پایگاه خبری جماران: مدیر آموزش مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س) قم با اشاره به اینکه در فضای مجازی و استفاده از هنرها و تکنیکهای مفید این عرصه خلأهای زیادی داریم، گفت: سؤالات بیشماری برای نسل جوان وجود دارد، ولی ما از آنها فاصله گرفتهایم. نسل جوان امام را درک نکردند لذا با اندیشههای ایشان فاصله دارند و ابهاماتی برای آنان وجود دارد. برخی از اشتباهات ما به نام امام تمام میشود و مشکلات عدیدهای داریم که نتوانستهایم برای نسل جوان پاسخگو باشیم.
به گزارش خبرنگار جماران، مراسم تودیع و بازنشستگی مهدی حاضری از اعضای موسسه تنظیم و نشر آثار امام دفتر قم برگزار شد.
در این جلسه، حجتالاسلام و المسلمین عباس کمساری با اشاره به اینکه در آستانه میلاد با برکت حضرت فاطمه زهرا(س) و حضرت امام هستیم، گفت: آقای حاضری در سیامین سالی قرار دارد که برای امام و مؤسسه تلاش کرده و الآن در آستانه بازنشستگی است.
مدیر مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س) قم، افزود: معمولاً برای ما رسم این است که در اینجور مجالس و محافل، تعریف و تمجید میکنیم. شاید برای شما هم پیش آمده باشد که بعضی وقتها آدم میرود از یکنفر تعریف میکند، در حالی که میداند این تعریفها را نه خودش قبول دارد و نه شنوندگانش.
وی ادامه داد: بعضی وقتها آدم اهل احتیاط هم اگر باشد، اصلاً معذب میشود که دارم یکحرفهایی میزنم که خودم هم قبول ندارم و بعضیهایش را اصلاً میدانم که دروغ است؛ ولی مجبورم بگویم. اما در مورد شخصیت آقای حاضری مسئله فرق میکند؛ همه شما ایشان را میشناسید و میدانید که یک شخصیت بزرگواری است که انسان اگر سخن و مطلبی دربارهاش میگوید، وجدانش در آرامش است.
کمساری یادآور شد: شخصیت آقای حاضری و خاندان ایشان سالهای سال در خدمت امام و انقلاب بوده است. از سالهای قبل از انقلاب این خانواده در خدمت امام و انقلاب بودهاند و یکی از اخوان ایشان در این مسیر به شهادت رسید.
وی تأکید کرد: من چند سالی که از دور ارادت داشتم و چند سالی هم که از نزدیک خدمت ایشان بودم، به غیر از صداقت، حسن خلق و رفتار نیکو با همکاران، چیز بدی از ایشان ندیدم. معمولاً در جاهایی که آدم همکار دارد و یک جمعی با هم کار میکنند، حتی اگر شده یک نفر هم بعضی وقتها شاید رنجیده بشود؛ ولی شما دیدید و بعضی از دوستان هم که الآن هستند، میدانند که یکنفر هم از جناب آقای حاضری در این مجموعه، هیچگاه رنجیده و ناراحت نشده است.
مدیر مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س) قم اظهار داشت: جدایی از این مسائل اخلاق و این سلوک، تسلط ایشان بر مبانی و سیره امام و تاریخ انقلاب است. اتفاقاً در تهران یکجلسهای بود که همین موضوع مورد بحث قرار داشت؛ من در آنجا گفتم که بعضی شخصیتها وقتی میروند، دیگران راحت جایشان را پر میکنند؛ ولی ما با رفتن آقای حاضری واقعاً عزا گرفتیم؛ زیرا اطلاعاتی که جناب حاضری در حوزه امام دارند، ما در مجموعه نداریم. اگر سالهایی هم بگذرد، یقیناً نمیتوانیم کسی را جایگزین ایشان کنیم.
