه‌های نهایی کشاورزی خواهد بود. محصولات از میدان به بندر مقصد می‌توانند پتانسیل صادرات ۶۵ تا ۷۰ میلیارد دلار را ایجاد کنند. رسیدن به این رقم یک هدف بلندپروازانه اما دست یافتنی است.

پتانسیل روسیه را می‌توان با تغییر ساختار صادرات محصولات کشاورزی و کاهش هزینه‌های تولید انتها به انتها باز کرد. محرک‌های رشد تولید شامل گسترش مناطق کشت شده، افزایش عملکرد محصول و بهینه سازی تناوب زراعی است، در حالی که رشد صادرات از نظر پولی عمدتاً به سطح پردازش مواد خام در روسیه بستگی دارد.

تولید و صادرات گندم

اراضی قابل کشت می‌تواند در میان‌مدت بین ۵ تا ۶ میلیون هکتار افزایش یابد و به ۸۵ تا ۸۶ میلیون هکتار برسد که منجر به افزایش بیش از ۵ میلیارد دلاری در صادرات معادل گندم نخواهد شد. فناوری کشاورزی و ژنتیک به طور واقع‌بینانه می‌تواند میانگین عملکرد روسیه را ۲۰ درصد افزایش دهد یعنی تا ۳.۸ میلیون تن در هکتار که منجر به رشد صادرات ۲۵ تا ۳۰ میلیون تن یا ۶ تا ۷ میلیارد دلار می‌شود.

روسیه یک سوم از بازار جهانی گندم را تصاحب خواهد کرد، اما رشد بیشتر به دلیل توانایی‌های داخلی و ظرفیت بازار محدود خواهد شد. این هدف کاملاً قابل دستیابی است زیرا روسیه از مزیت کافی در قیمت تمام شده گندم برخوردار است.

روغن‌های گیاهی

دستیابی به رشد صادرات ۲۵ تا ۳۰ میلیارد دلاری در میان مدت مستلزم تغییر در تناوب زراعی به نفع محصولات با حاشیه بالاتر، با در نظر گرفتن تقاضا (ظرفیت و پویایی بازار صادرات) و عرضه (قابلیت‌های عینی تولیدکنندگان روسی) است.

آفتابگردان: با این امر روسیه صادرات روغن آفتابگردان را می‌تواند ۱.۶ برابر افزایش دهد و به ۶ میلیون تن برساند که درآمد صادراتی روسیه را ۳ میلیارد دلار افزایش دهد.

سهم روسیه از واردات به کشورهای دوست بیش از ۷۵ درصد خواهد بود، رشد بیشتر توسط ظرفیت بازار محدود خواهد شد. هزینه آفتابگردان در روسیه رقابتی است و رشد تولید مستلزم افزایش بازده از طریق ژنتیک و اصلاح زمین و همچنین توسعه زیرساخت‌های استخراج نفت و لجستیک در بنادر حوضه‌های آزوف و دریای سیاه است.

کلزا: بعید است صادرات روغن کلزا از ۲ تا ۳ میلیارد دلار (رشد ۰.۶ تا ۰.۸ میلیون تنی) تجاوز کند، زیرا ظرفیت محدود بازارهای هدف چین است، جایی که روسیه به سهم بازار ۶۰ تا ۷۰ درصدی خواهد رسید. اگر وضعیت ژئوپلیتیکی بهبود یابد، رشد صادرات بیشتر ممکن است که توسط اتحادیه اروپا هدایت شود.

سویا: صادرات روغن سویا می‌تواند حدود ۲ میلیون تن یا ۲.۵ میلیارد دلار افزایش یابد، در حالی که سهم روسیه از واردات به مناطق دوست هند، خاورمیانه و شمال آفریقا در مقابل رقابت آمریکای لاتین حدود ۳۰ درصد خواهد بود. روسیه در حال حاضر حدود ۱۵ تا ۲۰ درصد از برزیل در هزینه‌های تولید سویا به دلیل عملکرد بالاتر در برزیل در نتیجه فناوری‌های پیشرفته کشاورزی و ژنتیک، از جمله محصولات تراریخته، عقب است. کاهش هزینه سویا نه تنها برای توسعه صادرات روغن و کنجاله، بلکه برای ارزان‌تر کردن خوراک برای تولید پروتئین حیوانی بسیار مهم است.

