جوان آنلاین: وکالت، حرفهای که امروز در جامعه نگاههای متفاوتی به آن وجود دارد، از نگاه صاحبان آن چگونه است؟ وکلا چه نگاهی به حرفه خود دارند؟ محسنات یا مشکلاتی که یک وکیل در حرفه وکالت دارد، چیست؟
بررسی این موارد در کنار مرور خاطراتی از وکلا، میتواند ما را با زیر و بم این حرفه بیشتر آشنا کند. این موضوع نهتنها ما را به شناخت بیشتر از حرفه وکالت رهنمون میکند که میتواند برای آنان که به تحصیل و ورود به این حرفه علاقهمند هستند، نگاه صحیحتری به وجود آورد. توجه به این مقوله موجب شد تا «جوان» به گزارشی با این موضوع بپردازد. منیژه صالحی، دکتر رحیم لطفی، فرشته محمدزاده و امین بیات، وکلای ایرانی هستند که در این گزارش ما را یاری کردهاند. صالحی وکیل مرکز وکلا، کارشناسان رسمی و مشاوران خانواده، دکتر لطفی وکیل کانون وکلای دادگستری، محمدزاده وکیل مرکز وکلا، کارشناسان رسمی و مشاوران خانواده و بیات وکیل کانون وکلای دادگستری است. با هم نقطهنظرات و خاطراتی را که این وکلا از حرفه خود دارند، میخوانیم.
وکیل، نامی از نامهای خداوند
منیژه صالحی که خود را عضو کوچکی از مرکز وکلای قوه قضائیه در امر وکالت میداند، میگوید: به عنوان عضو کوچکی از مرکز وکلا، کارشناسان رسمی و مشاوران خانواده قوه قضائیه انجام وظیفه میکنم. با توجه به شرایط کاری و اینکه هر موکلی دغدغه پرونده خود را دارد وکالت هم مشکلات مربوط به خودش را دارد. با توجه به مشغله کاری در این امر از قبیل لحظههایی که باید گوشی موبایل خود را تحویل دهیم، بعد وارد مجتمع قضایی شویم و ممکن است دقیقاً در همان ساعتها برخی از موکلان با کلی استرس و هیجان تماس بگیرند، یکی از مواردی است که موکلان با آن روبهرو هستند. موکل با نگرانی پیگیر پرونده خود است که امری طبیعی هم محسوب میشود.
وی یادآور میشود: به عقیده من، وکیل باید نهایت صبوری را داشته باشد و با حوصله در اولین فرصت پاسخگوی موکلش باشد. شخصاً خودم را جای موکل قرار میدهم و سعی میکنم درک بیشتری نسبت به وضعیت او داشته باشم.
همچنین خیلی خدا را شاکرم از نحوه و برخورد سیستم قضایی نسبت به وکلا که محترمانه است؛ مخصوصاً که با بانوی وکیل محجبه برخورد محترمانه دارند و احترام بیشتری به وکیل محجبه میگذارند. بنده شخصاً همیشه با پوشش چادری که دارم، احساس خاصی میکنم که قابلبیان نیست و فقط در دل ذکر شکر بر زبانم جاری است.
توجه به شرایط روحی موکل
منیژه صالحی توضیح میدهد: بنده شخصاً برای موکلانی که از لحاظ روحی بیشتر تحت فشار و خانم هم هستند، شرایط خاصی قائلم و برای موکلی که خانم باشد، در همان ابتدای آشنایی و عقد قرارداد وکالت این اجازه را میدهم که چنانچه در هر ساعتی از شبانهروز مشکلی برایشان پیش آمد با من تماس داشتهباشند تا حداقل در حد خودم بتوانم ذرهای از استرس و مشکل موکل را کم کنم.