خبرنگار جماران در حاشیه این مراسم گفتوگویی با حجتالاسلام و المسلمین مهدی حاضری داشته که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
ابتدا خود را کامل معرفی کنید و اینکه از چه زمانی و با چه انگیزهای وارد مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س) شدید؟
بنده مهدی حاضری اهل یزد و متولد 1343 هستم. اولین دیدار من با حضرت امام، روز چهارم آبان 1362، ساعت هفت و 45 دقیقه صبح بود که به دستبوسی امام نائل شدم. همان ایام مصادف با شهادت و تشییع پیکر اخوی من در یزد بود و از شهادت ایشان بیاطلاع بودم. من شهادت اخوی را قیمت دستبوسی امام میدیدم؛ باید چیزی میدادم تا توفیق دیدار امام برای من حاصل شود.
به صورت رسمی، دهم خرداد 1373 وارد مؤسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام شدم. البته قبل از آن به این مجموعه رفت و آمد داشتم. چون اخوی من دکتر علیمحمد حاضری معاون پژوهشی مؤسسه بودند و قبل از اینکه مسئولیت بگیرند، ارتباطاتی با مؤسسه داشتند. من در تهران که بودم گهگاه همراه ایشان به مؤسسه میرفتم و آشنایی داشتم. در تهران که خدمت سربازی من به پایان رسیده بود، به دعوت اخوی سال 1373 به عنوان کارشناس گروه معارف وارد مؤسسه شدم. متعاقب آن، مسئولیت ستاد آثار موضوعی حضرت امام به من واگذار شد و مدتی هم مسئول واحد دفتر ارزشیابی متون بودم. بعد از انتخابات ریاست جمهوری در خرداد 76 ، به مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام واحد قم منتقل شدم. البته ساکن قم بودم و به خاطر شرایط کاری، به تهران رفت و آمد میکردم. لذا از سال 76 در مؤسسه امام واحد قم مشغول هستم.
تا سال 81 مسئول واحد خاطرات قم بودم. در همان ایام «ندای امام» را در قم راهاندازی کردم. هر کس درباره امام و انقلاب سؤال داشت، به طور مستقیم تماس میگرفت و کارشناسان، پاسخگوی شبهات و سؤالات بودند.
در سال 82، تعاونی مسکن مؤسسه را تأسیس کردیم که خودم مدیرعامل آن شدم. به همت همکاران و دیگران توانستیم برای نیروهای مؤسسه و محققین و پژوهشگران، 48 واحد خانه بسازیم که البته جزء کارهای جنبی مؤسسه بود. در راهاندازی صندوق قرضالحسنه امام خمینی(ره) مؤسسه حضور داشتم و به مدت بیست سال عضو هیأت مدیره بودم. در اصل تأسیس و دریافت کمک از آقای خاتمی نقش داشتم که این هم از فعالیتهای جنبی بنده بود.
از سال 86 تاکنون معاونت آموزش مؤسسه واحد قم را برعهده دارم. الحمدلله در این مدت، توانستیم مجوز رشته کارشناسی ارشد «آشنایی با اندیشههای امام خمینی(س)» را اخذ کنیم و در برخی از دانشگاهها این رشته راهاندازی شد. آموزش در مؤسسه از قبل بود و کارهای آموزشی را برای طلاب و دانشجویان، و خواهران و برداران به صورت حضوری و مجازی برگزار میکنیم. مجوز رشته تخصصی «فقه امام خمینی(س)» در مقطع سطح چهار را سال 91 از شورای عالی حوزه گرفتیم که مشغول تدوین سرفصلها و دروس آن هستیم.
در همایشها نقش زیادی ایفا کردهام و در هر بخش مؤسسه که نیاز بوده، خدمت کردهام. به طور خاص، سال گذشته همایش «وکلای امام» را برگزار کردیم. پیشنهاد این همایش از طرف من بود و پیرو کتاب «اجازات امام خمینی(س)» که توسط خودم گردآوری شده بود، این برنامه را دنبال کردیم. علاوه بر مقالات و برگزاری اصل جلسه با حضور بزرگان و فرهیختگان، محصول این همایش زنده کردن قریب به 600 یا 700 سند از امام بود که در خانهها و لای کتابهای باقی مانده بود. همچنین 400 استفتاء، 100 یا 150 متن دستخط اجازه و حدود 200 نامه امام به اشخاص یا نامه دیگران به امام بود که به دست ما رسید و میتوان آن را از برکات برگزاری همایش وکلای امام برشمرد.