توسعه بیشتر صادرات روغن آفتابگردان، کلزا و سویا ۵ تا ۶ میلیارد دلار به عرضه اضافه خواهد کرد. تغییر در تناوب زراعی به نفع دانه‌های روغنی به تضمین رشد حجم صادرات و ارزش متوسط صادرات در هر تن و همچنین رشد متوسط EBITDA در هکتار برای تولیدکنندگان کشاورزی کمک می‌کند. رقابت موفقیت‌آمیز در بازار جهانی دانه‌های روغنی مستلزم هزینه‌های بهینه تولید است که تنها از طریق معرفی محصولات تراریخته حاصل می‌شود.

پروتئین‌های حیوانی و جوجه‌های گوشتی

با افزایش عرضه جوجه‌های گوشتی می‌توان ۲ میلیارد دلار به صادرات روسیه اضافه کرد. صادرات جوجه‌های گوشتی (شامل گوشت و محصولات جانبی) در مجموع حدود ۰.۴ میلیون تن در سال است. برای افزایش صادرات به یک میلیون تن، تولید داخلی باید حداقل ۱ تا ۱.۵ میلیون تن افزایش یابد. علاوه بر دستیابی به صرفه‌های مقیاس لازم، رشد تولید داخلی به جلوگیری از معضل ناخوشایند انتخاب بین مصرف داخلی و قیمت‌های خرده‌فروشی از یک سو و حفظ سهم بازار در مقاصد اصلی صادراتی از سوی دیگر کمک می‌کند.

کاهش هزینه خوراک (عمدتاً ذرت و سویا) از طریق استفاده از محصولات تراریخته، دسترسی نامحدود به بهترین ژنتیک و واکسن‌های جهان، تبدیل روسیه به تأمین کننده بدون عوارض گمرکی برای مناطق هدف دوستانه و کاهش هزینه لجستیک چندوجهی (با یا بدون حذف حق بیمه ۱۰۰ تا ۱۵۰ دلاری / تن تحریم در طول زمان) عوامل کلیدی در افزایش رقابت روسیه در تولید جوجه‌های گوشتی است. همه این اقدامات باید امکان انجام تجارت صادراتی سودآور را فراهم کند و در عین حال قیمت نهایی را برای خریدار به سطح یا کمتر از رقبای اصلی (برزیل و ایالات متحده آمریکا) کاهش دهد. از طرفی صادرات پروتئین حیوانی از روسیه می‌تواند با کاهش هزینه‌های خوراک رقابتی تر شود.

تولید صنعتی جوجه‌های گوشتی با استفاده از بهترین فناوری‌ها و کلان داده‌ها برای بهبود فرآیندهای تولید، استانداردسازی محصولات، ایجاد لجستیک صادرات و عملیات تجاری، صرفه‌جویی آشکاری در مقیاس ارائه می‌دهد. در این بخش، ایجاد قهرمانان ملی تأثیر مشهودی خواهد داشت.

در نهایت باید عنوان کرد که صادرات محصولات کشاورزی روسیه سال‌ها است که به طور پیوسته در حال رشد بوده و روسیه در حال حاضر رتبه ششم را در بین بزرگترین تأمین کنندگان مواد غذایی جهان از نظر حجم دارد. با این حال، تاکنون رشد حجم عمدتاً ناشی از غلات ارزان بوده است. تخمین می‌زنیم که پتانسیل رشد صادرات در سبد فعلی بخش کشاورزی ۸ تا ۱۰ میلیارد دلار با قیمت متوسط چند ساله است.

ادامه رشد فعالیت مجتمع‌های کشت و صنعت عمدتاً از طریق صادرات امکان‌پذیر است، اما عدم تغییر در سبد محصولات فعلی، دسترسی محدود به فناوری‌های مدرن و اقدامات کمتر برای حمایت از سرمایه‌گذاری خصوصی منجر به رسیدن صادرات کمتر تا سال‌های ۲۰۲۵-۲۰۲۶ خواهد شد.

اقدامات لازم برای رسیدن به اهداف ۲۰۳۰

رشد بیشتر صادرات از نظر پولی مستلزم تغییر ساختاری به سمت محصولات با ارزش بالاتر، در درجه اول پروتئین‌های حیوانی، خوراک‌های مبتنی بر سویا و محصولات بسیار فرآوری و تصفیه شده است. البته برای فعال کردن این انتقال، چالش‌های زیر باید برای روسیه برطرف شوند:

  1. تضمین رشد برداشت ناخالص محصولات عمده به میزان ۵۰ تا ۶۰ میلیون تن با افزایش سطح زیر کشت و عملکرد ۱۵ تا ۴۲ درصد برای محصولات مختلف.
  2. تغییر ساختار صادرات به نفع محصولات با ارزش افزوده بالاتر به ویژه خوراک دام و پروتئین‌های حیوانی. این امر مستلزم تغییر در ساختار تناوب زراعی کشور به نفع محصولات خوراکی است.
  3. کاهش هزینه واحد محصولات صادراتی اولویت دار، در درجه اول پروتئین، به سطحی همتراز یا کمتر از رقبای اصلی، با بهینه سازی مداوم و مستمر هزینه واحد تولید (اقتصاد در مقیاس)، با استفاده از بهترین فناوری‌ها (ژنتیک از جمله محصولات تراریخته برای خوراک و تدارکات صادراتی، واکسن‌ها، عوامل حفاظت از محصول، ماشین آلات و تجهیزات، بهسازی زمین، فناوری‌های کشت)، توسعه زیرساخت‌های لجستیکی و جلوگیری از آن انحصار، حمایت مالی از تولیدکنندگان محصولات کشاورزی، به حداقل رساندن موانع اداری داخلی و حفظ مزیت قیمتی برای تولیدکنندگان محصولات کشاورزی داخلی از نظر کود، انرژی و سایر نهاده‌ها و مواد مصرفی.
  4. بهبود محیط بهداشتی حیوانات و رسیدگی به تهدیدات آفات گیاهی، که علاوه بر اقدامات امنیت زیستی منطقه‌ای، مستلزم دسترسی نامحدود به بهترین واکسن‌ها و محصولات حفاظت از محصول است.
  5. معرفی ابزارهای نظارتی برای حفظ حاشیه صنعت در فضای مازاد ظرفیت تولید ساختاری برای بازار داخلی که نیازمند رویکردهای جدید در تنظیم و مدیریت تعامل بین وزارت کشاورزی، انجمن‌های صنعتی و شرکت‌های کشاورزی است.
  6. رفع موانع اداری برای دسترسی به بازارهای هدف تعیین شده توسط مقامات نظارتی کشورهای واردکننده (سهمیه، تعرفه، محدودیت‌های بهداشتی ناموجه و…). به نظر می‌رسد که این سخت‌ترین کار در میان وظایف فوق باشد.

محرک اصلی رشد صادرات

سیاست خارجی و وضعیت تراز تجاری به جهت‌گیری سیاسی هر کشور مرتبط است. کاهش هزینه نهایی تولید «از مزرعه تا بندر مقصد» محرک اصلی رشد صادرات خواهد بود. مجتمع‌های کشت و صنعت روسیه باید رگولاتوری ایجاد کنند و سپس بیاموزند که در محیطی با مازاد ظرفیت تولید ساختاری وجود داشته باشند.

تلاش سیستماتیک و هماهنگ رگولاتوری صنعت در همه زمینه‌ها عامل کلیدی موفقیت خواهد بود. همه این وظایف را می‌توان در یک عبارت بیان کرد، افزایش جذابیت سرمایه گذاری در مجتمع کشت و صنعت. حل مشکلی که در این چارچوب صورت گرفته طبیعتاً به حل سایر مشکلات مانند افزایش بهره‌وری نیروی کار و کاهش هزینه‌های تولید، توسعه تولید و صادرات محصولات کشاورزی، افزایش دستمزدها و جذابیت صنعت به عنوان کارفرما، کاهش تورم مواد غذایی و… منجر می‌شود.

مشکلات دیگری که امروز دشوار و گاه حتی متقابل به نظر می‌رسند، استفاده از بهترین فناوری‌های کشاورزی و ژنتیک بدون همکاری بین‌المللی است.

ایجاد یک بازیگر اصلی ژنتیک در سطح جهانی در مجتمع کشاورزی و صنعتی روسیه با استفاده از منابع خود نیازمند دهه‌ها، سرمایه‌گذاری قابل توجه و تخصص علمی است که به اندازه کافی در دسترس نیست. راه حل ممکن است خرید یک شرکت خارجی یا همکاری با تأمین کنندگان کشورهای دوست در ژنتیک، ماشین آلات کشاورزی و… باشد.

تجربه جهانی نشان می‌دهد که برای موفقیت در تجارت بین‌الملل، باید شرکت‌های ملی بزرگی ایجاد کرد که بتوانند حجم زیادی از محصولات را تجمیع و در تولید، لجستیک و بازاریابی محصولات صرفه‌جویی کنند؛ تا کنون، رهبران مجتمع کشاورزی و صنعتی روسیه چندین برابر کوچک‌تر از رهبران جهانی غلات هستند.