توجه به خانواده
بانوی وکیل از مرکز وکلا، کارشناسان رسمی و مشاوران خانواده قوه قضائیه خاطر نشان میکند: سعی میکنم قبل از اینکه موکل پیگیر روند دادرسی باشد، خودم شخصاً گزارش کار را به صورت مکتوب تقدیمش کنم. بعضی اوقات از صبح که پیگیر پرونده میشوم و وقت رسیدگی یا شورای حل اختلاف در عصر هماهنگ شدهاست و بعد از آن هم مراجعان به دفتر میآیند، روز پر مشغلهای را میگذرانم، ولی با تمام اینها گاهی شب که به منزل میرسم، پاسخگوی موکلان به صورت تلفنی هستم. با تمام این مشغله و شلوغی کار، خانواده را از یاد نمیبرم و توان و تلاش خود را بر رسیدگی به کانون خانوادهام میگذارم که امری مهم و شرعی است. تلاش میکنم وظایف خود را به عنوان همسر و برای پدر به عنوان دختر کسر نگذارم و در تمام امور عدالت کاری، اخلاقی و وجدانی را رعایت کنم. تمام این انرژی را خداوند به من عطا کردهاست، زیرا حرفه وکالت و عنوان وکیل از نامهای خداوند منان است و مطمئن هستم در تمامی مراحل حامی بنده حقیر در امور کاری و زندگیم خواهد بود.
اهمیت واژگان و جملات در وکالت
دکتر رحیم لطفی، وکیل دادگستری که بیش از ۲۰ عنوان کتاب حقوقی تألیف کردهاست، در ارتباط با حرفه وکالت میگوید: وکیل به عنوان شخص وابسته قضایی در اجرای عدالت، نقش خطیری ایفا میکند. وکیل یک مدافع بیدفاع است. حساسیتهای زیادی در این شغل وجود دارد، برای نمونه واژگان و جملات در این بین اهمیت بسیار زیادی پیدا میکنند، چراکه گاه به کار بردن یک واژه که در جای درست خود قرار نداشتهباشد یا املای درست و انشای صحیحی نداشتهباشد، میتواند مسیر پرونده را به کلی تغییر دهد.
وی یادآور میشود: هر پرونده حال و هوای خودش را دارد و روحیات متفاوتی را نسبت به دیگری طلب میکند و وکیل موظف است این گوناگونی را در تمام پروندهها حفظ کند و نگذارد استرسهایی که از پروندههای دیگر پیدا میکند به پرونده دیگری که در دست دارد، انتقال یابد. وکیل در مقام دفاع وقتی وارد موضوع میشود و طرح دعوی میکند و رأی موافق قاضی را به دست میآورد، عدهای با این کار خوشحال میشوند، ولی در مقابل، عدهای نیز با این رأی وکیل ناراحت میشوند و حتی گارد میگیرند و به صف میایستند و گاه از هر وسیلهای برای از بین بردن وکیل، چه با قانون و چه بیقانون و چه با تبلیغ، سعی بر تخریب وکیل دارند. در این بین وکلایی که پروندههای مهم و بزرگتری دارند یا تعداد پروندههایشان زیاد است، بیشتر در معرض خطر و آسیب قرار دارند.
استرس بالا در وکالت
دکتر لطفی ادامه میدهد: فشارهای روحی و استرسها در این حرفه زیاد است. این شغل حتی میتواند امنیت خود وکیل یا خانوادهاش را به خطر بیندازد. وکیل به عنوان یک فرد حقوقی وظیفه دارد که در کنار حق قرار گیرد، ولی چنین کاری موجب خطراتی نیز خواهد بود. برای همین ممکن است از نظر روحی هم تحلیل رود و در عالیترین حالت شاید بتواند خود استرسهای شغلی را در خود حل و فصل کند. به مورد دیگری که میتوان اشاره کرد، برقراری صلح و سازش بین طرفین دعاوی است. وکیل باید سعی کند بین طرفین سازش برقرار کند. این نکته مهمی است که قانونگذار نسبت به آن وکیل را مکلف کردهاست. این تکلیف حساس است و این از ماده ۳۱ قانون قانون اصلاح پارهای از قوانین مصوب ۱۳۵۶ که سازش دادن بین طرفین را از تکالیف وکلا دانسته میتوان استنباط کرد.