یکی دیگر از کارهایی که توفیق انجام آن را داشتم، خرید و ابتیاع بیت آیتالله یزدی در قم بود. مستحضرید حضرت امام بعد از پیروزی انقلاب از دهم اسفند 57 تا 28 دی ماه 58 در خانه آیتالله یزدی مستقر بودند. این خانه در اختیار قوه قضائیه بود و با نامهای که خدمت آقای خاتمی رئیس جمهور وقت نوشتم، بودجه آن تأمین شد و ایشان دستور خرید خانه را صادر کرد.
با پیگیریهای ممتد و طولانی و با موافقت مرحوم آیتالله شاهرودی رئیس وقت قوه قضائیه، این خانه را از قوه قضائیه خریداری کردیم. سه سال طول کشید تا این کار انجام شود. پس از خریداری، این خانه در اختیار مؤسسه قرار گرفت، بازسازی شد و الآن به عنوان مدرسه فقهی امام خمینی(س) مشغول به فعالیت است.
ما به نیت اینکه آنجا را موزه کنیم، خریداری کردیم. چون تقریباً نصف صحیفۀ 22 جلدی امام محصول این خانه است. یعنی از جلد شش تا جلد 13 یا 14 صحیفه، محصول صحبتها، مواضع و نامههای امام در این خانه است. عمدهترین دیدارها و ملاقاتهای امام در بحرانیترین شرایط کشور مثل غائلههای کردستان، پاوه، حزب خلق مسلمان، گنبد و ... و تدوین قانون اساسی، انتخابات مجلس خبرگان، رفراندوم جمهوری اسلامی و انتخابات ریاست جمهوری در دورانی است که امام در خانه آیتالله یزدی در قم حضور داشتند.
امام روزانه 10 تا 11 دیدار در این خانه برگزار کردند در حالی که در تهران هفتهای یک یا دو دیدار داشتند. این مقطع تاریخی که امام در این خانه بودند، از مقاطع بسیار حساس، پرمسأله و پرحادثه دوره انقلاب بود. بنابراین به نوعی من در ابتیاع و خرید این خانه نقش داشتم که خدا را شاکر هستم که به سرانجام رسید.
مجموعا 30 سال خدمت کردید؟
من در خرداد سال 73 وارد مؤسسه شدم ولی بیمه من از بیست و پنجم آذر 73 به عنوان کارمند رسمی حساب شده است که با احتساب 25 آذر امسال، مدت حضور من در این مجموعه مبارک، 30 سال میشود.
چه سالی و کجا طلبه شدید؟
من 17 اردیبهشت سال 1361 که روز جمعه بود، امتحانات دیپلم و دبیرستان را رها کردم و وارد حوزه شدم. از سال 61 تا 66 در حوزه علمیه یزد مشغول به تحصیل بودم. ابتدای سال تحصیلی مهرماه سال 66 به قم آمدم و 17 خرداد سال 68 مطابق با روزی که طلبه شده بودم، به دست مرحوم آیتالله العظمی بهاءالدینی در مسجد ایشان ملبس به لباس روحانیت شدم. همچنین در کنار دروس حوزه، کارشناسی علوم سیاسی را در دانشگاه مفید خواندم. در تهران به مدت چهار سال در درس آقا مجتبی تهرانی شرکت کردم و در قم در دروس مختلف آقایان حضور داشتم.
از فراز و فرودها و شیرینیها و تلخیها فعالیت در مؤسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام بگویید.
من خوشحالم از اینکه توفیق خدمت در مؤسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام را داشتم. این را یکی از بزرگترین نعمتهای الهی بر خودم میدانم و همیشه افتخار میکنم که توفیق خدمت در این مجموعه و دغدغه ترویج اندیشهها و آثار امام را داشته و دارم.
یکی از تلخترین خاطرات من، قضیۀ فوت مرحوم حاج احمد آقا است که ایشان در روز یکشنبه 21 اسفند 73 به کما رفتند و روز 26 اسفند دار فانی را وداع گفتند. همان ایام در جماران حضور داشتم و به عیادت ایشان رفتم که البته در حالت کما بودند. این قضیه از تلخترین حادثههایی بود که در ایام کاری من اتفاق افتاد.
