گروه سیاسی: سایت امتداد در بررسی روزانه روزنامههای افراطی امروز تهران نوشت: منتظر بودیم حالا که اسد فراری و حکومتش هم ساقط شده برادر حسین دست کم یک بار دیگر پیشنهاد بستن تنگه هرمز را میداد و از کنوانسیونهای دریایی برایمان فکت میآورد. یا حداقل خروج از امپیتی(به قول رفیق شفیقش در مجلس) را تجویز میکرد اما چه کنیم که فعلا شکست احد و پیشبینی فتح مکه را برایمان رو کرده است.
بخشهایی از سرمقاله کیهان را که همین برادر بزرگوارمان نوشته بخوانیم:«سازماندهی این تعداد تروریست از ملیتهای مختلف و آموزش آنها برای یک هجوم برقآسا و غافلگیرکننده، دستکم به ۲ تا ۳ ماه طراحی و برنامهریزی قبلی نیاز دارد»
سوال اینجاست که در این دو تا سه ماه چطور همه فهمیده بودند الا ایران؟ راستی برادر حسین عزیز! از برادر بشار جان چه خبر؟ میگویند فرار را بر قرار ترجیح داده و الان جایی در روسیه فکر پالتوی جدید است. حتی گفته میشود دم دمهای آخر از طریق امارات به امریکا پیغام داده بود که من از ایران جدا شدهام حفظم کنید. شما خبری از این متحد استراتژیک فراری ندارید؟
شریعتمداری در بخش دیگری از سرمقالهاش نوشته:«این روزها، آمریکا و اسرائیل و ترکیه و اردن و چند دولت دستنشانده عربی در خوشحالی و ذوقزدگی از سقوط دولت سوریه که پایگاه مؤثری برای جبهه مقاومت بود، با دُمشان گردو میشکنند و شماری از پادوهای داخلی آنها نیز در این خوشحالی، زلفهای خود را به دُم آنها گره زدهاند!»خلاصه حواستان باشد از سقوط اسد خوشحال نباشید چون زلفتان به جایی گره میخورد! یعنی شما حتی حق ندارید از سقوط یک خودکامه دیگر ابراز شادمانی کنید. مردم سوریه هم که در خیابان جشن گرفتهاند زلفشان به جایی گره خورده! راستی زلف برادر حسین که با شوق و شعف خروج ترامپ از برجام را جشن گرفته بود به چه کسانی گره خورده بود؟
البته برادر حسین کم نمیآورد و سراغ صدر اسلام میرود تا این شکست را مثل جنگ احد مقدمه پیروزی فتح مکه بداند. او نوشته:«جنگ بدر که با پیروزی بزرگ مسلمانان همراه بود در سال دوم هجرت اتفاق افتاد. جنگ احد که با شکست جبهه اسلام روبهرو شد در سال سوم هجرت رخ داده بود. برخی از مسلمانان بعد از شکست در جنگ احد، زانوی غم به دامن گرفته بودند. خداوند متعال خطاب به آنها فرموده بود: «إِنْ يَمْسَسْكُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِثْلُهُ وَتِلْكَ الْأَيَّامُ نُدَاوِلُهَا بَيْنَ النَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَيَتَّخِذَ مِنْكُمْ شُهَدَاءَ وَاللهُ لَا يُحِبُّ الظَّالِمِينَ... اگر (در اُحد) به شما آسیبی رسید، به دشمنان شما نیز (در بدر) آسیب رسید (پس مقاومت کنید). این روزگار را با (اختلاف احوال) میان خلایق میگردانیم تا خداوند مقام اهل ایمان را معلوم کند و از شما مؤمنان (آن را که ثابت است) گواهِ دیگران گیرد. و خدا ستمکاران را دوست ندارد» - ۱۴۰ آلعمران.
پس از آن در سال هشتم هجرت فتح مکه اتفاق افتاد که بزرگترین پیروزی مسلمانان بود و فراگیری اسلام را به دنبال داشت.»
از قدیم گفتهاند از کوزه برون همان تراود که در اوست. حالا چرا یاد این مثل افتادیم؟ سرمقاله جوان را بخوانید:«اوضاع سوریه در طول فقط یک هفته نشان داد که ما دستکم در رسانهها تحلیلگر قابلاعتمادی در حوزه سوریه و منطقه نداریم. این یادداشت میخواهد به همین موضوع بپردازد و آسیبهای بیعملی و بیتخصصی رسانهای را در حوزههای مهمی مثل سیاست خارجی و مسائل منطقه وارسی کند. بهویژه آنکه رسانه ملی درست شب سقوط دمشق، سراغ برخی جرجیسها رفت تا هر جمله آنان در تحلیل وقایع سوریه به یک جوک تاریخی در فضای مجازی بدل شود. »طوری گلایه کردهاند انگار این کارشناسان از مریخ آمدهاند! عزیزان بفرمایند در دستگاه عریض و طویل ایکس و ایگرگ که وظیفهشان رصد و تحلیل وقایع سیاسی و امنیتی منطقه است چه میگذرد؟ تحلیلگران ارشد آنها نوستراداموس بودند؟ با این همه ادعا در تمامی حوزهها و این همه سال حضور مستشاری و عمق نفوذ و …. بیش از همه خود ما غافلگیر شدیم!
وطن امروز که روز گذشته تهدید کرده بود ماجرای سوریه را درست روایت کنیم وگرنه برخورد قضایی و امنیتی میکنند بعد از فرار اسد و سقوط حکومت تمامیتخواهش هم کوتاه نمیآید. مثل کسی که به زمین افتاده و برای اینکه ضایع نشود کل مسیر را سینهخیز ادامه میدهد:«فارغ از اینکه در میدان چه رقم بخورد، هر وضعیتی اعم از مطلوب یا نامطلوب نیازمند روایت رسانهای معتبر است و روایت رسانهای معتبر، روایتی است که قابل اتکا باشد.»