تکلف وکیل به صلح و سازش طرفین
رحیم لطفی ادامه میدهد: بسیاری از وکلا به برقراری این صلح و سازش اهتمام میورزند، ولی ممکن است از بیرون نگاه دیگری به موضوع شود و چنین موارد انسانی و اخلاقی در شغل وکالت هرگز دیده نشود یا مورد قدرشناسی قرار نگیرد. این ماده قانونی دو نکته دارد؛ یک اینکه تکلیف سازش بین طرفین پرونده تا پایان مراحل طی شدن مراحل مختلف پرونده تا نهایی شدن به دوش وکلا گذاشته شدهاست که چه پیش از طرح دعوا و چه حین آن و چه پس از طرح دعوا و حین رسیدگی دادگاه وکیل باید سعی کند بین طرفین سازش برقرار کند. دوم اینکه وکیل موظف است نتیجه اقدامات سازشی خود را ضمن دادخواست بنویسد و به دادگاه گزارش دهد. این موضوع نشان میدهد که قانونگذار تا چه اندازه به برقراری سازش و صلح بین طرفین پرونده حساس و مصر است.
نظارت بر عملکرد وکلا
نظارت بر عملکرد وکلا، همچنان که در هر شغلی این نظارت صورت میگیرد، مستثنی نیست و این کار باید با دقت زیادی انجام میشود که خدای ناکرده وکیلی دچار تخلف یا سوءاستفادههایی که در هر شغلی امکان انجام دارد و وکالت هم مستثنی از آن نخواهد بود، صورت نگیرد. وکیل در شغل وکالت هم مسئولیت مدنی دارد، هم مسئولیت کیفری و هم انتظامی. با تمامی این چالشها دست و پنجه نرم کردن وکلا با برخی از اشخاص و گاه طرفین پرونده که در پروندههای مالی هم بیشتر هم است، سختی کار وکالت را میتوان درک کرد و مشکلات بسیاری را که برای آنان پدید میآید، میتوان مشاهده کرد.
استعفا از پرونده به خاطر سوگند شغلی
وکیل دیگری که در این گزارش ما را همراهی کرده، امین بیات است. وی در کارنامه خود هم تألیف کتاب حقوقی دارد و هم عنوان پژوهشگر حقوقی.
وی میگوید: در ارتباط با شغل وکالت مواردی وجود دارد که بیان میکنم. پیش از ذکر این موارد، لازم به یادآوری است که موارد نامبرده با بررسی اکثریت وکلای دادگستری است و ما از نظر علمی و بررسی اصول فقه نمیتوانیم اقلیت یک جامعه آماری را مبنای قیاس یا صدور حکم کلی قرار دهیم. مواردی که عنوان میکنم، ممکن است درباره تعداد معدودی از وکلا صدق نکند، ولی درباره اکثریت جامعه وکلا صادق است.
بیات ادامه میدهد: مورد نخست، مسئولیتهای سنگین حقوقی از قبیل مسئولیت مدنی و انتظامی برای وکلای دادگستری است. وکلای دادگستری به علت مسئولیت سنگینی که برای به عهده گرفتن دفاع از مال و جان مردم دارند، باید بسیار تلاش کنند تا حداکثر مراقبت و احتیاط و حداکثر تلاش را داشته باشند تا خدای ناکرده به علت بیاحتیاطی و تقصیر و دفاع نامناسب، موجب تضییع حق شخصی یا موکل خود نشوند. از جهت مسئولیتهای مدنی اگر وکیل وظیفه و تکلیف خود را انجام ندهد، اگر بیاحتیاطی کند، اگر برای مثال جلسه رسیدگی را در بین شلوغیها و دغدغههای وکالتی فراموش کند و شرکت نکند و خدای ناکرده دادگاه بدون دفاع وکیل، موکل او را محکوم کند، مثلاً خانهای موضوع وکالت است که توسط شخص سودجویی به تصرف درآمده و وکیل مالباخته هم به دلیلی بیاحتیاطی و جلسه رسیدگی را فراموش کرده، قاضی محترم بر اساس دفاعیات آن شخص سودجو رأی میدهد و عملاً رأی علیه مالباخته صادر میشود. در اینجا به خاطر تقصیری که آن وکیل دارد، مالباخته ممکن است ایشان را محکوم به قیمت روز یا آن ملک کند که برای وکلا این موضوع مسئولیت خیلی سنگینی دارد. بنا بر این بسیار باید دقت کنند که خدای ناکرده در نتیجه بیاحتیاطی ایشان حقی تضییع نشود.