در تهران فعالیتهایی داشتم و کارهای خوبی انجام شد. از طرف دیگر، مقاطع و دوران مدیریتهای مؤسسه قم فرق میکرد. سال اول که آمدم، آقای مسیح بروجردی نوه بزرگوار حضرت امام مدیر مؤسسه بودند. ایشان را عصارۀ فکر و اخلاق و سیره حضرت میدیدم؛ بسیار انسان متواضع، خوشبرخورد و ناصحی بود. در هر حوزهای که از ایشان مشورت گرفتیم، نظرشان بسیار صائب و مغتنم بود. در دوره آقای مسیح بروجردی همایش بیستمین سالگرد شهادت حاج آقا مصطفی خمینی در سال 76 برگزار شد.
مدیر بعدی مؤسسه آقای مهریزی بود که با طرحها و برنامههای مدون، ابتکارات بزرگی داشتند. استارت دانشنامه در دوره ایشان زده شد و بعدها به نتیجه رسید. مجموعه آثار امام، در دوران آقای مهریزی راه افتاد. کتابخانه تخصصی در دوره ایشان تأسیس شد. همچنین کارهای مقدماتی تأسیس تعاونی مسکن در دوره آقای مهریزی اتفاق افتاد.
دوره آقای عبداللهی، دوره تغییر و تحولِ افزایش امکانات مؤسسه بود و شاهد جابجایی ساختمان مؤسسه و احداث ساختمان جدید بودیم. کلنگ اولیه ساختمان فعلی مؤسسه در دوره آقای مهریزی به زمین زده شد که نیمهساز بود و در دوره آقای عبداللهی به تکمیل رسید. در این دوره عمران و آبادی بسیار مفصلی در مؤسسه انجام شد. تعاونی مسکن در دوره مدیریت آقای عبداللهی به نتیجه رسید و واحدها به همکاران تحویل داده شد. البته چون کارهای پژوهشی و علمی در حوزه کاری من نیست، اطلاعات کامل ندارم اما تا آنجایی که اطلاع دارم، دورههای آموزشی از زمان آقای مهریزی راه افتاد و دوره آقای عبداللهی ادامه داشت.
آقای موسوی مدیر بعدی مؤسسه، با متانت و مدیریت بسیار مردمی، دوستانه و قوی خود، فعالیتهای متنوع و گستردهای انجام داد. برای نمونه، به نتیجه رسیدن چاپ دوره 28 جلدی «تفصیل الشریعه» شرح تحریرالوسیله اثر آیتالله فاضل لنکرانی، در دوره ایشان انجام شد. همچنین همایش بزرگ تحریرالوسیله که همایشی بزرگ و ماندگاری بود و بیش از هزار تن از محققین و پژوهشگران حوزوی شرکت کردند، در دوران ایشان برگزار شد. آقای موسوی دیدارهای مستمری با مراجع، فضلا و علمای قم داشتند. مجموعه آثار امام خمینی(س) با بیش از 50 جلد، با ویرایش و اصلاحات و اسناد جدید، در دوره مدیریت آقای موسوی به نتیجه رسید. دانشنامه امام خمینی(س) در 800 مدخل و هشت هزار صفحه، کار بزرگی بود که دوره آقای مهریزی پایهگذاری شد در دوره آقای موسوی به نتیجه رسید.
در دوره مدیریت آقای کمساری فعالیتهای بسیار خوبی شروع شده است. علاوه بر اینکه کارهای گذشته ادامه دارد، نمایشگاه حضور صد ساله حضرت امام و همایش وکلای امام در دوره مدیریت ایشان برگزار شد. احداث و افتتاح مجتمع فرهنگی، علمی و هنری یادگار امام در دوره آقای کمساری رخ داد و مقدمات برگزاری همایشی برای بزرگداشت تبعیدیهای نهضت در حال انجام است.
البته فعالیتهای متنوع دیگری در دورههای گذشته بوده که من اطلاع ندارم و من بر اساس اطلاعات شخصی که داشتم، این مطالب را عرض کردم.
