همدلی از موضوعات بسیار مهمی است که در علوم و دانشهای مختلف مورد بررسی قرار گرفتهاست؛ از نگاه فلسفه و اخلاق نیز آثار متعددی در این زمینه نگاشته شدهاست که آن را به عنوان یک ظرفیت انسانی مهم معرفی میکنند. همدلی میتواند به فهم بهتر احساسات، نیازها و انگیزههای دیگران کمک کند، بنابراین دلیل بسیاری از رفتارهای اخلاقی مبتنی بر مراقبت و همدلی است. در فلسفه اخلاق، همدلی به عنوان یک اصل بنیادین برای قضاوتهای اخلاقی و تصمیمگیریها تلقی میشود. مکاتب مختلف در اخلاق هنجاری نظیر اخلاق فضیلتمدار و اخلاق نتیجهگرا به این مفهوم پرداخته و نقش آن را در تعاملات انسانی تشریح میکنند.
مثلاً شوپنهاور، فیلسوف غربی در اصول اخلاقی خود، دو اصل را مطرح میسازد؛ نخست «به هیچکس آسیب نرسان» که نشاندهنده عدالت است و دوم «تا آنجا که در توان داری به همه مردم کمک کن» که بیانگر نوعدوستی و محبت است. به همین جهت همدلی، شالوده اخلاق است. او میگوید: «این همدلی است که به تنهایی پایه واقعی هر عدالت اختیاری و هر محبت راستین را تشکیل میدهد. تا زمانی که اعمال از آن نشئت بگیرند، ارزش اخلاقی خواهد داشت و هر رفتاری که ناشی از هر انگیزه دیگری غیر از همدلی باشد، ارزش اخلاقی نخواهد داشت. همدلی احساسی در ماست که با دیدن درد و رنج دیگران در ما به جوش و خروش در میآید، بنابراین همدلی تنها منبع حقیقی اخلاق است.»
نقش همدلی در جامعه و تعاملات اجتماعی بسیار حیاتی است و میتواند تأثیرات عمیق و مثبتی بر روابط انسانی داشتهباشد. در زیر به برخی از این نقشها اشاره میکنم:
تقویت ارتباطات اجتماعی: همدلی باعث میشود افراد با یکدیگر ارتباط بهتری برقرار کنند و احساسات و تجربیات یکدیگر را درک کنند. این ارتباطات میتواند به ایجاد جوامع متعادلتر و همدلتر کمک کند، مخصوصاً در عصر ارتباطات که به جهت برخی فناوریها و فضای مجازی، گسستهایی در روابط اجتماعی ایجاد شدهاست که همدلی برای از میان برداشتن آن میتواند قدم مؤثری محسوب شود.
همدلی موجب فهم عمیقتر از دیگران میشود، چراکه ما تلاش میکنیم تا احساسات و تجربیات دیگران را درک کنیم. علاوه بر اینکه نگرشهای مثبت نسبت به دیگران را تقویت میکند تا جایی که وضعیت سخت دیگران را درک میکنند و مایلند در زمینههای اجتماعی، خیریه یا کمکهای انسانی فعال باشند، بنابراین به جای قضاوتهای نادرست دیگران، همدلی را جایگزین همراهی با دیگران میداند و در نتیجه بزرگترین سرمایه جامعه انسانی که عواطف بشری همچون محبت، رضایت و شکرگزاری را در افراد تقویت کند. این عواطف مثبت میتوانند به نوبه خود رفتارهای مهربانانه و مسئولانه را افزایش دهند.
کاهش تنشها و درگیریها: در جوامعی که همدلی بیشتر وجود دارد، احتمال بروز سوءتفاهمها و درگیریها کاهش مییابد. افراد با درک بهتر از احساسات دیگران، میتوانند در حل مشکلات به طور مؤثرتری عمل کنند تا در نتیجه از بسیاری نزاعها جلوگیری شود و منجر به تقلیل دعاوی کیفری و دادگاهی شود.
ایجاد حس همبستگی: همدلی موجب ایجاد حس همبستگی و تعلق به جامعه میشود. افراد احساس میکنند بخشی از یک کل بزرگتر هستند و این حس میتواند به تقویت روابط اجتماعی کمک کند و با همین احساس هویت، آسیبهای اجتماعی همچون پدیده خودکشی هم به حداقل میرسد.
همه این موارد نشاندهنده اهمیت همدلی در شکلدهی به یک جامعه سالم، منسجم و پایدار است. همدلی نه تنها بهبود روابط فردی را به ارمغان میآورد، بلکه میتواند به ایجاد تغییرات مثبت اجتماعی نیز کمک کند.
منابع در دفتر روزنامه موجود است.
ابراهیم شریفی
پدیدار شناسی همدلی در منظومه اخلاق اجتماعی
همدلی از موضوعات بسیار مهمی است که در علوم و دانشهای مختلف مورد بررسی قرار گرفتهاست؛ از نگاه فلسفه و اخلاق نیز آثار متعددی در این زمینه نگاشته شدهاست که آن را به عنوان یک ظرفیت انسانی مهم معرفی میکنند. همدلی میتواند به فهم بهتر احساسات، نیازها و انگیزههای دیگران کمک کند، بنابراین دلیل بسیاری از رفتارهای اخلاقی مبتنی بر مراقبت و همدلی است
صاحبخبر -
∎