مسئولیتمدنی وکیل
امین بیات میگوید:، اما علاوه بر مسئولیتهای مدنی، مقررات بسیار سختگیرانهای در مورد مسائل انتظامی نیز برای وکلا در نظر گرفته شدهاست. به عبارتی شغل وکالت یک شغل آزاد است، با محدودیتها و ضوابط شغلهای دولتی و آن هم شغلهای دولتی که مقررات سختگیرانه نسبت به آنها وضع میشود. این مقررات انتظامی باعث میشود وکیل همواره استرس و اضطراب این را داشته باشد که ناخواسته تخلف انتظامی را که موجب از دست دادن پروانه وکالت و شغل او میشود، انجام ندهد. این موضوع را ما به ندرت در شغلهای آزاد میبینیم.
نمونه این مقررات انتظامی، آییننامه لایحه استقلال کانون وکلای دادگستری است که در سالهای اخیر تصویب شده و به قدری وکلا را زیر ذره بین گذاشته و محدود کرده که ناخواسته میتوان گفت که بسیاری از وکلا تخلفاتی را خواهند داشت.
به عنوان مثال اگر وکیلی در سربرگ خود عناوینی غیر از وکیل دادگستری درج کند، مانند استاد دانشگاه یا متخصص فلان حوزه، این تخلف به شمار میرود، یا فرض کنید اگر استاد دانشگاهی که وکیل هم هست در دادگاهی که قاضی آن مثلاً شاگرد این استاد دانشگاه بودهاست، قبول پرونده کند، تخلف انتظامی محسوب میشود.
موارد بسیار زیاد دیگری نیز در اینباره وجود دارد که در جای خود باید مورد بحث و بررسی قرار بگیرد و به نظر میرسد ریزبینی و تخلفانگاری تمام اقدامات اینچنینی کمی زیادهروی است.
آفتهای تخلفانگاری
بیات با بیان خاطرهای از پروندههای خود یادآور میشود: یکی از آفتهای تخلفانگاری افراطی، سوءاستفاده اشخاص سودجو در دعاوی دادگاهها علیه وکلا است. به عنوان مثال خاطرهای شخصی را بیان میکنم.
در یک پرونده، موکل من انسان محق و مظلومی بود که حق او به شدت تضییع شدهبود. بر خلاف او طرف مقابل، متأسفانه انسانی بر خلاف حق و عدالت و با ظلم به تمام معنا علیه موکل بنده اقدام به تصرف ملک و تضییع حق موکل من کردهبود. او تمام مدارک را هم به نحوی از قبل جمعآوری کردهبود که اثبات تخلف و ادعای او که به عبارتی اثبات واقعیت و حق میشد، کار سختی بود.
با توجه به تلاشهای ما، وی در دادگاه احساس خطر کردهبود و من را تهدید به شکایت انتظامی کرد و از بنده باج میخواست که اصول موکل را به او دهم تا خیالش از هر جهت برای پیروزی در دعوا راحت باشد.
آن شخص من را تهدید و عنوان میکرد توسط اشخاصی که متخصص این امر هستند، تمام امورات شما را بررسی میکنم و با توجه به سختگیری لایحه استقلال در مورد تخلفانگاری و مقررات انتظامی وکلا، تخلفی از شما پیدا میکنم و هم خودم و هم اشخاصی را اجیر میکنم که به صورت گروهی و متعدد علیه من در دادگاه و کانون وکلا شکایت کند و این کار را هم انجام داد.
هر چند سوگندی که وکیل برای دفاع از حق یاد میکند، هرگز و به هیچ قیمتی اجازه خیانت به موکل را نمیدهد و قاعدتاً هیچ موکلی نباید حتی به قیمت ابطال پرونده خود، خدای ناکرده بر خلاف حق و بر خلاف منفعت موکلی که مظلوم و محق است، کاری را انجام دهد، در مواردی به ندرت در همکاران دیده شده که این تهدیدهای سنگین به شکایت برای مسئولیت انتظامی، دادگاه مدنی مؤثر واقع شدهاست، از اینرو گاه از پرونده استعفا داده و بیرون آمدهام.