احساس میکنید که در شرائط فعلی چه خلأهایی در مؤسسه وجود دارد که پر نشده و باید بیشتر به آنها پرداخته شود؟
در فضای مجازی و استفاده از هنرها و تکنیکهای مفید این عرصه خلأهای زیادی داریم.
پرتال امام راهاندازی شده ولی مشکلاتی دارد و خیلی نمیتوان از آن استفاده کرد. مجموعه اسناد و مدارک امام و انقلاب، باید بروزرسانی شود و در اختیار محققین قرار گیرد که در این بخش ضعف داریم و مؤسسه نتوانسته سرویسدهی مناسبی به علاقهمندان ارائه دهد. البته یکی از مشکلات، طبقهبندی بودن مطالب است که برای در دسترس قرار دادن مشکلاتی ایجاد میکند.
آثار بسیار زیادی برای فقها و فضلا منتشر کردیم اما برای کودکان و نوجوانان و نسل جوان نتوانستیم کار زیادی انجام دهیم. سؤالات بیشماری برای نسل جوان وجود دارد ولی ما از آنها فاصله گرفتهایم. نسل جوان امام را درک نکردند لذا با اندیشههای ایشان فاصله دارند و ابهاماتی برای آنان وجود دارد. برخی از اشتباهات ما به نام امام تمام میشود و مشکلات عدیدهای داریم که نتوانستهایم برای نسل جوان پاسخگو باشیم. در عین حال، مؤسسه بر اساس بضاعت و توانی که دارد، دارای کارنامه بسیار درخشانی است و من خوشحالم که در این مجموعه حضور داشتم.
با توجه به اینکه امام به مدت 50 سال در حوزه بود و عمدهترین وجه زندگی ایشان، حوزوی بودن است اما در حوزه نتوانستیم رشته تخصصی برای امام راهاندازی کنیم. یا مراکز اجازه این کار را ندادند یا ما کوتاهی کردیم. مسائل سیاسی در این قضیه دخیل است و برخی مراکز قدرت احساس میکنند که نباید به مؤسسه فرصت داده شود. اینها نقصهایی است که احساس میشود مؤسسه به آنها باید بیشتر بپردازد.
در دوره مرحوم حاج احمد آقا که تهران بودید، اگر خاطره یا نکته خاصی دارید بفرمایید.
من خیلی مدیریت حاج احمد آقا را درک نکردم، من خرداد وارد مؤسسه شدم و ایشان اسفند همان سال مرحوم شدند. فقط ملاقاتی همراه همکاران با ایشان داشتم و خاطره خاصی ندارم. آن مرحوم در اواخر عمر، حالت انزوا پیشه کرده بودند و چلهنشینی داشتند لذا در مجامع عمومی کمتر ظاهر میشدند.
مهمترین بخش زندگی امام که شما را تحت تأثیر قرار داده و درسآموز بود، چیست؟
اخلاص امام و مردمداری، از عوامل علاقه و شیفتگی من به ایشان است. امام مخلصانه کار میکرد و با همه وجود به مردم عشق میورزید. حضرت امام در نامه خود به حاج احمد آقا آورده است:«ملت انقلابی ایران که جانم به فدای یک یک آنها.» در بین ملت انقلابی ایران، همه نوع افراد مثل باسواد و بیسواد، شیعه و سنی، پیر و جوان، زن و مرد و... حضور دارند. امام با آن جایگاه و رتبه میفرماید: «جانم به فدای یک یک آنها.» یا در جای دیگر میفرماید:«من دست و بازوی بسیجیان را میبوسم». یا «افتخارم این است که خودم بسیجی هستم». اینها امام را در دل مردم جای داده بود. اگر امام، امام شد به خاطر این روحیات و نگاهشان بود. ایشان واقعاً به مردم عشق میورزید لذا مردم ایشان را دوست داشتند.
