شناسهٔ خبر: 70158088 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: دفاع پرس | لینک خبر

داستانِ مقاومت در برابر پیامدهای جنگ و مهاجرت از نگاه یک حلزون

در این مطلب به معرفی کتاب‌ صوتی «حلزون غمگینی که لاک نداشت» نوشته پریسا شمس پرداخته‌ایم.

صاحب‌خبر -
به گزارش گروه فرهنگ دفاع‌پرس، کتاب صوتی «حلزون غمگینی که لاک نداشت» نوشته پریسا شمس با تصویرگری زهرا کیقبادی، داستانی برای کودکان گروه سنی «ب» و «ج» است که در مجموعه «بچه‌های آبی» از انتشارات علمی و فرهنگی منتشر شده است. این کتاب با زبانی ساده و داستانی خیال‌انگیز، به مسائل جدی زندگی کودکان جنگ‌زده، از جمله مهاجرت، از دست دادن خانواده و آثار جنگ بر ادامه زندگی آنها می‌پردازد و به‌طور غیرمستقیم ارزش‌های انسانی مانند کمک به دیگران، همدلی، دوستی، امید و مقاومت را به مخاطب خود آموزش می‌دهد.

داستان این کتاب درباره حلزون کوچکی به نام زون‌جون است که ماجرای به آتش کشیدن محل زندگی‌شان، کشته‌شدن پدرش در زمان جنگ، از دست دادن مادرش در گیرودار مشکلات مهاجرت و کلاغ بدجنسی را که در ازای درخواست کمک او لاکش را از او گرفته است، برای دوست سنجابش، جابو تعریف می‌کند.

این کتاب، بخشی از مجموعه کتاب‌های «بچه‌های آبی» است که به زندگی کودکانی با نیاز‌های خاص پرداخته و در فضای خیالی «جاده غان و سرو» اتفاق میفتد. نویسنده در این مجموعه تلاش کرده است مسائل و مشکلات کودکان آسیب‌پذیر را به شیوه‌ای ملموس و داستانی روایت و مخاطب را با چالش‌های آنان آشنا کند.

نسخه صوتی این اثر، کودکان را به دنیای جابو، حلزون غمگین می‌برد و به آنها یادآور می‌شود که با وجود سختی‌ها و چالش‌های زندگی، می‌توان به زندگی و امیدواری چنگ زد و ادامه داد.

در قسمتی از متن کتاب:

زون‌جون دیگر نه مامازون داشت، نه بابازون و نه حتی لاک صدفی پیچاپیچ قشنگ.

- حالا می‌خوای چیکار کنی زون‌جون بدون لاک صدفی؟ بدون مامان و بدون بابا؟

یک قطره اشک کوچک، اندازه‌ی سر سوزن، از چشم سیاه ریز حلزون چکید و گفت:

- فقط برو زون‌جون، فقط برو!

جابو از روی شاخه بلند شد. یک شاخه پایین رفت. یک شاخه‌ی دیگر هم پایین رفت و یک شاخه‌ی دیگر. با خودش فکر کرد که برود پیش مادرش و داستان زون‌جون را بگوید. مادر جابو برای همه‌ی گرفتاری‌ها راه‌حلی داشت.

بادی وزید و شاخه‌های غان در مسیر باد رقصیدند. جابو به خاطر آورد که حالا باز سایه‌ی برگ‌های بازیگوش از سر زون‌جون کنار رفته‌اند. دوباره شاخه‌ها را گرفت و بالا رفت. زون‌جون خوابش برده بود. قطره‌ی اشکی هنوز از چشم بسته‌اش آویزان بود و آفتاب تند می‌تابید روی پوست نرم و نازک خیسش. جابو، فندقی که هنوز توی مشتش بود را با دندان شکست. گرد و مرتب و تمیز مثل وقت‌هایی که می‌خواست از پوست فندق‌ها در مدرسه کاردستی بسازد. بعد دندان‌های تیز سنجابیش را فرو کرد توی فندق و مغز شیرینش را خورد. حالا پوست سفت و سخت فندق خالی و آماده بود.

جابو خانه‌ی تازه‌ی زون‌جون را روی دوشش گذاشت. زون‌جون همان‌طور که خوابیده بود در خودش جمع شد و بدن نحیفش را داخل پوست فندق کشید. جابو کنار پوست فندق لم داد و منتظر ماند تا زون‌جون بیدار شود. حتماً این دوست تازه، یک عالمه ماجرا‌های جالب دیگر هم داشت که برایش تعریف کند.

کتاب صوتی «حلزون غمگینی که لاک نداشت» نوشته پریسا شمس با تصویرگری زهرا کیقبادی به همت انتشارات علمی و فرهنگی (کتاب‌های پرنده آبی) برای گروه سنی «ب» و «ج» (کودکان ۷ تا ۱۲ سال) منتشر شده است.

نسخه صوتی این اثر نیز در «صدای آبی» که بخش کتاب‌های شنیداری این انتشارات است با صدای صابر ساده، ساناز گل‌زردی و آیدا مهرنیان در مدت‌زمان ۱۴ دقیقه منتشر شده و در سکوی اینترنتی کتاب صوتی فیدیبو و طاقچه در دسترس مخاطبان قرار گرفته است.

انتهای پیام/ 161