بیات خاطرنشان میکند: موضوع دومی که به عنوان مشقت و سختی شغل وکالت میتوان نام برد و به آن پرداخت، توقع سنگین دولت و اداره مالیات و برخی نهادهای دولتی است و کملطفی همین نهادها نسبت به شغل وکالت و وکلا.
به کرات در تلویزیون دیدهایم که اگر وکیلی تخلفی کرده و حقالوکاله سنگین دریافت کرده به عنوان یک جزء از کل وکلا به صورت بسیار اغراقآمیز و پررنگی در سایتهای خبری به آن اشاره شدهاست، ولی هرگز از تلاشهای وکلا برای دفاع از حق که بر کسی نیز پوشیده نیست، چیزی در رسانههای عمومی منتشر نمیشود.
حتی در بعضی از سریالهای تلویزیونی برای جذاب نشان دادن سریال و جذب مخاطب وکلا را اشخاصی بسیار بیوجدان و خیانتکار نشان میدهند، در حالی که شاید در عالم واقعیت به ندرت و بسیار کم و محدود بتوان چنین وکلایی را شناسایی و پیدا کرد.
وی تصریح میکند: این رویکردی که در رسانههای دولتی وجود دارد، موجبشده متأسفانه یک بدبینی و بیاعتمادی عمومی توسط جامعه به وکلا ایجاد شود که همین شغل وکالت را سختتر کردهاست. از طرفی دولت و اداره مالیات به نوعی به شغل وکالت مینگرد که گویی وکلا درآمدهای تضمینشدهای دارند که باید به راحتی از عهده مخارج زندگی خانواده دفتر کار و سایر مسائل وکالتی برآیند و مالیاتهای سنگینی هم به اداره مالیات پرداخت کنند.
در حالی که بسیاری از وکلا مخصوصاً وکلای جوان و تازهوارد حتی مخارج زندگی شخصی خود را هم نمیتوانند از این شغل به دست آورند که به ناچار به شغلهای دیگری هم رو میآورند تا در کنار شغل وکالت بتوانند حداقل مخارج زندگی خود را تأمین کنند. باز عرض میکنم که دیدگاه مواردی که بیان میکنم، با توجه به اکثریت جامعه وکلا است، نه اقلیت پر درآمد وکلا. آنان، چون اقلیت هستند نمیتوانند مبنای بررسی و قیاس و صدور حکمی درباره جامعه وکلا باشند.
کلاهبرداریهایی که گریبان وکلا را هم میگیرد
فرشته محمدزاده، بانوی وکیل از مرکز وکلا، کارشناسان رسمی و مشاوران خانواده قوه قضائیه است. وی در ارتباط با حرفه وکالت میگوید: حرفه وکالت یکی از آن شغلهایی است که اگر بخواهیم اخلاق حرفهای را در خصوص این شغل رعایت کنیم و پیشرفت داشتهباشیم باید رازداری و صداقت و وفاداری و انصاف داشتهباشیم.
مؤسسات حقوقی غیرحرفهای
محمدزاده اضافه میکند: چنانچه رعایت اخلاق را نداشتهباشیم، به مرور آسیبهایی به حرفه وکالت وارد میشود. یکی از مواردی که میتواند شأن وکالت را زیر سؤال ببرد و موارد مذکور را تحتالشعاع قرار دهد، وجود مؤسسات حقوقی غیرحرفهای است. این مؤسسات غیرحرفهای از هر گوشه و کناری قد علم کردهاند.
متأسفانه افراد سودجو با داشتن کمی رابطه و مهارت در مذاکره و بدون دانش حقوقی باعث ایجاد مشکلات میان مراجعان به این مؤسسات میشود.
وی متذکر میشود: جدای از بحث شرایط دریافت مؤسسه حقوقی، لازم به ذکر است که صدمههای بسیاری از جانب اینگونه مؤسسات به وکلا و کارآموزان حرفه وکالت وارد میشود. اولین و مهمترین معضل، دریافت حقالوکالههای هنگفت از موکلان و پرداخت ناچیز حقالوکاله به وکیل طرف قرارداد است.