∎
بخشهایی از سرمقاله کیهان را که همین برادر بزرگوارمان نوشته بخوانیم:«سازماندهی این تعداد تروریست از ملیتهای مختلف و آموزش آنها برای یک هجوم برقآسا و غافلگیرکننده، دستکم به ۲ تا ۳ ماه طراحی و برنامهریزی قبلی نیاز دارد»
سوال اینجاست که در این دو تا سه ماه چطور همه فهمیده بودند الا ایران؟ راستی برادر حسین عزیز! از برادر بشار جان چه خبر؟ میگویند فرار را بر قرار ترجیح داده و الان جایی در روسیه فکر پالتوی جدید است. حتی گفته میشود دم دمهای آخر از طریق امارات به امریکا پیغام داده بود که من از ایران جدا شدهام حفظم کنید. شما خبری از این متحد استراتژیک فراری ندارید؟
شریعتمداری در بخش دیگری از سرمقالهاش نوشته:«این روزها، آمریکا و اسرائیل و ترکیه و اردن و چند دولت دستنشانده عربی در خوشحالی و ذوقزدگی از سقوط دولت سوریه که پایگاه مؤثری برای جبهه مقاومت بود، با دُمشان گردو میشکنند و شماری از پادوهای داخلی آنها نیز در این خوشحالی، زلفهای خود را به دُم آنها گره زدهاند!»خلاصه حواستان باشد از سقوط اسد خوشحال نباشید چون زلفتان به جایی گره میخورد! یعنی شما حتی حق ندارید از سقوط یک خودکامه دیگر ابراز شادمانی کنید. مردم سوریه هم که در خیابان جشن گرفتهاند زلفشان به جایی گره خورده! راستی زلف برادر حسین که با شوق و شعف خروج ترامپ از برجام را جشن گرفته بود به چه کسانی گره خورده بود؟
البته برادر حسین کم نمیآورد و سراغ صدر اسلام میرود تا این شکست را مثل جنگ احد مقدمه پیروزی فتح مکه بداند. او نوشته:«جنگ بدر که با پیروزی بزرگ مسلمانان همراه بود در سال دوم هجرت اتفاق افتاد. جنگ احد که با شکست جبهه اسلام روبهرو شد در سال سوم هجرت رخ داده بود. برخی از مسلمانان بعد از شکست در جنگ احد، زانوی غم به دامن گرفته بودند. خداوند متعال خطاب به آنها فرموده بود: «إِنْ يَمْسَسْكُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِثْلُهُ وَتِلْكَ الْأَيَّامُ نُدَاوِلُهَا بَيْنَ النَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَيَتَّخِذَ مِنْكُمْ شُهَدَاءَ وَاللهُ لَا يُحِبُّ الظَّالِمِينَ... اگر (در اُحد) به شما آسیبی رسید، به دشمنان شما نیز (در بدر) آسیب رسید (پس مقاومت کنید). این روزگار را با (اختلاف احوال) میان خلایق میگردانیم تا خداوند مقام اهل ایمان را معلوم کند و از شما مؤمنان (آن را که ثابت است) گواهِ دیگران گیرد. و خدا ستمکاران را دوست ندارد» - ۱۴۰ آلعمران.
پس از آن در سال هشتم هجرت فتح مکه اتفاق افتاد که بزرگترین پیروزی مسلمانان بود و فراگیری اسلام را به دنبال داشت.»
از قدیم گفتهاند از کوزه برون همان تراود که در اوست. حالا چرا یاد این مثل افتادیم؟ سرمقاله جوان را بخوانید:«اوضاع سوریه در طول فقط یک هفته نشان داد که ما دستکم در رسانهها تحلیلگر قابلاعتمادی در حوزه سوریه و منطقه نداریم. این یادداشت میخواهد به همین موضوع بپردازد و آسیبهای بیعملی و بیتخصصی رسانهای را در حوزههای مهمی مثل سیاست خارجی و مسائل منطقه وارسی کند. بهویژه آنکه رسانه ملی درست شب سقوط دمشق، سراغ برخی جرجیسها رفت تا هر جمله آنان در تحلیل وقایع سوریه به یک جوک تاریخی در فضای مجازی بدل شود. »طوری گلایه کردهاند انگار این کارشناسان از مریخ آمدهاند! عزیزان بفرمایند در دستگاه عریض و طویل ایکس و ایگرگ که وظیفهشان رصد و تحلیل وقایع سیاسی و امنیتی منطقه است چه میگذرد؟ تحلیلگران ارشد آنها نوستراداموس بودند؟ با این همه ادعا در تمامی حوزهها و این همه سال حضور مستشاری و عمق نفوذ و …. بیش از همه خود ما غافلگیر شدیم!
وطن امروز که روز گذشته تهدید کرده بود ماجرای سوریه را درست روایت کنیم وگرنه برخورد قضایی و امنیتی میکنند بعد از فرار اسد و سقوط حکومت تمامیتخواهش هم کوتاه نمیآید. مثل کسی که به زمین افتاده و برای اینکه ضایع نشود کل مسیر را سینهخیز ادامه میدهد:«فارغ از اینکه در میدان چه رقم بخورد، هر وضعیتی اعم از مطلوب یا نامطلوب نیازمند روایت رسانهای معتبر است و روایت رسانهای معتبر، روایتی است که قابل اتکا باشد.»