نکتهای که من را بیشتر شیفته امام میکند، جملهای است که مرحوم آقای هاشمی از امام نقل میکند که حضرت امام در درسها این حدیث را تکرار میکردند که «إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ أَنْ یُؤْخَذَ بِرُخَصِهِ کَمَا یُحِبُّ أَنْ یُؤْخَذَ بِعَزَائِمِهِ». یعنی خداوند همان اندازه که دوست دارد به حرامها عمل نکنیم، دوست دارد که به آنچه اجازه داده عمل کنیم. ما نباید دایره حرمتها را گسترده کنیم یا از مواهب و امکانات استفاده نکنیم. لذا از مواهب و نعمتهایی که خدا برای انسان در دنیا خلق کرده باید بهره ببریم. خداوند همان اندازه که دوست ندارد به حرامها عمل کنیم، همان اندازه دوست دارد از امکانات دنیا استفاده کنیم. در این راستا باید با علم و اندیشه از ابزار زندگانی استفاده کرده و به زیباییهای دنیا توجه کرده و از آنها بهرهمند باشیم.
امام با تمام مشغلههایی که داشت، دارای روحیه لطیفی بود. خانم دکتر طباطبایی میگفت که امام خمینی(س) بعد از سخنرانی که وارد حیاط جماران شد، از من پرسید:«این گل چند روزه است؟» من اظهار بیاطلاعی کردم. امام فرمود: «من هر روز به این گل نگاه میکنم که چه روزی غنچه کرده، چند روز باز است و چند روز دیگر پژمرده میشود». امام نگاه به یک گل را هم فراموش نمیکند. حضرت امام از بهترین عطر استفاده میکرد و لباسهای ایشان همیشه تمیز بود.
یعنی امام در عین حال که به همه احکام الهی پایبند بود، از مواهب دنیوی هم استفاده میکرد. به زیبایی طبیعت توجه داشت، دارای روح لطیفی بود و اشعار نابی میسرود. اینها باعث علاقه و شیفتگی من به امام شده است.
اگر در پایان نکتهای دارید به عنوان حسن ختام بفرمایید.
اخیراً با همه همکاران قدیم و جدید مؤسسه که در طول 30 سال با هم همکار بودیم، دور هم جمع شدیم. همه لطف و بزرگواری کردند و دیداری تازه شد. برخی از همدورهایهای 30 ساله من به رحمت خدا رفتهاند که عکس آنها را در جلسه گذاشته بودیم. از این عزیزان ذکر خیری شد چون بسیار مخلصانه در ترویج آثار و اندیشههای امام زحمت کشیده بودند. لازم میدانم اینجا اسامی آنها را ذکر کنم:
مرحوم آقای «سید علی نکوئی زهرایی» مسئول نمایندگی مؤسسه در اصفهان بودند. من خدمت ایشان رسیده بودم؛ انسان شریفی بودند.
مرحوم آقای «علیاکبر علیجانی» که در بخش خدمات در مؤسسه قم، سالها فعالیت میکردند.
مرحوم آقای «سید احمد میریان» فرزند «رحیم میریان» خادم امام، در واحد خاطرات مؤسسه تهران مشغول بودند که در جوانی مرحوم شدند.
مرحوم آقای شیخ «عباس یزدانی» از محققان بسیار خوب مؤسسه قم بودند که همکاریهای پژوهشی داشتند.
مرحوم آقای حجت الاسلام و المسلمین «سید علیاکبر محشتمیپور» که در اواخر عمر مسئولیت نمایندگی مؤسسه در نجف را برعهده داشتند.
مرحوم آقای «سید محمود دهنوی» که مدیریت طرح و برنامه مؤسسه تهران را برعهده داشتند. ایشان برادر دو شهید و یکی از نیکان و افراد بسیار خدوم بودند.
مرحوم آقای «مرتضی کتیرائی» نماینده دو دوره مجلس بودند که مدیریت اداری مؤسسه را برعهده گرفتند. انسانی بسیار مخلص، منظم و دقیق بودند و در مصرف بیتالمال بسیار دقت داشتند.
مرحوم آقای «محمدرضا سعادتی» که مشاور هنری مؤسسه تهران بودند. انسان بسیار خوش فکری بودند و در طرح و برنامه، فعالیت چشمگیری داشتند.
این هشت نفر از عزیزانی بودند که در تهران، قم، اصفهان و نجف در دوره 30 ساله همکار بودم. خدمت این عزیزان زیاد رسیده بودم و لازم میدانم که از همه آنها یاد کنم.