همین امر موجب میشود که هنگام محاسبات مالیاتی دچار مشکل شود، زیرا وکیل پرونده در زمان پرداخت مالیات شغلی، با مشکل عدم تطابق مبلغ دریافتی از مؤسسه و پرداخت مالیات هنگفت مواجه میشود.
این موضوع واقعاً مهم است و مشکلاتی را برای وکلایی که با این مؤسسات همکاری دارند، ایجاد کردهاست. از جمله مواردی که میتوان ذکر کرد، خاطره دوست عزیزم است که عنوان میکنم.
محمدزاده با بیان خاطرهای بازگو میکند: یکی از همکارانم حدود چند ماهی با یکی از مؤسسات حقوقی معروف در شهرستان شهریار همکاری داشت. مدیر مؤسسه به وکیل همکارم این اطمینان را دادهبود که در زمان تمدید پروانه وکالت و پرداخت مالیات حتماً نامهای خطاب به اداره مالیات خواهد داد و در نامه هم ذکر خواهد شد که حقالوکاله مذکور در دعوا توسط مؤسسه دریافت و بخشی از آن مبلغ حقالوکاله هم به وکیل پرداخت شدهاست، اما در زمان اخذ مالیات مشاغل، مؤسسه از دادن چنین نامهای خودداری کرد و متأسفانه خانم وکیل محترم مجبور به پرداخت مبلغ هنگفتی از مالیات شغلی شد!
خاطرهای از کلاهبرداری در وکالت
محمدزاده در ارتباط با تجربه دیگری عنوان میکند: تجربهای دیگر که در خصوص مشکلات موجود در وکالت و وجود مؤسسات حقوقی به عنوان واسطه میان وکیل و موکل میتوان ذکر کرد، استفاده از فضای مجازی جهت معرفی خود وکیل به جامعه است.
در این مورد نیز متأسفانه از نام و مجوز وکیل سوءاستفادههایی میشود، به عنوان مثال پس از تهیه کلیپی از نکتهای حقوقی و ارسال آن در یکی از شبکههای اجتماعی و درج نام و شماره تلفن خود در ذیل کلیپ، فردی با بنده تماس گرفت.
او اصرار داشت که مشکلی حقوقی دارد و از بنده میخواست تا وکالت آن را بر عهده بگیرم. به این منظور کارت ملی خود را برای بنده ارسال کرد تا وکالتنامه را تنظیم کنم.
پس از تنظیم وکالتنامه نسخهای از وکالتنامه را برای او ارسال کردم. پس از دریافت امضای الکترونیک اشخاص نسخه پیشنویس وکالتنامه را برای او ارسال کردم و قرار بر این شد که پس از پرداخت مبلغ از حقالوکاله تعیینی، امر وکالت را شروع کنم.
دریغ از اینکه مبلغی به حساب بنده واریز یا مدارکی از پرونده حقوقی برای من ارسال کند. چند روز بعد فرد دیگری با من تماس گرفت و خود را موکل بنده معرفی کرد.
فرشته محمدزاده ادامه میدهد: آن شخص عصبانی بود که چرا پس از گذشت مدت زیاد، هیچ اقدامی در خصوص پرونده ایشان انجام ندادم. پس از پیگیری مکرر دریافتم، فردی که از ابتدا با بنده تماس گرفتهبود، با دریافت مبلغ هنگفت از موکل و دریافت اسناد و مدارک و عکس کارت ملی موکل و با این عنوان که یکی از وکلای ما کار شما را انجام خواهد داد، من را به او معرفی کردهبود.
عکس نسخه پیشنویس را هم برای او ارسال کردهبود. پس از آن هم دیگر پاسخگوی تلفنهای موکل نبودهاست. موکل نیز بر اساس قرارداد وکالت، تلفن بنده را پیدا و با من تماس گرفتهبود و پس از توضیحات کامل بنده متوجه شد که من نیز قربانی فریب فرد اول شدهام.
در نهایت با مشاوره و ارائه راهکار حقوقی، او را راهنمایی کردم تا چگونه از آن فرد شکایت و وجه خود را دریافت کند.